مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی محسوب میشود، لذا خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه آرمان ملی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دلواپسان در صدد تصاحب صداوسیما!» به بررسی فشار جناحهای سیاسی به رئیس صدا و سیما پرداخت و نوشت: «صداوسیما را نجات دهید» شاید در نگاه نخست تصور شود که این جمله از سوی یک اصلاحطلب یا میانهرو بیان شده است و آنها از آنچه علیه این دو طیف سیاسی در صداوسیما مطرح میشود ناراضی هستند اما این گمانه اشتباه است، چراکه این جمله را حمید رسایی، اصولگرای دلواپس و عضو جبهه پایداری بیان کرده است.
این طیف تا زمانی که در تلویزیون آنتن داشتند و علیه رقیب سیاسی خود به اتهامزنی مشغول بودند جامجم را یک سنگر محکم و ایمن برای خودشان تلقی میکردند و به مجیزگویی رؤسای صداوسیما میپرداختند که با آنها همراه بود. اکنون هم فرصت حضور و اجرای برنامه به دلواپسان داده میشود اما دیگر مانند قبل نمیتوانند خودشان را صاحبخانه جامجم بدانند؛ بنابراین تبدیل به مخالف جدی صداوسیما شدهاند و فرماندهی این میدان را هم حمید رسایی برعهده دارد.
او که ظاهراً این روزها کار زیادی ندارد، وقت خود را با تماشای تلویزیون میگذارند وربا دقت به بررسی تکتک برنامهها از شبکههای مختلف مشغول است و از آنها ایراد میگیرد تا بتواند نوک پیکان حمله خود را به سمت علیعسگری رئیس صداوسیما نشانه بگیرد.
رسایی به نام انتقاد از برنامه صداوسیما بهطور ناشیانه به مطالبه خودش اشاره میکند مانند شامگاه یکشنبه که در اینستاگرامش نوشت: «نفود یعنی شب ولادت حضرت زینب (س)، صاحب پینگیل بیاورند به روی آنتن. قرار بود صداوسیما دانشگاه باشد ولی درک و تحلیل مدیرانش از سطح ابتدایی هم کمتر است. مدیران سیما از نیروهای انقلابی شکایت میکنند، به آنها آنتن نمیدهند تا آرمانهای امام (ره) و انقلاب را فریاد بزنند و حل مشکلات مردم را مطالبه کنند اما جایزه پیدا شدن پینگیل شب ولادت حضرت زینب (س) صاحب پینگیل را آورده روی آنتن تا به مردم بگوید: این سیمای شما نیست. آقای علیعسگری بهتر نیست بهجای شکایت از منتقدان دلسوز و نیروهای انقلابی، وقت و توان زیرمجموعههای خودتان را روی نظارت بیشتر بر برنامهها متمرکز کنید تا در دعوت از کارشناسان دقت بیشتری شود؟!»
روزنامه ابتکار در صفحه نخست امروز خود با تیتر «روزنههای امید برای احیای برجام» به بررسی دورنمای بازگشت به برجام پرداخت و نوشت: وزرای امور خارجه عضو برجام در بیانیهای مشترک با تاکید بر اینکه قطعنامه ۲۲۳۱ همچنان لازمالاجراست، اعلام کردند: وزرا دورنمای بازگشت محتمل ایالات متحده به برجام را مورد توجه قرار دادند و بر آمادگی خود برای پرداختن به این موضوع با نگاهی مثبت و در یک تلاش مشترک تاکید داشتند.
وزرای امور خارجه عضو برجام در بیانیهای در خصوص برنامه جامع اقدام مشترک اعلام کردند: نشست وزرای خارجه سه دولت / اتحادیه اروپایی + دو (چین، فرانسه، فدراسیون روسیه، بریتانیا، نماینده عالی اتحادیه اروپایی در امور خارجه و سیاست امنیتی) و جمهوری اسلامی ایران، اعضای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، در روز ٢١ دسامبر ٢٠٢٠ (١ دی ١٣٩٩) به صورت مجازی برگزار شد. این نشست به ریاست جوزف بورل، نماینده عالی اتحادیه برگزار شد.
