شاخص لرزان، زلزله تهران

اگر چه شاخص کل در پایان معاملات روز چهارشنبه همچنان رنگ سبز خود را به مدد قیمت‌های پایانی بالا در اکثر سهام بزرگ بازار حفظ کرد، اما نمی‌توان آن را سبزی آرامش بخش برای یک آخر هفته بی دغدغه دانست.

اگر چه شاخص کل در پایان معاملات روز چهارشنبه همچنان رنگ سبز خود را به مدد قیمت‌های پایانی بالا در اکثر سهام بزرگ بازار حفظ کرد، اما نمی‌توان آن را سبزی آرامش بخش برای یک آخر هفته بی دغدغه دانست. شاخص کل این هفته را نیز با رشد ۸.۷ درصدی سپری کرد در حالی که تمام تلاش شاخص هم وزن حاصلی بیش از رشد ۲.۶ درصدی نداشت. این اختلاف عملکرد دو شاخص در روز پایانی هفته دو سوی نقطه بی‌تفاوتی را در بر می‌گرفت زمانی که رشد شاخص کل در آخرین روز ۶۶۰۰ واحد و افت شاخص هم وزن ۴۳۱۴ واحد بود.

اگر چه مشتاقان استمرار رشد بی مهابا در بازار، عواملی نظیر سخنان رئیس جمهور مبنی بر لزوم افزایش عرضه سهام در بازار، اظهار نظر وزیر اقتصاد در خصوص نبودن تضمین در بازار سهام و یا تحریکات ناشی از نامه‌نگاری ۲۵ اقتصاددان پیرامون احساس خطر در زمینه وضعیت بازار را دلایلی برای ریزش روز پایانی هفته برشمردند و اصلاح موقت بازار جهت کاهش حساسیت‌ها را قابل قبول ارزیابی کردند اما می‌توان وضعیت بازار را به گونه‌ای دیگر نیز نگریست.

واقعیت آن است که از ابتدای خرداد تقریباً تمام سهامی که آن را شاخص ساز می‌دانیم به استثنای مخابرات (که نماد آن با صف خرید سنگین بسته شده و تا کنون باز نشده است) رشدی بالاتر از ۵۰ درصد داشته‌اند و در مجموع بازدهی ۲۲۴ نماد معاملاتی در این مدت ۱.۵ ماهه بیش از ۵۰ درصد بوده است. این رشد بی رویه موجب شده است که اگر پیشتر گفته می‌شد حباب بازار بیشتر در سهام کوچک مشاهد می‌شود امروز بتوان آثار تورم قیمتی حاد را از صدر تا ذیل بازار مشاهده کرد.

اکنون گروهی از تحلیلگران که به مقایسه قیمت سهام شرکت‌های ایرانی با همتایان خارجیشان پرداخته‌اند موارد قابل تأملی را مشاهده کرده‌اند. به عنوان نمونه ارزش بازار شرکت "فولاد آرسلور میتال" که بزرگترین تولید کننده فولاد دنیا با ۱۰ درصد از تولید جهانی این محصول است، در بازار بزرگ نیویورک ۱۲.۵ میلیارد دلار است که در عین حال سایت‌های تخصصی ارزیابی سهام آن را بیش از ارزش واقعی این شرکت می‌دانند. در همین زمان ارزش بازار فولاد مبارکه با سهم بازار به مراتب کمتر، تنوع تولید پائین‌تر و تمام مخاطرات حاکم بر فعالیت یک شرکت ایرانی، با گذشتن از مرز ۴۰۰ هزار میلیارد تومان به بیش از ۲۰ میلیارد دلار رسیده است. متأسفانه در توجیه حبابی چنین عیان عالم و عامی، پخته و خام، تازه کار و حرفه‌ای، تکنیکالیست و بنیادی کار و خرد و کلان بازار هم نوا شده‌اند و در سناریویی که با هدف شیرین سازی دریای شور دارایی‌های دولت نوشته شده به بازی می‌پردازند.

