شکوه اصفهان در قاب تصویر

اصفهان به داشتن معماری زیبای ایرانی، پل‌های سرپوشیده، مسجدها و مناره‌های منحصر به‌ فرد نام‌آور است، شکوه تاریخ و فرهنگ این شهر، آن را به لوکیشنی زیبا برای فیلمسازی تبدیل کرده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، آنچه در بستر قصه جذاب و کارگردانی و بازیگری خوب در برقراری ارتباط میان مخاطب و اثر نقشی مهم ایفا می‌کند، جدای از فضاسازی مبتنی بر تصویر و موسیقی، انتخاب هوشمندانه لوکیشن یا مکان وقوع رویدادهای قصه است. هر چه این مکان، ملموس‌تر باشد مخاطب با آنچه در اتمسفر فیلم می‌گذرد، بیشتر همراه خواهد شد. جغرافیای شهرهای ایران لوکیشن‌های بسیار زیبایی برای ساخت فیلم دارد. اصفهان یکی از استان‌هایی است که از منظر زیرساختی، اقلیمی، جغرافیایی و هنری همواره پتانسیلی غنی از این نظر داشته است.

نفیسه باقری، پژوهشگر سینما در این باره به خبرنگار ایمنا می‌گوید: اصفهان به عنوان شهری که از قدمت تاریخی بالایی برخوردار است، در دوره‌های مختلف مورد توجه فیلمسازان قرار گرفته است، تا جایی که فیلمسازان برجسته‌ای چون «آنیس واردا» و «پیر پائولو پازولینی» برای ساخت فیلمی کامل یا صحنه‌هایی از یک فیلم به اصفهان آمده اند. در فیلم پازولینی با عنوان ایتالیایی «گل هزار و یک شب» اصفهان تنها بستری برای تجسم بخشی به افسانه‌های شرقی است و نه بیشتر.

وی با اشاره به فیلم‌سازانی که اقدام به ساخت فیلم از اصفهان کرده اند، می‌افزاید: چند رویکرد عمده در مواجهه با شهر اصفهان قابل شناسایی است. در دسته نخست، با فیلم‌هایی رو به روییم که به ستایش این شهر و نمادهای تاریخی آن پرداخته اند و سعی در بازنمایی شکوه و عظمت تاریخی آن دارند و در دسته دوم نیز می‌توان به آثاری اشاره کرد که مقهور شهر و بناهای باشکوه تاریخی و طبیعت اصفهان نشده و صرفاً آن را لوکیشنی مناسب برای بیان روایت‌های شخصی و دغدغه‌های فردی کرده‌اند. به همین دلیل نگاه آنها صرفاً به عناصر تاریخی شهر نبوده و عناصر تاریخی را در تضاد با مظاهر مدرن شهر دیده اند.

این پژوهشگر ادامه می‌دهد: دسته سوم نیز در برخوردی سطحی با شهر اصفهان صرفاً به جذابیت‌های تصویری شهر اکتفا کرده‌اند و شهر بدون هویت و صرفاً به عنوان یک لوکیشن برای فیلم‌برداری تنزل یافته است که این دسته به «فیلمفارسی» معروف هستند. البته اصفهان صرفاً با عناصر تاریخی خود مورد توجه فیلمسازان نبوده و مستندهایی با رویکرد طبیعت نیز در میان این آثار دیده می‌شود. جانقربانی پوده در مستندی شصت‌دقیقه‌ای با نام «زاینده‌رود، از سرچشمه تا گاوخونی» در سال ۱۳۵۴ مسیر زاینده‌رود از ابتدا تا مرداب گاوخونی را به تصویر می‌کشد.

باقری خاطر نشان می‌کند: اصفهان در سینمای مستند جایگاه ویژه ای دارد و مستندهای ماندگاری از کارگردانان صاحب نامی درباره اصفهان به جا مانده است؛ مستندهایی که رویکردی منحصر به معماری و صنایع دستی اصفهان دارند. برای نمونه «مسجد حکیم» اثر بهروز کیا در سال ۱۳۵۲ به بررسی هنر معماری و کاشی‌کاری مسجد حکیم اصفهان می‌پردازد.

