جایگاه کودک در سینما کجاست؟

در جامعه امروز کودکان محتویات ذهنی خود را از منابع گوناگونی دریافت می کنند و این موضوع به آن ها این امکان را می دهد که دسترسی راحت به اطلاعات داشته باشند؛ در این میان سینما بهترین گزینه برای انتقال مفاهیم آموزشی است که اکنون از شیوه صحیحی برای این انتقال پیروی نمی کند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، امروزه جامعه و سینما پیوند تنگاتنگی دارند و هنگامی که کودکان در دوران رشد خود فیلم هایی درخور را نبینند از سینما دور می شوند؛ سینماگران به دلیل درگیری با مسائل اجتماعی به نوعی کمتر به سینمای کودک می پردازند و کمی سینمای کودک به حاشیه رفته است.

اکنون نیز در آستانه پرواز پروانه های سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم های کودک و نوجوان نشست "بررسی تاثیرات مثبت و منفی فیلم ها بر کودکان و نوجوانان" با عنوان "سینما و کودک" به میزبانی خبرگزاری ایمنا_دوشنبه ۲۸ مرداد_ با حضور محمدرضا حاجی غلامی، عطیه سلطانی و احسان کاظمی برگزار شد.

در این نشست محمدرضا حاجی غلامی، کارگردان سینمای کودک اظهار کرد: از برگزاری جشنواره کودک خوشحال هستم چراکه هر سال می‌توان در مورد کودک و سینمای کودک به حداقل‌ها بپردازیم؛ نخستین نکته‌ای که در مورد سینمای کودک متوجه شدم این است که متولیان سینمای کودک، احساس می‌کند فیلم‌های کودک بچگانه، ساده و دم‌دستی و به قصد سرگرم کردن مخاطب تولید می‌شود که این نوع سینما را سینمای مخاطب‌محور و مشتری‌دار می‌گویند که در چند سال اخیر سینمای کودک در کشور به این سمت حرکت کرده است.

وی با بیان اینکه عمق مفاهیم نیز با توجه به ساده بودن و دم‌دستی بودن فیلم ها رو به نزول می‌رود، افزود: این موضوع باعث می‌شود کودک با اندیشیدن در فیلم‌ها دچار سردرگمی شده و سوال‌هایی که برای او به وجود می‌آیند، دم‌دستی باشد.

حاجی غلامی با اشاره به فیلم لکنت که سال گذشته به کارگردانی او روی پرده سینمای جشنواره فیلم کودک و نوجوان نمایش داده شد و چندین جایزه اصلی جشنواره را هم به خود اختصاص داد، خاطرنشان کرد: زمانی یک فیلم با فرهنگ بومی ساخته می‌شود (بهترین فیلم‌های کودک ما نیز از این نوع هستند) که مولفه‌های فیلم‌های تجاری اصلا در آن‌ها حضور نداشته باشد؛ یکی از دلایل اینکه فیلم دوم من امسال در جشنواره حضور ندارد، تجاری شدن آن است؛ حضور فیلم‌هایی با مفاهیم عمیق در جشنواره باعث دیده نشدن آن فیلم‌ها می‌شود.

وی با اشاره به جشنواره لوکاس آلمان، گفت: نحوه انتخاب فیلم و اتفاقات پیرامون آن را در این جشنواره بررسی کردم؛ فیلم‌ها بر اساس آشنایی بچه‌ها با سینمای بین‌الملل و فراگیری آن‌ها برای نمایش در جشنواره انتخاب می‌شوند.

برخی از فیلمسازان دغدغه فیلم کودک ندارند

حاجی غلامی افزود: با توجه به حمایت دولت از فیلم‌های کودک و دفاع مقدس، برخی از فیلمسازان فقط به دلیل حمایت شدن این فیلم‌ها را می‌سازند و دغدغه فیلم کودک ندارند و این باعث می‌شود اثری ساخته شود که مناسب کودکان نباشد. زمانی که یک کارگردان و تهیه کننده برای ساخت فیلم کودک دغدغه نداشته باشد و نمی‌داند هدفش از ساخت فیلم کودک چیست، اتفاق خوبی نمی‌افتد.

