مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست خود با تیتر «مسئولان وزارت بهداشت را دادگاهی کنید» به بررسی ضعف وزارت بهداشت در تأمین امکانات بهداشتی پرداخت و نوشت: بیماران پروانهای یا EB بدون پانسمان میمیرند و بزرگترین چالش این بیماران که حدود ۸۵۰ نفر آنها توسط خانه EB یا مؤسسه خیریه حمایت از بیماریهای پوستی خاص، شناسایی شدهاند تأمین پانسمان آن هم در شرایط تحریم است. سال ۹۸ بود که مرگ ۱۵ کودک پروانهای به دلیل تحریم دارو و نبود پانسمان فقط در مدت چند هفته سبب شد که بسیاری از مسئولان وزارت بهداشت فریاد «وامصیبتا» به دلیل تحریمها سر بدهند، اما با پیگیریهای خانه EB و اختصاص ۵.۸ تن پانسمان به بیماران پروانهای در کشور ما مشخص شد که مشکل کمبود این اقلام فقط تحریمها نیست، چون بعد از گذشت بیش از یک سال کسی از سرنوشت ۲.۸ تن پانسمان بیمارانی که حیاتشان در گرو تأمین این اقلام پزشکی است اطلاعی ندارد.
۲۶ اسفند سال گذشته گزارشی تحت عنوان «گم شدن بی پاسخ پانسمانِ بیماران پروانهای» به این موضوع اشاره داشت. چند روز پس از مرگ آن ۱۵ کودک، مهدی شادنوش، رئیس مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماریهای خاص وزارت بهداشت اعلام کرد که «پانسمان مورد نیاز بیماران «ای بی» (بیماران پروانهای) تأمین شده و به تدریج در اختیار آنها قرار خواهد گرفت.» در سایت یونیسف در تاریخ ۱۲ می ۲۰۲۰ (۲۳ اردیبهشت ۹۹) قید شده است که «یونیسف با حمایت مالی دولت آلمان توانست پانسمانهای مخصوص کودکان مبتلا به بیماری پوستی پروانهای (EB) را تهیه کرده و به ایران ارسال کند. این کار بنا بر درخواست وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انجام شده است. پانسمانها که محصول شرکت داروسازی سوئدی Mölnlycke است، با همکاری مرکز تدارکات جهانی یونیسف در کپنهاگ تهیه و به ایران ارسال شدند. محموله پانسمانها به وزن ۵.۸ تن تحویل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی خواهد شد تا نسبت به توزیع آن در مؤسسه حمایتی «خانه ایبی» و میان خانوادههای دارای فرزند مبتلا به این بیماری پوستی در استانهای مختلف ایران اقدام گردد.» اما از آن تاریخ تا ۲۵ اسفند ۱۳۹۹، فقط ۳ تن از این پانسمانها در اختیار خانه EB قرار گرفته است.
با وجود این که همه از مابقی این پانسمانها ابراز بیاطلاعی میکردند، زهره زرینکلاه، رئیس اداره ملزومات پزشکی وزارت بهداشت در گفتوگویی اعلام کرد: «تمام پانسمانهای تأمین شده، تحت نظارت وزارت بهداشت است و در انبار وزارت بهداشت نگهداری میشود و زیر نظر دانشگاه علوم پزشکی ایران توزیع میشود!» این در حالی است که در خبر و اطلاعیه یونیسف آمده است که «توزیع این پانسمانها توسط مؤسسه حمایتی «خانه ایبی» و میان خانوادههای دارای فرزند مبتلا به این بیماری پوستی در استانهای مختلف ایران اقدام شود.»
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست خود با تیتر «انتخابات در انتظار فضای داغتر» به بررسی میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری پرداخت و نوشت: تنور انتخابات هنوز داغ نشده است. حداقل برآوردها و نظرسنجیها این را نشان میدهد. مناظرههای انتخاباتی یکی از ابزارهای گرم کردن فضای انتخاباتی امسال با کم توجهی مردم روبرو شد. این موضوع هم به ساختار مناظرهها و هم به رویکرد نامزدها برمیگردد. با این همه امید است تا در مناظره سوم ورق سردی انتخابات به گرمی بازگردد اما در حال حاضر نظرسنجیها وضعیت چندان مناسبی را نشان نمیدهد هر چند اصولگرایان به نظر میرسد چندان نسبت به این فضای سرد ناراضی نیستند.
