مرد خاکستری در رویای رهبری اصلاحات؟!

سردرگمی جریان اصلاحات درمورد حضور در کارزار انتخابات ریاست جمهوری به جایی رسید که چهره‌های شاخص این جریان وارد عمل شدند و در روزهایی که در بلاتکلیفی قرار دارند، نامه موسوی خوئینی‌ها خطاب به سران این جریان، شرکت اصلاح طلبان در انتخابات را بار دیگر به بحث مهم محفل هواداران این جریان بدل کرد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، دبیرکل مجمع روحانیون مبارز، دوم مهرماه در نامه‌ای، طیف‌های مختلف اصلاح‌طلب را به مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری فراخواند و گفت که "با وجود مشکلاتی که بر سر راه انتخابات وجود دارد جریان اصلاحات حتماً باید در انتخابات شرکت کنند. "

وی در ادامه این نامه، با نقد شرکت نکردن در انتخابات نوشت: "آیا نباید در انتخابات مشارکت فعال داشت تا هرچه بیشتر دخالت‌های ناروا در کار دولت آشکار شود و ملت را به تصمیمی مناسب برساند؟ اگر دیگران مرتکب رفتارهای ناصواب و دخالت‌های ناروا شده‌اند، چرا ما صحنه را ترک کنیم؟ آیا عرصه را ترک می‌کنید تا معلوم نشود که آنان چه بر سر انتخابات می‌آورند؟ "

البته نامه موسوی خوئینی‌ها جدا از دعوت اصلاح‌طلبان به شرکت در انتخابات، احتمال نقش آفرینی وی را در انتخابات ۱۴۰۰ پررنگ‌تر کرد. در این راستا برخی فعالان سیاسی این نامه را فرمان انتخاباتی تلقی کرده و معتقدند دبیر کل مجمع روحانیون مبارز، تمایل به تصدی جایگاه رهبری جریان اصلاحات را دارد، رهبری که خیل عظیمی از اصلاح‌طلبان آن را بر عهده رئیس دولت اصلاحات می‌دانند. برخی اصلاح‌طلبان نیز از این نامه استقبال کرده و آن را دلسوزانه و در راستای عبور از بحران‌های فعلی جامعه دانستند.

تفاوت واکنش‌ها به توصیه‌های حجت‌الاسلام موسوی خوئینی‌ها خطاب به اصلاح‌طلبان، قابل پیش بینی است، اما اینکه آیا دبیر کل مجمع روحانیون مبارز می‌تواند در جایگاه رهبر جریان اصلاحات ایفای نقش کند یا نه به موضوعی جدید در میان اصلاح‌طلبان بدل شده است؛ موضوعی که بسیاری از اصلاح‌طلبان که عهدی نانوشته با رئیس دولت اصلاحات بسته‌اند بعید است با آن کنار بیایند.

این موضوع ابهام جدیدی را در اردوگاه اصلاح‌طلبان ایجاد کرده است که قصد داریم در این گزارش به بررسی آن بپردازیم:

رئیس دولت اصلاحات مهمترین رهبر معنوی این جریان است

افشین فرهانچی، قائم مقام حزب اراده ملت ایران به خبرنگار ایمنا می‌گوید که با توجه به نبود تشکیلات منسجم، مشخص و سراسری در جبهه اصلاحات، بحث رهبری این جریان بسیار پیچیده است.

به گفته وی، طبق روال چند دهه اخیر، مجمع روحانیون مبارز با توجه به وزن و نقش اعضای خود، موقعیت خاصی را در رهبری این جریان ایفا می‌کند و به زعم عده‌ای، نقش رهبر معنوی جریان اصلاح‌طلبی را بر عهده دارد؛ به همین دلیل هر کدام از اعضای اصلی این تشکیلات می‌تواند به طور بالقوه در جایگاه رهبری این جریان ظاهر شود.

به گفته این فعال سیاسی اصلاح‌طلب، بعد از دوران رئیس دولت اصلاحات به طور اتوماتیک ایشان به نوعی در قامت رهبری این جریان ظاهر شدند و هنوز هم مهمترین رهبر معنوی جریان اصلاحات هستند، اما معمولاً رهبر اصلاحات نه بر اساس خواست فرد یا سلسله مراتب تشکیلاتی بلکه بر اساس فرایندهای سیاسی و نقش افراد در آن مشخص می‌شود.

