ناگفته‌هایی از خسرو سینایی

گروهی از هنرمندان در یادبود مجازی خسرو سینایی او را با عباراتی چون "منشور فرهنگ و هنر ایران"،‌ "هنرمندی شنوا و روشن‌فکر" و "شاعر سینما" توصیف کردند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، یابود مجازی استاد خسرو سینایی با عنوان"مثل یک مرگ شیرین" با حضور گیزلا وارگا سینایی، فرح اصولی، محمدرضا اصلانی، همایون امامی، حمید فرخ نژاد، مهرداد اسکویی، علی لقمانی و حبیب احمدزاده برگزار شد.

خسرو فیلم‌های بی پایان زیادی را داشت

در ابتدای این مراسم گیزلا وارگا سینایی، همسر اول خسرو سینایی اظهار کرد: خسرو سینایی از ساختن خانه هنرمندان خوشحال شد و این مرکز خیلی برای او الهام بخش و مورد علاقه بود و چندین فیلم ایشان در این مرکز تحلیل شد و او خیلی از وجود خانه هنرمندان خوشحال بود.

وی افزود: خسرو سینایی ادبیات را خیلی دوست داشت و همیشه در مورد ادبیات با هم صحبت می‌کردیم و او ادبیات فارسی را هم به طور کامل و آرامش و سبک خاص آموزش خود به من یاد داد. در حوزه هنر هم در گالری‌های من کمک‌های زیادی را به من کرد و در زندگی هم در مورد فیلم‌های او با هم بحث می‌کردیم و حتی بعضی اوقات در خانه شعر می‌گفتیم.

سینایی اضافه کرد: خوبی هنر تجسمی این است که وقتی یک تخته نقاشی شروع می‌شود به پایان نیز خواهد رسید، ولی ما در مورد فیلم عوامل مختلفی دخیل است و آقای سینایی نیز فیلم‌هایی داشت که هرگز ساخته و کامل نشد و ما همواره در خانواده در مورد این ساخته‌ها حرف می‌زدیم.

سینایی نگاه شاعرانه به تهران داشت

در ادامه فرح اصولی، همسر خسرو سینایی گفت: خسرو همیشه می‌گفت دوست دارم که یک سریال از زندگی یک هنرمند بسازم و حتی همیشه دوست داشت فضای مستقل کاری خود را داشته باشد.

وی اضافه کرد: به نظر من خسرو سینایی یک هنرمند چند وجهی و مدرنیسم بود و مجموعه‌ای از عوامل را با هم می‌دید و علاقه زیادی به نقاشی و مجسمه سازی داشت. حتی در فیلم‌های ۵۰ سال پیش هم این هنر را نشان می‌داد و اگر در یک کاری موفق بود روی آن نمی‌ایستاد و می‌خواست یک تجربه جدید را داشته باشد.

اصولی تصریح کرد: خسرو سینایی در فیلم‌های خود نگاه شاعرانه‌ای به تهران داشت و من هم که یک فیلم بین حرفه‌ای بودم از دیدن فیلم‌های او و دید جذاب او واقعاً لذت می‌بردم. از همه جالب‌تر متفاوت بودن کارها و فیلم‌های مختلف او بود.

وی گفت: سینایی سفرهای زیادی را به داخل ایران کرد و هر چیزی که مرتبط با فرهنگ ایرانی بود را دید و تحقیق کرد و حتی یک سالی که در وین زندگی کرد واقعاً عذاب می‌کشید و با نگاه به آسمان وین به پهنای صورت اشک می‌ریخت و هرگز بعد از زندگی در وین دیگر نتوانست در کشوری زندگی کند.

او همیشه گوش شنوا داشت

همچنین حبیب احمدزاده، نویسنده در خصوص خسرو سینایی اظهار کرد: یک چیزی که از هنرمندان مغفول ماند کارهای خیر آنها است و در برخی مناطق محروم برای اولین بار فیلم برای آنها پخش می‌شد و نقد فیلم انجام می‌دادند و مهم نبود بچه‌ها چه نقدی به فیلم می‌کردند و تنها مهم بود که بچه‌ها جلوی آقای سینایی احساس بزرگی کنند.

