به گزارش ایمنا، شاخص هم وزن این هفته را نیز با عملکرد مثبت و رشد ۱.۹ درصدی به پایان رساند تا کماکان سرمایهگذاران چشم انتظار بازگشت روزهای خوب معاملاتی باشند. با جابهجا شدن مکرر شاخص در محدوده یک میلیون واحد به نظر میرسد شاخص در حال حاضر نه توان رفتن دارد و نه دل ماندن.
اگر چه با متضرر شدن گروه با اهمیتی از سهامداران به ویژه تازه واردان، هشدارها نسبت به حبابی بودن بازار و تبعات اصلاح با اهمیت در آن از سویی و تلاش برای توجیه رشد بازار و ادامه روند آن از سوی دیگر در میان صاحب نظران مختلف و فعالان بازار افزایش یافته است اما واقعیت آن است که دست یافتن به یک سطح تعادلی با ثبات بهترین اتفاقی است که میتواند برای بازار و اقتصاد کشور بیفتد.
منظور از سطح تعادلی جایی است که میزان ورود و خروج نقدینگی به بازار با یکدیگر تناسب داشته باشد و در این سطح افرادی که از پسانداز آماده سرمایه گذاری برخوردار هستند امکان سرمایه گذاری مطمئن آن را در بازار داشته باشند و سهامدارانی که نیاز به نقد کردن سرمایه خود دارند نیز به راحتی امکان این کار و خروج آن از بازار برای آنها فراهم باشد.
در این سطح تغییر قیمت سهام شرکتها به صورت یک دست نیست و قیمت سهام هر شرکت با توجه به رخدادهای اطراف محیط کسب و کار و سودآوری شرکت تغییر میکند. دلسوزان بازار و کشور و دغدغه مندان آسیب ندیدن سهامداران خرد بهتر است توان خود را معطوف به ایجاد فضای مناسب جهت رسیدن به سطح تعادلی معقول نمایند.
تعداد نمادهای با عملکرد منفی در این هفته نسبت به هفته گذشته تغییر محسوسی نداشت و دارندگان اوراق ۲۸۴ نماد معاملاتی، بازدهی صفر تا ۱۹.۸- درصدی داشتند. در این میان قعر نشینی نمادهای بزرگ معاملاتی که سهم بالایی از جامعه سهامداری را به خود اختصاص میدهند در جدول بازدهی هفتگی نگرانی در خصوص فرسایشی شدن اصلاح بازار را افزایش میدهد.
شرکتهای فولاد مبارکه، چادرملو، پالایش نفت بندرعباس و نفت لاوان شاهد بیشترین کاهش ارزش در این هفته بودند. ارزش بازار فولاد مبارکه با این افت مجدداً به کمتر از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان نزول کرد و هلدینگ خلیج فارس را در صدر جدول ارزش بازار شرکتها تنها گذاشت.
در سوی مثبت بازار بازدهی ۱۱۶ نماد معاملاتی در این هفته بیش از ۱۰ درصد بود که تعداد قابل توجهی از این شرکتها شامل شرکتهای کوچکتر بازار هستند که از مدتها قبل چراغ اخطار در خصوص معامله بیش از ارزش آنها روشن شده است.
صرف نظر از ایران خودرو که با بازگشایی ۱۳۸ درصدی تنور سهام خودرویی را داغتر نمود، وجود نمادهایی نظیر غپینو، سالمین، تکمبا، بیمه میهن، زشگزا، کدما، وگستر، و سرمایهگذاری توسعه آذربایجان در میان ۱۳ نمادی که در این هفته بازدهی بالاتر از ۲۵ درصدی داشتهاند نشان از هجوم خطرناک نقدینگی به سهام کوچک بازار دارد. در میان صنایع حاضر در بازار سرمایه نیز در این هفته محصولات چرمی، خرده فروشی، دارویی، زراعت و خدمات وابسته و مخابرات بیشترین بازدهی را به نمایش گذاشتند.
