۲۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۸
نگاهی به نصف جهانِ صادق هدایت

آفرینش شریف‌ترین صفتی است که اثر یک نویسنده می تواند به آن آراسته شود. صادق هدایت نویسنده ای است که تلاش برای آفرینش جهان‌های نو منجر به غفلت او از دنیای واقعی و بیرون از ذهن نشد. سفرنامه "اصفهان نصف جهان" این نویسنده، گواه این مدعاست.

به گزارش خبرنگار ایمنا، صادق هدایت را می‌توان متناقض‌ترین داستان نویس فارسی قرن اخیر دانست که این تناقض نه در شخصیت این نویسنده که در نحوه واکنش مخاطبان به آثار او نهفته است؛ عده‌ای شیفته آثار هدایت می‌شوند و برخی به شدت مخالف قلم و شیوه نگرش او به جهان هستند. اما جایگاه ویژه او در داستان نویسی معاصر انکار ناپذیر است. هدایت چهار سال پیش از صدور فرمان مشروطیت متولد شد و به همین دلیل تحت تأثیر فضای منورالفکری زمان خود قرار گرفت و توانست نام خود را به عنوان یک روشنفکر، برجسته کند.

این نویسنده در توصیف اشخاص و مکان‌های مختلف قلمی قوی داشت و همین امر منجر به ایجاد تنوع زبانی در داستان‌های او می‌شد. سفرهای خارجی به اروپا، هند و ازبکستان و سفرهای داخلی به اصفهان، شیراز، گیلان، آذربایجان و مازندران علاقه این نویسنده به سیر و سیاحت را نشان می‌دهد. هدایت که عادت عزلت‌گزینی و دوری از جمعیت را از دوره کودکی داشت به نوشتن از آنچه در سفرهای خود می‌دید تمایل بسیاری داشت به همین دلیل در میان نوشته‌های او علاوه بر داستان و ترجمه، سفرنامه نیز به چشم می‌خورد.

پی بردن به اهمیت ایرانگردی یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های هدایت است که به دلیل سایر خصوصیات فکری و نوع قلم او تا حدودی این خصیصه‌اش مغفول مانده است؛ او ایران را بزرگ، قدیمی و اسرار آمیز می‌دانست. از طرفی در یک سفر چهار روزه به اصفهان، کتاب " اصفهان نصف جهان" را می‌نویسد و از آن به عنوان بهترین شهر برای جلب مسافر یاد می‌کند. هدایت در این باره می‌نویسد: با آثاری که در اصفهان موجود است، می‌توان آن را به عنوان یکی از بهترین شهرهای دیدنی دنیا معرفی کرد.

در بخش دیگری با اشاره به صنایع دستی اصفهان و قابلیت آن برای آینده می‌گوید: امروزه بی شک اصفهان بهترین شهر صنعتی ایران است. از حیث معماری قدیم، کاشیکاری، قلمکاری، میناکاری و قلمزنی، چشمه دوزی، نقاشی و طلاکاری درجه اول است. به نظر می‌آید که در آینده صنایع ظریف ایران را دوباره زنده خواهد کرد.

کوتاه نویسی مهم‌ترین ویژگی این سفرنامه است. هدایت از بیان نکات اضافی و غیر ضروری پرهیز می‌کند، از طرفی اتفاقات و مکان‌هایی که مورد بازدید قرار داده است را به ترتیب توصیف می‌کند و این امر منجر به همراهی بیشتر مخاطب با جریان سفرنامه می‌شود.

او پس از شرح ورود خود به اصفهان و توضیحاتی درباره زاینده رود و مردم این شهر به شب‌های اصفهان می‌رسد، هوای آن را ملایم توصیف می‌کند و از زمزمه پرندگان و نوای مرغ حق می‌گوید. در بخش‌های مختلف این سفرنامه می‌توان تاکید هدایت بر حفظ میراث این شهر و استفاده صحیح از آنها را دید.

بیان جزئیات و اشاره به تاریخچه برخی از بناها از دیگر ویژگی‌های این سفرنامه مختصر است. عالی‌قاپو، پل خواجو، میدان نقش جهان، کلیسا و قبرستان ارامنه و کوه آتشگاه از جمله مکان‌هایی است که هدایت در این سفر نامه توصیف کرده است. سفر این نویسنده به اصفهان در سال ۱۳۱۱ بوده است بنابراین توصیفات او دارای جنبه‌های مرجع تاریخی نیز هست.

هدایت اینگونه با اصفهان وداع می‌کند: باید رفت! این لغت رفتن چقدر سخت است. یکی از بزرگان گفته است: آهنگ سفر یک جور مردن است. وقتی که انسان با شهری وداع می‌کند، مقداری از احساسات و کمی از هستی خود را در آن، جا می‌گذارد و مقداری از یادبودها و تأثیر آن شهر را با خود می‌برد. حالا که می‌خواهم برگردم مثل این است که چیزی را گم کرده باشم یا از من کاسته شده باشد و نمی‌دانم آن چیز چیست. شاید یک خرده از هستی من در آنجا، در آتشگاه مانده باشد.

سفرنامه در گذشته نوعی یادداشت شخصی محسوب می‌شد، اما امروزه به عنوان سندی ارزشمند برای مطالعات تاریخی، اجتماعی و سیاسی مورد استفاده قرار می‌گیرد و علاوه بر جنبه‌های ادبی در معرفی جاذبه‌های کشور به سایر نقاط جهان نیز نقش پررنگی ایفا می‌کند. بی شک توجه هدایت به سفرنامه نویسی، بیش از آنکه بر اساس علاقه شخصی بوده باشد، مبتنی بر اهمیت ایران، لزوم معرفی و توجه به میراث آن بوده است.

یادداشت از: صدیقه کهیانی - خبرنگار سرویس فرهنگ و هنر ایمنا

کد خبر 475340

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.