به گزارش خبرنگار ایمنا، ظهور مفهومی چون «تاب آوری» را میتوان در جهت وصول به اهداف توسعه پایدار دانست، بنابراین باید آن را جزئی از فرآیند برنامه ریزی و طراحی شهری در نظر گرفت پس باید یک شهر به گونهای طراحی شود و ساختار و عناصر آن به گونهای مورد برنامه ریزی قرار گیرد که ویژگیهای یک سیستم تاب آور و مقاوم در آن لحاظ شود چنانکه توانایی جامعه به صورتی باشد که نه تنها به بحرانها پاسخ دهد، بلکه در این راه به کارکرد و توانمندی بیشتری نیز دست یابد.
با افزایش تعداد و تنوع سوانح طبیعی در جوامع انسانی، چالشی در روند تحقق توسعه پایدار در حیات جوامع بشری ایجاد شده است و به منظور تحقق توسعه پایدار، رویکرد رایج از تاکید بر مقوله کاهش آسیب پذیری و مقاوم سازی کالبدی شهرها به تاب آوری در مقابل سوانح تغییر کرده؛ تاب آوری، سازگاری و انعطاف پذیری جامعه در مقابل تغییرات حاصل از بروز سوانح، همراه کاهش آسیب پذیری (اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیرساختی) و در راستای ارتقا کیفیت زندگی تعریف میشود. لذا این رویکرد، با وارد شدن به مباحث شهرسازی و طراحی شهری؛ در مواجه با سانحه دو مدل تعادلی و غیر تعادلی را مطرح کرده است.
مفاهیم مرتبط با تاب آوری
سامانههای تاب آور خصیصههایی دارد که میتواند تواناییهای موجود در یک مجموعه تاب آور را مدیریت کند این خصوصیات را در یک سیستم تاب آور میتوان به صورت زیر عنوان کرد:
افزونگی: سیستمهای تاب آور، دارای نقاط چندگانهای است و اختلال در یک یا حتی چند نقطه، منجر به افول کارایی کل سیستم نمیشود. داشتن نقاط متعدد به جای یک نقطه مرکزی باعث میشود که سیستم بتواند در مقابل تهدیدات راحتتر واکنش نشان دهد.
کارایی: نسبت انرژی عرضه شده به انرژی خروجی توسط یک سیستم در سیستمهای تاب آور بسیار بالاتر است.
خودگردانی: توانایی بهینه استمرار فعالیتهای یک سیستم بدون وابستگی به کنترلهای بیرونی در سیستم تاب آور در حد بالایی است.
استحکام و توانایی: توانایی مقاومت یک سیستم در برابر تهدیدات و فشارهای بیرونی، این خصوصیت در سیستمهای تاب آور قابلیت بالایی دارد.
وابستگی متقابل: سیستمهای تاب آور سیستمهای یکپارچهای است که عناصر آن یکدیگر را در شرایط وقوع بحران حمایت و پشتیبانی میکنند.
در همین چارچوب میتوان اصول متقابل در سیستمهای تاب آور را به صورتی بیان کرد که تعمیم آن به اجتماعات شهری و به ویژه محلات شهری، میتواند بازگوکننده وجوه یک اجتماع محلی تاب آور باشد. این اصول در جدول زیر توضیح داده شده است:
تاب آوری با حفظ و ارتقای ریشههای فرهنگی معنا مییابد
یک اجتماع محلی یک سیستم کنشگر تلقی میشود که تمامی ویژگیهای لازم را برای تبدیل شدن به یک سیستم تاب آور را دارا است. این سیستم از اجزایی تشکیل شده که در یک تعامل مستمر با یکدیگر قرار گرفته و از مجموعهای از اجزای به هم مرتبط، سازمان یافته است. کارکردهای یک سیستم محلی، بسته به شرایط آن، بر مجموعهای از روابط انسانی، فرهنگی، اقتصادی و در نهایت کالبدی فضایی انطباق پیدا میکند که یک محله یا شهر را میسازد.
در بیان تاب آوری اجتماع محلی در مقابل بحرانها، در وهله اول آنچه که به نظر میرسد تاب آوری در برابر زلزله، سیل، جنگ و… یا حوادث طبیعی است. تاب آور بودن یک جامعه بی تردید ارتباط تنگاتنگی با پایدار بودن آن جامعه دارد. پس میتوان گفت که در بطن یک جامعه پایدار، جامعهای تاب آور و ایمن در برابر حوادث بنا میشود، اما این تاب آوری را نباید منحصر در ابعاد کالبدی و پیکره فیزیکی یک سیستم دانست، بلکه تجلی آن در شریانهای حیاتی، ساختمانها و سایر سازههای فیزیکی نمود پیدا میکند همچنین دنبال کردن آن به معنی این است که اگر جوامع انسانی در وهله نخست نتواند مردم جامعه و اجتماع خود را از بعد فرهنگی و اجتماعی، مقاوم و تاب آور رها کند، امکان تحقق یک جامعه تاب آور شهری وجود ندارد بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تاب آوری با حفظ و ارتقای ریشههای فرهنگی و نگرشی یک اجتماع محلی، معنا مییابد.
یک اجتماع محلی تاب آور در واقع یک مدل و یک مجموعه مطلوب برای دستیابی به هدف تاب آوری است و همچنین وسیله و ابزاری برای رسیدن به اهداف و چارچوبهای اجرایی مورد نیاز و ایفای کارکردهای آن است.
