کشف جسد آویزان از تیر برق در یزد

کشته شدن جوان تهرانی، اعترافات هولناک قاتل پدر و پسر، همه چیز در یک ثانیه پودر شد، تبرئه متهمان ادعای سیاه خانم عکاس بوشهری، مرگ همزمان شش عضو یک خانواده در دورود، قتل همکار به خاطر دزدی را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید:

به گزارش خبرنگار ایمنا، سرهنگ سعید زینلی اظهار کرد: در پی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر برق گرفتگی و فوت فردی در یکی از محلات بلوار مدرس شهر یزد بلافاصله مأموران کلانتری ۱۴ به محل اعزام شدند.

فرمانده انتظامی شهرستان یزد ادامه داد: با بررسی موضوع مشخص شد سارق برای سرقت کابل به بالای تیر برق رفته که در حین سرقت دچار برق‌گرفتگی شده و به پایین تیر برق سقوط و جان خود را از دست می‌دهد. طی هماهنگی با مقام قضائی، جسد به سردخانه منتقل شد.

جوان تهرانی ۷ صبح کشته شد

احسان مؤمنی رئیس اداره تصادفات پلیس راهور تهران بزرگ اظهار کرد: در ساعت ۰۷:۴۵ صبح امروز در مسیر شرق به غرب بزرگراه فتح قبل از پل کن روبروی خیابان ۲۱ یک دستگاه موتورسیکلت به علت عدم توانایی راکب در کنترل وسیله نقلیه واژگون می‌گردد.

وی افزود: پس از واژگونی و افتادن موتورسوار بر زمین، موتورسیکلت وی بدون راکب به زمین کشیده شده و با یک دستگاه نیسان نیز در ادامه به شدت برخورد می‌کند. متأسفانه راکب این موتورسیکلت در محل حادثه در اثر شدت جراحات وارده فوت می‌نماید.

رئیس اداره تصادفات پلیس راهور تهران بزرگ ادامه داد: عوامل کارشناس منطقه ۹ پلیس راهور فاتب بلافاصله در محل حادثه حضور یافتند و به بررسی صحنه تصادف و ثبت اظهارات شاهدان در محل پرداختند و اقدامات ترافیکی خود را انجام دادند.

وی تصریح کرد: برابر ماده ۱۶۹ آئین نامه راهور، تردد و حرکت موتورسیکلت سواران در روزهای بارانی و لغزنده بودن در معابر ممنوع می‌باشد لذا از راکبین موتورسیکلت تقاضا داریم از تردد در معابر شهر تهران با توجه به لغزنده بودن معابر جدا خودداری نمایند.

اعترافات هولناک قاتل پدر و پسر

حدود ساعت ۸ صبح جمعه ۳۰ مهرماه، روستائیانی که از مسیر منتهی به روستای قلعه محمود شهرستان گرگان عبور می‌کردند، صحنه هولناکی را پیش‌روی خود دیدند. یک خودروی وانت مزدا که در کنار جاده پارک شده بود، آتش گرفته بود و در قسمت بار وانت ۲ جسد که در آتش سوخته بودند مشاهده می‌شد. با تماس روستاییان با پلیس، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی استان گلستان به محل حادثه اعزامم شدند. اجساد سوخته قابل شناسایی نبودند، اما مأموران با به‌دست آوردن شماره پلاک وانت، متوجه شدند که صاحب این خودرو در شهرستان آمل استان مازندران سکونت دارد.

صاحب وانت شناسایی شد و به مأموران گفت: یکی از دوستانم که اهل آمل است، در حوالی روستای قلعه محمود گرگان یک دامداری دارد و آخر هفته‌ها برای سرکشی به آنجا می‌رود. او یک روز قبل نزد من آمد و وانتم را قرض گرفت و گفت می‌خواهد با پسر ۱۴ ساله‌اش به دامداری‌اش سر بزند. من هم ماشین را در اختیارش قرار دادم و پس از آن دیگر او را ندیدم.

با اطلاعاتی که در تحقیقات اولیه به‌دست آمد، معلوم شد که اجساد سوخته متعلق به صاحب ۴۵ ساله دامداری و پسر ۱۴ ساله اوست. مأموران با حضور در دامداری به تحقیق از کارگر آنجا پرداختند، اما وی اظهار کرد که صاحب دامداری را ندیده و او از یک هفته قبل تا حالا به آنجا سرکشی نکرده است. با این حال مأموران به جست‌وجو در دامداری پرداخته و با پیدا کردن آثار خون، شکی باقی نماند که قربانیان در داخل دامداری به قتل رسیده‌اند و کارگر دامداری به آنها دروغ گفته است.

