۱۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۷:۱۸
تکلیف اصفهان را مشخص کنید!

پس از نزدیک به دو دهه هشدار درباره پیامدهای خشکی زاینده‌رود و خالی شدن آبخوان‌های اصفهان، ‌اکنون ردپای فرونشست را در بسیاری از آثار تاریخی، سازه‌های شهری و حتی دشت‌های اطراف اصفهان می‌توان دید؛ اما برای سرپا نگه‌داشتن اصفهان باید راه دیگری رفت و انتخاب‌های دیگری داشت تا این شهر زنده بماند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، سال‌هاست که پژوهش‌های فراوانی درباره خطرها و راهکارهای کنترل بحران فرونشست زمین در استان اصفهان انجام شده و درحالی‌که کارشناسان یک بازه ۱۰ تا ۱۵ ساله را برای خالی شدن کامل آبخوان اصفهان ترسیم می‌کنند، اما هنوز اقدامی در این زمینه آغاز نشده و همه پژوهش‌ها روی کاغذ مانده است.

رضا شهبازی، مدیرکل دفتر مخاطرات زیست‌محیطی و مهندسی سازمان زمین‌شناسی و اکتشافات‌معدنی کشور معتقد است: اکنون زمان تغییر دیدگاه است؛ یعنی باید تصور کنیم که چشم‌انداز آینده اصفهان را شهری می‌خواهیم که فعالیت صنایع، کشاورزی سنتی، تمرکز جمعیت و مهاجرپذیری آن ادامه داشته باشد که در این صورت، هیچ امیدی برای حل مشکل فرونشست در این شهر وجود ندارد. اما اگر تصویری که از آینده نصف جهان در ذهن داریم، این است که یک شهر تمیز و با طراوت با سازه‌های تاریخی و شاهراه‌های حفاظت شده، صنایع پیشرو و کشاورزی پوشیده باشد، به انتخاب درستی رسیده‌ایم و باید برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی کنیم.

با توجه به هشدار چند ساله درباره فرونشست زمین در اصفهان، چرا برنامه‌های کنترلی از گام پژوهش و بررسی، فراتر نمی‌رود؟

یکی از دلایل اینکه چرا همه کارها در حد تحقیق و پژوهش مانده، این است که مشکل اصلی را به همین راحتی نمی‌توان حل کرد؛ برای همین بیشتر افراد، پیرامون مسائل جانبی آن می‌چرخند. مشکل اصلی اصفهان به چند بخش تقسیم می‌شود که قسمت نخست، وجود آب و تأمین منابع آبی است. امروز که در این باره صحبت می‌کنیم، نزدیک به ۱۳ درصد مخزن سد زاینده‌رود پر آب است. البته تمام استان‌های کشور، دوره‌های خشکسالی را پشت سر می‌گذارند اما در بیشتر مناطق کشور بارندگی‌های مناسبی داشته‌ایم؛ درحالی‌که در سرشاخه زاینده‌رود و کوهرنگ هنوز بارندگی‌ها چشمگیر نبوده است و در حالت بسیار خوب به سطح نرمال و زیر نرمال می‌رسد.

دومین دلیل این است که فرونشست، اگرچه عامل تخریب به شمار می‌رود اما خود پیامد برداشت بی‌رویه آب از منابع زیرزمینی است. این برداشت را انسان‌هایی انجام می‌دهند که برایشان حقی ایجاد شده که به سادگی نمی‌توان از آن گذشت. سومین مشکل این است که موضوع فرونشست و مدیریت منابع آب، تنها یک مسئله فنی نبوده و بسنده کردن به راهکارهای فنی، برای حل آن پاسخ‌گو نیست؛ این موضوع فراتر از مسائل فنی، یک مسئله اقتصادی و اجتماعی است.