این کارگردان سینمای کودک با اشاره به طبقه‌بندی فیلم‌های جشنواره لوکاس آلمان، اضافه کرد: در این جشنواره فیلم‌ها به مثبت هشت، مثبت ۱۳ و مثبت ۱۶ سال طبقه‌بندی می‌شود؛ پس از پایان فیلم، کارشناسان حوزه کودک به سوالات بچه‌ها در مورد فیلم پاسخ می‌دهند تا فیلم‌ها اثرات منفی روی بچه‌ها نگذارند.

وی تصریح کرد: در سینمای ایران، بچه‌ها برنامه هایی مانند "به وقت شام" و فیلم‌هایی را می‌بینند که اصلا مناسب کودک نیست البته این موضوع شاید از سوی مدرسه‌های آن‌ها نیز اتفاق می‌افتد.

فیلمسازان ایرانی طبقه‌بندی فیلم‌ها را رعایت نمی‌کنند

حاجی غلامی گفت: اگر یک میلیون نفر فیلم کودک ببینند، باید حدود ۱۳ میلیارد تومان در حوزه فیلم کودک فروش داشته باشیم؛ پس با این حساب حتی یک میلیون نفر هم مخاطب فیلم کودک نیستند؛ البته سینمای ایران در حال رکود است، کسی به سینما می‌رود که فیلم ارزشمندی روی پرده ببینند اما برخی فیلم‌ ارزش دیدن روی پرده را ندارند.

وی در مورد شناخت دقیق کودکان برای ساخت فیلم کودک، اظهار کرد: اعتقادی ندارم که یک کارگردان‌ حتما باید کودک را دقیق بشناسد یا حتی کودک درون او بسیار فعال باشد؛ اگر قرار باشد در مورد یک معتاد یا یک زندانی، فیلم‌سازی کنم، نباید آن‌ها را دقیق بشناسیم و این یک معضل است که مدیران ما فکر می‌کنند اگر فیلمی برای کودک ساخته می‌شود، باید حتما حرکات خاصی در آن انجام شود.

حاجی‌غلامی ادامه داد: طبقه‌بندی تام و جری، مثبت پنج و مثبت هفت است که همه کودکان ما آن را تماشا می‌کنند؛ یکی از ایرادهای ما است که شکل طبقه‌بندی را به صورت صحیح رعایت نکرده‌ایم و در نتیجه خانواده ایرانی هم اعتماد خود را به سینمای کودک از دست می‌دهد. قطعا خانواده‌ای که کلاس‌های آموزشی مختلفی را برای فرزند خود درنظر می‌گیرد زمانی برای رفتن به سینما نمی‌گذارد.

حاجی‌غلامی با اشاره به معرفی برخی شهرها به عنوان شهرهای میراثی از سوی سازمان ملل که یزد نیز جزء این شهرها است، افزود: هر ساله از کودکان و نوجوانان خواسته می‌شود فیلمی از یک روز در شهرهای میراثی را بسازند؛ طبق تحقیقی که انجام داده‌ام، این کار برای بررسی نگاه و دیدگاه نسل جدید به گذشتگان است و شهرهای میراثی هم برای خاطره‌سازی انتخاب می‌شود؛ این یکی از اهداف برگزاری یک جشنواره است. 

این کارگردان افزود: هالیوود یک صنعت است که اصلا به آن شکل نمی‌توانیم کار کنیم  و نوعی مثل صنعت خودروسازی است؛ یکی از عوامل مهم فیلم کودک، دغدغه و دیگری حمایت، وقت گذاشتن و نویسندگی است. بهترین نویسنده‌های ما به فیلم‌های اجتماعی روی می‌آورند؛ فیلم‌هایی که در سال‌های گذشته از ما می‌شناختند، بچه‌های آسمان و ... بود و اما اکنون سینمای ما به فیلم‌های اجتماعی شناخته می‌شود.

حاجی‌غلامی ادامه داد: بچه‌های ما به کدام موزه‌ها می‌روند؟ سینماگرانی که برای کودکان فیلم می‌سازند، در چه دوره‌ای بزرگ شده‌اند؟ اگر کانون پرورش فکری را ببینید، کسانی که از آنجا رشد کرده‌اند، موفق بوده‌اند؛ امثال کیارستمی از کانون‌های پرورش فکری رشد کرد.