اکنون موقعیت بازار سرمایه شبیه به زلزله تهران شده که بنا به گفته صاحبنظران چندین سال از زمان رخداد دوره‌ای آن گذشته است و روزی خواهد آمد، بدون آنکه زمان آن قابل پیش بینی باشد. رشد ۲۴۰ درصدی شاخص کل از ابتدای سال ۹۹ تا امروز بازار را تبدیل به بنایی سست و بی بنیاد کرده است که تحمل تکانه‌های کوچک را هم نخواهد داشت و آن زمان که این بنا فرو ریزد طنازی مه نازان کسی را زیر آوار آن نجات نخواهد داد.

اگر چه این استقبال شکوهمند عمومی از بازار سرمایه می‌توانست تبدیل به سکویی تاریخی برای تأمین مالی پروژه‌های بزرگ مقیاس ملی شود و یاد و خاطره و شیرینی این ایام را تا چندین نسل در خاطر ایرانیان به عنوان یک تجربه موفق نگاه دارد، اما ناکارآمدی نهاد ناظر و وزارت خانه متولی این امر در فراهم کردن زیرساخت‌های لازم برای این امر از جمله تسهیل تشکیل و معامله صندوق‌های پروژه به‌ویژه برای به سرانجام رساندن انبوه طرح‌های نیمه تمام دولت، همچنین پذیره نویسی عمومی شرکت‌های در حال انجام پروژه‌های بزرگ و کوچک توجیه پذیر، این فرصت تاریخی را سوزاند و اکنون از دامنه فرصت به محدوده تهدید وارد شده‌ایم.

در کمال تأسف در تمام مدت یکی دو سال رونق بازار آنچه دغدغه اصلی مسئولان متولیان امر بوده جذاب کردن فضا برای فروش گران قیمت سهام دولتی به عامه مردم (جبران کسری بودجه دولت از جیب شهروندان) بوده است و آنچه از عرضه اولیه سهام انجام شده است نیز به جز یک و با اغماض دو استثنا همگی مربوط به بخش‌های خصوصی و یا عمومی غیردولتی بوده است. گویی پس از چند دهه بی توجهی به بازار سرمایه دولتمردان، اکنون این بازار را عرصه‌ای بی حساب و کتاب برای گران فروشی یافته‌اند و بازیگران دیگر هم خرم و خندان با صدای بلند آواز خر برفت و خر برفت سر می‌دهند و رقص سماع به پا می‌دارند.

چه جای تعجب است که متولیان این بازار هم با حکم یا تأیید وزیر اقتصاد به عنوان نماینده بزرگترین سهامدار کشور یعنی مجموعه حاکمیت انتخاب می‌شوند و اثری از استقلال حرفه‌ای در رفتار آنان به چشم نمی‌خورد؛ همچنان که در دوره‌های پیشین هم دیده نشده است. به واقع اگر معامله سهام هم مشمول قانون تعزیرات حکومتی بود تا کنون دکان چندین وزارتخانه باید توسط آن نهاد پلمپ می‌شد و مدیران مربوطه تازیانه می‌خوردند.

نوشتن این سطور به معنای دعوت به خروج از بازار توسط نگارنده نیست چه آنکه همانطور که هیچ صاحب‌نظر هوشمندی تخلیه شهر تهران را راهکار اصلی پیشگیری از آسیب‌های زلزله‌ای که نگرانش هستیم نمی‌داند نجات از آسیب سقوط بازار نیز راهکارهایی کارآمد تر از قهر عمومی دارد. البته که اولین نکته در این خصوص حضور در این بازار صرفاً با میزان سرمایه‌ای است که پذیرش ریسک در خصوص آن وجود داشته باشد و هرگونه عدم موفقیت و یا شکستی در سرمایه گذاری کردن آن زندگی را با مخاطره جدی رو به رو نسازد. نگارنده به عینه افرادی را در اطرافیان خود دیده است که تا چندی پیش الفبای معامله‌گری را هم نمی‌دانسته‌اند و ای بسا که اکنون هم ندانند اما با اعتماد به نفس حاصل از سود نفس گیر چند ماه اخیر اکنون در پی جمع‌آوری سرمایه اطرافیان جهت سبد گردانی احتمالاً با نیت خیر!! بهره‌مند کردن آنان از این خوان گسترده هستند.