در این بیانیه خاطرنشان شده است: اعضای برجام ضمن تاکید دوباره بر تعهدشان جهت حفظ توافق، تلاشهایشان در این راستا را تصریح کردند. آنها تداوم ضرورت اجرای کامل و مؤثر برجام توسط همه طرفها و پرداختن به چالشهای کنونی اجرای [برجام]، از جمله در زمینه عدم اشاعه هستهای و تعهدات رفع تحریمی را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
این بیانیه میافزاید: وزرا بر اهمیت نقش آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان تنها سازمان بینالمللی مستقل و بیطرف که از طرف شورای امنیت سازمان ملل متحد مأموریت یافته تا بر اجرای تعهدات عدم اشاعه هستهای ذیل برجام نظارت و آنها را راستیآزمایی کند، تاکید کردند. آنها بر اهمیت تداوم همکاری توأم با حسن نیت با آژانس تاکید کردند.
در این بیانیه تصریح شده است: وزرای امور خارجه خاطرنشان ساختند برجام که توسط قطعنامه ٢٢٣١ (٢٠١۵) شورای امنیت سازمان ملل متحد تأیید شده، همچنان به عنوان عنصری کلیدی در نظام عدم اشاعه هستهای جهانی و یک دستاورد مهم دیپلماسی چند جانبه است که در صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی نقش دارد.
این بیانیه میافزاید: وزرا بار دیگر بر تأسف عمیق خود از خروج ایالات متحده از توافق تاکید کردند. آنها تاکید کردند که قطعنامه ٢٢٣١ همچنان کاملاً لازمالاجرا است.
این بیانیه با بیان اینکه وزرا توافق کردند که به گفتوگو برای تضمین اجرای کامل برجام توسط تمامی طرفها ادامه دهند، یادآور شد: وزرا دورنمای بازگشت محتمل ایالات متحده به برجام را مورد توجه قرار دادند و بر آمادگی خود برای پرداختن به این موضوع با نگاهی مثبت و در یک تلاش مشترک تاکید داشتند.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «صفآرایی موافقان و مخالفان FATF» به بررسی سرانجام لوایح FATF در مجمع پرداخت و نوشت: موافقت مقام معظم رهبری با تمدید مهلت بررسی لوایح FATF به مذاق منتقدان دولت، اصولگرایان تندرو و کاسبان تحریم خوش نیامده است و روزی نیست از قطعیت رد شدن این لوایح سخن نگویند و برای مجمع تشخیص مصلحت نظام برای رد این لوایح تعیینتکلیف نکنند. یک روز میگویند بعید است رهبری با بررسی مجدد لوایح موافقت کرده باشند روز دیگر برای مجمع خطونشان میکشند که تصویب این لوایح یعنی مسلطکردن بیگانگان بر کشور و از ضرورت رد آن سخن میگویند.
در آخرین اظهارنظرها رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس گفته است: پیشبینی من این است که هیچگاه لوایح FATF در مجمع تصویب نخواهند شد یا مجمع اینها را رد خواهد کرد که دولت خواستار این نیست. تأیید این لوایح نیز که اتفاق نمیافتد و شاید بیجواب گذاشتن و گذر زمان برای دولت مطلوبتر باشد که مجمع با این سیاست عمل کند.
مجتبی ذوالنوری، نماینده مجلس درباره موافقت مقام معظم رهبری بر تمدید فرصت بررسی لوایح FATF گفت: از ابتدا نگاه مقام معظم رهبری به کنوانسیونها کاملاً معلوم بود. ایشان فرمودند اساس این کنوانسیونها بر استعمارگری است و باید اصل را بر غیرمفید بودن آنها گذاشت الا اینکه در بررسیها ثابت شود که ما نگرانی نداشته باشیم.
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ادامه داد: این نگاه کاملاً منطقی و معقول است به دلیل اینکه پختوپز را کشورهای خاصی انجام میدهند که منافع خودشان را بر منافع کشورهایی که میخواهند تابع سیاستهایشان باشند، ترجیح میدهند.
با توجه به این وضعیت ما باید هرکدام از کنوانسیونها را با دقت بررسی کنیم، FATF و بعضی از کنوانسیونها مانند پولشویی، CFT و تحریم مالی تروریسم را مجلس مصوب کرد و بعد از ایرادات شورای نگهبان به این لوایح مجلس بر مصوبه خود اصرار کرد و به مجمع تشخیص ارجاع داده شد که مجمع بعضی از لوایح مانند CFT را نگه داشته است و کمیسیونهای مجمع جلسات متعددی برگزار کردند.
نماینده قم با بیان اینکه فضای مجمع فضای رد این لوایح است، گفت: استدلالهایی در مجمع درباره رد لوایح وجود دارد که این کنوانسیونها به نفع مردم ما نیست، مسائلی که مجمع میخواهد در مورد آنها رأیگیری کند اگر از منظر قانون اساسی رد شده باشد، نصف به علاوه یک رأی مثبت برای تصویب نیاز دارد ولی اگر از منظر شرع رد شده باشد، دوسوم رأی میخواهد.