امیدوار به استعدادهای درون ایران هستم

وی گفت: تنها امیدی که به سینمای فعلی ایران دارم، استعداد درون ایران است که گاها جرقه‌هایی از سوی هنرمندان ایرانی زده می‌شود و با سختی و مشقت کارها را به ثمر می‌نشانند. کاری که کشورهایی مثل آلمان انجام می‌دهند، نمایش چند فیلم با فرهنگ خود و آشنا کردن کودکان با فرهنگ‌های دیگر است، اما ما به سمت مصرف‌کنندگی خواهیم رفت و اگر کاملا مصرف‌کننده شویم، انتقادها هم دیگر مطرح نخواهند شد.

این کارگردان اظهار کرد: امیدوارم از وضعیت فعلی که شیبی به سمت تجاری شدن دارد، خارج شویم ولی این یک امیدواری است که اتفاقات خوبی برای فیلم کودک بیفتد و امیدوارم نسل بعد از ما در این راه گام‌های بهتری بردارند. بچه ها ما دوست دارند فیلم ایرانی ببینند و اگر قصه‌های شیرینی گفته شود و داستان‌های درستی مطرح شود، آن‌ها به سمت فیلم‌های ایرانی باز می‌گردند.

سلیقه کودکان ایرانی با فیلم‌های خارجی شکل گرفته است

در ادامه عطیه سلطانی، فیلمنامه نویس اظهار کرد: گروه سنی، دسترسی کودکان و نوجوانان به آثار دیگر کشورها در حوزه فیلم‌سازی‌ و ارتقاء سلیقه فیلم‌سازان و مخاطبان سه نکته مهم در حوزه سینمای کودک است.

این فیلم‌نامه‌نویس ادامه داد: وقتی که درباره سینما کودک و مخاطبان جشنواره فیلم کودک صحبت می‌شود باید این‌ نکته‌ را در نظر گرفت که روحیات مخاطب هرساله تغییر می‌کند. همچنین میزان درک این طیف از مخاطبان بسیار متفاوت است درنتیجه نیازهای آن‌ها تفاوت دارد.

وی با بیان این نکته که "کودکان و نوجوانان به راحتی به آثار حوزه کودک در کشورهای مختلف دسترسی دارند" خاطرنشان کرد: ممکن است بزرگ‌ترین اندیشه‌ها با بهترین امکانات ساخته‌شده و در اختیار کودکان قرار گیرد. همان‌طور که در صنعت یا دیگر حوزه‌ها افراد تخصص خود را ارتقا می‌دهند در حوزه سینما نیز سینماگران باید به‌روز شوند و دانش و تکنیک خود را ارتقا دهند.

سلطانی تصریح کرد: نیاز داریم که دانش و اندیشه را بومی کنیم چراکه فرهنگ‌ وارداتی ممکن است‌ نکاتی داشته باشد که برای مخاطبان مفید نباشد. هرچند که انسان معاصر فرا فرهنگی است‌، اما باید فرهنگ‌سازی محلی وجود داشته باشد.

این فیلم‌نامه‌نویس در پاسخ به اینکه "فیلم‌نامه‌نویسی برای کودک چه ساختاری دارد؟" گفت: مطالعات زیادی در این زمینه انجام و منابع مختلفی در این راستا نگارش شده است. طیف کودک و نوجوانان درک و نیازهای متفاوتی دارد که به این مسئله در فیلم‌نامه باید توجه شود.

تعداد فیلم های خوب سینمای کودک ایران کم است

وی افزود: برای نگارش در حوزه کودک باید روانشناسی کودک و ویژگی‌های پلات سینما کودک را دانست و مهم‌تر از همه باید فیلم‌نامه‌نویس خوبی بود.