کارگر جوان بازداشت شد و اعتراف کرد که با همدستی سه نفر دیگر دست به این جنایت زده است. با اطلاعاتی که از این مرد به‌دست آمد، دو نفر از متهمان که یکی از آنها از اهالی روستای محمدآباد و عامل اصلی جنایت بود، دستگیر شدند.

سرهنگ مجتبی مروتی، رئیس پلیس آگاهی استان گلستان اظهار کرد: عامل اصلی جنایت در حالی دستگیر شد که در یک دامداری مخفی شده بود. او زمانی که تحت محاصره قرار گرفت، یک قبضه سلاح گرم در اختیار داشت و با دیدن مأموران می‌خواست از آن استفاده کند، اما پیش از این اقدام با شلیک مأموران مواجه و دستگیر شد.

وی ادامه داد: با دستگیری این مرد مشخص شد که عامل جنایت و همدستانش از قبل می‌دانسته‌اند که صاحب دامداری ۲۰ میلیون تومان پول همراه خود دارد و برای سرقت این مبلغ نقشه کشیده بودند. مرد جنایتکار پس از ورود این مرد و پسرش به دامداری، به قصد سرقت پول‌ها به آنها حمله کرده و این پدر و پسر را با ضربات چاقو به قتل رسانده و پول‌ها را دزدیده بود. او و همدستانش برای اینکه سرنخی از خود به‌جا نگذارند، اجساد قربانیان را داخل وانت گذاشته، آن را به خارج از دامداری بردند و در یک جاده روستایی، ماشین و اجساد را به آتش کشیده بودند.

همه چیز در یک ثانیه پودر شد

امیر مرادی مدیرعامل آتش‌نشانی سقز اظهار کرد: حوالی ساعت ۹/۱۰ امروز انفجار یک باب منزل مسکونی در انتهای خیابان امام (پشت کلانتری ۱۱) سقز رخ داد که تیم‌های امداد و نجات ایستگاه مرکزی و شماره دو شهدا سریعاً به محل اعزام شدند.

وی ادامه داد: در پی این حادثه بخش زیادی از منزل مسکونی تخریب و خسارات مالی فراوانی روی داد و دو نفر از ساکنان منزل که دچار سوختگی شده بودند بود توسط عوامل اورژانس به بیمارستان انتقال یافتند.

مرادی اضافه کرد: شدت انفجار موجب تخریب و وارد شدن خسارات زیادی به منزل، دو خودرو و منازل مجاور نیز شد. با توجه به نظر آتش‌نشانی بدلیل نبود ایمنی لازم، محل تخلیه و با نوار خطر مسدود گردید.

تبرئه متهمان ادعای سیاه خانم عکاس بوشهری

فرحناز دختر عکاس و فیلمبرداری بود که سوم شهریورماه دست به خودکشی زد. هنوز پزشکی‌قانونی علت مرگ این دختر را اعلام نکرده است و چگونگی مرگ این دختر مشخص نیست. این در حالی است که فرحناز پیش از مرگ با ارسال پیامی به خواهرش خواستار احقاق حقش بوده است. با گذشت دو ماه از ماجرای جنجالی مرگ عکاس بوشهری و با صدور رأی منع تعقیب برای متهمان پرونده پسرعموی فرحناز جزئیات جدیدی را فاش کرد.

این ماجرا مربوط به سه ماه است، زمانی که فرحناز در یکی از مراسم‌ها با خانواده‌ای آشنا شده و ارتباط کاری می‌گیرد. این شروع ماجرا بود و این ارتباط کاری به اختلاف مالی می‌خورد و فرحناز پیگیر اختلاف حسابش می‌شود. اما آنها زیر بار نرفته و با وجود استطاعت مالی مبلغ مورد نظر را به فرحناز نمی‌دادند تا اینکه یک بار که فرحناز برای عکاسی و فیلمبرداری به باغی در عالی‌شهر رفته بود، در پایان مراسم بر سر مسائل مالی بار دیگر با شریک کاری‌اش درگیر می‌شود.

او هم فرحناز را مورد خشونت کلامی و رفتاری قرار می‌دهد. آن مرد از فرحناز سوءاستفاده‌های زیادی کرده و همین امر هم باعث شد فرحناز از او به اتهام تجاوز، آزار و اذیت جسمی شکایت کند، اما کسی از این ماجرا بجز خواهرش مطاع نبود.

