به گزارش خبرنگار ایمنا، بیانیه تئودور آدهانوم، دبیرکل اتیوپیایی سازمان بهداشت جهانی پس از برگزاری چند جلسه فوری این سازمان و اعلام وضعیت اضطراری جهانی در پی شیوع ویروس کرونا در هفته اخیر یادآور نکات برجسته ای از منظر اقتصاد سیاسی بین المللی است. آدهانوم اظهار کرد: "باید با همکاری هم به کنترل ویروس کرونا در آینده بپردازیم و بزرگترین نگرانی گسترش این ویروس به کشورهایی است که از ساختارهای ضعیف بهداشتی برخوردارند. ما به تلاش بی وقفه چین باور داریم. " شاید بتوان این اظهارات را مصادیق مفاهیمی دانست که سالها در متون کلاسیک اقتصاد، مدیریت و روابط بین الملل تکرار شده است؛ امنیت جهانی، امنیت دسته جمعی، همکاری، حکمرانی خوب، مدیریت بحران و از همه مهمتر امنیت انسانی و …. امنیت انسانی بیماریها را تهدیدی جهانی میداند که در صورت گسترش ناگهانی و سریع، سبب مرگ زودهنگام میلیونها انسان شده و مجالی برای پرداختن به سایر وجوه سنتی امنیت نمیگذارد.
علاوه بر سازمان بهداشت جهانی که وظیفه کارکردی آن مبارزه با بیماریها مسری شایع و ارتقای سلامت عمومی مردم جهان است، تحولات اخیر نشان میدهد جنس این گونه تهدیدات میتواند رژیم سازی های بین المللی را نیز تغییر دهد؛ بنابراین تهدید امنیت انسانی میتواند به تهدید صلح و امنیت جهانی منجر شود. اولین قطعنامه شورای امنیت در خصوص بهداشت همگانی به سال ۲۰۰۰ و تصویب قطعنامه ۱۳۰۸ ویروس ایدز بر میگردد، اما ضرورت تأمل راهبردی زمانی دو چندان شد که با شیوع سریع ویروس ابولا در سال ۲۰۱۴ در برخی کشورهای غرب آفریقا، شورای امنیت سازمان ملل را بر آن داشت تا با تصویب قطعنامه ۲۱۷۶، شیوع گسترده ویروس ابولا را تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی اعلام کند. نمونهای از دستاوردهای خودساخته بشر به بلایی برای حیات جمعی آن تبدیل شده است. رخدادهای بیولوژیک قرن بیستم و تهدیدات و به کارگیری سلاحهای بیولوژیک، نشان از همه گیری این تهدیدها دارد.
در طی دو هفته اخیر و بعد از شیوع گسترده ویروس کرونا در چین، ایران و سپس خاورمیانه و انتشار آن در سایر کشورهای جهان، گمانه زنیهای زیادی را در نزد صاحب نظران و تحلیلگران سیاسی و بهداشتی جهان در مورد سیاسی و اقتصادی بودن شیوع این ویروس به دنبال داشت؛ نظریههای بسیاری مبنی بر بیماریهای مشترک بین انسان و حیوانات و یا دست ساز بودن این ویروس کشنده مطرح شد و این سوالات را در ذهن همگان ایجاد کرد که آیا این ویروس از لابراتورهای آزمایشگاهی به وجود آمده و توانسته به سلامتی و حیات بشر آسیب زند؟ آیا جنگ جهانی سوم، جنگی بیولوژیک خواهد بود؟
کرونا ویروس یک جنگ بیولوژیک جهانی است
پژمان میر کریمی زراسوند، کارشناس و تحلیلگر مسائل حقوق بین الملل در مورد انتشار کرونا ویروس در سطح جهان به خبرنگار ایمنا گفت: باید واقعیتهای دنیای امروز را پذیرفت؛ جنگهای دنیای الکترونیک و مدرن مانند فرم و مدل جنگهای سنتی گذشته نیست و در واقع سالیان زیادی طول کشید تا بشر امروز توانست درک کند کشور گشایی و جنگهای خانمان سوز نمیتواند از آنها ابرقدرت بسازد؛ بنابراین دیگر شاهد جنگهای نظامی برای کسب قدرت در جهان نیستیم؛ حمله نظامی به منظور کشور گشایی موضوعی منسوخ شده است. شاید بتوان گفت آخرین جنگی که قصد آن کشورگشایی بوده، جنگ هشت سال دفاع مقدس است.
وی افزود: جنگهای امروز بیشتر دارای اهداف سیاسی و اقتصادی بوده و حضور مستقیم و ۲۰ ساله نیروهای آمریکایی در خاورمیانه برای کشورگشایی نیست؛ بلکه بیشترین هدف آن تسلط و سیطره بر چاه جای نفت و اقتصاد خاورمیانه بوده است. جنگ بین شوروی سابق و آمریکا سنگینترین جنگ دوران معاصر بود؛ اما این دو کشور زیر سایه جنگ سرد، هرگز گلولهای به طرف هم شلیک نکردند. جنگ آنها جنگ سیاسی بود که با اعمال سیاستهای درست و غلط هر دو طرف منجر به فروپاشی شوروی شد.