سلطانی با اشاره به ساختار فیلم‌نامه کودک توضیح داد: در فیلم‌نامه‌نویسی کودک گفته شده از "شاه پی‌رنگ" و ساختار زمانی ساده استفاده شود. در سال‌های اخیر از خرده پیوندها نیز به خوبی در فیلم‌ها استفاده و با استقبال کودک روبرو شده است. باید توجه داشت کودکان، فیلم‌های آرام و کم حادثه ولی نوجوان فیلم‌های پرحادثه را می‌پسندند.

این فیلم‌نامه‌نویس درباره نقش قهرمان در داستان تاکید کرد: در سال‌های پیش "قهرمان" در داستان‌ها وجود داشت در دهه اخیر با "قهرمان سایه‌ها" ‌مواجه هستیم به عنوان مثال "من نفرت انگیز" قهرمان داستان و دزد است اما هم‌زمان یک پدر خوب نیز است.

وی اظهار کرد: سینمای کودک در دیالوگ‌نویسی نیز بسیار متفاوت است. از بسیاری ژانرها مانند وحشت نباید در فیلم‌های کودک استفاده کرد. نمی‌توان دنیای غم‌انگیزی برای بچه رغم‌ زد و با یک پایان تراژیک بچه‌ها را ناامید کرد.

سلطانی با بیان اینکه "کودکان‌ به آثاری بسیار بهتر از آنچه که می‌سازیم از شبکه اینترنت و ماهواره‌ها دسترسی دارند" تصریح کرد: فیلم‌های خوبی در سینما ایران وجود دارد، اما تعداد این فیلم‌ها کافی نیست. در شرایط سخت کنونی که کمبود بودجه نیز وجود دارد، میلیاردها تومان هزینه و فیلم‌های سطحی ساخته می‌شود، در حالی که می‌توان‌ با این بودجه‌ها فیلم‌های خوب ساخت.

سینماگر باید مانند پزشگ و صنعتگر پیشرفت کند

این فیلم‌نامه‌نویس با اشاره به سینمای ‌کودک در دهه ۶۰ گفت: اثری ماندگار است که مرور زمان ارزش آن‌ را ثابت‌ کرده باشد، اما نگاهی که اکنون به دهه ۶۰ وجود دارد در سال‌های آینده به سینما دهه ۹۰ وجود خواهد داشت؟ در قصه‌نویسی و جلوه‌های ویژه تلاشگر نیستیم به همین دلیل است که سینماگر باید همچون پزشک و صنعت‌گر پیشرفت‌ کند. امکان ساخت تیزرها و جلوه‌های ویژه بسیار خوب وجود دارد اما آن را در فیلم‌سازی به دلایلی همچون‌ به‌صرفه نبودن نمی‌بینیم.

وی ادامه داد: برای کودکان دهه ۶۰ و ۵۰ هیچ سرگرمی و جذابیتی جز سینما وجود نداشت، اما اکنون شرایط فرق کرده است‌ و بسترهای جذاب زیادی برای کودکان وجود دارد. اکنون در کشورهای دیگر فیلم‌های بهتری برای کودک ساخته می‌شود. باید در سینمای کودک مهندسی معکوس کنیم و با استفاده از مضمون‌های مشترک، سپس جزئی سازی و بومی‌سازی داستان فیلم را بسازیم.

سلطانی تاکید کرد: زمانی که فیلم‌نامه‌نویس تمام قسمت‌های داستان را لحاظ کند و کارگردان نیز به خوبی کار را انجام دهد سرمایه‌گذار نیز رغبت پیدا می‌کند در این حوزه وارد شود. در سینمای کودک یا باید جذاب‌تر و مفیدتر باشیم یا تمام شویم.

روزی که بحران‌ها تمام شد نمی‌توانم متخصص سینما وارد کنیم

این فیلم‌نامه‌نویس افزود: سینمای این دهه باید  ۱۰ سال آینده بررسی شود. ای کاش کم‌کاری نمی‌کردیم اما بستر مناسب برای فیلم‌سازی وجود ندارد؛ سال‌های گذشته‌ در جشنواره فیلم‌کودک فیلم‌های بدی اکران نشد.

وی در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه چرا بین سینما کودک و بزرگ‌سال گسست ایجاد شده، پاسخ داد: تنبلی کردیم و سلیقه کودکان ما را فیلم‌های خارجی شکل دادند، کودکان امروزی دیگر فیلم‌هایی مانند "مشق شب" یا "خانه‌ دوست ‌کجاست؟" را نمی‌بینند. ذائقه کودکان ما را تولیدات دیگری شکل دادند که مناسب جامعه ما نیست.