تا سوم شهریور ماه فرحناز به تنهایی پیگیر شکایت و این پرونده سیاه بود. تصور می‌کرد شکایتش به سرانجام می‌رسد. آخرین عکس از فرحناز در صفحه اینستاگرام منتشر می‌شود با مطلبی تلخ که می‌گوید: شاید آخر رؤیای من همین‌جا بود، همین لبخند، همین حوالی. او پیامکی هم به خواهرش با مظنون "من نتوانستم حقم را بگیرم، بعد از من تو برو حقم را بگیر" ارسال می‌کند.

خلیلی اظهار کرد: فرحناز موضوع شکایت خود را پیگیری قانونی کرد تا روز دادگاه. پناه برده بود به قانون. تنها بود و تصور می‌کرد از هر لحاظ پیروز خواهد شد. وقتی جلسه دادگاه برگزار می‌شود، با بی‌احترامی قاضی مواجه می‌شود. قاضی فرحناز را از اتاق بیرون می‌کند. اما او دوباره به جلسه دادگاه برگردد. می‌گوید من شاکی هستم و باید در جلسه حضور داشته باشم که با ادبیات بد قاضی روبه‌رو می‌شود. هرچند همه چیز از سوی دادگستری بوشهر تکذیب شد، اما وجود داشته است. گویا در این مدت فرحناز هر شب قرص آرامبخش می‌خورد، کم‌حوصله و کم‌طاقت شده بود. وقتی دلیلش را از او می‌پرسیدیم، می‌گفت استرس کارم را دارم. فرحناز پس از جلسه دادگاه بود که به دلیل فشار روحی ناشی از این اتفاق دست به خودکشی می‌زند.

پسرعموی فرحناز اظهار کرد: صبح سوم شهریور ماه وقتی مادر فرحناز سراغ دخترش می‌رود شوکه می‌شود. او کاملاً بی‌حال بوده است و هرگز تصورش را هم نمی‌کردند او خودکشی کرده باشد. او را به بیمارستان منتقل می‌کنند. ابتدا اشتباه تشخیص می‌دهند و تصور می‌کنند که او کرونا دارد. فرحناز را حتی به بخش کرونایی‌ها می‌برند. وقتی به بیمارستان رفتیم، سعی کردیم که کسی از این موضوع مطلع نشود. آخر شب پرسنل بیمارستان به ما گفتند که کرونا داشته است. قرص‌هایی که خورده، جذب بدنش شده بود و باعث آب آوردن ریه‌اش شده و تشخیص اشتباه داده بودند.

وی ادامه داد: چند ساعتی گذشت حالش بهتر شده بود. حتی می‌خواستند او را ترخیص کنند، با وجودی که به خواب مصنوعی رفته بود. اما مسئولان بیمارستان اعلام می‌کنند فرحناز پس از اینکه به هوش آمده، لوله اکسیژنی که ۵۰ سانت داخل ریه‌اش بوده، بیرون کشیده است. از آنجایی که مرگش مشکوک بود و آثار کبودی روی بدنش دیده می‌شد، او را به پزشکی‌قانونی تحویل دادند و پس از سه روز در ششم شهریورماه فرحناز در آرامستان بوشهر خاکسپاری شد.

بعد از مرگ فرحناز خواهرش طبق وصیت فرحناز پیگیر پرونده شد. ما هم خواستار احقاق حق بودیم. با توجه به اسناد و مدارکی که بدست آوردیم از متهمان پرونده به اتهام تجاوز، آزار و اذیت جسمی و روحی و آدم‌ربایی که با طرح و نقشه قبلی صورت گرفته بود شکایت کردیم. همچنین درخواست‌های متعددی از قاضی داشتیم، از جمله تحقیقات و احضار یا جلب کسانی که مطلع هستند.

درخواست بازبینی دوربین‌های بیمارستان، تحقیقات مستقیم زیر نظر بازپرس یا نهادهای امنیتی دیگر و سایر موارد دیگر را دادیم که متأسفانه قاضی به راحتی از آنها عبور کرد و در آخر قرار منع پرونده صادر شد. پنج متهم پرونده از اتهام آدم‌ربایی تبرئه شدند، این در حالی است که از دیگر اتهامات حرفی زده نشده است. تنها یکی از متهمان ۱۰ روز بازداشت بوده است و متهم دیگر پرونده چهار روز. سخنگوی خانواده خلیلی درباره نظریه پزشکی‌قانونی گفت: گزارش پزشکی‌قانونی ضربه، خراشیدگی و پارگی نقاط حساس بدنش را نشان داده است.

مرگ همزمان ۶ عضو یک خانواده در دورود

شب گذشته بر اثر گازگرفتگی با مونوکسید کربن، شش عضو یک خانواده در دورود فوت کردند.

