انواع استراتژی‌های مدیریتی را بشناسیم

استراتژی یا راهبرد، واژه‌ای است که در ابتدا مختص علوم نظامی و به معنای استقرار مناسب نیروها و مانور دادن آن‌ها پیش از مقابله با دشمن بود و بعدها به تجارت و مدیریت راه یافت و با مفهوم توانایی تاجر برای جایگزینی نیروها با منابع و نیز تدوین بهترین راهکارها برای دستیابی به اهداف مورد استفاده قرار گرفت.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، در حالت کلی استراتژی دارای سه شکل مختلف کلی، سازمانی و رقابتی است. استراتژی کلی، راهبردی است که نشان می‌دهد یک هدف چگونه محقق خواهد شد و به رابط بین اهداف و ابزار مربوط می‌شود. در این نوع استراتژی، استراتژیست با بررسی منابعی که در اختیار دارد سعی می‌کند پلی میان اهداف و ابزار موجود ایجاد کند. در استراتژی سازمانی، بازارهای مشاغلی تعریف می‌شود که یک سازمان یا شرکت قرار است در آن به رقابت بپردازد و موفقیت یک استراتژی رقابتی به توانایی‌ها، نقاط قوت و ضعف شرکت در رابطه با رقبا، توانایی‌ها، نقاط قوت و ضعف آن‌ها بستگی دارد.

با پیشرفت بازاریابی، استراتژی‌های سازمانی نیز پیشرفت کرده و در طول زمان (و البته کاملاً بر مبنای شیوه‌های استراتژیک) دچار تغییر و تحول شده است. بنابراین در دنیای امروز استراتژی‌های مختلفی اعم از تجاری، اجتماعی، برند، رسانه، داده، مدیریت ارتباط با مشتری، خلاقیت و غیره وجود دارد. در حالت کلی پنج نوع استراتژی بازاریابی مختلف در زمینه‌های مدیریت بازرگانی و استراتژیک وجود دارد که در ادامه به معرفی آن‌ها می‌پردازیم.

استراتژی رقابتی

استراتژی رقابتی به طرحی بلندمدت اشاره دارد که در آن تأثیر موقعیت‌های خارجی یک سازمان با توجه به زمینه‌های دارای اهمیت وضعیت داخلی یک سازمان با هم ترکیب می‌شود و شامل سه نوع تمایز، هزینه و تمرکز است. هدف استراتژی رقابتی به دست آوردن مزیت رقابتی در بازار در برابر رقبا، پیشی گرفتن از آن‌ها و همچنین راه یافتن به قلب مشتریان با برآورده کردن نیازهای آن‌ها است و شامل آن دسته از تاکتیک‌هایی می‌شود که راه‌های مختلفی را برای ایجاد مزیت رقابتی و قابلیت بقا ارائه می‌کند. مزیت رقابتی از استراتژی‌هایی ناشی می‌شود که منجر به منحصربه‌فرد بودن در بازار می‌شود. برنده شدن در یک استراتژی رقابتی مبتنی بر مزیت رقابتی پایدار است و ارزش‌های برتر یک سازمان نیز از طریق تحقق چشم‌انداز آینده و همچنین تقویت موقعیت آن در بازار ایجاد می‌شود.

استراتژی رقابتی مربوط به اقدامات و شامل رویکردها و ابتکارات تجاری است و شرکت را به جذب مشتری متعهد می‌کند. تمرکز این استراتژی بر برنامه‌های عملیاتی مدیریتی قرار دارد و مدیران در آن متعهد می‌شوند با جلب رضایت مشتریان، موقعیت شرکت را در بازار بهبود بخشند که برای این هدف، وضعیت روشنگر بازار استنباط می‌کند لازم است اقداماتی برخلاف رقبا در صنعت انجام شود.

استراتژی شرکتی

استراتژی شرکتی یا سازمانی در سطح بالا و توسط مدیریت ارشد یک شرکت طراحی می‌شود و استراتژی کلی سازمان را توصیف می‌کند. این نوع استراتژی بر تعیین اهداف سالانه سازمان تأثیر دارد، اهداف بلندمدت را تعریف می‌کند و به طور کلی بر تمام کسب‌وکارهای زیر چتر خود تأثیر می‌گذارد. مؤلفه‌های کلیدی در استراتژی شرکتی عبارتند از چشم‌انداز، تعیین اهداف، تخصیص منابع و اولویت‌بندی مبادلات استراتژیک.