وی افزود: جشنواره‌های یک روزه زیادی توسط خسرو سینایی برگزار شد، اما به دلیل اینکه این شادی‌ها گذرا بود او تصمیم به ایجاد پارک‌های شادی کرد و در این امر موفق هم بود و بچه‌های مناطق محروم همیشه نام خسرو سینایی را در ذهن خود دارند.

احمدزاده اضافه کرد: بزرگترین خصوصت آقای سینایی این بود که گوش می‌داد و با همه گفت‌وگو و مصالحه می‌کرد و همیشه هدف داشت که فرزندان ما زندگی بهتری را برای خود ایجاد کنند و همیشه به فکر پیشرفت کشور و نسل و ساخت یک زندگی بهتر برای نسل آینده داشت.

سینایی منشور فرهنگ و هنر ایرانی است

مهرداد اسکویی، فیلمساز نیز در خصوص خسرو سینایی گفت: سینایی در اوج بزرگی فروتن بود با وجود اینکه می‌دانست، کجاست و در کدام کوچه تاریخ قدم می‌زند. این تواضع برآمده از فرهنگ و کتاب خواندن او بود، زیرا او هیچوقت از خواندن و یادگرفتن خسته نشد.

وی ادامه داد: خسرو عزیز همیشه در سخن گفتن وسواس داشت و هیچوقت بدون هدف حرف نمی‌زد. او در مورد ایده خود حرف می‌زد و حرف‌هایش یک ایده و سمت و سو داشت و در همان راستا به گفت‌وگو می‌پرداخت. او همیشه برای ساخت یک حال و آینده بهتر برای کشور و فرزندان این وطن تلاش می‌کرد.

اسکویی اضافه کرد: خسرو سینایی بیش از اینکه یک هنرمند باشد یک شخصیت فرهنگی و مدافع فرهنگ این خاک بود؛ سینایی منشور هنر و فرهنگ ایرانی است و آن را تبدیل به نقاشی‌، موسیقی و فیلم می‌کرد، او یک زنبور عسل بود و هر کاری را تبدیل به شهدی می‌کند که آرمان آن را دارد.

وقتی چیزی سینایی را اذیت می‌کرد فیلم می‌ساخت

همچنین علی لقمانی، مدیر فیلمبرداری سینما در خصوص خسرو سینایی گفت: سینایی مقهور اینکه فیلم داستانی یا مستند می‌سازیم نبود، بلکه دنبال این بود که این پروژه به چیزی نیاز دارد و چه هدفی را دنبال می‌کند و مثلاً اگر یک پروژه نیاز به گریم نداشت طبق روال و معمول یک تیم گریم را همراه خود نمی‌آورد؛ زیرا هدف و کار خود را می‌شناخت.

وی افزود: او اول تصمیم نمی‌گرفت و در ابتدا به شخص گوش می‌داد و بعد شخصیت را قضاوت می‌کرد و همیشه شنوا بود. برخی از فیلم‌های او سفارش‌هایی بود که می‌آمد، ولی غالباً وقتی می‌دید چیزی او را اذیت می‌کرد و منفی است شروع به کار می‌کرد.

لقمانی تصریح کرد: همیشه فرصت می‌داد تا اگر کسی خلاقیت و ایده‌ای در تیم دارد پیشنهادی را مطرح کند و عقیده داشت همیشه خلاقیت افراد را باید اضافه کرد. او اصلاً خود و تیمش را محدود نکرد و اجازه می‌داد زمان ارزش کارهای خود را نشان دهد همانطور که تأثیرگذاری مثبت فیلم‌های او به مرور انجام می‌شد.

کد خبر 438240

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.