مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای، از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا، مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی، در صفحه نخست خود با تیتر «فعالیت انتخاباتی مداحان زودتر از سیاسیون!» نوشت: «سپاه سید عشقیم ما قدح نوشیم / مباد عزتمان را به غرب بفروشیم؛ بایستند اگر عالمی برابر دوست / به عالمی نفروشیم، مویی از سر دوست؛ به زیر سایه تحریم قد علم کردیم / ستارهساز شدیم عرش را حرم کردیم؛ ولیک در طی این راه گاه نالانیم / ز بیکفایتی عدهای پریشانیم؛ برای سبزی این انقلاب میباریم / برادرانه از آنها گلایهها داریم؛ شکسته بغض گلوها گرفته حنجرهها / نشسته سایه تبعیض روی پنجرهها؛ رسیده شعله شرمندگی به اوج تبش / خمیده قد پدر زیر بار نان شبش؛ تمام آئینهها گوییا کدر شده است / فرشتگان زمینی گویی گرسنهتر شده است، به تشنگان نم باران نمیرسد آقا / کسی به داد فقیران نمیرسد آقا و…» مداح از وضعیت اقتصادی گلایه دارد و آن را چنین نمایان میکند. فشار اقتصادی موضوعی نیست که مقامات کشور از آن بیاطلاع باشند و تمام تلاش خود را برای کاهش آن بهکار میگیرند اما اینکه در مداحی به متهم کردن برخی مسئولان به بیکفایتی پرداخته شود، چندان شایسته نیست. مداحی که مشخص بود دولت و بهویژه وزارت خارجه را مورد هدف قرار داد، توجهی به توصیهها در همان دیدار نداشت.
رهبر معظم انقلاب مداحان و شعرای اشعار مداحی را به استفاده از مطالب متقن و محکم و متین سفارش کردند و با انتقاد از مخدوش شدن ادب اسلامی در برخی محیطهای رسانهای و فضای مجازی، در توصیه مهم و پایانی خود به مداحان و همه تریبونداران و رسانهها، بر «حفظ ادب اسلامی در سخن گفتن» تاکید و خاطرنشان کردند: بدگویی و بدزبانی در جامعه باید جمع شود و ادب اسلامی گسترش یابد. مقام معظم رهبری با اشاره به دو خطبه طوفانی حضرت زهرا (س) پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) که در عین مضامین مهم و اعتراضی و اعلام خطر درباره انحراف از مفاهیم برجسته اسلامی، با کلمات محکم و متین و بدون بیان حتی یک کلمه توهینآمیز بیان شده است، افزودند: مکتب اهلبیت از مسائلی مانند قول به غیر علم، غیبت، تهمت، بدگویی و بدزبانی مبرّاست و شما مداحان نیز باید این معارف را در زبان و عمل به مردم تعلیم دهید.
روزنامه ابتکار، در صفحه نخست خود با تیتر «بازگشت به مدار دیپلماسی» به بررسی اظهارات اخیر جو بایدن پرداخت و نوشت: جو بایدن روز پنجشنبه در بازدید از وزارت خارجه آمریکا با اعلام این مطلب، خطاب به دیپلماتها گفت: دیپلماسی بازگشت؛ شما در مرکز کاری هستید که من میخواهم انجام دهم.
سخنان جو بایدن نشان داد که او قرار است برخلاف رئیس جمهور قبلی پلهای خراب شده دیپلماسی را دوباره بسازد. هرچند در سخنان بایدن به وضوح از تصمیمش درخصوص بازگشت به برجام اشارهای نشد اما با این حال به نظر میرسد بین رویکرد او و ترامپ در قبال مسائل بینالمللی اختلافات عمیقی وجود دارد. اگر ترامپ نقض تعهدات بینالمللی را در دستور کار قرار داد اما بایدن سعی دارد ریل دیپلماسی را منطقیتر بچیند. در مورد ایران مهمترین بحث سیاست خارجی آمریکای بایدن بحث احیای برجام است که بایدن به هیچ عنوان از آن نام نبرد. برخی دلیل نام نبردن از ایران در سخنان بایدن در تبیین سیاست خارجی جدید آمریکا را اختلافات نهادهای مختلف متنفذ سیاسی در آمریکا در مورد چگونگی اقدام در مورد برجام و دیگر موارد میدانند.