آخرین برآورد ایسپا از مشارکت شهروندان در انتخابات ریاست جمهوری بعد از برگزاری دومین مناظره ۴۱ درصد محاسبه شده است؛ بنا بر اعلام مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، شهریور ۱۳۹۹ تا ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ در مجموع ۱۰ موج نظرسنجی انتخاباتی با جامعه آماری افراد بالای ۱۸ سال کل کشور اجرا شد (هشت موج به شیوه مصاحبه تلفنی با اندازه نمونه تقریبی ۱۵۰۰ نفر و دو موج به شیوه مصاحبه حضوری در میادین و معابر با اندازه نمونه ۵۱۲۰ نفر).
بر این اساس بنا بر آخرین برآورد ایسپا از مشارکت شهروندان در انتخابات ریاست جمهوری بعد از برگزاری دومین مناظره ۴۱ درصد محاسبه شده است. از کل پاسخگویان پرسیده شد: «روز سهشنبه دومین مناظره بین نامزدهای ریاست جمهوری برگزار شد. آیا شما این مناظره را دیدید؟» نتایج نشان میدهد ۳۷ درصد از پاسخگویان مناظره دوم را تماشا کردند و در مقابل ۶۳ درصد به این سوال پاسخ منفی دادهاند.
موج دهم نظرسنجی انتخاباتی ایسپا در دو طرح جداگانه به صورت مصاحبه حضوری در میادین و معابر شهرها و روستاهای کشور با تعداد نمونه ۵۱۲۱ نفر همچنین به صورت تلفنی با تعداد نمونه ۱۲۵۴ نفر در روزهای ۱۹ و ۲۰ خرداد ماه پس از مناظره دوم انجام شد. نرخ پاسخگویی در نظرسنجی حضوری برابر با ۵۱ درصد و در نظرسنجی تلفنی برابر با ۶۳ درصد بوده است.
روزنامه شرق، در صفحه نخست خود با تیتر «رقبا میمانند یا میروند؟» به بررسی انصراف برخی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری پرداخت و نوشت: بازی در اردوگاه اصولگرایان چگونه در حال رقم خوردن است؟ آیا طراحی مشخصی در این جریان در حال اجراست یا ماجرای سال ۸۴ و شکست شورای هماهنگی نیروهای انقلاب برای اصولگرایان در حال تکرار و فرمان از دست خارج شده است؟ سه نامزد معروف به پوششی قصد دارند تا آخر رقابتها باقی بمانند یا قرار است جای پوششیها تغییر کند؟ جلیلی و دیگران به نفع رئیسی کنار میروند یا رئیسی و دیگران به نفع جلیلی؟ آیا مصداق دولت جوان انقلابی همان قاضیزادههاشمی است؟ آیا رئیسی با هدف تهییج مردم و تجمیع آرا و اجماعسازی به میدان آمده و در بزنگاه قرار است با انصراف از رقابتها به نفع نامزدی که در نظرسنجیها روند صعودی طی کرده، کنار رفته و عطای قوه مجریه را به لقایش بخشیده و در مسند قوه قضا خواهد ماند؟ یا شاید هم برعکس، اصولگرایان آنقدر از پیروزی رئیسی و فاصلهاش حتی با سه نامزد همسو، مطمئن هستند که حتی نیاز به کنار رفتن پوششیها هم نمیبینند؟ اتکای آنها هم به نظرسنجیهاست؛ مثلاً در آخرین نظرسنجی ایسپا از میان افرادی که در انتخابات شرکت میکنند و نامزد مدنظرشان را انتخاب کردهاند، ۶۵.۸ درصد ابراهیم رئیسی، ۶.۹ درصد محسن رضایی، ۳.۴ درصد سعید جلیلی، ۲.۸ درصد عبدالناصر همتی، ۲.۸ درصد امیرحسین قاضیزادههاشمی، ۲ درصد علیرضا زاکانی و ۰.۷ درصد محسن مهرعلیزاده را برگزیدهاند.