فرهانچی معتقد است که موسوی خوئینی‌ها با هدف رهبری جریان اصلاحات وارد گود نشده است، اما اگر فرایندهای سیاسی به شیوه‌ای پیش برود که وی نقش محوری را ایفا کند و تعداد زیادی از گروه‌ها و احزاب اصلاح‌طلب حول محور خوئینی‌ها حلقه بزنند، به طور خودکار یکی از رهبران جریان اصلاحات خواهد شد.

وی می‌گوید که این نامه با این پیش فرض که مسئولیت ریاست جمهوری، نماد جمهوریت نظام است و در این مقطع تاریخی دفاع از این نماد مهم‌تر از کارکرد آن است، فعالان اصلاح‌طلب را به حضور جدی و مؤثر در انتخابات ۱۴۰۰ دعوت کرده است. طبعاً می‌توانیم به هر دو بخش این پیش فرض نقد داشته باشیم و بر آن اساس عمل کنیم ولی نکته مهم این است که فارغ از اینکه چه فردی این جملات را بر زبان آورده، به استدلال‌های آن توجه ویژه کنیم.

به گفته قائم مقام حزب اراده ملت ایران، علی‌رغم اینکه نقدهای بسیاری به مناسک انتخاباتی در ایران مطرح است، اما همواره این استدلال وجود داشته که انتخابات از مهمترین بخش‌های یک ساختار دموکراتیک بوده و لازم است که کلیت آن مورد دفاع قرار گیرد و از صدمه زدن به کلیت آن پرهیز شود.

فرهانچی معتقد است که واکنش آحاد جامعه و توده‌های مردم به این فراخوان بستگی به عوامل متعددی دارد، اما در این رابطه دو نکته مهم است؛ اول اینکه یک فعال سیاسی و کنشگری حزبی جدا از نتیجه کار باید بر اساس تشخیص خود و مسیر صحیح، برای تحقق اهداف مشخص شده تلاش کند؛ لذا اگر فعالان اصلاح‌طلب به این نتیجه برسند که حضور در این انتخابات صحیح است باید ورود جدی و مؤثری داشته باشند. دوم اینکه مطمئناً بین تلاش مؤثر و جدی کنشگران سیاسی با ورود کردن یا نکردن مردم به انتخابات رابطه قوی وجود دارد؛ لذا اگر فعالان سیاسی اصلاح‌طلب خودشان به این نتیجه برسند که باید در انتخابات شرکت کنند، می‌توانند روی بخشی از جامعه تأثیر بگذارند.

موسوی خوئینی‌ها به دنبال کسب رهبری جریان اصلاحات نیست

جلال جلالی زاده، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت به خبرنگار ایمنا می‌گوید که موسوی خوئینی‌ها از چهره‌های شاخص اصلاح‌طلبان است، اما دنبال کسب رهبری جریان اصلاحات نیست و اصلاح‌طلبان بر سر رهبری رئیس دولت اصلاحات به اجماع رسیده‌اند.

به گفته وی، خوئینی‌ها شخصیت انقلابی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در برخی از پست‌های اجرایی نظام حضور داشته است. این وظیفه هر فعال سیاسی و انقلابی است که در راستای حل مشکلات معیشتی جامعه پیشنهادات خود را مطرح کند.

به گفته این فعال سیاسی اصلاح‌طلب، برای حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری ابتدا باید شرایط و خواسته‌های سرمایه‌های اجتماعی در نظر گرفته شود؛ بنابراین فعالان سیاسی باید با محوریت رفع مشکلات جامعه راهکارهایی پیشنهاد دهند و در صورتی که مردم تشخیص دهند این پیشنهادات راهگشاست، قطعاً از آن استقبال خواهند کرد.

به اعتقاد جلالی زاده، اصلاح‌طلبان باید توجه داشته باشند در یک جامعه، کناره‌گیری و سکوت مشکلی را برطرف نمی‌کند؛ هرچند که برخی مواقع سکوت می‌تواند تلنگری برای مسئولان باشد، اما خالی کردن صحنه، فرصت را برای اقتدارگرایان فراهم می‌کند.

وی خاطرنشان می‌کند: در موقعیت بحرانی کشور، دلسوزان انقلاب اسلامی باید برای حل بحران‌ها راهکارهای خود را پیشنهاد دهند. موسوی خوئینی‌ها پس از سال‌ها سکوت به واسطه شرایط دشوار کشور، از اصلاح‌طلبان می‌خواهد صحنه انتخابات را خالی نکنند.

کد خبر 447836

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.