مسائل دیگری هم وجود دارد و آن اینکه طبیعت ما انسان‌ها این‌گونه است که به چیزهایی که جلوی چشممان اتفاق می‌افتد، توجه می‌کنیم و وقتی از جلوی چشم خارج شد، فراموش می‌شوند. به همین دلیل است که شخصیت‌های مهم سیاسی، اقتصادی و هنرمندان دنیا درباره تغییر اقلیم صحبت می‌کنند تا این موضوع را جلوی چشم مردم، سیاستمداران و تصمیم‌سازان بیاورند. فرونشست زمین نیز خیلی پیش‌تر توسط متخصصان، بررسی و هشدار داده شده بود اما چون جلوی چشم نبود، فرصت‌های زیادی از دست رفت. در اصفهان نیز دست‌کم دو دانشگاه بزرگ دولتی و چندین دانشگاه آزاد قوی در این زمینه پژوهش‌هایی انجام داده‌اند و نمی‌توان گفت که تعداد کارشناسان در اصفهان یا کشور اندک است؛ اما اگر پای صحبت این افراد بنشینید همه می‌گویند ما گفتیم اما به سخنان‌مان توجه نشده است. فرونشست زمین در حالی دنبال می‌شود که تا ۲۰ سال پیش انکار می‌شد. پس به زبان ساده، آخرین عامل ادامه بحران فرونشست، بی‌توجهی به نظر کارشناسانی است که پیش از این هشدار داده بودند.

با پدیدار شدن آثار فرونشست در بناهای تاریخی و مسکونی، ادامه بی‌برنامگی چه خطراتی دارد؟

به طور حتم وضعیت بدتر می‌شود. اگر اکنون در یک محدوده دیده می‌شود، بیش از این گسترش پیدا خواهد کرد و هیچ تردیدی در این باره نیست زیرا: «آفتاب آمد دلیل آفتاب». این اتفاقات جلوی چشم ما در حل رخ دادن است و چیزی نیست که بتوان آن را پنهان کرد. ترَک‌ها روزبه‌روز بیشتر و گسترده‌تر می‌شود و سازه‌ها بیشتر آسیب می‌بیند؛ همان گونه که تا پنج سال پیش هم فرونشست داشتیم، اما این چنین آثار آن را نمی‌دیدید و اکنون این آثار به چشم می‌آید.

اگر بخواهیم به همین شیوه ادامه دهیم، پنج سال دیگر هم همین مسائل را خواهیم داشت؟

بله. فرونشست در حال پیشروی است و زمانی متوقف می‌شود که آبخوان‌ها در زیر اصفهان به کلی تخلیه شود و فرونشست به حد نهایت خود برسد؛ این اتفاق ممکن است ۱۰ تا ۲۰ سال زمان ببرد. اگر سال ۹۷ و ۹۸ را مبنای آشکار شدن خطر فرونشست روی سازه‌ها قرار دهیم، حقیقت آن است که قبل از سال‌های ۹۵ تا ۹۶ نیز این موضوع، خود را آرام آرام نشان داده بود و اکنون اگر بخواهیم با همین رویه نادرست به برداشت آب از آبخوان‌ها ادامه دهیم، بسیاری از مناطق شهر تحت تأثیر قرار می‌گیرند؛ چون رسوبات ریزدانه همه مناطق را درگیر خواهد کرد. اگر اکنون در یک نوار پیرامونی یا در مرز ناهمگونی‌های زمین‌شناسی این خطرات به چشم می‌خورد، در آینده فضاهای بینابین آن هم درگیر خواهد شد و تردیدی در این باره نیست.

اما درباره اصفهان، فرونشست موضوعی است که باید هرچه سریع‌تر درباره آن تصمیم‌گیری شود. گام نخست این است که بهره‌برداری از منابع آب زیرزمینی در داخل شهر، تا اندازه بسیار زیادی محدود و حتی متوقف شود، مگر برداشت‌های ضروری؛ به عنوان مثال برای آبیاری فضای سبز، همزمان همه تلاش‌ها باید به این سمت برود که باید آب در زاینده‌رود جریان یابد. البته این کار بسیار سختی است و به سادگی امکان‌پذیر نخواهد بود؛ زیرا آب محدودی که اکنون در مخزن سد زاینده‌رود وجود دارد، نیاز بهره‌برداران زیادی در بالا و پایین‌دست از مصرف شرب مردم گرفته تا صنایع و کشاورزی را تأمین می‌کند. اما در نهایت باید آب در زاینده‌رود جریان یابد؛ نه فقط برای حل مسئله فرونشست بلکه جاری شدن آب، مشکل گرد و غبار و آلودگی هوای اصفهان را نیز کنترل می‌کند و جریان کیفیت زندگی در این شهر را بهبود می‌بخشد. در کنار آن‌ها، تنها محل تغذیه آبخوان اصفهان، زاینده‌رود است که حتماً باید آب در آن جریان یابد.

