آخر خط اقتصاد جهانی؛ هر ملتی برای خودش

تأثیرات منفی کووید ۱۹ بر اقتصاد کارشناسان را بر این باور رسانده است که باید تمایل هر کشور برای اتکا به سایر کشورها مورد بازنگری قرار گیرد و این زنگ خطری برای پایان عمر اقتصاد جهانی است.

به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، مرتفع شدن پیامدهای ناشی از بروز مشکلات اقتصادی متشنج و چالش‌برانگیز، به چندین سال زمان نیاز دارد و در این مدت در مارپیچی دشوار و غیرقابل‌پیش‌بینی قرار می‌گیرد. در بسیاری از موارد به‌هیچ وجه گمان نمی‌شود که وقوع بحران اقتصادی در یک ناحیه بر دیگر نواحی دور یا نزدیک نیز اثرگذار باشد در حالی که اقتصاد جهانی شبکه‌ای بی‌نهایت پیچیده از ارتباطات است. همه انسان‌ها به‌نحوی در این شبکه درگیر هستند.

گاهی این ارتباط مستقیم و کاملاً مشخص است، مانند خرید کالا از فروشگاه‌ها، دریافت وام بانکی برای خرید مسکن و یا گرفتن دستمزد از کارفرما، ولی چنانچه ارتباطات اقتصادی به بیش از دو یا سه سطح صعود کند دامنه تشخیص آن‌ها تا حدی دشوار و حتی غیرممکن می‌شود. این حقیقت به نوبه خود می‌تواند فاجعه اقتصادی ناشی از شیوع جهانی کووید ۱۹ را به وضوح نشان دهد زیرا اثرات مخرب این بحران در آینده به‌خوبی نمایان می‌گردد؛ زمانی‌که مشخص می‌شود گسستن این شبکه ارتباطی و نابودی ناگهانی میلیون‌ها پیوند اقتصادی در سراسر جهان چه عواقب مصیبت‌باری برجای گذاشته است.

این گسست در عین امیدوار بودن به از سر گرفته شدن روابط پیشین، باب نوعی رابطه اقتصادی جدید را باز می‌کند که نسبت به روابط چندین دهه اخیر کاملاً متفاوت خواهد بود زیرا در این دوره روابط کاملاً بر مبنای فقدان اطمینان پایه‌ریزی می‌شود؛ مرتبه‌ای بزرگ‌تر از هر آنچه که تاکنون جهان به خود دیده و برای مقابله با آن کسب تجربه کرده است.

در چنین شرایطی پیش‌بینی‌های اطمینان‌بخش در مورد اینکه نظم اقتصادی جهان طی پنج سال یا حتی پنج ماه آینده چگونه خواهد بود اقدامی نابخردانه و حتی مضحک به نظر می‌رسد. بااین‌حال درسی که می‌توان از این دوران آشوب اقتصادی گرفت درک این موضوع است که تأثیر نوسانات شگفت‌آور آن‌ها ناشی از نارسایی‌های نادیده‌گرفته‌شده گذشته در طولانی‌مدت است. بحران‌ها راهی برای به میان آوردن موضوعاتی هستند که در شرایط عادی به آن‌ها هیچ توجهی نمی‌شود. آنچه که در شرایط فعلی مورد بی‌توجهی بوده این است که ایده اقتصاد جهانی که ایالات‌متحده‌آمریکا در مرکز آن قرار دارد، از پیش و با تغییر جهت چین و آمریکا به سمت ناسیونالسیم از هم پاشیده بود.

این فروپاشی در حال ادامه یافتن بوده است و وقوع بحران کووید ۱۹ مهر تأییدی بر قطعیت بروز آن محسوب می‌شود تا جایی که بسیاری از کارشناسان جهانی اقتصاد اعلام کرده‌اند در مورد این‌که هر کشوری تا چه میزان تمایل دارد به کشوری دیگر متکی باشد تجدیدنظر خواهد شد. اساساً این اقدام به‌معنای پایان جهانی شدن نیست ولی شواهد بسیاری حاکی از تضعیف پایه‌های آن در سراسر جهان وجود دارد که همگی منجر به تسریع گسترش تفکری مبنی بر وجود فن‌آوری‌های مهم، ظرفیت تولید منابع و سایر موارد موردنیاز در مواقع بروز بحران است.