سلطانی اظهار کرد: بحران‌های اقتصادی زودگذر هستند، روزی که بحران‌ها تمام شدند و شرایط کشور بهتر شد نمی‌توانیم متخصص سینما وارد کنیم. امیدوارم فعالان حوزه سینما دانش و مهارت خود را ارتقا دهند و بهتر شوند تا برای کودکان خوب ایرانی فیلم خوب ایرانی بسازیم.

جایگاه کودک در خانواده تعریف نشده است

همچنین احسان کاظمی، روانشناس در این نشست اظهار کرد: بزرگ‌ترین چالش در حوزه سینمای کودک و نوجوان دشواری نویسندگی و ساخت فیلم برای این گروه سنی است چراکه نویسندگان و سازندگان فیلم از این دوره سنی فاصله گرفته‌اند و باید تلاش کنند زبان کودک را درک کنند.

وی افزود: متأسفانه به عنوان یک روانشناس شاهد این موضوع هستم که چه در بین خانواده‌ها و چه در بین هنرمندان و فیلم‌سازان، جایگاه کودک مناسب نیست و هنوز نتوانسته‌اند با کودک ارتباط برقرار کنند.

این روانشناس کودکان و نوجوان ادامه داد: برخی تحقیقاتی که در آمریکا انجام‌شده نشان می‌دهد، که کودکان در معرض بمباران تصویری هستند و به موازات آن سایر مهارت‌های آن‌ها تضعیف می‌شود. در این رابطه فیلم‌سازان باید با تسلط به مهارت‌های شخصیتی و نیازهای کودک، بتوانند اولویت‌های آن را درک و بر اساس آن اقدام به تولید آثار هنری کنند.

کودکان ما تمایلی به بچه بودن ندارند

کاظمی در خصوص تغییرات پرشتاب دنیای امروز، تصریح کرد: چه بخواهیم و چه نخواهیم، سینما ابزاری مؤثر است و سؤال اینجاست که فیلم دیدن در سبد فرهنگی خانواده ایرانی چه جایگاهی دارد و کودکان ما چه تأثیری از فیلم‌ها می‌گیرند؟

وی در پاسخ به این سؤال که تاثیرات منفی دور شدن از فضای سینمای کودک چه تأثیری بر این قشر دارد، گفت: کودکان ما تمایلی به بچه بودن ندارند چراکه در خانواده، سیستم آموزشی و جامعه فضایی وجود ندارد که کودک بتواند در آن کودکی کردن را آموزش ببیند؛ همه تمایل دارند کودکان زودتر بزرگ شود. برای مثال در سطح شهر به کودکان آموزش‌های مختلفی می‌دهم، اما شاهد هستم که کودکان با موسیقی‌های شاد همراهی نمی‌کنند، اما تمام آهنگ‌های پاپ را از حفظ هستند.

این روانشناس کودک و نوجوان ادامه داد: شرایط به‌گونه‌ای است که کودکان همراه خانواده وارد سینما می‌شوند و فیلم‌هایی می‌بینند که مناسب سن آن‌ها نیست و حتی با شوخی‌های جنسی مواجه می‌شوند؛ تمام این مسائل باعث می‌شود کودک نتواند بچگی کند. اگر هر محصول کودک مناسب با شرایط سنی او نباشد، کودکی کردن را فراموش می‌کند، از عوارض جانبی دیگر آن تغییر هویت جنسی کودک است که قطعا آسیب‌های روانی متعددی در پی دارد.

کاظمی با اشاره به اهمیت دانش روانشناسی کودک برای یک فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان اظهار کرد: افرادی که در این حوزه فعالیت می‌کنند، باید یک روانشناس حرفه‌ای کودک باشند تا بتوانند نیازهای کودک را درک کنند و زبان کودک را بفهمند و با آن ارتباط برقرار کنند.