تدوین قوی استراتژی شرکتی می‌تواند برای افزایش سود شرکت‌های کوچک در سال مالی جدید بسیار مؤثر باشد و به شرکت‌های بزرگ کمک کند تا به رهبر بی‌چون‌وچرای بازار صنعت خود تبدیل شوند یا با قدرت به بازارهای جدید ورود کنند. تدوین این استراتژی برای بقا و دوام شرکت در شرایط پیش‌بینی‌نشده و شرایط ناگهانی بسیار مفید است و در انواع پایداری، اصطلاحات ساختاری، توسعه و تلفیق وجود دارد.

استراتژی کسب‌وکار

استراتژی کسب‌وکار معمولاً مطابق با استراتژی شرکت و در سطح واحد تجاری تدوین و عموماً به عنوان "استراتژی واحد تجاری" شناخته می‌شود. این استراتژی بر ایجاد موقعیت رقابتی شرکت در محصولات یا خدمات تأکید دارد و ترکیبی از رویکردهای رقابتی و مشارکتی است. در انجام تجارت، شرکت‌ها با مسائل استراتژیک زیادی روبه‌رو هستند و مدیریت برای بقا در بازار باید تمام این مسائل را به شیوه‌ای مؤثر حل کند. استراتژی کسب‌وکار علاوه بر "چگونگی رقابت" با این مسائل نیز سروکار دارد.

این استراتژی تمام فعالیت‌ها و تاکتیک‌های رقابت در نپذیرفتن رقبا را پوشش می‌دهد و شامل برنامه‌های عملی است. مدیرانی که از این نوع استراتژی بهره می‌برند با استفاده از منابع شرکت استراتژی‌های خود را سازگار می‌کنند و نگرش‌های متمایز را تغییر می‌دهند تا نسبت به رقبای خود در بازار مزیت رقابتی به دست آورند. تمرکز اصلی استراتژی کسب‌وکار توسعه محصول، نوآوری، یکپارچه‌سازی، توسعه بازار، تنوع و موارد مشابه است. مؤلفه‌های اساسی تشکیل‌دهنده چارچوب استراتژی کسب‌وکار عبارتند از "چشم‌انداز، مأموریت و ارزش‌ها"، "اهداف بلندمدت کسب‌وکار"، "اهداف مالی"، "اهداف عملیاتی"، "اهداف بازار یا ایجاد ارزش برای مشتری"، "تجزیه و تحلیل SWOT" و " برنامه‌های عملیاتی کسب‌وکار".

استراتژی عملکردی

استراتژی عملکردی به رویکردی اطلاق می‌شود که حوزه عملکردی خاصی از یک سازمان را مشخص می‌کند و برای دستیابی به بعضی از اهداف یک واحد تجاری با به حداکثر رساندن بهره‌وری منابع تنظیم می‌شود. نمونه‌هایی از استراتژی عملکردی شامل استراتژی تولید، استراتژی بازاریابی، استراتژی منابع انسانی و استراتژی مالی است.

این استراتژی‌ها برای حمایت از یک استراتژی رقابتی در سطح کسب‌وکارها تدوین می‌شوند و سازگاری می‌یابند. برای مثال بر کاهش هزینه عملیات و همچنین استراتژی منابع انسانی تأکید و بر حفظ کمترین تعداد ممکن از کارمندان اصرار دارد (در واقع کسانی که از صلاحیت بالایی برای کار در سازمان برخوردارند).

استراتژی عملکردی مربوط به توسعه موارد مناسب برای ارائه یک مزیت رقابتی به یک واحد تجاری است و منجر به دقیق‌تر شدن برنامه‌های سازمانی می‌شود. هر واحد تجاری دارای مجموعه‌ای از بخش‌های خاص خود است و هر بخش دارای یک استراتژی کاربردی است. یک استراتژی عملکردی زمانی مشخص می‌شود که مدیران از کسب‌وکار شرکتی به استراتژی‌های سطح عملکردی حرکت کنند.

استراتژی عملیاتی

استراتژی عملیاتی به واحدهای عملیاتی یک سازمان شکل می‌دهد و در سطح میدانی، معمولاً برای دستیابی به اهداف در دست ارائه می‌شود. در بعضی از شرکت‌ها، مدیران برای هر مجموعه از اهداف سالانه در بخش‌های گوناگون یک استراتژی عملیاتی ایجاد می‌کنند. اجزای استراتژی عملیاتی عبارتند از طراحی و موضع‌یابی سیستم تولید، تمرکز بر تأسیسات تولید، ساخت یا خدمات، طراحی و توسعه محصول یا خدمات، انتخاب فناوری و توسعه فرآیند، تخصیص منابع و برنامه‌ریزی ظرفیت، امکانات و چیدمان.

کد خبر 550771

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.