به نظر میرسد هنوز درباره راهبرد مدنظر آمریکای بایدن در مورد ایران اجماع سازی نشده است و منافع متضاد بازیگران تأثیرگذار در مورد احیای احتمالی برجام یکی از دلایل عمده آن است و به همین خاطر زمان بیشتری را برای بحث و گفتوگو در مورد آن میطلبد.
بایدن با بیان اینکه دیپلماتها در قلب این کار قرار دارند، اظهار کرد: ما قصد داریم اتحادهای خود را احیا کنیم، میخواهیم بار دیگر با جهان تعامل داشته باشیم و در مقابله با چالشهایی که با آن مواجهیم گام برداریم. رئیس جمهوری آمریکا به تمرکز بر دیپلماسی در سیاست خارجی کاخ سفید، از جمله در برابر روسیه، تاکید کرد و با انتقاد از زندانی شدن الکسی ناوالنی گفت، این منتقد کرملین باید بیدرنگ آزاد شود.
بایدن در سخنانی ضمن اشاره به تمدید توافق هستهای «نیواستارت» که روز گذشته میان واشنگتن و مسکو امضا شد، گفت ضمن این که دنبال گسترش همکاریهایی اینچنین است از ایستادن برابر ولادیمیر پوتین به علت «مداخله در انتخابات آمریکا، حملات سایبری و مسموم کردن شهروند این کشور - آلکسی ناوالنی- ابایی ندارد.» وی در این سخنان به موضع «نرم دولت قبلی» برابر مسکو اشاره کرد و گفت او چنین رویکردی نخواهد داشت.
بایدن در مورد بحران کنونی در میانمار گفت، با شرکا و متحدان آمریکا در این زمینه رایزنی کرده و معتقد است دموکراسی هرگز نباید تضعیف شود، یا خواسته مردم نادیده گرفته شود.
روزنامه اعتماد، در صفحه نخست خود با تیتر «بغض قاضیالقضات شکست» به بررسی گلایه سیدابراهیم رئیسی از سیاسیکاریها و بگومگوها در جریان سفری به استان گیلان پرداخت و نوشت: سیدابراهیم رئیسی از حال و روز این روزهای مملکت چنان دلگیر و مغموم است که هنگام سخنرانی در شورای عالی اداری گیلان لابهلای گلایه از «سیاسیکاری» ها و «بگومگو» ها بغض کرده و ثانیههایی حتی نمیتواند صحبتهایش را ادامه دهد. رئیس دستگاه قضائی در جریان سفر اخیر خود به استان گیلان، در نشست شورای اداری این استان حاضر شد. هنگامی که به مسائل و مشکلات این استان اشاره میکرد، وقتی میخواست یادی کند از بچههای جبهه و جنگ و گفت «ما در محضر مبارک…» نتوانست جملهاش را ادامه دهد؛ ۸ ثانیه بغض و سکوت کرد و بعد جملهاش را چنین ادامه داد: «بچههایی هستیم که روزهای خوش را بر خود حرام کردند و به جبهه رفتند و جنگیدند. مادرانشان به آنها خوشامد گفتند و جنازههای آنها برگشت.
حالا ما باید گرفتار سیاسیکاریها و بگومگوها شویم؟ بعد زندگی مردم را نگاه کنیم و ببینیم بسیاری از مسائل قابل حل است. آقا فرمودند هیچ مشکلی نیست که در این کشور قابلحل نباشد.» شکستن بغض قاضیالقضات در یک نشست رسمی و در جریان یک سفر نظارتی به استان گیلان، واکنشهای فراوانی به دنبال داشت. بلافاصله سایتهای خبری و فضای مجازی پُر شد از ویدئوی یک دقیقهای بغض سیدابراهیم رئیسی در میانه سخنرانیاش. اگر چه رفتار دردمندانه رئیس دستگاه قضائی مورد توجه بسیاری قرار گرفت اما همزمان برخی ناظران نیز با اشاره به نزدیک بودن انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰، از برخی رفتار مسبوق به سابقه کسانی گفتند که سودای ریاستجمهوری در سر دارند؛ رفتاری تبلیغاتی برای پر کردن سبد رأی! گمانهزنیهایی که البته بیشتر نیتخوانی است و شاید همین باعث شد که حمید رسایی با انتشار ویدئوی مورد اشاره از سیدابراهیم رئیسی با عنوان «وقتی بغض رئیس قوه قضائیه ترکید»، بدون نیتخوانی مستقیم و اشاره به آنچه احتمالاً در ذهن دارد، بین سطور رفتار قاضیالقضات را مورد بررسی قرار دهد و با اشاره به اینکه «در قوه قضائیه هزار کار انجام نشده داریم. سالهاست که مردم طعم عدالت قضائی را نچشیدهاند، عدالت قضائی ازجمله بخشهای اصلی نظام اسلامی برای ایجاد امید در دل مردم است»، تاکید کند که «رئیسی باید در قوه قضائیه بماند؛ ماندن در این جایگاه بر او واجب متعین و کوچ کردن به قوه دیگر نهایتاً مستحب است.»