هنوز تفاوت بلوغ با نوجوانی را نمی‌دانیم

این روانشناس کودک و نوجوان گفت: ما هنوز نمی‌دانیم تفاوت بلوغ با نوجوانی چیست. هنوز مشخص نیست طبق تعریف یونسکو دوره کودکی تا ۱۸ سالگی است یا بر اساس عرف خودمان یک فرد تا ۱۲ سالگی کودک‌ محسوب می‌شود. این موضوع باعث می‌شود نتوانیم به یک وحدت رویه در خصوص مسائل حوزه کودک دست پیدا کنیم.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا تمایل به زود بزرگ شدن کودکان باعث شده است ما بتوانیم بزرگ‌سالان سالمی تربیت کنیم؟ گفت: خیر، امروز به‌واسطه کودکی نکردن کودکان در جای خود، با بزرگ‌سالانی روبه‌رو هستیم که رفتارهای بچگانه بروز می‌دهند و تمایل دارند در سنین بزرگ‌سالی احساسات فروخورده کودکی را ارضا کنند.

این روانشناس کودک و نوجوان اظهار کرد: جامعه ما کودک سالار نیست و اگر بود، توجه همه‌جانبه‌ای نسبت به مسائل و نیازهای کودک وجود داشت و در شرایطی که شاهد هستیم، چنین مسئله‌ای  وجود ندارد.

سانسور به کنجکاوی دامن می‌زند

کاظمی با بیان اینکه جایگاه کودک در خانواده تعریف نشده است، ادامه داد: زمانی که کودک با رسانه‌های متعدد مواجه می‌شود، نمی داند باید کدام نیاز خود را برطرف کند. برای مثال خیلی از خانواده‌ها به من مراجعه می‌کنند و می‌گویند کودک ما در تلفن همراه پدر یا مادرش در خصوص مسائل جنسی جستجوهایی انجام داده است و ما از این مسئله نگرانیم. علت چنین مسئله‌ای بیش از اینکه ارضای نیاز باشد، کنجکاوی است و سانسور به این کنجکاوی دامن می‌زند.

وی با اشاره به کمرنگ شدن فعالیت نهادهای مرتبط با کودک مثل کانون پروش فکری کودکان، اظهار کرد: بسیاری از اوقات دچار مشکل در قضاوت می‌شویم؛ برای نمونه کتاب‌های مخصوص کودکان برای من ارسال می‌شود تا ضمن بررسی آن‌ها ازنظر روانشناسی، اصلاحاتی در آن انجام دهیم، اما توجهی به این توصیه‌ها نمی‌شود و اتفاقا کتاب فروش خوبی پیدا می‌کند؛ ممکن است پیام نهایی کتاب صحیح باشد، اما شیوه بیان مطلب خود مشکلاتی دارد که زیان‌ آن از سودش بیشتر است.

این روانشناس کودک و نوجوان با بیان اینکه پرتحرکی کودک به منظور کودکی کردن نیست، تصریح کرد: مقصود این است که فرد بتواند از دریچه چشم‌ کودک به دنیا نگاه کند؛ برای مثال ترس را از زاویه نگاه کودک ببیند. مشکل اصلی ما فلسفه نگاه به کودک است که باید از نهاد خانواده اقدام به اصلاح آن کنیم و در غیر این صورت هر اثر هنری مرتبط با کودکان دارای مشکلات ساختاری است.

از تربیت کودکان می‌ترسند

وی با اشاره به اینکه ترس خاصی از تربیت کودک وجود دارد، اظهار کرد: چند سال پیش از طرف اداره بهداشت از من درخواست شد که برای کودکان مهارت‌های پیشگیری از خطر را آموزش دهم؛ یکی از این مهارت‌ها روش‌های پیشگیری از رابطه پرخطر جنسی بود، اما همواره پیش از شروع جلسات به من تذکر داده می‌شد که در خصوص مسائل جنسی آموزشی ندهم. این در شرایطی بود که نوجوانان خیلی بهتر این مسائل را می‌دانستند و ترس از این مسئله منجر به این شده است که کودکان و نوجوانان به‌جای استفاده از منابع آموزشی رسمی به سمت منابع غیررسمی حرکت کنند.

کد خبر 386401

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.