برای دستیابی به یک جامعه تاب آور، تنها بهبود و ارتقای زیرساختهای یک جامعه، کدگذاری و مکانیابی درست آنها، طراحی و برنامه ریزی کاربری زمین و بهبود بخشیدن به کالبد فیزیکی کفایت نمیکند بلکه توجه به این واقعیت علمی است که نمیتوان ساخت و سازهای ایمن و مقاوم با اصول درست و صحیح طراحی و ساختمان سازی را بدون داشتن اجتماعی تاب آور و مقاوم در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی فراهم کرد. بنابراین ایجاد یک اجتماع تاب آور در واقع یک سرمایه گذاری پایدار و مؤثر برای ایجاد جامعهای استوار و پابرجا تصور میشود.
بحران محصول تعاملات انسان و محیط هستند و چون این تعامل پایانی ندارد بنابراین بحران نیز در نقطهای تمام نمیشود هر چند که میتوان از شدت وقوع اثرات آن کاست؛ الگوهای مالکیت، مشکلات اقتصادی، افزایش جمعیت، کنترل نکردن زمین و کاربری آن، فقدان بیمه، توسعه بی رویه شهرها، توسعه حاشیه نشینی، ساختار اجتماعی نامناسب، رعایت نکردن نکات فنی در ساخت و سازها از جمله زمینههای بروز بحرانها در شرایط کنونی است که با همراه شدن با پدیدههای طبیعی نظیر زلزله و سیل، سبب به وجود آمدن فرا بحران در جوامع میشود، پس میتوان پذیرفت که مقاوم سازی اجتماعات و ارتقای تاب آوری آنها در سایه مقاوم سازی توأمان سازههای کالبدی و اجتماعی، عملی خواهد بود.
اهداف جامعه تاب آور را میتوان اینگونه بیان کرد: نقش اساسی باید برعهده دولتهای محلی و مردم باشد، توجه خاص به جوامع محلی که باید کیفیت زندگی را بهبود بخشیده و امکانات و تسهیلات زندگی را فراهم کند، اهمیت دادن به فضاهای سبز و فضاهای باز محله، تأمین حقوق اصلی انسانی و توجه به آن، کاهش و به حداقل رساندن هزینههای ناشی از بلایای طبیعی و غیرطبیعی، ارتقای مشارکت اجتماعی و افزایش شراکت مردم و دولت محلی در ایجاد شهری ایمن و تاب آور، بالا بردن توانمندیهای مردم و اجتماع در فرایند مدیریت پس از بحران، افزایش حس همدوستی و همنوعی در تجدید حیات مجدد جوامع در صورت وقوع شرایط پیش بینی نشده، یکپارچه سازی فرهنگ بومی و سنتی با اقتضائات نوین در جهت ارتقای تاب آوری جامعه محلی.
همچنین در جهت ارتقای تاب آوری اجتماعات محلی با تکیه بر نقش دولت و نهادهای رسمی، توجه به چند عامل حائز اهمیت است؛
اول، دولت نقش توانمندسازی اجتماعات محلی را به عهده خواهد داشت. این امر از طریق ارائه تسهیلات قانونی، مالی و اعتباری، آموزش مداوم، و فراهم کردن فرصتهای مشارکت برای اجتماعات محلی خواهد بود.
دوم، توجه کافی به ملاحظات و محدودیتهای زیست محیطی جامعه یکی از عوامل مهم در ارتقای تاب آوری اجتماع محلی تلقی میشود. در این زمینه محدودیتهایی چون: محدودیت در مصرف بی رویه انرژی، کاهش میزان تردد وسایل نقلیه در مناطق حفاظتی، استفاده مناسب از ظرفیتهای محیطی، و توجه به آسیبهای وارده به محیط زیست طبیعی را میتوان نام برد.
سوم، توجه به مؤلفه فرهنگ به عنوان یک عامل تعیین کننده در ارتقای تاب آوری اجتماع محلی. این بدان معنا است که فرهنگ در هر جامعه به مثابه موتور حرکت بقا و توسعه آن جامعه تصور میشود که در این حوزه باید ضمن احترام به فرهنگهای سنتی با بهکارگیری تدابیر معین برای یکپارچه کردن فرهنگ عمومی، عمل کرد. بنابراین سعی در یکپارچهتر کردن باورها و فرهنگ حاکم بر یک جامعه، به ویژه هنگامی که تنوع فرهنگی در نواحی سکونتی شهری نیز وجود دارد، گامی مفید در جهت ارتقای میزان تاب آوری اجتماعات محسوب میشود.
چهارم، توجه جدی به امر آموزش و به ویژه آموزشهای عمومی که نقش بسزایی در بالا بردن سطح آگاهی مردم در مقابله با بلایای طبیعی و غیرطبیعی دارد و زمینه تاب آوری جامعه محلی را مهیا میسازد. باید زمینهها و امکانات لازم آموزشی را توسط خود مردم پایه ریزی نمود. سازمانهای مربوطه (هلال احمر، شهرداریها و …) باید پیش از پرداختن به امر آموزش به بررسی شیوهها و نحوه صحیح امر آموزش در زمینههای اجتماعی کالبدی بپردازند تا تأثیر لازم را در ارتقای زمینههای تاب آوری داشته باشد.
پنجم، توجه توأمان به عوامل و اثرات اقتصادی و اجتماعی ناشی از بحرانها بر پیکره اجتماع محلی.
باید به این نکته مهم توجه داشت که جدا از خسارتهای اقتصادی که در هنگام بروز بحران و خطر ایجاد میشود که به هر حال بر روند توسعه اقتصادی کشور اثرات منفی دارد، از آثار اجتماعی آن نمیتوان غافل شد و در واقع در بسیاری از موارد خسارتهای اجتماعی این بحرانها از زیانهای اقتصادی آن عظیمتر و گستردهتر است و ناچار باید در ترمیم دوباره آن همت بسیار کرد.
یادداشت از: علی طهرانچی، پژوهشگر دکتری شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
هدیه خداپرست، پژوهشگر دکتری شهرسازی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
نظر شما