صنعت محصولات چرمی تنها یک نماینده در بازار دارد که همانا گروه صنعتی ملی با برند شناخته شده کفش ملی است. رشد نزدیک به ۱۷ درصدی ارزش سهام این شرکت در هفته گذشته، صنعت تک نماینده را به صدر بازدهی صنایع رساند. اخبار مربوط به تجدید ارزیابی داراییهای گسترده این شرکت قدیمی موجب شده است p/e سرسامآور نزدیک به ۱۵۰۰ واحدی این سهم مانعی در جذب منابع سرمایه گذاران به حساب نیاید.
اگر چه در کنفرانس اطلاع رسانی برگزار شده در ابتدای اردیبهشت ماه، شرکت اعلام نموده است برنامه مصوبی جهت انجام افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها ندارد، اما از سوالات مطرح شده در این کنفرانس آنگونه بر میآید که بازار افزایش سرمایهای تا سه هزار درصد را از این شرکت انتظار دارد.
بارها دیده شده است پاسخهای غیرصریح و دوپهلوی مدیران شرکت در این مواقع با واقعیات همخوان نبوده و در نهایت حجم سنگین پول وارد شده به اینگونه سهام از نوعی هوشمندی برخوردار بوده است. اکنون ارزش بازار و ملی از پنج هزار میلیارد تومان گذر کرده و معاملات روزانه این سهام در آخرین روز هفته بیش از ۸۲۷ میلیارد ریال بوده است.
رشد ارزش بازار در صنایع دارو و زراعت به نظر میرسد بیشتر با موضوع حذف تدریجی ارز ۴۲۰۰ تومانی در این صنایع مرتبط باشد. اطلاعات جسته و گریخته از شرکتهای دارویی حکایت از عدم تخصیص ارز با نرخ دولتی به برخی کارخانجات این حوزه دارد و همین امر سبب گردیده است که سهام تعدادی از شرکتهای این گروه، علیرغم شرایط منفی حاکم بر بازار از صف خرید مستمر برخوردار باشند.
هنوز مقام ناظر اقدام به درخواست شفاف سازی در خصوص این شواهد از شرکتهای گروه دارو نکرده است، با این حال برخی از شرکتها نظیر ره آورد تأمین اقدام به اعلام افزایش قیمت محصولات خود از طریق سامانه کدال کردهاند. عدم تخصیص ارز دولتی به گروه دارویی علاوه بر اینکه افزایش نرخ محصولات این گروه را در پی داشته و در نهایت میتواند به افزایش سودآوری این شرکتها منتهی گردد، در شرکتهایی که از پتانسیل صادرات برخوردار بوده و به دلیل بهرهمندی از ارز دولتی، از صادرات محصولات خود نیز محروم شدهاند، فرصت صادرات را مجدداً فراهم میآورد.
اندر احوالات فرابورس در هفتهای که گذشت
فرابورس ایران در این هفته پذیرای دو شرکت جدید در تابلوی معاملات خود بود. اگر چه گشایش نماد سریع و بدون فرصت کافی برای پیش گشایش نماد جوین در بازار پایه در روز سه شنبه تنها امکان خرید این سهم در نرخ ۲۴ هزار ریال را برای عده محدودی از سرمایه گذاران فراهم نمود و در نهایت نیز معاملات این سهم مورد پذیرش قرار نگرفت تا مجدداً پس از برگزاری مجمع عمومی فوقالعاده با موضوع افزایش سرمایه، به بازار باز گردد اما لاستیک یزد عرضه اولیه موفقی را پشت سر گذاشت.
پیزد، با مشارکت بیش از سه میلیون و ۱۲۳ هزار سرمایهگذار رکورد مشارکت را شکست. با توجه به گذشت ۲۱ روز از عرضه اولیه پگاه گیلان، تعداد مشارکت کنندگان در عرضه اولیه افزایش ۷۳۶ هزار و ۳۰۳ نفری را نشان میدهد که حکایت از استمرار آشنایی بیشتر ایرانیان با بورس و سرمایه گذاری در سهام است. عرضه سهام لاستیک یزد در نرخ هر سهم ۴۰,۳۵۳ ریال موجب شد ارزش بازار این شرکت به ۲۰ هزار و ۵۸۰ میلیارد ریال بالغ شود. پیش از عرضه اولیه روز چهارشنبه، ۶۲ درصد از سهام لاستیک یزد به شرکت بازار پایهای آرتاویل تایر، ۳۶ درصد به هلدینگ تاپیکو و دو درصد به آستان قدس رضوی تعلق داشت.