با وجود اظهارات مسئولان درباره زمان‌بر بودن حل مشکل زاینده‌رود، چه سرنوشتی در انتظار اصفهان است؟

اصفهان بدون زاینده‌رود، هیچ مفهومی ندارد و تنها بیابانی است که در میان آن شهر بسیار بزرگی ایجاد شده است. زاینده‌رود باعث شکل‌گیری اصفهان شده و نمی‌توان این عامل به وجود آمدن شهر را حذف کرد. در طول تاریخ عامل ایجاد اصفهان زاینده‌رود بوده و این موضوع، فراتر از موضوع فرونشست است.

اگر سرنوشت فرونشست و اصفهان به جاری شدن زاینده‌رود گره بخورد، می‌توانیم امیدوار باشیم اتفاقات خوبی برای شهر رخ دهد؟

زمانی می‌توانیم امیدوار باشیم اتفاقات خوبی بیفتد که همه واقع‌بین باشند. نمی‌توان گفت مردم چون بهره‌بردار هستند، نقشی در احیای زاینده‌رود ندارند؛ زیرا آن‌ها هم بخشی از این جامعه هستند. ما نمی‌توانیم به اندازه سرانه کشورهای اروپایی که بحران آب ندارند، آب مصرف کنیم و انتظار داشته باشیم با مشکل بی‌آبی روبه‌رو نشویم.

شکل‌گیری صنایع در اصفهان، هم تصمیم ملی بوده و هم تصمیم نمایندگان، مدیران و مردم استان و اکنون نمی‌توان گفت هم صنعت و توسعه را می‌خواهیم و علاوه بر توسعه در کنارش آب هم باید در زاینده‌رود جریان پیدا کند. این مسائل اجتماعی و اقتصادی پیچیده است. نمی‌توانیم در یک منطقه خشک، انتظار کشاورزی داشته باشیم و به محض اینکه آبی در رودخانه جاری می‌شود، برنج‌کاری کنیم!

اگر اصفهان می‌خواهد آینده‌ای داشته باشد، نخست باید آدم‌ها ببیند از آینده اصفهان چه می‌خواهند؟ یک شهر صنعتی دود و دم‌گرفته، غبارآلود و خشک می‌خواهند که آمار تولید فولاد و مواد صنعتی بالا داشته باشد؟ البته نمی‌گویم اصفهان صنعتی نباشد؛ چون اصفهان ذاتاً یک شهر صنعتی بوده و همیشه صنعتگران خوبی داشته اما می‌توانیم آرام آرام اصفهان را به یک مرکز توریستی و نماد کشور تبدیل کنیم. وقتی که اولویت این شهر، گردشگری و صنایع پاک باشد، خود به خود حفظ سازه‌ها و نمادهای شهر در اولویت قرار می‌گیرند.

در کنار آن، وجود صنعت نیز برای اصفهان لازم است؛ اما نباید همه این صنایع آب‌بر باشد. این همه صنایع هایتک در دنیا وجود دارد که با کمترین مصرف آب، فولاد و خودرو تولید می‌کنند. اصفهان می‌تواند در مسیر صنعتی شدن به سمتی برود که با الگوهای درست و حساب شده، هم ظرفیت‌های صنعتی آن حفظ شود و هم در بخش کشاورزی به سمت اجرای تجربیاتی برود که در جنوب اسپانیا انجام می‌شود. منطقه‌ای در جنوب این کشور وجود دارد که به طور کلی زیر پلاستیک و گلخانه است و همین منطقه کوچک، تمام محصولات سبزی و صیفی‌جات اروپا را تأمین می‌کند.

اصفهان نیز اگر می‌خواهد آینده‌ای داشته باشد، باید به این سمت برود که کشاورزی داشته باشد اما نه به شکل سنتی؛ زیرا کشاورزی در فضای باز برای اصفهان مفهومی ندارد. کشاورزی در این منطقه باید گلخانه‌ای و زیر پلاستیک باشد تا از قطره قطره آب استفاده شود. اصفهان این ظرفیت را دارد که یک تهدید را به فرصت تبدیل کند؛ چون قابلیت شهر بالاست.

آیا می‌توان به اثربخش بودن طرح‌های احیای رودخانه و کنترل برداشت‌ها امید بست؟

برخلاف برخی مسئولان که پیش‌بینی می‌کنند ۱۰ تا ۲۰ سال دیگر، آبخوان اصفهان کاملاً خالی و شهر تخریب می‌شود، آن‌قدر بدبین نیستم. البته این گونه هم نباید به موضوع نگاه کرد که بگوییم آبی از سرشاخه زاینده‌رود می‌آوریم یا در تعطیلات عید، برای میزبانی از مسافران چند روزی آب را جاری می‌کنیم. اصفهان می‌تواند این تهدید را به فرصت تبدیل کرده، چهره شهر را عوض کند یعنی به یک شهر مدرن تبدیل شود؛ البته باید این کار خیلی زود انجام شود.