دوم نکته که بارها از آن سخن به میان آمده و تکرار آن نیز واجب است توزیع سرمایه میان دارایی‌های مختلف از جمله سهام، طلا، ملک، ارز یا دارایی‌های وابسته به نرخ ارز و حتی خودرو (نه به معنای احتکار بلکه به معنای ارتقای خودروی مورد استفاده) است.

اما آن میزان از سرمایه که به حضور در بازار و بهره‌مندی از نوسانات آن اختصاص می‌یابد امروزه باید با نگاه مبتنی بر روند بلندمدت حرکت سهام شرکت‌ها سرمایه‌گذاری شود و بهره‌مندی از رشدهای هیجان‌انگیز کوتاه مدت بازار به بخش کوچکی از سرمایه محدود شود. پیدا کردن سهام شرکت‌هایی که بیش از ارزش در حال معامله نباشند و در عین حال مشغول توسعه کسب و کار نیز باشند.

در حال حاضر به اندازه پیدا کردن سوزن در انبار کاه دشوار شده است اما همچنان اتفاقی قابل انجام است. بدیهی است که به واسطه اندک بودن چنین سهامی، توزیع هسته اصلی سرمایه در میان تعداد زیادی از شرکت‌ها تقریباً ناممکن است و لازم است به تعداد اندکی از سهام که سرمایه‌گذار در خصوص آنها به جمع‌بندی برای سرمایه‌گذاری بلندمدت می‌رسد، اکتفا کرد. جمله‌ای مشهور از وارن بافت اسطوره سرمایه‌گذاری در سهام در دنیا را بارها شنیده‌ایم و اکنون بیش از هر زمان دیگر باید آن را مرور کنیم؛ "اگر نمی‌توانید تصور کنید که سهامی را برای ده سال داشته باشید، به داشتنش برای ده دقیقه هم فکر نکنید." به آن اضافه می‌کنیم اگر حقیقتاً با تمام تلاش خود نمی‌توانید سهام واجد چنین ویژگی را پیدا کنید و یا خود را صاحب صلاحیت جهت این بررسی نمی‌دانید و در اطراف خود شخص مطمئنی را ندارید که چنین سهامی به شما توصیه کند در خروج از بازار پیش از آنکه دیر شود تردید نکنید.

جای خوشبختی آنکه در روزهای اخیر زمزمه‌هایی از پدید آمدن فرصت‌های سرمایه‌گذاری در شرکت‌های تازه تأسیس و یا پروژه‌های در حال اجرا شنیده می‌شود که از آن جمله می‌توان به برنامه تأسیس شرکتی جهت راه اندازی بورس مسکن با سرمایه احتمالی ۵۰ هزار میلیارد ریال که نیمی از آن به صورت عمومی پذیره‌نویسی شود و یا اجرای پروژه ارزشمند پتروشیمی گچساران از طریق افزایش سرمایه‌آن با توجه به موافقت سهامدار عمده دو شرکت مشارکت‌کننده در این طرح جهت افزایش سرمایه آنها از محل سلب حق تقدم و پذیره نویسی عمومی اشاره کرد. همچنین شاهین چراغی عضو شورای‌عالی بورس نیز پیشنهادهایی جهت تأسیس شرکت‌های سرمایه‌گذاری بزرگ با سرمایه بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان جهت انجام پروژه‌های بزرگ حوزه‌های معدن و نفت و گاز را داده است که می‌توان آن را به فال نیک گرفت.

توجه: این نوشته حاوی هیچ توصیه‌ای برای هر گونه تصمیم سرمایه‌گذاری شامل خرید و فروش نیست و صرفاً بیان رویدادهای مرتبط با بازار سرمایه و نظر شخصی نگارنده است. مسئولیت هر گونه تصمیم بر عهده سرمایه‌گذاران است.

** کارشناس ارشد مدیریت مالی، تحلیل‌گر بازار سرمایه و بورس

کد خبر 432815

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.