بیست و یکمین سفر استانی رئیس قوه قضائیه اما به جز این حاشیه پررنگ، نکات دیگری هم داشت. سیدابراهیم رئیسی روز پنجشنبه در ادامه سفرهای استانیاش به استان گیلان رفته بود. او در بدو ورود به این استان مورد استقبال رسمی نماینده ولیفقیه در استان، استاندار، رئیسکل دادگستری و مقامات استانی گیلان قرار گرفت و در اولین اظهاراتش در این استان تاکید کرد که «هر چه از مشکلات که در استان گیلان قابل پیگیری باشد، همین جا برای رفع آنها تصمیمگیری میکنیم و آنچه مربوط به مرکز است، در مرکز پیگیری خواهد شد تا ضمانت اجرایی داشته باشد و پیگیری لازم انجام شود.»
روزنامه شرق، در صفحه نخست خود با تیتر «رئیسی شیخ اصولگرایان!؟» به بررسی احتمال لیدری ابراهیم رئیسی در جناح اصولگرا پرداخت و نوشت: اصولگرایان به دنبال لیدری ابراهیم رئیسی هستند؛ جایگاهی مانند ناطقنوری در شورای هماهنگی نیروهای انقلاب سال ۸۴ یا شاید هم فراتر مانند آیتالله هاشمیرفسنجانی در سالهای اخیر. در حالی که اخبار و اقوال حاکی از این است که رئیس قوه قضائیه تصمیمی برای ترک ریاست این قوه به سمت قوه مجریه ندارد و رایزنیهای اصولگرایان با او برای ورود به انتخابات ۱۴۰۰ هم بینتیجه بوده است. او قبلاً صراحتاً گفته بود: «من به چیزی غیر از قوه قضائیه فکر نمیکنم». حمیدرضا فولادگر، نماینده اصولگرای سابق مجلس گفته که با کاندیداتوری آقای رئیسی همه سلایق اصولگرایی روی حمایت او به اتفاق نظر میرسند، اما آنچه من اخیراً شنیدم آقای رئیسی نپذیرفته و پاسخ ایشان منفی است و میخواهد در همان قوه قضائیه اجرای برنامه پنجساله خود را دنبال کند.
امیرحسین قاضیزادههاشمی، نایبرئیس مجلس و نماینده مشهد نیز از مخالفت رئیس قوه قضائیه با کاندیداتوریاش در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ خبر داده بود. کانون دانشگاهیان ایران اسلامی، نخستین تشکلی بود که با انتشار بیانیهای از احزاب و تشکلهای اصولگرا خواست از دعوت این تشکل دانشگاهی برای حضور سیدابراهیم رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰ حمایت کنند. محمد حسینی، وزیر ارشاد احمدینژاد و دبیرکل این تشکل، آخرین بار گفته بود که هنوز رسماً با رئیسی صحبت نکردهایم، اما بنا داریم صحبت و دلایل منطقی خود را مطرح کنیم. مشخص نیست آنها بالاخره موفق به صحبت با رئیسی شدند یا خیر، اما گویا دیگر رایزنیها هم تا این لحظه نتیجهای بیشتر از آنچه نایبرئیس مجلس گفته، نداشته است برای همین اصولگرایان مأموریت جدیدی برای رئیسی تعریف کردهاند. گویا قرار بر این شده تا او نقش راهبری و ریشسفیدی این جریان را ایفا کند؛ یعنی همان حلقه گمشده این سالهای اصولگرایی.