بورس کالا در کشاکش قدرتهای رسانهای
فرصت آربیتراژ ایجاد شده در خرید سکه از طلا فروشان و فروش آن به صورت گواهی سپرده در معاملات بورس کالا، موجب شده تا گروههای مختلف اقدام به هجمه بر علیه بورس کالا و بانکهای پذیرنده سکهها، به عنوان متهم گران شدن سکه کنند. در این میان نقش اتحادیه طلا و جواهر و همچنین صدا و سیما پر رنگتر از دیگر گروهها است. این هجمهها مسئولان بورس را بر این داشته است تا با اتخاذ تصمیمات مختلف نسبت به کنترل معاملات گواهی سپرده اقدام کنند.
از جمله این اقدامات، تعیین محدوده نوسان یک درصدی برای تغییر قیمت روزانه گواهی سپرده سکه و همچنین اعمال محدودیت برای اشخاص حقوقی و کدهای سبد اشاره نمود. مشخص است که در صورت افزایش عمق این بازار و رسیدن حجم معاملات به نسبت قابل قبولی از معاملات طلا در کشور، مرجع قیمتگذاری سکه از حجرههای سنتی بازار طلا به تابلوهای احتمالاً شفاف بورس منتقل میشود. اگر چه برخی مقامات اتحادیه طلا و جواهر در ابتدای شروع معاملات این بازار، آن را جایگزینی برای معاملات غیررسمی بازار اصطلاحاً فردایی در معاملات طلا میدانستند، از آن استقبال کردند و حتی نوید گسترش این ابزار به گواهی سپرده شمش و طلای آب شده را میدادند، اما اظهار نظرهای اخیر فعالان بازار طلا نشان از نارضایتی آنها از کمرنگ شدن نقش فعالان سنتی این صنف دارد.
این در حالی است که انتقال سکههای طلا از کنج گاوصندوق خانهها به انبارهای معتبر تحت نظارت بورس کالا، علاوه بر کاهش امکان سرقت و افزایش امنیت خانوار، این سرمایه راکد را به سرمایهای در گردش برای اقتصاد تبدیل میکند که مزیتهایی نظیر امکان وثیقهگذاری این گواهی برای دریافت وام از بانکها این قابلیت را افزایش میدهد.
مقصر جلوه دادن بورس کالا در افزایش اخیر قیمت سکه در حالی رخ داده است که فرصت آربیتراژ به وجود آمده با توجه به عمر کوتاه بازار و حجم اندک گواهیهای موجود، در مقایسه با نقدینگی حاضر در بازار سرمایه طبیعی بوده و قابلیت استمرار در بلند مدت ندارد و در مقایسه، مزایای تابلوی شفاف معاملاتی برای اقتصاد کشور نسبت به معاملات سنتی قابل توجه است.
در این میان سوال اینجاست که فعالان بازار طلا چرا با سپرده کردن سکه در انبارهای بانکی و عرضه آن در بورس نسبت به بهره مندی از این فرصت و متعادل کردن قیمت تابلوهای معاملاتی اقدام نمیکنند؟! از سوی دیگر نحوه عمل صدا و سیما در این معرکه و آدرس غلط دادن به افکار عمومی پیرامون ساز و کارهای اقتصادی اگرچه رخداد جدیدی نیست اما سوالی جدی است. آیا قرار بر این است که هر خبرنگار یا سردبیر خبری با تحلیل وارونه حقایق اقتصادی نسبت به ارائه راهکار برای معضلات اقتصادی اقدام نماید و این فضاسازی، زمینهای برای تصمیمات ناپخته گردد؟
توجه: این نوشته حاوی هیچ توصیهای برای هر گونه تصمیم سرمایه گذاری شامل خرید و فروش نمیباشد و صرفاً بیان رویدادهای مرتبط با بازار سرمایه و نظر شخصی نگارنده میباشد. مسئولیت هر گونه تصمیم بر عهده سرمایه گذاران است.
**کارشناس ارشد مدیریت مالی، تحلیلگر بازار سرمایه و بورس
نظر شما