وی ادامه می‌دهد: در میان چهره‌های شناخته‌شده سینمای ایران خسرو سینایی یکی از کارگردانانی است که در سال ۱۳۵۱ مستند «حاج مصورالملکی» را پیرامون زندگی طراح، نقاش، نگارگر، تذهیب‌کار و قلمدان‌ساز بلند آواره اصفهانی ساخت. کامران شیردل، دیگر فیلم‌ساز تأثیرگذار سینمای ایران، در دهه ۱۳۴۰ فیلم مستند «بوم سیمین» را با موضوع حکاکی نقره در اصفهان و به سفارش اداره کل امور سینمایی کشور ساخت.

این پژوهشگر اضافه می‌کند: منوچهر طیاب نیز در جایگاه یک فیلم‌ساز برجسته ایرانی، آثار فراوانی مانند «چهلستون» در سال ۱۳۴۸ و «بناهای صفوی» در سال ۱۳۵۵ را درباره اصفهان تولید کرد. او فیلم مستند کوتاه «مسجد شیخ‌لطف‌الله» را در سال ۱۳۵۱ به سفارش وزارت فرهنگ و هنر، به شیوه سیاه و سفید ساخت. فیلم «اصفهان» ساخته محمدقلی ستار به سفارش اداره کل امور سینمایی کشور نیز به مدت بیست دقیقه به بناهای تاریخی اصفهان از دوران ساسانیان تا عصر قاجار می‌پردازد. این فیلم علاوه بر معرفی بناها، معماران و هنرمندانی را که در ساخت آن نقش داشته‌اند نیز معرفی می‌کند.

باقری با بیان اینکه «در میان فیلم‌سازان برجسته غربی که اصفهان را دست‌مایه ساخت فیلم قرار داده‌اند، می‌توان به آنیس واردا و فیلم کوتاه «لذت عشق» در ایران اشاره کرد»، می‌گوید: واردا فیلم را در سال ۱۹۷۶، به مدت ۵ دقیقه و ۳۸ ثانیه و به شیوه رنگی ساخت. فیلم داستان زن و شوهری را روایت می‌کند که بازتاب عشق خود را در معماری و بناهای تاریخی شهر اصفهان می‌یابند؛ در واقع فیلم به بهانه عشق، مشغول بازنمایی بناهای تاریخی شهر است.

وی خاطر نشان می‌کند: یکی از مهمترین فیلم‌های سینمای ایران که در اصفهان فیلمبرداری شده فیلم «طلوع جَدی» (فجر) ساخته احمد فاروقی قاجار، نوه احمدشاه قاجار است. او فیلم طلوع جَدی (فجر) را در سال ۱۳۴۲ در اصفهان ساخت. این فیلم که مستندی با حضور دو کودک نا بازیگر است، بناهای تاریخی شهر اصفهان را به واسطه گشت‌وگذار آن‌ها به تصویر می‌کشد.

این پژوهشگر ادامه می‌دهد: حسین ترابی نیز فیلم «اصفهان» را در سال ۱۳۵۳ به مدت ۲۷ دقیقه و به شیوه رنگی ساخت. حسین ترابی در آغاز از چهلستون و بازگویی تاریخ می‌گوید؛ اما وجه تمایز او از سایر آثاری از این دست در نگاه مردم نگارانه او به شهر است. درواقع انسان نیز در قاب دوربین او جای دارد و شهر را در کنار مردمان آن می بیند.

باقری تصریح می‌کند: در سینمای موسوم به فیلمارسی نیز اصفهان لوکیشن چندین فیلم شده است. برای نمونه در فیلم «جوجه فکلی» که قسمت‌هایی از آن در محله ارمنی‌نشین جلفا فیلم‌برداری شده در هر جای دیگر از شهرهای ایران می‌توانست رقم بخورد.

وی اضافه می‌کند: فیلم‌هایی چون گنج قارون (۱۳۴۴)، شوهر پاستوریزه (۱۳۵۰)، پریزاد (۱۳۵۲)، خیالاتی (۱۳۵۲)، غریب (۱۳۵۲)، اکبر دیلماج (۱۳۵۲)، کی دست گل به آب میده (۱۳۵۲)، پاشنه طلا (۱۳۵۴)، ماجراهای علاء‌الدین و چراغ جادو (۱۳۵۷) و… ازجمله فیلم‌هایی است که همه یا بخشی از لوکیشن آن‌ها در شهر اصفهان قرار داشته است. درباره این فیلم‌ها به نظر می‌رسد که اصفهان صرفاً جنبه‌ای توریستی و گردشگری داشته و وجهی از هویت این شهر در آنها دیده نمی‌شود.

کد خبر 521304

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.