بنا بر اطلاعات به دست آمده از اورژانس لرستان و تأیید این حادثه، پس از اعلام خبر به سازمان‌های آتش‌نشانی و اورژانس دورود، بلافاصله نیروهای امداد و نجات در محل حاضر شدند، با این وجود متأسفانه همه اعضای این خانواده جان خود را از دست داده بودند.

قتل همکار به خاطر دزدی

ظهر سه‌شنبه ۱۲ مرداد امسال بود که خبر یک قتل در تعمیرگاهی واقع در خیابان فرجام به پلیس مخابره شد و به دنبال آن بازپرس شعبه ۱۰ دادسرای امور جنایی پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل قتل شدند. تیم جنایی به محض ورود به تعمیرگاه داخل اتاقک کارگران با جسد کارگر جوانی روبه‌رو شد که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود.

در نخستین گام، مأموران به تحقیق از کارگران پرداخته و مشخص شد مقتول به نام ایمان دو سال قبل به این تعمیرگاه آمده و مشغول به کار شده بود. در تحقیقات از همکاران وی، یکی از آنها به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت گفت: ایمان اغلب شب‌ها در اتاقک کارگران استراحت می‌کرد اما آن روز گفت مرخصی گرفته و شب نمی‌ماند. ما هم فکر می‌کردیم که در تعمیرگاه نیست اما صبح روز بعد که به تعمیرگاه آمدیم با جسد او مواجه شدیم.

با توجه به سالم بودن درهای ورودی ساختمان، فرضیه قتل از سوی فردی آشنا پررنگ شد. در بازرسی از جیب‌های مقتول مشخص شد که گوشی تلفن همراه او نیز به سرقت رفته است. اما از آنجایی که پول‌های قربانی سرقت نشده بود، چنین به نظر می‌رسید که جنایت به خاطر خصومت یا اختلاف شخصی بوده است. در گام بعدی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت به دستور بازپرس جنایی به بازبینی دوربین‌های مداربسته تعمیرگاه پرداختند و تصاویر ثبت شده سرنخ اصلی را به‌دست تیم جنایی دادند.

در ادامه مشخص شد یکی از کارکنان تعمیرگاه به نام اشکان که بتازگی در آن محل مشغول به کار شده بود تنها کسی بوده که شب حادثه در تعمیرگاه و در اتاقک کارگران وارد شده و چند ساعت بعد نیز، قبل از ورود سایر کارگران و کارکنان تعمیرگاه، محل را ترک کرده و بدین ترتیب کسی ورود و خروج او را ندیده بود. این در حالی بود که غیر از او شخص دیگری وارد اتاقک نشده و احتمال دست داشتن اشکان در این جنایت قوت گرفت.

با به دست آمدن این مدارک؛ کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده تا اشکان را دستگیر کنند، اما بررسی‌ها نشان می‌داد که پسر ۱۸ ساله پس از قتل متواری شده است. تحقیقات میدانی نشان می‌داد اشکان با مقتول اختلافی نداشته و انگیزه او برای قتل در هاله‌ای از ابهام بود.

تحقیقات برای دستگیری متهم به دستور بازپرس محمدتقی شعبانی ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان جنایی ردپای او را در یکی از شهرهای شمالی به‌دست آوردند. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با نیابت قضائی راهی مخفیگاه متهم شده و در عملیاتی ضربتی او را دستگیر کردند. اشکان که از جنایت مرتکب شده پشیمان بود در همان تحقیقات اولیه به قتل اعتراف کرد. به دستور بازپرس جنایی، متهم به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

قاتل اظهار کرد: شب حادثه در اتاقک خوابیده بودم که صدایی مرا بیدار کرد. چشمم را که باز کردم ایمان را دیدم که در حال سرقت پول‌هایم است. عصبانی شده و باهم درگیر شدیم. نمی‌دانم چه شد که ناخواسته چاقویی که در اتاق بود را برداشتم و او را به قتل رساندم. خیلی ترسیده بودم. نمی‌خواستم او را بکشم. گوشی تلفنش را برداشتم و فرار کرده و به شهرهای شمالی رفتم.

وی ادامه داد: ۱۲ روز قبل از قتل در تعمیرگاه مشغول به کار شده بودم و چون من جا و مکانی نداشتم شب‌ها هم در اتاقک می‌خوابیدم. مقتول از کارگران با سابقه و قدیمی تعمیرگاه بود و او هم شب‌ها در اتاقک می‌ماند.

کد خبر 532082

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.