این سخنان در شرایطی مطرح شده است که به دلیل قرار داشتن ایران در لیست سیاه گروه اقدام ویژه مالی حتی امکان خرید واکسن کرونا نیز برای ما فراهم نشده است. در شرایطی که امید میرود با بازگشت سریع آمریکا به برجام و لغو تحریمهایی که سه سال است ایران را در حصر اقتصادی شدیدی قرار داده، گشایشی رخ دهد، ادامه حضور ایران در این لیست اثر رفع تحریمها را از بین خواهد برد؛ زیرا هماکنون هم دوستان ایران قادر به انجام تبادلات مالی با ما نیستند و بخش مهمی از پولهای ایران در کشورهای مختلف بلوکه شدهاند.
در آینده نزدیک، لغو تحریمهای ایران نوید آغاز ارتباط اقتصادی ایران با دنیا خواهد بود و عدم عضویت در FATF مانع بزرگی بر سر مبادلات تجاری ما با دنیاست. هرچند موافقان ادامه وضعیت موجود معتقدند به دلیل تحریمها اثرگذاری قرار داشتن در لیست سیاه معنایی نداشته اما بهخوبی دیدیم برای تهیه دارو بهویژه واکسن کرونا همین عامل بیاهمیت چگونه کشور را در وضعیت بحرانی قرار داده است.
روزنامه همدلی در صفحه نخست امروز خود با تیتر «ناگفتههای مذاکرات محرمانه» به روایت علیاکبر صالحی از آنچه در زمان احمدینژاد بین ایران و آمریکا گذشت پرداخته که در بخشی از آن آمده است: علیاکبر صالحی هم سکاندار وزارت خارجه احمدینژاد بوده و هم مرد اول اتمی دولت حسن روحانی. سلوک شخصیاش همکاری با دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب را آسان کرده است و از میان مواضع او نمیتوان گرایشش به یکی از این دو جناح را استخراج کرد. با این همه او این روزها در مقام رئیس سازمان انرژی اتمی کشور از فعالان یک جناح بسیار گلهمند است.
موضوع مذاکره ایران و آمریکا اگرچه در زمان احمدینژاد شروع شد، اما همیشه دستمایه مخالفان برجام و رابطه با آمریکا برای حمله به دولت روحانی بود. اکنون علیاکبر صالحی که آن روزها وزیر خارجه بود، روایتی ناگفته از آن مذاکرات ارائه میکند، روایتی که در آن رهبر انقلاب موافق مذاکره و محمود احمدینژاد مخالف آن و به صورتی که از آن کنار کشید.
رهبر انقلاب موافق مذاکره، احمدینژاد مخالف صالحی در گفتوگویی تفصیلی که با سایت انتخاب داشت، دراینباره گفت: «آن زمان بالاخره یک راهی باز شد که مذاکره راه دوم نام داشت. یک مسیر که ۱+۵ بود و یک مسیر هم همین مذاکره مستقیم با آمریکا بود. از طریق عمان که آقا دستور فرموده بودند این دوره باید هماهنگ جلو رود و رئیس شورای عالی امنیت ملی که رئیس جمهور است، متولی هردو راه باشد. احمدینژاد آن زمان از پذیرش این مسئولیت استنکاف کردند. ما مجبور بودیم یکجوری موافقت آقای جلیلی را جلب کنیم، چون آقای احمدینژاد خودش کنار رفته بود.»