میرکریمی با بیان اینکه کرونا ویروس جهش یافته بوده که در آزمایشگاههای بیولوژیک کشوری مهاجم پا به حیات بشر گذاشته است، گفت: بی تردید انتشار ویروس کرونا یا کوروید ۱۹ یک جنگ بیولوژیک جهانی است. این یک جنگ سنتی برای کشور گشایی نیست بلکه جنگی مدرن و بیولوژیک بوده که ناخودآگاه بیشتر کشورهای دنیا را درگیر خود میکند. با نگاهی به تعداد کشورهای درگیر جنگ بیولوژیکی کرونا ویروس میتوان دریافت که آمار کشورهای مبتلا به این جنگ بیولوژیک، از آمار کشورهای درگیر جنگ جهانی اول و دوم بیشتر است. این جنگ تازه شروع شده و باید در ماههای آینده در مورد کشتهها و تلفات آن قضاوت کرد. کشورهای آسیایی کره جنوبی و ژاپن فرمان جنگ با کرونا ویروس را صادر کردهاند و ایران نیز با شعار "کرونا را شکست میدهیم" به مقابله با این ویروس رفته است. با استناد به دلایل متعدد میتوان گفت که شاهد جنگ جهانی سوم به صورت بیولوژیک هستیم؛ جنگی مدرن و پیشرفته که اگر علت جنگ جهانی اول و دوم نازیسم و فاشیسم و گفتمانهای ایدئولوژیک و سیاسی بود که اصلاً ماهیت اقتصادی نداشت، جنگ جهانی سوم جنگ اقتصادی تمام عیاری است که هدف آن از پای درآوردن کشورهای رقیب با منش متفاوت و برتری جویی اقتصادی است.
این کارشناس و تحلیلگر حقوق بین الملل تاکید کرد: جنگ کرونا ویروس دارای سه هدف است؛ فروپاشی اروپا و بازگشت به مرزهای ملی، فروپاشی اقتصاد چین. در منطقه نیز کشورهایی درگیر کرونا ویروس شدند که سیاستهایشان همسو با ایران است. اهداف این جنگ بر کسی پوشیده نیست؛ اولین هدف نابود کردن اقتصاد چین است؛ کشور چین در موازنه اقتصادی با آمریکا به برتری بزرگی دست یافته، به طوری که اغلب صنایع و برندهای مطرح آمریکا که درنیا با نام آمریکا شناخته میشوند در این کشور تولید میشوند. از دیگر اهداف این جنگ میتوان به فروپاشی اتحادیه اروپا اشاره کرد. ین اتحادیه به عنوان یکی از قدرتها تأثیر گزار بر معادلات سیاسی و اقتصادی و بین المللی شناخته میشود و و به دلیل عضویت در ناتو جایگاه و پایگاه گسترده ای در جهان دارد. قدرتی که تأمین کننده بخش قابل توجهی از بودجه سازمانهای تعیین کننده در سطح بین المللی است. در شورای امنیت، آمریکا، روسیه و چین دارای یک رأی و اتحادیه اروپا دارای دو رأی تأثیرگذار فرانسه و انگلیس است؛ هدف آمریکا تسلط بر این اتحادیه است. به همین دلیل وقتی در ماه گذشته انگلستان از اتحادیه اروپا خارج شد، ایالات متحده از این خروج اظهار خوشحالی کرد.
روسیه اروپای متحد و قدرتمند را نمیپذیرد
میرکریمی در ادامه با بیان اینکه روسیه هم اروپای متحد و قدرتمند را نمیپذیرد خاطرنشان کرد: کشورهای لهستان، رومانی، بلغارستان و کشورهای شرق اروپا همیشه حیات خلوت روسیه بوده اند. آمریکا و اروپا این کشورها را پاشنه آشیل و میدان جنگهای ایدئولوژیک و سیاسی بین روسها و آمریکاییها میدانند؛ بنابراین برای روسیه یک اروپای متزلزل امنیت و اهمیت بیشتری نسبت به یک اروپای قدرتمند و قوی دارد؛ به این دلیل مهم، روسها هم مانند آمریکاییها از فروپاشی اتحادیه اروپا استقبال میکنند. این دو کشور از فروپاشی اقتصاد چین خوشحال و صاحب انگیزه هستند. روسیه مانند آمریکا انگیزه زیادی برای فروپاشی اقتصاد چین دارد.
وی یادآور شد: همیشه درگیریها و جدالهای زیادی بر سر نفت ایران و خاورمیانه بوده است. ایران و منطقه خاورمیانه برای هر دو قدرت روسیه و آمریکا دارای منافع اقتصادی زیادی بوده و به همین دلیل در این منطقه دو قدرت آمریکا و روسیه با یک دیگر به زور آزمایی میپردازند. در دو قرن گذشته انگلستان و روسیه با ضعیف کردن و آسیب رساندن به کشورهای خاورمیانه، سعی در به یغما بردن ثروتهای این منطقه داشتهاند. سالهای زیادی است که آمریکا در یک جنگ اقتصادی نابرابر، جمهوری اسلامی ایران را با تحریمهای زیادی رو به رو کرده اما اکنون کرونا ویروس فراتر از یک جنگ اقتصادی و تحریمها است.