با اینحال اخبار در این اردوگاه یک هفته مانده به موعد برگزاری انتخابات ۱۴۰۰ آنقدر ضد و نقیض و غیرمطمئن است که به نظر میرسد نگرانیهایی را هم در خود بدنه این جریان به وجود آورده است. تا این لحظه اخباری از احتمال کنارهگیری زاکانی و جلیلی و حتی خود رئیسی منتشر شده و بعد هم تکذیب میشود. تنها نامزدی که تاکنون خبری ایجابی و سلبی درباره کنارهگیریاش منتشر نشده، قاضیزادههاشمی است؛ آن هم در حالی که برخی نظرسنجیها حاکی از روند افزایش میزان اقبال به او بعد از دو مناظره بوده است اما در اقدامی عجیب زهرا شیخیمبارکه، رئیس ستاد انتخاباتی سیدامیرحسین قاضیزادههاشمی، در توئیتر به سیدابراهیم رئیسی پیشنهاد داده به نفع سعید جلیلی کنار برود!
نگرانی از تکرار ۷۶، ۸۴ و ۹۲ حتی با وجود فضای سرد انتخاباتی بین بخشی از بدنه رأیدهنده وجود دارد. توئیت یک اصولگرا در همین زمینه با هشتگ عبرت، توجه دیگر کاربران اصولگرا را هم به خود جلب کرده و بارها بازنشر شده است: «۷۶ همه میگفتند حکومت ناطقنوری را رئیسجمهور میکند و رأی مردم اثر ندارد خاتمی شد. ۸۴ همه میگفتند هاشمی! احمدینژاد شد. ۹۲ همه میگفتند نظام با قالیباف تمام کرده، روحانی شد. حالا همانها میگویند رئیسی انتخاب شده…!
روزنامه اعتماد، در صفحه نخست خود با تیتر «محاسبه اشتباه آمریکا در وین» به بررسی شطرنج تهران و واشنگتن در آستانه ششمین دور رایزنیها پرداخت و نوشت: آیا جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در مسیر تنشزدایی و نزدیک شدن به توافق قرار گرفتند؟ برای پاسخ به این پرسش هم ادله مثبت وجود دارد و هم شواهدی منفی. تیم جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده همچنان دست از اعمال سیاست فشار حداکثری علیه ایران برنمیدارد و حتی در میانه کرونا در حالی که از بسته کمک چند صد میلیون دلاری به کشورهای درگیر با این ویروس خبر میدهد با تداوم تحریم مالی و بانکی ایران ۸۰ میلیون ایرانی را هدف تروریسم درمانی خود قرار داده است. همزمان خبر میرسد که خزانهداری آمریکا تحریم علیه سه مدیر نفتی سابق ایرانی را لغو کرده است؛ اقدامی که همزمان با آغاز ششمین دور رایزنیهای برجامی در وین، گامی به نفع مذاکرات به حساب میآید.
مقامهای کاخ سفید شش ماه پس از تغییر دولت میگویند آماده بازگشت به برجام هستند و مقامهای تهران سه ماه مانده به جابهجایی سیاسی در خیابان پاستور از عزم و اراده جدی برای بازگشت به اجرای کامل توافق هستهای در صورت بازگشت ۱+۵ به اجرای تعهدات سخن میگویند. ایران و بازماندگان در برجام (فرانسه، بریتانیا، آلمان، روسیه و چین) از نیمه فروردین ماه تلاش برای احیای برجام از مسیر بازگشت ایالات متحده به توافق را آغاز کردند و این بار برخلاف سه سال گذشته ایالات متحده نیز نمایندهای را به نام رابرت مالی راهی پایتخت اتریش کرده تا جدیت واشنگتن برای بازگشت برجام را به تصویر کشیده باشد.
تاکنون گراند هتل در وین شاهد برگزاری ۵ دور رایزنی برای احیای برجام بوده است و گفته میشود که ششمین دور از این ماراتن هم از امروز آغاز خواهد شد. نخستین دور از این رایزنیها در فروردین ماه ۱۴۰۰ در حالی با حضور همزمان هیأتهای ایرانی و امریکایی آغاز شد که تردیدهای جدی نسبت به تداوم این روند وجود داشت. هر چند که تصاویر قدم زدن وزرای خارجه ایران و آمریکا پیش از حصول برجام در سال ۲۰۱۵ در تاریخ تصویری رابطه دو کشور پس از انقلاب اسلامی ایران ثبت شده است اما چهار سال حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید آنچنان بر ارتفاع دیوار بیاعتمادی میان تهران و واشنگتن افزوده که بسیاری تصور نمیکردند ایران و ایالات متحده مسیر رایزنیهای غیرمستقیم در وین را برای احیای برجام پیش ببرند.