وی با ابراز بیاطلاعی از نامه احمدینژاد به رهبری دراینباره گفت: «از وجود چنین نامهای اطلاع ندارم. اما وقتی نظر حضرت آقا را به ایشان گفتم، گفتند آمادگی چنین کاری را ندارم و به شما هم توصیه میکنم وارد این راه نشوید. ما وارد شدیم. آقای ظریف بحث قشنگی کردند گفتند یکسال فرصتسوزی شد، یعنی از زمانی که حضرتآقا مخالفتی با مذاکره هستهای ما با آمریکاییها نکردند، آن هم هستهای. آقا [البته] فرموده بودند که سیاسی نباشد. همان زمان که بحث مذاکره از طریق عمان مطرح شد، اوباما در آستانه انتخابات دور دوم ریاست جمهوری بود و با رامنی رقابت شدید داشت. حتی یکبار نظرسنجیهایشان را میخواندم رامنی ۵۱ درصد شده بود و اوباما ۴۹ درصد. این قدر فشرده بود و آمریکا آماده بود هرچه سریعتر با ما این مسئله را حلوفصل کند که یک برگ برنده باشد در مقابل رامنی که با اطمینان وارد این رقابت شوند. خیلی فرصت خوبی بود. از آقای ظریف خواهش میکنم اگر امکان دارد یک کلاسور بزرگ که مربوط به مذاکرات محرمانه در عمان است را منتشر کنند. خیلی خواندنی و خیلی آموزنده است. الان هم که دیگر بحث سری نیست، چون مکشوف شده است. عیناً حتی دستنوشتهها هم وجود دارد. خیلی ارزش تاریخی دارد برای نسلهای آینده که بدانند حقیقت امر چه بوده است. از یکی از دوستان خواستم اگر میشود چنین کاری را بکنند، ولی فرصت نکردم از آقای دکتر ظریف بخواهم. دلم میخواهد آقای دکتر ظریف این کار را بکند که برای نسلهای آینده بماند وگرنه ممکن است خدای ناکرده اینها یکدفعه یکجوری محو شود. وقتی آقا اجازه دادند ما کار را شروع کردیم، ولی آقای احمدینژاد که کنار کشیدند سعی کردم با آقای جلیلی هماهنگی کنم. ایشان خیلی راضی نبودند. خیلی من تلاش کردم.»
صالحی در پاسخ به سوالی درباره مخالفت جلیلی با نظر رهبر معظم انقلاب گفت: «دیگر حالا جزئیاتی است که اگر آن اسناد منتشر شود پاسخ سوالهای شما را میدهد. نمیخواهم از زبان من گفته شود.»
وی ادامه داد: «بالاخره دوباره استفسار شد و دو سه ماه طول کشید که ما بار اول برویم با آمریکاییها بنشینیم مذاکره کنیم. ما قبلاً گفته بودیم که مجوز گرفتهایم برای مذاکره، اما چون طول کشید، آمریکاییها تصور میکردند که دروغ میگوئیم. آنها منتظر بودند که صحبت کنیم. بالاخره گروه ما رفتند. آمریکایی هم تعجب کردند و گفتند باور نمیکردیم بیایید و چرا این قدر طول کشید و…بحثهای جداگانه است. صورتجلسات آن هم همه هست. تا بار دوم خواستیم برویم باز مشکل ایجاد شد. البته حضرت آقا اصل مذاکره را با شروطی پذیرفته بودند و ما هم آن شروط را رعایت کردیم. ۴ شرط بود که ۱- مذاکره در حد وزیرخارجه نباشد. ۲- منحصر به هستهای باشد. ۳- مذاکره برای مذاکره نباشد، یعنی اگر دیدید خواسته اصلی ما را نپذیرفتند آن را قطع کنید و ۴- رئیس جمهوری هماهنگ کننده باشد. که چهارمی را نشد عملیاتی کنیم و برای همین کار لنگ شد و زمان برد. دوتا مذاکره کردیم که یکسال زمان برد و طول کشید. بار دوم نمیگذاشتند و دیگر با اختیارات خودم به عنوان وزیر خارجه گفتم بروید. رفتند و منجر به این شد که اصل غنیسازی را به رسمت شناختند و گفتند شما هم نگرانیهای ما را برطرف کنید.
صالحی در بخش دیگری از این گفتوگو به عدم انعطاف سعید جلیلی به عنوان یک مانع برای پیشبرد مذاکرات اشاره کرد و گفت: «علت اینکه گام جلو نرفت این بود که آقای جلیلی سفت گرفت. آنها هم احساس قدرت میکردند، چون دو سال بود صنعت هستهای ما متوقف بود. یعنی ابتدای راه صنعتی شدن بودیم در حوزه صنعتی. برای همین غربیها فشار میآوردند و ایشان هم مقاومت میکرد تا این که سه قطعنامه علیه ما صادر کردند .۱۸۰۳،۱۸۳۵ و۱۹۲۹. از ۸۶ که ایشان مسئولیت گرفت تا ۸۹ ما سه تا قطعنامه گرفتیم برای همین مقاومتی که به خرج داد. سال ۹۰ بود که آمریکاییها آمدند گفتند حاضریم با شما مذاکره کنیم. چرا عمانیها را واسطه کردند؟ چون دیدند فایده ندارد. از یک سو ایران روی حقوق خودش سفت و سخت ایستاده و از آن طرف آمریکا میخواهد نظرات خودش را تحمیل کند اما به بنبست رسیده. تا رسیدند به اینجا که دیدند صنعت هستهای ما با قدرت و شتاب جلو میرود. ما غنیسازی ۲۰ درصدی را زمان آقای احمدینژاد شروع کردیم.»