این کارشناس و تحلیلگر حقوق بین الملل با بیان اینکه کرونا ویروس باعث شده محصولات و فرآوردههای غیر نفتی مانند فرآوردههای کشاورزی، صنایع دستی و هر کالایی که به صورت قاچاق از مرزها به کشورهای همسایه مانند عراق، سوریه، کردستان، افغانستان، تاجیکستان و آذربایجان صادرمی شد با تحریم مواجه شود، گفت: امروز مبادلات با ایران به صفر رسیده و حتی کشورهای همسایه نیز محصولات کشاورزی و صنایع دستی ایران را خریداری نمیکنند؛ در واقع این جنگ بیولوژیک میتواند مکمل جنگ تحریمها در تشدید جنگ اقتصادی علیه ایران و برخی کشورهای خاورمیانه باشد.
میرکریمی با بیان اینکه پدیدههای طبیعی مانند شیوع بیماریها مرزهای سیاسی را در مینوردد، گفت: در چنین مواردی مرزهای سیاسی مفهوم خود را ازدست میدهند. طوفان، جریان باد، باراندگیهای سیل آسا، شیوع بیماریها، مرزهای سیاسی را نمیشناسند. بیماریها میتوانند به راحتی و از هر طریقی به کشورها انتقال یابند. کشور مهاجم برای انتشار گسترده کرونا ویروس در برخی کشورها، دارای برنامه و هدف مشخصی بوده است؛ البته باید این احتمال را هم داد که کشو مهاجم در آینده با تولید داروی کرونا، از سود کلانی بهره خواهد برد؛ همانگونه که در زمان شیوع بیماری سارس و ابولا شاهد این وضعیت بودیم.
وی گفت: آمریکا و یا روسیه با این سلاح بیولوژیک، جنگ جهانی اقتصادی راه انداخته اند و بعید نیست تعداد قربانیان این جنگ از جنگ جهانی دوم بیشتر باشد.
این کارشناس و تحلیلگر حقوق بین الملل خاطرنشان کرد کرد: در این برهه حساس احزاب و جریانهای سیاسی مختلف در کشور با هر گرایش و تفکری باید برای حفظ جان انسانها ارزش قائل بوده و دعوای های سیاسی را کنار بگذارند. همه احزاب و جریانهای سیاسی و هر کسی که خود را ایرانی میداند و برای ملت و جان ایرانیها ارزش قائل است، نباید سلامت، درد و بیماری و رنج مردم را بهانهای برای تشدید دعواهای سیاسی خود قرار دهد.
ابر قدرتها برای به زانو در آوردن رقبای خود از عواملی مانند کرونا استفاده میکنند
مرتضی مکی، کارشناس و تحلیلگر مسائل بین الملل نیز پیرامون فرضیههای مطرح شده در مورد ایجاد یک جنگ بیولوژیک جهانی به وسیله کرونا توسط قدرتهای جهانی گفت: در هر زمانی که کشورهای قدرتمند تصمیم میگیرند کشورهای رقیب خود را به زانو در آورند، با استفاده از روشهای غیراخلاقی به آنها فشار وارد میکنند. ابر قدرتها در چنین مواقعی از عوامل مخرب دست ساز مانند کرونا ویروس استفاده میکنند. این ویروس در آزمایشگاههای آمریکا به وجود آمده و احتمال دارد این کشور به دلیل حفظ منافعت فوق و برتری خود با رقبایش از این ابزار خطرناک برای تأمین منافع خود استفاده کرده باشد. تنشهای به وجود آمده میان آمریکا و چین شاهد این ادعاست، اما بازهم این موضوع فرضیه است که در ذهن تحلیلگران مسائل سیاسی و اقصادی مطرح میشود.
مکی تصریح کرد: اگر کشوری داروی مقابله با کرونا را تهیه و جهان را نجات دهد میتواند از این ویروس خطرناک درآمد هنگفتی به خزانه خود واریز کند. در حال حاضر تفکرات آمریکایی در همه موضوعات جهانی به الگوریتم و معیار تبدیل شده است. کرونا ویروس یک خطر و تهدید جدی برای جهان محسوب میشود و این در حالی است که توان مقابله با این ویروس در دست آمریکا است.
وی خاطرنشان کرد: اگر به جنبههای سیاسی، اقتصادی و بهداشتی این دستاورد بشری فکری نشود، سلامت و امنیت روانی مردم آسیب خواهد دید. سیاستمداران و سیاست گذاران باید در ابتدا سلامتی جامعه را در اولویت خود قرار دهند.
گزارش از: آناهید بیدکانی-خبرنگار سیاسی ایمنا
نظر شما