مرگ خاموش اقشار ضعیف جامعه در سایه شیوع کرونا

شیوع بیماری کووید ۱۹ در ایران نیز مانند سایر کشورها تبعات اقتصادی و اجتماعی فراوانی دارد که از آن جمله می توان به افزایش ناامیدی، اضطراب، فقر، خودکشی و دیگر آسیب‌های اجتماعی اشاره کرد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، شیوع بیماری کووید ۱۹ در یک ماه اخیر باعث مشکلات بسیاری در کشور شده است که در کنترل آن هم با بی‌اعتنایی مردم نسبت به هشدارهای بهداشتی مبنی بر ماندن در خانه روبه‌رو هستیم اما آنچه بیش از همه می‌تواند دلیل روشن و واضحی برای این بی‌اعتنایی باشد انباشتگی بیش از حد فشارها با تعدد وقوع مشکلات و حوادث در کشور است که مردم را نسبت به چنین بحرانی بی‌توجه کرده است که با بی‌احتیاطی بسیار، به نوعی غیرمستقیم به استقبال مرگ می‌روند و دیگر از آن هراسی ندارند.

اضطراب و ناامیدی بزرگترین عامل ترس مردم از کرونا

درصدی از تماس گیرندگان احساس ناامیدی شدیدی دارند و بیشتر آنها کسانی هستند که شیوع کووید ۱۹ در زندگی آنها تأثیر شدیدی داشته است این افراد ترس از آینده، احساس بی کفایتی و سردرگمی دارند. شاید یکی از مراجع برای درک بهتر شرایط این روزهای مردم گفت و گو با افراد مشغول در مراکز مشاوره تلفنی مربوط به کرونا است؛ "سوسن" که یکی از پاسخ دهندگان تماس‌های مردمی مرکز مشاوره است در این خصوص می‌گوید: "بیشتر تماس‌ها از طرف افرادی است که علائم کرونا ندارند و تنها اضطراب و نگرانی بسیار باعث شده که احساس کنند علائم آنها شدید و تحمل آن برایشان سخت است. درصدی از تماس گیرندگان احساس ناامیدی شدید دارند و بیشتر آنها از کسانی هستند که شیوع بیماری کووید ۱۹ در کسب و کار آنها تأثیرات منفی داشته است، آنها ترس از آینده، احساس بی کفایتی و سردرگمی دارند. "

به گفته سوسن که دانشجوی سال دوم رشته پرستاری است تأثیرات اقتصادی این بیماری عاملی برای بروز تأثیرات اجتماعی آن بشمار می‌آید، "درصد بسیاری از مردم به نوعی به دلیل ترس از چگونگی تحمل مشکلات آینده بیمار شده اند؛ دلشان می‌خواهد از مشکلات زندگی‌شان بگویند در حالی که علائمی از بیماری کرونا ندارند و تنها احساس فشار از افکار اینچنینی باعث تماس آن‌ها شده و دوست دارند درد و دل‌های خود را به کسی بگویند و احساس می‌کنند از اینکه کسی می‌تواند دردها و مشکلات آنها را بشنود باری از روی دوش آنها برداشته شده است. "

امان الله قرایی مقدم جامعه‌شناس در خصوص تبعات اجتماعی شیوع بیماری کرونا در ایران می‌گوید: تن سپردن به بیماری خود یک نوع خودکشی است، اصولاً خودکشی‌ها زمانی بروز می‌کنند که همبستگی اجتماعی قطع یا کمرنگ شود و در زمان کنونی که ارتباطات و تعاملات افراد قطع شده از نظر جامعه‌شناسانی چون دورکیم و هومنز کاهش چنین تعاملاتی می‌تواند آسیب‌های اجتماعی مانند خودکشی را افزایش دهد.

وی با بیان اینکه بریدگی افراد از جامعه تمایل آنها را به خودکشی افزایش می‌دهد، خاطرنشان می‌کند: اثرات شیوع کرونا از جنبه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قابل بررسی است و زمانی که یک سرپرست خانواده چه مرد و چه زن که تأمین کننده مایحتاج زندگی است نتواند کار کند این خود عامل بریدگی اوست و همین بریدگی و سرخوردگی عامل بیزاری از زندگی خواهد بود.

این نظریه‌پرداز مسائل اجتماعی با تاکید بر اینکه بحران اقتصادی و عدم کسب درآمد عامل مهمی برای بریدگی از زندگی است، می‌افزاید: دولت تاکنون کمک‌های ناچیزی برای اقشار کم درآمد در نظر گرفته که به هیچ وجه کفاف مخارج زندگی را نمی‌دهد و اینگونه افراد که درآمد و حقوق ثابتی ندارند از زندگی بریده می‌شوند.