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خورشید را گِلاندود نکنیم!» نوشت: ملت ایران در خیلی از امور، صدایشان صدای واحد است. خواستشان خواست واحد است [اما] مسئولان میتوانند این را از بین ببرند. هنر مسئولان ما این است که این اتحاد را، این همصدایی را تکهتکه کنند، اینها را از بین ببرند». این عبارت، یکی از فرازهای سخنان ۲۶ آذرماه رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان ستاد بزرگداشت سالگرد شهادت سپهبد «حاج قاسم سلیمانی» است که در رسانهها کمتر به آن پرداخته شد.
«همصدایی» در بین مردم و مسئولان در مسائل مهم و حساس که به اقتدار کشور و مصالح عالیه ملی برمیگردد، ضرورت غیرقابل تردیدی است و در بین همه ملتها، همه فرهنگها و همه زمانها، نه تنها فضیلت بلکه «واجبترین» به حساب میآید. دو و چندصدایی در مسائل حساس کشور به عدم وجود اجماع تعبیر میشود. ملتی که در مسائل حساس اجماع ندارد، اصولاً مصالح عالیه آن شکل نمیگیرد؛ چرا که نبود اجماع، به معنای سوءتفاهم درباره مصالح عالیه است. در این شرایط، کشور دچار بحران میشود و آماده پذیرفتن انواعی از آسیبها و آفتها میشود. تعاون اجتماعی که نقطه مقابل شکاف اجتماعی است، تنها در صورتی در سطح ملی شکل میگیرد که مصالح عالیه آن بر همگان معلوم باشد و به آن توجه شود.
«مصالح عالیه» یک ملت، موضوع پیچیده و غامضی نیست. هر جامعهای اهدافی دارد و ظرفیتهایی که باید به توان ملی ضریب بدهند. اگر در جامعهای در مورد مسائل اساسی، اجماع وجود نداشته باشد، اهداف و ظرفیتها نمیتوانند ضریب خورده و به توان ملی منجر شوند. چرا که وقتی اهداف مورد اجماع نباشند، هر کدام بخشی از ظرفیت ملی را درگیر میکنند وای بسا نسبت به هم در وضعیت «ساینده» قرار گیرند و ظرفیتها را هدر دهند. در این صورت به هیچ وجه «توان ملی» پدید نمیآید.
البته از آن طرف اگر اهداف مورد اجماع با مصالح عالیه در تضاد باشند، پیگیری آنها نه تنها به توان ملی منجر نمیشود، بلکه آن را تباه میکند و لذا خداوند متعال از یک طرف فرموده است: (انفال / ۴۶) به نزاع با یکدیگر برنخیزید تا فشل نشده و اعتبارتان از دست نرود و از طرف دیگر فرموده است: (مائده / ۲) یکدیگر را بر انجام کارهای خیر و پرهیزگاری یاری نمائید. و یکدیگر را بر گناه و تجاوز یاری ندهید و از خدا پروا کنید که خدا سختکیفر است. بنابراین جامعه به وحدت و همصدایی نیاز دارد و در همان حال این وحدت و همصدایی باید بر «سبیل الرشاد» باشد.
مردم ما در انقلاب اسلامی این همصدایی بر محور امام، برّ و تقوا را تجربه کردند و توانستند بسیاری از موانع سخت را پشتسر بگذارند. یک لحظه تصور کنید مردم در سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷ درگیر هدفگذاریها و رویههای متناقضی که شخصیتها و گروههای مختلف مطرح میکردند، میشدند. در این صورت چه وضعی پیش میآمد؟ امام راحل عظیمالشأن در سال ۱۳۴۱ پرچم اسلام را در مقابل رژیم منحط شاهنشاهی بلند کرد و مردم را به آن فراخواند و از افتادن به راههایی که به غیر از استقرار حاکمیت اسلام منتهی میشدند، پرهیز داد. ما امروز که به حد فاصل نهضت ۱۵ خرداد تا انقلاب ۲۲ بهمن نگاه میکنیم، درمییابیم «راه امام» بدون خطا بوده و انقلاب را با کمترین هزینهها، در کوتاهترین زمانها و با بیشترین نتیجهها به سر منزل یعنی «استقرار حاکمیت اسلام» رسانده است.
نظر شما