لشکری با تعدد فرمانده که به سختی یک فرمانده حرف فرمانده دیگر را میخواند. از همین حالا مشخص است که وضعیت برای آنها بسیار شبیه سال ۸۴ است و برای همین نیاز به یک ناطقنوری دوم دارند تا از بین خیل نامزدهای بالقوه و بالفعلی که آمدن را تکلیف خود میدانند، به یک نفر برسند؛ وگرنه با لشکری از نامزد روبهرو خواهند بود. رخدادی که کار را برای شورای نگهبان هم که عادت به تأیید صلاحیت کمتر از انگشتان دو دست برای انتخابات ریاستجمهوری خواهد داشت سخت خواهد کرد. اصولگرایان به این نتیجه رسیدهاند که اگر رئیسی قویاً ماندن بر مسند قضا را بر اجرا ترجیح داد، از مقبولیت عام او بین بدنه و نخبگان این جریان استفاده کنند و همه را ذیل او گرد هم آورند. رئیسی بارها گفته که در حال حاضر دغدغه مهمتری به نام بهنتیجهرساندن سند تحول قضائی دستگاه عدلیه را بر هر کنشگری سیاسی اولی میداند.
اینکه ابراهیم رئیسی تا چه حد در مأموریت اخیر خود یعنی راهبری جریان اصولگرایی و ایفاکردن نقش شیخوخیت موفق خواهد بود و اینکه آیا ماجرای ۸۴ ناطق و تجربه شکست شورای نیروهای انقلاب اسلامی برای او تکرار میشود یا نه، نیاز به زمان دارد؛ اگرچه تفاوتهای زیادی هم بین شرایط سیاسی و اجتماعی سال ۸۴ و ۱۴۰۰ وجود دارد؛ هم آرایش سیاسی خود اصولگرایان و هم به لحاظ جایگاه و مقبولیت ناطق آن زمان و رئیسی این زمان. به نظر میرسد که رئیسی این روزها مقبولیت بیشتری بین اصولگرایان دارد تا ناطقنوری آن زمان.
نکته مهمتر اینکه آن زمان این بیشتر تمایل شخص خود ناطق بود که در کسوت شیخ اصولگرایان ظاهر شود و دیگران از محضرش بهرهمند شوند. این پروژه خود او بعد از شکست ۷۶ بود که میخواست در پشت صحنه سیاست اصولگرایی نقش راهبری جوانترها را ایفا کند، برعکس الان که این جایگاه از سوی اصولگرایان دارد به رئیسی تقدیم یا پیشنهاد میشود. نکته بعدی اینکه ترس از تکرار ۸۴ و سربرآوردن یک هندوانه دربسته دیگر مانند احمدینژاد هم مانع این میشود که اصولگرایان این بار بیگدار به آب بزنند. منصور حقیقتپور اصولگرا گفته بود: «اگر رئیسی برای آمدن جدی باشد، میتواند این طیف را منسجم کرده و وحدتی ایجاد کند؛ در غیر این صورت، اصولگرایان حداقل سه، چهار نماینده خواهند داشت. در واقع برای ریاستجمهوری باید هندوانه بریده آورد؛ هندوانه سربسته به درد ریاستجمهوری نمیخورد.
روزنامه کیهان در صفحه نخست خود با تیتر «بازی آمریکا و اروپا با «دیپلماسی» بدون لغو تحریمها» نوشت: در هفتههای گذشته کشورهای عضو اتحادیه اروپا تصمیم ایران برای غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم را عمیقاً نگرانکننده خوانده و با لحنی گستاخانه و طلبکارانه مدعی شدند که ایران باید این برنامه را متوقف کرده و به دیپلماسی برای حل معضل فرصت دهد.
امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه- یکی از بدهکارهای برجام و «پلیس بد» مذاکرات هستهای منتهی به برجام- در روزهای گذشته در یک کنفرانس ویدئویی از پاریس به شورای آتلانتیک گفت: «لازم است ما مذاکرات جدیدی با ایران را نهایی کنیم. من هر کاری در توانم باشد برای حمایت از طرح آمریکا جهت ورود مجدد به گفتوگو [با ایران] را انجام خواهد داد و تلاش خواهم کرد یک میانجی صادق [!] و متعهد در چنین گفتوگویی باشم».
ماکرون در اظهارنظری گستاخانه خواستار برقراری مذاکراتی جدید با ایران درخصوص مسائل هستهای و موشکی شد.
جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز اواخر هفته گذشته گفت: «ضروری است که در چارچوب کمیسیون مشترک برجام از «فشار حداکثری» به سمت «دیپلماسی حداکثری» حرکت کنیم تا بتوانیم یک انگیزه مثبت ایجاد کرده و بار دیگر اجرای کامل توافق توسط طرفها از جمله ایران را تضمین کنیم».
