۲۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۱:۵۳
کربلا؛ خاستگاه تجلی هنر

عاشورا یک فرهنگ است؛ فرهنگی پویا، زاینده و تاریخ‌ساز. تاریخی با فلسفه و جهان‌بینی انسان‌مدار و استوار بر انسان صاحب فرهنگ ایثارگری و شهادت. در راستای این واقعه مجموعه ای از رفتارهای آئینی پدید آمده که تاریخ فرهنگ و هنر مذهبی مسلمانان، به ویژه شیعیان را انسجام بخشیده است.

به گزارش خبرنگار ایمنا، تأثیر فرهنگ عاشورا را می‌توان در همه زوایا و رفتارهای روزانه مردم و دستاورد آنان در حوزه‌های تفکر اجتماعی، فرهنگی، علمی، هنری، دانشی، فناوری و غیره مشاهده کرد. شعر، نثر و موسیقی ایرانیان، دیوارنگاره‌ها، نقاشی‌ها، شمایل‌نگاری‌ها و خوشنویسی‌ها، تجلی‌گاه جلوه‌هایی از فرهنگ عاشورایی است همچنین معماری و آرایه‌بندی‌های آن به‌ویژه معماری تکایا، حسینیه‌ها، زیارتگاه‌ها، سقاخانه‌ها، مساجد، قهوه‌خانه‌ها، آب‌انبارهای قدیمی فرهنگ عاشورایی را به خوبی نمایان می‌کند.

کربلا؛ خاستگاه تجلی هنر

کربلا و عاشورا؛ خاستگاه هنر

هنر در معنای عام کلمه، یعنی نمایش زیبایی‌ها و کربلا و عاشورا، خود یکی از خاستگاه‌های زیبایی و تجلی عشق است. شاید پرسیده شود که واقعه عاشورا که منجر به شهادت بهترین انسان‌های روی زمین شد، چه زیبایی در خود نهان دارد؟ در پاسخ باید گفت: زیبایی روشنایی‌های خداگونه عاشورا، پرده از سیمای تاریک و سیاه پلیدی‌ها و زشتی‌های خاکی برافکند و راه‌ها را به سوی آسمان و اریکه خداوندی گشود ضمن اینکه قیام امام حسین(ع)، سرمشق خوبی برای همه عدالت‌خواهان و آزاداندیشان جهان شد. واقعه عاشورا در تمام جنبه‌های فرهنگی ما تأثیر عمیق و مستقیمی داشته است به‌گونه‌ای که می‌توان در هنرهایی از جمله تعزیه‌خوانی، مرثیه‌سرایی، نوحه‌خوانی و مداحی نمودهای آن را دید.

کربلا؛ خاستگاه تجلی هنر

تبلور واقعه کربلا در هنرهای تجسمی

عاشورا و قیام امام حسین(ع) خاستگاه الهام زیبایی در برخی هنرهای تجسمی ایرانیان بوده است مثلاً در هنر نگارگری و نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای، شمایل‌نگاران شیعی با به تصویر درآوردن شمایل حماسه‌سازان عاشورا و تجسم کنش‌های زشت و زیبای واقعه‌سازان دشت کربلا و نشان دادن قدرت و ضعف اخلاقی، پاکی، پلشتی، مظلومیت و شقاوت در ذهن و خیال توده مردم، راهی به سوی جهان علوی و روشنایی‌های تاریخ عاشورا گشوده‌اند.

هادی سیف، نویسنده و پژوهشگر هنرهای تجسمی مردمی ایران در این خصوص نوشته است: «ویژگی خاص نقاشی‌های قهوه‌خانه‌ای و پرده‌های عاشورایی، خیال‌ساز بودن آن‌ها بود. بعد از عصر صفویه، در دوران زندیه نیز شاهد خلق پرده‌های درویشی و خلاقیت‌هایی بودیم که در نیمه دوم حکومت ناصرالدین‌شاه پررنگ‌تر شد. در آن دوره، شرایطی در عرصه هنرهای تجسمی به‌وجود آمد که الگوهای تازه‌ای را در اختیار هنرمندان نقاش قهوه‌خانه‌ای و هنرمندان کوچه و بازار گذاشت.»

«حسین قوللرآغاسی» و «محمد مدبر» را می‌توان دو استادی دانست که در رواج این گونه نقاشی‌ها، نقش چشمگیری داشتند. مدبر، بیشتر در زمینه تابلوهای مذهبی و حادثه کربلا نقش می‌زد و قوللرآغاسی، روی سوژه‌های ملی کار می‌کرد. ذکر این نکته لازم است که «حسین قوللرآغاسی» را بنیانگذار شیوه مردمی در نقاشی ایرانی یعنی مکتب نقاشی قهوه‌خانه‌ای دانسته‌اند و گفته‌اند که نخستین کار نقاشی از داستان‌های شاهنامه و واقعه کربلا را این هنرمند آغاز کرد و مهم‌ترین اثر وی در حوزه مذهبی، تابلوی «مصیبت کربلا» است که آن را در سال ۱۳۳۰ شمسی خلق کرده است.

کربلا؛ خاستگاه تجلی هنر

هنرهای نمایشی و روح عاشورایی

در ادبیات مذهبی ایران‌زمین، روح تراژدی از فرهنگ عاشورا و وقایع تاریخی کربلا، نیرو و توان گرفته و شهادت مظلومانه ابرمرد تاریخ مذهب شیعه، امام حسین(ع) را در شکل نمایشی به تجلی درآورده و به تمام جهانیان نمایانده است. از این رو باید اذعان داشت که نمایش یا درام مذهبی ما ایرانی‌ها به صورت تعزیه‌خوانی یا شبیه‌خوانی، بر محور شهادت سید و سالار شهیدان جهان صورت می‌بندد.

صحنه‌هایی که در تعزیه شهادت حضرت ابوالفضل‌(ع)، علی‌اکبر(ع)، علی‌اصغر(ع) و حتی شهادت امام حسین‌(ع) به نمایش گذاشته می‌شود، هر کدام به‌صورت جداگانه دارای موضوع بسیار وسیعی است و همه این‌ها در قالب نمایش‌های گوناگون توصیف شده است.

بنابراین نمایش دادن مصائب امام حسین‌(ع) و نمایاندن واقعه کربلا و رویدادهای پس از آن، جلوه و نمودی عینی دارد و شکلی بیرونی از دانسته‌ها و باورهای ذهنی و احساسات مذهبی مردم درباره خاندان پیامبر(ص) است به همین دلیل، ماهیت و شکل این نمایش آیینی_مذهبی، کاملاً از نمایش‌های تئاتری متمایز است.

کد خبر 514684

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.