"ارحام صدر" به نیاز زمانه خود پاسخ می‌داد

یکی از پدیده های بزرگ زندگی انسان ها از نظر نمایشی، تئاتر است، در این هنر بازیگر با مردم ارتباط رو در رو داشته و از طریق حس و تکنیک با تماشاچیان ارتباط برقرار کرده و ذهن و احساس او را مسخر هنر خود کند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، روز دوازدهم اردیبهشت ماه ۱۳۰۲ در یکی از محلات قدیمی اصفهان به اسم پا قلعه مردی به دنیا آمد که موهبت بزرگی برای شکوفایی و اعتلای هنر تئاتر در آینده محسوب می‌شد. رضا ارحام صدر یکی از افراد خوشنام عرصه تئاتر است که تحصیلات ابتدایی خود را در اصفهان گذراند و سپس به آبادان رفت. دوران تحصیلات اول متوسطه را در آنجا سپری کرد و به مدت دو سال در رشته آزمایشگاه شرکت نفت تحصیل نمود اما به دلیل ابتلاء به بیماری مالاریا که در آن زمان در خوزستان همه گیر شده بود، به زادگاه خود بازگشت و در دبیرستان ادب شهر اصفهان تحصیل خود را از سر گرفت. ارحام از زمان کودکی شوخ طبع و بدیهه‌گو بود، وی را بنیان‌گذار مکتب "کمدی انتقادی" دانسته‌اند.

حاصل فعالیت هنری ارحام ایفای ۱۵۰ نقش در تئاتر و ۲۰ نقش درفیلم‌های سینمایی بود. "رفیق ناجنس"، " بوقلمون‌ها"، " کدام یک از دو"، " دلقک‌ها"، " وادنگ" و " خروس بی محل" نام برخی از نمایش‌های او است. ارحام به "شکرپاره اصفهان" معروف و شهرت وی به حدی بود که نه تنها اهالی اصفهان که هر فارسی زبان اهل هنری وصف نمایش‌های انتقادی اجتماعی او را شنیده و مایل به دیدن نمایش‌های وی بود. اما این به معنای مورد نقد قرار نگرفتن او توسط منتقدان نیست.

محمدرضا رهبری، نویسنده و پژوهشگر ادبیات نمایشی و داستانی با بیان اینکه "باید فضای نمایش کمدی مردمی اصفهان را کمی جدا از سایر نمایش‌ها دید"، به خبرنگار ایمنا می‌گوید: ارحام صدر توانسته است با مردم زمانه خود ارتباط بگیرد و در برهه‌ای از زمان که جامعه ما در حال مدرن شدن بوده است، وی به کمک جمعی از دوستان خود تئاتر را به سمت حرفه‌ای شدن برد.

وی می‌افزاید: نباید از نقش افراد دیگری چون جهانگیر فروهر، مرحوم خندان و ممیزان که در کنار ارحام بوده و کمک کردند تا او بتواند بروز بهتری روی صحنه داشته باشد، غافل شویم. این افراد جمعی بودند که توانستند تئاتر حرفه‌ای را به وجود آورند و از این جهت که توانستند رفتاری حرفه‌ای و مستمر داشته باشند و به نیاز جامعه خود پاسخ دهند، می‌توان گفت که خلاق بوده‌اند.

آیا سبک ارحام صدر یک "مکتب" بود؟

این پژوهشگر در خصوص مکتب خواندن سبک ارحام صدر، اظهار می‌کند: باید توجه داشت که مکتب چند ویژگی دارد مثلاً کسی که تدریس می‌کند و شاگردان یعنی افرادی که پس از او در آن زمینه فعالیت کنند، دارد را می‌توان دارای مکتب دانست و از دید من نمی‌توان بر سبک ارحام نام مکتب گذاشت؛ زیرا باید پرسید اگر کاری که ارحام انجام داد مکتب است، چرا با وقوع انقلاب و بسته شدن سالن تئاتر در سینما پارس سابق، کار نمایش او تداوم نیافت؟ و چرا کسی پرورش یافته سیستم آموزشی او نیست؟ البته باید توجه داشت که این سخن به معنای بی احترامی به ارحام نیست بلکه به این معنا است که باید واژه‌های علمی را دقیق‌تر به کار ببریم.

رهبری با بیان اینکه "ارحام هرگز در صدد این امر نبود که در نمایش‌های خود تغییر اجتماعی ایجاد کند یا حکومت را دچار چالش کند"، اضافه می‌کند: ارحام از سال ۱۳۱۹ تا ۱۳۵۷ کار تئاتر انجام داد و در این بازه زمانی چند حادثه بزرگ اجتماعی رخ می‌دهد مثلاً در ۱۳۲۰ رضاشاه از کشور رفت و محمد رضا به جای او نشست، بعد از آن در سال ۱۳۳۲ واقعه ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد سپس انقلاب سفید و در نهایت انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. بروز این وقایع در نمایش‌های ارحام صدر کجاست؟ در واقع کاری که ارحام انجام داد این بود که برخی از انتقادهای ساده و کوچک روزمره مردم را در نمایش‌های خود مطرح کرد به طور مثال هیچگاه در نمایش‌های او یک نهاد در جامعه به چالش کشیده نشد. او از مسائل روزمره مردم گلایه‌هایی می‌کرد و این گلایه‌های ساده به هیچ عنوان به معنی "کمدی انتقادی" بودن نیست، در واقع این اصطلاح یک نامگذاری بود که شاید برای گریختن از بدبینی‌های جامعه بود و هدف اصلی نمایش او خنداندن مردم همراه با اظهار برخی انتقادات ساده روزمره بود.