تن سپردن به بیماری یک نوع خودکشی است، اصولاً خودکشی‌ها زمانی بروز پیدا می‌کند که همبستگی اجتماعی قطع یا کمرنگ شود؛ در زمان کنونی که ارتباطات و تعاملات افراد قطع شده از نظر جامعه شناسانی چون دورکیم و هومنز می‌تواند آسیب‌های اجتماعی مانند خودکشی را افزایش دهد. وی تصریح می‌کند: تئوری رابرت مرتون در اینجا صدق می‌کند، این جامعه‌شناس اعتقاد دارد زمانی که بین هدف و وسیله رسیدن فاصله ایجاد می‌شود فرد به خودکشی می‌اندیشد بدین معنا که وقتی افراد هدف دارند اما وسیله رسیدن به هدف مهیا نیست موضوع خودکشی مطرح می‌شود و این خود چرایی افزایش خودکشی در بحران‌های اقتصادی و در بین فقراست.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه شیوع کرونا توانسته تأثیرات منفی خود را بر روحیات برخی مردم بگذارد، می‌گوید: این بیماری باعث بریدگی برخی شده و گرایش آن‌ها را به ترک جامعه و رفتن به سوی نیستی افزایش می‌دهد، خاطرنشان می‌کند: احساس تنهایی و کاهش ارتباطات و تعاملات اجتماعی در زمان شیوع کرونا می‌تواند عواملی برای بریدگی، احساس یاس و ناامیدی و تفکرات خودکشی افراد باشد حتی در باور و سبک زندگی افراد تأثیرگذار است و این زمان در تاریخ ایران ثبت می‌شود همچون زمانی که شیوع طاعون سیاه در اروپا یا وبا در ایران صفحاتی از تاریخ را به خود اختصاص داد.

این جامعه‌شناس تصریح می‌کند: بحران اقتصادی از سال ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳ در اروپا باعث افزایش خودکشی در این برهه تاریخی شد و ایران و جهان هم در این دوره کنونی وارد یک بحران اقتصادی می‌شوند و در کل بحران‌های اقتصادی و ناتوانی در تأمین معیشت، بریدگی از جامعه، تنهایی و در خود فرو رفتن، قطع پیوندها و ارتباطات افراد در جامعه همگی از عوامل محرک برای خودکشی هستند.

از زندگی سیرم زنده ماندن یا مرگ برایم فرقی ندارد!

بیش از دو هفته از توصیه مسئولان به قرنطینه و در خانه ماندن می‌گذرد اما همچنان شلوغی خیابان‌ها، تردد مردم و عدم تعطیلی واحدهای صنفی ادامه دارد، برخی عابران که البته ماسک و دستکش هم ندارد دلایل این بی‌توجهی به در خانه ماندن را اقتصادی عنوان می‌کنند، " کارگر ساختمانی هستم و نمی‌توانم در خانه بمانم، بیرون آمده‌ام تا مگر سفارش کاری بگیرم اما مردم امسال مانند هر سال کار ساختمانی ندارند. سه فرزند دارم و مستأجر هستم، به جز همسر و سه فرزندم پدر و مادرم هم با ما زندگی می‌کنند و هزینه زندگی آنها هم با من است، چند ماهی است که هیچ درآمدی ندارم و زندگی‌ام به سختی می‌گذرد، مادرم دچار سرطان است و هزینه‌های درمان او را هم باید تأمین کنم. "

اگر کرونا مردم را از بین نبرد بیکاری، تورم و فقر بعد از کرونا آنها را از بین می‌برد؛ کشتن افراد به این معنا نیست که با بیماری بمیرند زمانی که یک خانواده بدون معیشت می‌ماند ناهنجاری و ناامیدی افزایش می‌یابد و همه اینها به نوعی مرگ است. هشدارها در خصوص لزوم حمایت از افرادی که درآمد ثابت ندارد در هفته‌های اخیر افزایش یافته؛ کارگران روزمزد، زنان سرپرست خانوار، دستفروشان و… از اقشاری هستند که منبع تامین معیشت آنها با توجه به هشدارهای بهداشتی برای در خانه ماندن و تعطیلی بسیاری از مشاغل در خطر قرار گرفته است و شماری که از فشارهای اقتصادی به تنگ آمده اند به لحاظ روانی فشار مضاعفی را تحمل می‌کنند "برایم مهم نیست که کرونا یا هر چیز دیگری آمده به حدی مشکلات زندگی‌ام زیاد است که از زندگی سیرم، زنده ماندن یا مرگ برایم فرقی ندارد بهتر که با این بیماری که می‌گویند دوره مریضی آن هم کوتاه است بمیرم! زنده ماندن به جز عذاب چیز دیگری نیست. "

بیکاری، تورم و فقر بیشتر از کرونا افراد را به کام مرگ می‌کشد

مصطفی اقلیما رئیس انجمن علمی مددکاری ایران در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا، معتقد است امروز بیماری کرونا علاوه بر حوزه اقتصادی به شدت مدیریت اجتماعی جامعه را با مشکل روبرو کرده است.

وی با اشاره به نتایج تحقیق انجمن علمی مددکاری ایران در خصوص تبعات شیوع بیماری کرونا، می‌گوید: بیشترین نگرانی مردم از دست دادن شغل‌شان بود و امروز بسیاری از مشاغل تعطیل شدند و مردم نگران دوره بعد از کرونا و بیکاری خود هستند.