همان گونه که اصفهانِ امروز، نسبت به ۱۰ تا ۲۰ سال گذشته تغییرات زیادی کرده، درست است که به مسیر نادرستی رفته اما می‌توان مشکل را اصلاح کرد و ورق را برگرداند. باید افق ۱۰ ساله‌ای برای اصفهان ترسیم شود که در آن، تنها صنایع هایتک، مجاز به فعالیت و توسعه در این منطقه باشند؛ یعنی اصفهان محل تولید تفکر و فناوری در کشور شود و از این زیرساخت فناری و تجربه صنعتگران، استان‌های دیگر نیز استفاده کنند. در مناطقی که امکان توسعه کشاورزی وجود دارد، کشاورزی مدرن اجرا شود که از قطره قطره آب به درستی و حساب شده استفاده کند.

امکان توسعه کشاورزی نیز در اصفهان وجود دارد؟

قانون مناطق بیابانی این است که بیابان محل تولید انبوه و توده نیست، بلکه ماهیت بیابان این است که ظرفیت تولید ماده موثره را دارد؛ پس این خطای بزرگی است که کسی فکر کند می‌تواند در بیابان برای مردم غذا تولید کند، اما می‌توان در بیابان محصولی تولید یا استخراج کرد که هیچ کجای دیگر وجود ندارد؛ ازجمله مواد مؤثر در داروهای گیاهی.

در حوزه طبیعت نیز همه استان‌های بیابانی ما معدنی هستند که البته نباید این معدنی بودن، محیط‌زیست را تخریب کند. بیابان جای تولید مواد موثره، ایده و تفکر و چشم‌اندازهای ویژه است. در نشستی که چند سال قبل با استاندار وقت اصفهان داشتم، این موضوع مطرح شد که باید موضوع فرونشست اصفهان در سطح ملی مطرح و پیگیری شود و پس از گذشت چند سال، اکنون به این شرایط رسیده‌ایم.

ممکن است چند سال برای اجرایی شدن راهکارهای مقابله با بحران، طول بکشد؟

تفاوت کار ما با نهادهای دیگر این است که آینده را می‌بینیم. چهار الی پنج سال پیش اعلام کردیم که فرونشست اصفهان باید به یک دغدغه ملی تبدیل شود. سه چهار سال طول کشید تا این اتفاق بیفتد البته برخی اقدامات را از همان زمان آغاز کردیم ولی چند سال طول کشید تا به جایی برسیم که اکنون همه مسئولان دولت و مجلس، درباره فرونشست زمین صحبت می‌کنند. اجرای بخشی از راهکارهای کنترل فرونشست زمین، زمان‌بر است؛ اما در نظر داشته باشید که این ماهیت کار است و نمی‌توان برای این بخش کاری انجام داد. به نظر می‌رسد این موضوع نیز زمان‌بر است که جامعه را آماده کنیم تا یک دوره یک دهه‌ای برای مدیریت بحران فرونشست، سپری کنیم.

در اصفهان مطالعه و پژوهش در این زمینه به اندازه کافی انجام شده است و دیگر فرصتی برای انجام مطالعات راهکارهای مدیریت بحران نداریم و اگر کسی بگوید یکی دو سال منتظر باشید تا موضوع فرونشست را مطالعه و بررسی کنیم، باید او را مورد انتقاد قرار داد. به اندازه کافی مطالعه داریم که بدانیم اطرافمان چه خبر است. البته پژوهش علم و مطالعه هیچ گاه نقطه پایان ندارد و همیشه باید انجام شود؛ اما نباید اقدامات خود را معطل یک مطالعه جدید بکنیم. اکنون به اندازه کافی دانش محیطی درباره مسئله فرونشست و موضوع آب در اصفهان موجود است که بخواهد به راهکارهای اجرایی ختم شود. از این به بعد وقت اجراست و در این اجرا هم اگر این دیدگاهی که اشاره شد مورد توجه قرار بگیرد، یعنی در چشم‌انداز آینده اصفهان، ممکن است که دو تا سه سال دیگر پیامدهای آن آشکار شود.