روزنامه کیهان در صفحه نخست خود با تیتر «مشارکت گسترده مردم نقطه پایان بر مدیریت ناکارآمد» نوشت: سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ۶ روز دیگر برگزار میشود و مدعیان اصلاحات همچنان درصدد دلسرد کردن مردم از حضور در پای صندوقهای رأی هستند.
اصلاحطلبان که ۸ سال گذشته تمام قد از دولت تدبیر و امید حمایت میکردند و اکنون خود را مانند انتخابات مجلس یازدهم، بازنده میبینند ضمن این که سعی میکنند با چراغ خاموش در انتخابات حضور داشته باشند اما خواستهشان مشارکت حداقلی مردم در انتخابات است تا بتوانند با زدن برچسب «رئیسجمهور حداقلی» رئیسجمهور آینده که مخالف وضع موجود است را ضربهپذیر کنند.
به عبارتی عملکرد اصلاحطلبان در مواجهه با انتخابات ۲۸ خرداد، تداعیگر ضربالمثل معروفی است که «دیگی که برای من نجوشه…»؛ در نظر آنها چیزی که خیرش به اصلاحطلبان نمیرسد، دیگر فرقی نمیکند که زیانش به دیگران برسد یا نه.
طرح و برجستهسازی گزاره «انتصاب» بهجای «انتخاب» از سوی اصلاحطلبان رادیکال برای القا و باور سازی مهندسی انتخابات از سوی شورای نگهبان، انتشار نظرسنجیها و آمارسازیهای دروغین، ادعای اصلاحطلبان مبنی بر «مشارکت حداقلی» مردم بعد از رد صلاحیتها، طرح و برجستهسازی گزاره «رئیسجمهور حداقلی» برای مخدوش سازی نامزدهای اصولگرا، تأکید بر گزاره «نامزد نداریم» و… نمونههای روشنی برای این ادعاست.
با این که اصلاحطلبان مهرعلیزاده و همتی را عکس تمام صفحه خود میکنند و همه ظرفیتهای فکری و تشکیلاتی خود را در حمایت و هواداری از آن دو بسیج کردهاند اما با اتخاذ مواضعی دوگانه، ضمن دمیدن بر آتش ناامیدسازی مردم اعلام میکنند که نامزدی در انتخابات ندارند!
بعد از اعلام نتایج بررسی صلاحیتها از سوی شورای نگهبان بود که یکی از نامزدهای رد صلاحیت شده اصلاحطلبان در بیانیهای انتخابات را «بیمعنا» توصیف و تأکید کرد «سوگمندانه باید گفت در دوره انتقال کار از مهندسی انتخابات گذشته و به انتصابات رسیده است.»
حزب اتحاد ملت (مشارکتیهای سابق) هم در اعتراض به ردصلاحیتهای اخیر با صدور بیانیهای اعلام کرد که در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نامزدی ندارد!
اصلاحطلبان رادیکال نوشتند که شورای نگهبان «نهفقط جبهه بزرگ اصلاحات بلکه سایر جریانهای سیاسی را از داشتن نامزد انتخاباتی محروم کرده و فرایندی با نتایج از پیش طراحی شده را در مقابل ملت قرار میدهد.»
در پایان این بیانیه آمده «ازنظر حزب اتحاد ملت ایران اسلامی این انتخابات از معنا تهی شده است و ما در این دوره نامزدی نداریم»!
جبهه اصلاحات هم ۵ خرداد جاری در اعتراض به رد صلاحیتها در سیزدهمین دور انتخابات ریاستجمهوری بیانیهای صادر و اعلام کرد «این اقدام ازنظر ما فقط به معنای حذف اصلاحطلبان نیست، بلکه پیام اصلی آن حذف مردم از فرآیند تصمیمگیری در امور کشور است. اصلاحطلبان با معرفی طیف گستردهای از افراد و گرایشها کوشیدند تا از بروز هرگونه تنش در جریان انتخابات جلوگیری کنند اما مشخص شد که گروهی مصرانه میخواهند کاری کنند که شما مردم و صاحبان سلایق مختلف سیاسی در انتخابات شرکت نکنید و انتخابات با حضور حداقلی شرکتکنندگان و یک سلیقه خاص برگزار شود.» حتی اسحاق جهانگیری نیز با رویکردی کج دار و مریز در بیانیهای ضمن تأکید بر مشارکت حداکثری، اقدام شورای نگهبان را «تهدیدی جدی برای مشارکت همگانی» دانست.
نظر شما