۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۶:۰۶
از فرش تا عرش با قلم فرشچیان

ذات ایرانیان با هنر آمیخته است. شاید شیواترین کلام در وصف هنردوستی و هنرپروری ایرانیان، سخن حکیم طوس است که سرود: هنر نیز ز ایرانیان است و بس.

به گزارش خبرنگار ایمنا، هنر گونه‌ای از بیان احساسات و تالمات درونی انسانی است که به شیوه‌ای مستقیم یا غیر مستقیم منظور هنرمند را به مخاطب می‌رساند؛ در حقیقت هنر توانایی بهره‌گیری از استعداد و ظرفیت‌هایی غیر از گفتار مستقیم است که از قضا اثرگذاری بیشتری نیز دارد. هنر انواع مختلف دارد که در یک تقسیم بندی آن را تا هفت گونه کلی برشمرده‌اند. هنر رابطه مستقیم با تخیل دارد و هنرمند واسط این پیوند است. از آنجا که نخستین تمدن‌های جهان در منطقه بین‌النهرین و جغرافیای پیرامونی آن، یعنی محدوده زاگرس تا سواحل دجله و فرات پدیدار گشته، لاجرم باید ریشه نخستین انواع هنر را آنگونه که بتوان در قالب یکی از انواع هنری تعریف کرد، در همین منطقه جست؛ هرچند ساکنان دیگر مناطق نیز در تجسم تخیل به ابزاری متوسل و شیوه‌هایی را برگزیده‌اند.

ایران کهن‌ترین کشور دنیاست، این سخن بدان معناست که در جغرافیای پارس که از دامنه‌های غربی زاگرس تا منتهی‌الیه دشت‌های کویر و لوت و از مرزهای کاپادوکیه تا سند و از سواحل بحر خزر تا نیلگون خلیج فارس وسعت داشته است، اولین پیوند قومی و فرهنگی جهان که زیرساخت تشکیل نخستین سازمان اجتماعی اداره یک کشور در جهان به شکل منسجم بوده ایجاد شده است. این در حالی است که مطالعات باستان‌شناسی و جستارهای تاریخی به عیان ثابت می‌کند، هنر و هنرمندان از عناصر اصلی هر سلسله و تمدن بوده‌اند و این مسئله تا بدان پایه رشد کرده است که هر سلسله ایرانی از ابتدا، هنر خاص خود را شکل داده و ترویج کرده است؛ چنانچه عباراتی چون معماری هخامنشی، شعر عراقی و موسیقی مکتب اصفهان از اصطلاحات رایج هنر ایرانی است.

یکی از گونه‌های متعالی هنر ایرانی که در قرون و ازمنه متمادی نسل به نسل از استادان به شاگردان رسیده و دوره به دوره تکامل یافته، نقاشی است. خلاف پندار عموم هنر نقاشی ایرانی تنها زیب اوراق مصاحف نبوده و کاشی‌کاری‌های گنبدهای میدان نقش جهان، مسجد جامع سمنان، سفالینه‌های شهر سوخته، سکه‌های نادری و مجلدات صفوی، همگی مزین به هنر نقاشان ایرانی شده که بر زیبایی و اعتبار آن‌ها افزوده است.

اصفهان، در کانون فلات ایران از بزرگ‌ترین مراکز فرهنگی کشور بوده که در طول قریب سه هزار سال گذشته تمدن‌های بسیار به خود دیده و از برکت حضور رجال و نسوان هنرمند و سیاسیون و ادبا و شعرا و دانشمندان، به چنان پایه‌ای دست یافته که بر دیگر بلاد اسلامی نیز اثرگذار بوده است؛ لذا نام اصفهان بی پسوند یا پیشوند هنر و بی ذکر نام هنرمندان، عنوانی بی مسمی است که اعتبار لازم را ندارد.

یکی از بزرگان سلسله هنرمندان اصفهان، استاد محمود فرشچیان است که از اساتید مسلم و صاحب سبک هنر نقاشی ایرانی به شمار می‌رود. او که در نگارگری دستی تمام و قلمی توانا دارد در چهارم بهمن ۱۳۰۸ دیده به جهان گشود و در طول دوران حیات خود، با تلاشی مجدانه هنر نقاشی ایرانی را تا بدان رتبه رساند که امروزه به عنوان گونه‌ای توانمند در عرصه‌های هنری جهان، صدرنشین محافل نقد و بررسی اساتید است. هر چند نقاشان دیگری نیز در این عرصه کامیاب بوده و خدمات شایانی کرده‌اند، اما نام محمود فرشچیان همواره بر تارک هنر نگارگری ایرانی می‌درخشد.

در نیم‌قرن گذشته اساتید و هنرمندانی کوشیده‌اند با پیوند اصول کهن با شیوه‌های مدرن، طرحی نو دراندازند و شیوه‌هایی جدید از هنر را عرضه کنند؛ فرشچیان نیز از این قاعده مستثنی نیست، او کوشیده اسلوب نقاشی اصیل ایرانی را با متدهای مدرن درآمیزد و ضمن گستره دامنه این هنر، سبک خاص خود را بنیان نهد. نگارگری ایرانی از منظر منطقی و فلسفی با مینیاتور چینی و ژاپنی و از نظر فنی با مینیاتور اروپایی متفاوت است و گونه‌ای مستقل و در عین حال متعالی را عرضه می‌کند، اما فرشچیان کوشیده با حفظ اصالت هنر ایرانی از ابداعات دیگر مناطق نیز بهره‌مند شود؛ او در این راه از تلفیق ادبیات و شعر، آموزه‌های قرآنی و فرهنگ عامه ایرانی نیز بسیار بهره گرفته که همگی در خلق مضامین تازه، تخیات بدیع و مناظر نو در کنار زوایا و حجم‌های جدید موثر بوده است. این مسئله نه تنها در تابلوهای او بلکه در آثار مکتوب این هنرمند بویژه دو اثر "نقاشی برای دیوان حافظ" و "نقاشی برای رباعیات خیام" به خوبی نمایان است.

آثار فرشچیان همگی صدرنشین محافل هنر و گالری‌های ایران و جهان است، اما برخی از آنها بیشتر شهره افواه است؛ تابلوهای "ضامن آهو" و "عصر عاشورا" دو اثر گران‌سنگ این هنرمند است که پیوندی متناسب میان حجم و رنگ در نقاشی ایرانی، وقایع تاریخی، دریافت‌های عامه از کرامات اهل بیت (ع) و همچنین صور خیال هنرمند در برداشت از یک صحنه رمانتیک است.

تابلوهای "ابراهیم نبی" و شمس و مولانا" چنان تصویر شده که علاوه بر تثبیت یک داستان قرآنی و یک واقعه تاریخی در ذهن بیننده، با تحریک قوه تخیل او امکان تصویر سازی ذهنی را فراهم کرده و زمینه گونه‌ای برداشت آزاد را ایجاد می‌کند.

فرشچیان در طراحی پنجمین ضریح امام رضا (ع) تلفیق هنرهای نقاشی، قلم‌زنی و منبت را به خوبی ممکن ساخته و درون‌مایه حجم‌ها و نقش برجسته‌ها را از آیات قرآنی و احادیث قدسی الهام گرفته است، چنانچه مجموعه تصاویر و نقش برجسته‌ها، تصویری واحد و قدسی را فراروی زائران می‌گشاید.

یادداشت از: عباس صادقی، خبرگزاری ایمنا

کد خبر 470127

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.