رئیس انجمن علمی مددکاری ایران با تاکید بر اینکه اگر کرونا مردم را از بین نبرد بیکاری، تورم و فقر بعد از کرونا آنها را از بین می‌برد، تصریح می‌کند: کشتن افراد این نیست که با بیماری بمیرند زمانی که یک خانواده بدون معیشت می‌ماند، ناهنجاری‌ها و ناامیدی‌ها افزایش می‌یابد و همه اینها هم نوعی مرگ است و نوعی افراد آن جامعه از بین رفته‌اند.

نگرانی‌های اقتصادی مردم عامل ایجاد تبعات اجتماعی است

وی با بیان اینکه امروز نگرانی‌های اقتصادی عامل ایجاد تبعات اجتماعی آن است، اظهار می‌کند: به این فکر نمی‌کنیم که چه کسی باید به افراد متضرر شده اطمینان و دلگرمی بدهد، امروز روانشناسان و روانپزشکان صحبت از افسردگی مردم می‌کنند در حالی که مردم افسرده نیستند بلکه هدف و امید زندگی را از دست داده‌اند و این امر هم دلیل دارد و آن هم سال‌ها سردرگمی و بلاتکلیفی در انبوه مشکلات جامعه است.

در مورد شیوع بیماری کووید ۱۹ آسیب‌های اجتماعی پس از آن مهم‌تر از مسئله خود بیماری است، مرگ ناشی از بیماری مسئله‌ای روشن است اما شیوع و افزایش مشکلات آسیب‌های اجتماعی مرگ خاموشی است که آمار آن را به شکل از بین رفتن و نابود شدن یک جامعه باید بیان کرد. اقلیما با بیان اینکه سردرگمی در تصمیمات جامعه به وضوح دیده می‌شود، می‌گوید: پزشکان امروز کار خود را می‌دانند و لازم است دولت به رفع نگرانی‌های مردم بپردازد و راهی برای برون رفت از نگرانی‌های آینده مردم بیابد که بزرگترین آن هم حفظ مشاغل و معیشت مردم است چرا که اعتبار اجتماعی یک فرد به داشتن شغل او وابسته است و تمام آسیب‌های اجتماعی از این امر نشأت می‌گیرد.

وی با تاکید بر اینکه امروز در شیوع کرونا افزایش آسیب‌های اجتماعی مهم‌تر از مسئله خود بیماری است، می‌افزاید: مرگ از بیماری یک بخش واضح و روشن موضوع است اما شیوع و افزایش مشکلات اجتماعی مرگ خاموش است و آمار آن را به شکل از بین رفتن و نابود شدن یک جامعه باید داد اما بی‌توجهی شدیدی به تبعات اجتماعی بحران‌ها داریم.

کمک‌های اجتماعی باید مداوم و بلاعوض باشد

پدر علم مددکاری ایران تصریح می‌کند: بهتر است مسئولان مشاوره‌های لازم را از متخصصان بگیرند امروز وام دادن یک میلیونی به اقشار آسیب دیده دردی از آنها دوا نمی‌کند و جالب‌تر اینکه این وام قرار است از مبلغ یارانه آنها به مرور کسر شود! این راهکارها چه مشکلی از این اقشار را حل می‌کند.

وقتی صحبت از حمایت‌های اجتماعی می‌شود منظور حمایت‌های کوتاه مدت نیست؛ کمک‌ها در زمان بحران باید بلاعوض باشد نه اینکه توقع برگشت داشته باشیم؛ در تمام دنیا مفهوم کمک اجتماعی کمک بلاعوض است، کمک اجتماعی با قرض دادن متفاوت است. وی با بیان اینکه کمک باید مداوم باشد، تصریح می‌کند: باید راهکارها کارشناسی شده باشد و توقع داریم مسئولان در واکاوی موضوعات از نظر متخصصان هم استفاده کنند تا راهکارهای مفیدتری پیدا کنند و امیدواریم راهکارهای کارگشا در کاهش اثرات این بحران ارائه دهند نه اینکه تنها راهکار یک دولت پرداخت اقساط وام‌ها یا قبوض آب و برق در یک ماه آینده باشد چرا که افراد ناتوان قرار نیست تا یک ماه بعد از بحران به توانمندی برسند! که دولت زمان وصول مطالبات خود را تا یک یا دو ماه آینده تعیین می‌کند.

اقلیما در خصوص لزوم حمایت اجتماعی در زمان بحران، تصریح می‌کند: وقتی صحبت از حمایت‌های اجتماعی می‌شود حرف از حمایت‌های کوتاه مدت نیست بلکه نیازمند حمایت مداوم و دائمی هستیم یا اینکه اگر وامی هم پرداخت می‌شود آیا افراد درآمدی برای پرداخت اقساط آن دارند یا خیر؟ و کمک‌ها باید در زمان بحران کمک بلاعوض باشد نه اینکه از آنها توقع برگشت داشته باشیم چرا که در هر جای دنیا کمک‌های اجتماعی کاملاً بلاعوض است و مفهوم کمک اجتماعی با قرض دادن پول متفاوت است.

گزارش از: شهین اصلانی - خبرنگار سرویس جامعه ایمنا

کد خبر 415496

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.