تنها موضوع فرونشست زمین در اصفهان نیست که معرفی و پیش‌بینی راهکارهای حل آن زمان بر بوده است، همین اتفاق درباره زمین‌لرزه تهران، گرد و غبار اهواز یا مدیریت سیلاب‌ها در برخی مناطق کشور و حتی تغییر اقلیم هم رخ داده است و با اینکه پژوهشگران و کارشناسان خیلی زود درباره آن‌ها هشدارهای لازم را اعلام کردند، اما مدتی طول کشید تا مسئولان و مردم باور کنند که چنین اتفاقی در حال رخ دادن است.

در جایی که می‌خواهیم فرهنگ جدیدی را جا بیندازیم، لازم است که پروژه‌های بنیادینی انجام شود. شروع چنین حرکت‌هایی برای کنترل بحران فرونشست، زمان‌بر است. باید بودجه‌های اجرای پروژه‌ها برسد و فراتر از بودجه -که معتقدیم مهم‌ترین موضوع در این زمینه نیست-، وجود برنامه بسیار مهم است. در بسیاری از اوقات اگر برنامه خوب داشته باشیم، نه تنها نیاز به بودجه‌های ویژه و خاص احساس نمی‌شود بلکه بودجه آن هم خود به خود تأمین می‌شود؛ چون در کشور آن قدر منابع مالی وجود دارد که از یک برنامه خوب حمایت کند.

شاه‌بیت برنامه‌های کنترل فرونشست اصفهان، همان احیای زاینده‌رود است؟

جریان آب در زاینده‌رود یک اصلی است که هیچ تردیدی در آن نیست، اگر ما اصفهان را می‌خواهیم باید زاینده‌رود را داشته باشیم؛ البته در جاهایی که خطر احساس می‌شود باید به شکل ویژه اقدامات فوری انجام دهیم، مثلاً پیرامون سایت‌های حساس تاریخی، صنعتی یا زیرساخت‌های راه باید اقدامات فوری انجام شود و به شکل ویژه باید دستگاه‌های مسئول در این زمینه فعالیت‌هایی انجام دهند. همچنین بستن چاه‌ها از اقدامات ضروری است که تعارف‌بردار نیست. در ارتباط با زیرساخت‌های حساس یا میراث فرهنگی ارزشمند ملی باید اقدامات فوری باشد وگرنه با برنامه‌های بلندمدت پنج ساله و ۱۰ ساله ویران می‌شوند.

برای این کار، بودجه خاصی نیاز است و گام اول را باید دولت بردارد؟

همه این موارد مهم‌تر از بودجه ملی، اراده ملی می‌خواهد؛ باور ندارم که همه چیز را به بودجه وصل کنیم. در کشور به اندازه کافی پول وجود دارد، به نظرم انجام این کارها به اراده و فرهنگ نیاز دارد. وقتی فرهنگ در مردم ایجاد شود علاوه بر دولت، ما هم مسئولیت و نقشی در این زمینه داریم و به این ترتیب کارها سریع‌تر پیش می‌رود. بودجه نیاز دارد، اما فرهنگ یک موضوع عام است که باید در جامعه جاری باشد. نقش و مسئولیت محوری دولت و مجلس بر هیچ کس پوشیده نیست. در کلام آخر باید بگویم که دیدگاه‌های کنونی در اصفهان باید تغییر کند؛ باید تصور کنیم که چه می‌خواهیم و برای آن خواسته تلاش کنیم. اگر خواسته ما اصفهانی است که همه صنایع کنونی را داشته باشد و همچنان آن‌ها را توسعه دهد و در کنار کشاورزی سنتی، مهاجرپذیری و افزایش جمعیت را بخواهد، باید بگویم که در این صورت هیچ چشم‌اندازی برای حل مشکلات اصفهان وجود ندارد؛ چون هیچ منطقی پشت این نوع تفکر نیست، زیرا این منطقه، چنین ظرفیتی ندارد. اما اگر ایده این باشد که ما یک شهر تمیز و باطراوت بخواهیم که سازه‌های تاریخی و شاهراه‌های حفاظت شده و صنایع و کشاورزی مناسب داشته باشد، اگر بتوانیم چنین تصویری از اصفهان ایجاد کنیم و مردم و مسئولان آن را انتخاب کنند، برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی و برای دریافت بودجه اجرای آن‌ها چانه‌زنی می‌کنیم و اصل مسیر درست این است.

کد خبر 551487

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.