وی در خصوص اینکه آیا امروزه نمایش‌های او به کار می‌آید یا خیر؟، توضیح می‌دهد: برای بررسی این امر باید به کارهای او بازگردیم و ببینیم آیا نمایش ارحام به اندازه بروز وقایع مختلف، تغییر و تحول پیدا می‌کرد یا اینکه صرفاً گرته‌های ساده‌ای از وقایع اجتماعی بر می‌داشت و مشکلاتی چون اضافه شدن مالیات، گران شدن یا کم شدن گوشت و غیره را در نمایش خود وارد می‌کرد.

راه ارحام می‌تواند ادامه یابد

این پژوهشگر با تاکید بر اینکه مسیر ارحام می‌تواند کماکان ادامه داشته باشد اما هرگز به یک تغییر بینش عمیق منجر نمی‌شود، گفت: اگر میان تئاتر و نمایش تمایز قائل شویم، اینها نمایش‌هایی هستند که ممکن است جامعه نیز از آنها استقبال کند اما با آنچه به عنوان هنر مدرن جهان می‌شناسیم یا با تئاتری که کارشناسان فرهنگی قبول دارند و با نام تئاتر فرهنگی خوانده می‌شود چندان همخوان نیست، درواقع کژفهمی از نمایش‌های ارحام منجر شده است که امروزه ابتذال‌هایی در نمایش‌ها به وجود آید، در حالی که خود ارحام در جاهایی از دچار شدن به ابتذال پرهیز می‌کرد و نمی‌خواست با هر بهانه و به هر شکلی مردم را بخنداند.

رهبری ادامه می‌دهد: من به زحمت مرحوم صدر احترام می‌گذارم و به روح او درود می‌فرستم او تلاش کرده بود که مسائل اخلاقی را در نمایش‌های خود مطرح کند و مردم را در زمانه‌ای که ابزار و وسایلی در دسترس نبود شاد نگه داشته و برای آنها کار کند. اما واقعیت تاریخی به وجود آمده این است که اغلب افرادی که در حوزه تئاتر اصفهان کار می‌کنند به دلیل سایه سنگین ارحام صدر تلاش می‌کنند تا به گونه‌ای نسبت خود را با او مشخص کنند مثلاً یا خود را تداوم ارحام جلوه می‌دهند و زیر چتر او می‌بینند و یا سعی دارند بگویند زیر چتر او نبوده و در مسیر ارحام قرار نگرفته‌اند، از طرفی افرادی نیز به این معنا مخالف اویند که معتقدند قرار است نوع دیگری از نمایش کمدی را راه اندازی کنند.

وی ادامه می‌دهد: عده‌ای از سلیقه مردم اصفهان که در طول چندین دهه تربیت شده است بهره برداری می‌کنند و در نبود تئاترهای خوب و ارزشمند نمایش را به ابتذال می‌کشانند. وجود نمایش‌های مبتذل که به هر بهانه‌ای می‌خواهند مردم را بخندانند همچنین نیاز مردم به شادی در این زمانه باعث شده است که چنین نمایش‌هایی حضوری ملموس داشته باشند و این ابتذالی است که بدنه تئاتر در حال ابتلاء به آن است.

نیاز زمانه خود را پاسخ دهیم

این پژوهشگر تصریح می‌کند: ما نهادی به اسم تئاتر نداریم و به نظرم در نبود چنین نهادی لطمه می‌بینیم چراکه تاریخ فرهنگی ما فراموش خواهد شد. از طرفی تلاش‌هایی که در چندین دهه برای اجرای نمایش‌های فرهنگی با ارزش شد در نبود نهاد تئاتر تداوم پیدا نکرد. مثلاً در دهه ۶۰ گروه‌ها و نمایش‌های موفقی مانند گروه اداره ارشاد را داشتیم، در دهه ۷۰ تلاش‌های دیگری با حضور هنرمندان دانشکده سوره صورت گرفت و دهه ۸۰ و ۹۰ هم شکل حرفه‌ای تری از تئاتر به وجود آمد و به مرحله‌ای رسیدیم که تئاتر جدی و فرهنگی ما می‌توانست مستقل باشد.

رهبری اضافه می‌کند: اما متأسفانه در دو سال گذشته اقتضائات جامعه و میل مردم به تفریح و شادی منجر به سوءاستفاده‌هایی شد و نمایش‌های مبتذلی به اجرا در آمد که برای فرهنگ ما چیزی جر شرمساری به وجود نیاورد و این با نگاه ارحام متفاوت بوده و تداوم نگاه او نیست.

وی تصریح می‌کند: ارحام می‌گوید "نمایش ما سنتی است اما نباید از زمان عقب بمانیم" و برای اینکه از زمان عقب نماند حوادث روزمره ای که اتفاق می‌افتاد را مطرح می‌کرد، مردم اصفهان نیز از او خاطره‌های بسیار خوشی دارند و با او شاد بودند، به همین دلیل زمانی که از دنیا رفت با استقبالی که از تشییع جنازه او به عمل آوردند محبت خود را به او نشان دادند؛ ما از ارحام ممنون هستیم اما تحلیل تاریخ فرهنگی شهر خود را به این خاطر به اشتباه انجام نمی‌دهیم و دقت می‌کنیم تا ما نیز به نیاز زمانه خود پاسخ دهیم نه اینکه به بهانه کمدی ابتذال را به خورد مردم دهیم.

کد خبر 421552

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.