از جمله نمونه‌هایی که می‌توان در این رابطه نام برد بازنگری مجدد زنجیره‌های تأمین در فرانسه به‌منظور داشتن کم‌ترین وابستگی به چین و سایر کشورهای آسیایی و یا ممنوعیت صادرات بعضی از تجهیزات پزشکی از مرزهای امنیتی و ادارات گمرک آمریکا است. بااین‌حال باید گفت مراحل مرگ تجارت جهانی از مدت‌ها پیش آغاز شده است و تجارت به عنوان سهم جهانی G.D.P. در سال ۲۰۰۸ به اوج رسید و پس از آن سیر نزولی به خود گرفت.

تعیین محدودیت برای جهانی‌سازی نیز از مدت‌ها پیش از وقوع کووید ۱۹، با پیروزی ترامپ در انتخابات و آغاز جنگ تجاری میان چین و آمریکا آغاز شده بود که منجر به تجدیدنظر شرکت‌های چندملیتی در عملکرد معمول خود شد. البته عقب‌نشینی کامل از تجارت جهانی به‌عنوان تغییر به‌سمت بلوک‌های تجاری منطقه‌ای و تأکید بیشتر بر ایجاد شرکت‌هایی متکی به تأمین‌کنندگان داخلی پیش‌بینی نمی‌شود ولی دولت‌ها تأکید دارند که با توجه به تقابل جهانی فعلی برای بعضی از کالاهای خاص هم‌چون دارو و تجهیزات پزشکی، این کالاها بیشتر به تولیدات داخلی متکی باشند.

چین نیز استراتژی اقتصادی خود را مجدداً برنامه‌ریزی کرده و هدف خود را از بودن به عنوان قطب تولیدی کم‌هزینه جهان به سازنده محصولات پیشرفته تکنولوژیکی مانند هواپیما و تجهیزات ارتباطی بودن تغییر داده بود و این امر باعث شد که آمریکا، اروپا و ژاپن از ترس سرقت افکار و ایده‌ها تمایلی به انجام عملیات بزرگ در چین نداشته باشند.

همه این موارد در کنار هم نشان می‌دهد که ذهنیت "هر ملتی برای خودش" در سراسر جهان در حال شکل‌گیری است و شیوع کووید ۱۹ تنها منجر به تقویت آن شده است. آنچه که در این دوران بیش از هر چیز دیده می‌شود، به وجود آمدن جهانی متفاوت پس از رفع بحران جاری و تسریع شکل‌گیری روندی است که از پیش در حال اتفاق افتادن بود. شواهد حاضر نشان می‌دهد شرایطی هم‌چون گذشته در حال رخ دادن است که با وقوع آنفلوآنزای ۱۹۱۸ پوند انگلستان اعتبار جهانی خود را از دست داد، البته با این تفاوت که جذابیت دلار برای تبدیل شدن به مرکز سیستم مالی جهانی رو به افزایش است و ایالات‌متحده تمامی اقدامات لازم برای پیشگیری از فلج شدن اقتصاد جهانی به‌دلیل کمبود دلار را اتخاذ کرده است و در این زمینه هیچ رقیبی در میدان ندارد.

از سوی دیگر هرچند اصلاً مشخص نیست که بحران حاضر چه تأثیری بر اقتصاد جهانی خواهد داشت و جهان را به کدام سو خواهد رساند ولی واضح است که نامعلوم بودن شرایط و نامشخص بودن زمان می‌تواند تاریخی را رقم بزند که ممکن است آخر خط اقتصاد جهانی محسوب شود.

کد خبر 418086

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.