همچنین در روزهای گذشته ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در نشست خبری گفت: «پیشنهادی که روی میز است، این است که برجام یک شروع است. اگر ایران تمایل داشته باشد آن تعهدات را بدهد، ما هم امید داریم بتوانیم توافق (برجام) را تمدید و تقویت کنیم و سپس توافقهای آتی را درباره حوزههای مورد نگرانی حاصل کنیم. همه ما آن [حوزههای مورد نگرانی] را میدانیم؛ موشکهای بالستیک، حمایت از گروههای نیابتی و تعدادی دیگر از مسائل که باید در [برجام] مشمول شوند».
در روزهای گذشته، لوک دو بروشه سرمقالهنویس هفتهنامه فرانسوی لوپوئن در مطلبی نوشت: «به جای بازگشت مفت و مجانی به برجام، آمریکا باید بر مطالباتش بیفزاید و با ایران درباره یک توافق جدید استوارتر مذاکره کند».
مقامات آمریکایی و اروپایی طوری وانمود میکنند که گویی آنها به تمامی تعهدات برجامی خود عمل کردهاند و این ایران بوده که در برجام عهدشکنی کرده و حالا باید با دیپلماسی، به اجرای کامل تعهدات خود بازگردد.
این در حالی است که ایران در برجام طلبکار است و آمریکا و تروئیکای اروپایی در این پرونده به کشورمان بدهکار هستند.
مسئله اصلی در برجام، نه بازگشت ایران به تعهدات، بلکه لغو تحریمها توسط آمریکا و پایبندی کامل اروپا به تعهدات برجامی خود است.
رهبر معظم انقلاب- ۱۹ دی ۹۹- فرمودند: «این بحث را مطرح میکنند که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد؟ جمهوری اسلامی هیچ اصرار و عجلهای برای بازگشت آمریکا به برجام ندارد، بلکه مطالبه منطقی ما رفع تحریمها و بازگرداندن حق غصبشده ملت است که این وظیفه آمریکا و اروپاییهای دنبالهرو آن است».
ایشان در ادامه تأکید کردند: «اگر تحریمها برداشته شد بازگشت آمریکا به برجام معنا میدهد البته مسئله خسارتها که جزو مطالبات ما است در مراحل بعدی دنبال خواهد شد، اما بدون رفع تحریمها بازگشت آمریکا به برجام حتی ممکن است به ضرر کشور هم باشد… عمل کردن جمهوری اسلامی به همه تعهدات خود در شرایطی که طرف مقابل به همه تعهدات خود عمل نمیکند، بیمعنی است. البته اگر آنها به تعهدات خود بازگردند ما نیز برمیگردیم، همچنانکه بنده از ابتدای برجام گفتم اقدامات باید بهصورت متناظر و «کار و تعهد آنها در مقابل کار و تعهد ما» باشد که البته این، اولِ کار انجام نگرفت اما اکنون باید انجام شود».
متأسفانه مقامات ارشد دولت در هفتههای اخیر در اقدامی تأملبرانگیز و منفعلانه با ارسال پالس ضعف، از پیروزی جو بایدن استقبال کرده و با شتابزدگی و ذوقزدگی عجیبی، از بازگشت- بدون پیششرط- آمریکا به توافق خبر دادهاند.
این در حالی است که مقامات دولت بایدن در کنار مقامات تروئیکای اروپا- با تکرار یاوهگوییهای ترامپ و پمپئو- مدعی شدهاند که باید توان موشکی و قدرت منطقهای ایران نیز به برجام ضمیمه شده و محدودیتهای هستهای کشورمان نیز دائمی شده و علاوه بر این، ابتدا باید ایران اقدامات مذکور را انجام داده و سپس نوبت به اجرای تعهدات آمریکا و اروپا خواهد رسید.
علاوه بر این، همزمان با ذوقزدگی عجیب و تأملبرانگیز دولتمردان درباره اقدامات برجامی دولت جدید آمریکا، جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی اخیر خود در وزارت خارجه این کشور بدون هیچ اشارهای به برجام و سیاست آمریکا درباره ایران، فقط از حمایت ایران از مردم یمن انتقاد کرد. در حقیقت بایدن علیرغم نیاز آشکار دولتش به تکمیل توافق برجام، در ظاهر خود را بینیاز از این توافق نشان داده و از موضع برتر به مسئله ورود کرده است تا از این طریق بتواند به امتیازگیری حداکثری دست یابد.
نظر شما