۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۶
اشکال، گریزان از بوم معنا

در میان هیاهوی نقش‌ها و گریز اشکال و ورای حقایق عینی، رنگ‌ها، خالص و آزادانه، روایت‌گر مفاهیمی‌اند که گاه غلو شده نمایان و گاه اغراق‌انگیز نهان می‌شوند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، باید از تعاریف و بدیهیات دوری جست و افق دید را تا فهمی خالص گستراند تا چیزی را بتوان دید و به تصویر کشید که رسول خالق خود باشد. می‌توان از آن پیامبر خودساخته پرسید که می‌خواهد چگونه باشد و روح را در آن دمید، آن‌گونه که نقش‌ها دگرگون شوند و یا نقاش خود را دگرگون سازند.

اکبر یادگاری، برای آفرینش آثار خود، پدیده‌ها را از بند معناهایی که تا پیش از این به آن‌ها تحمیل شده تهی می‌کند و انتزاع را چنین می‌داند که پدیده‌ها را برای یافتن و بیان معنای جدید خود، رها ‌سازد. او معتقد است که در هنر، تصمیم گرفتن برای این که چه چیزی باید خلق کرد غیرممکن است. زمانی که آفرینش هنری آغاز می‌شود، اگر بر طرح‌های از پیش تعیین شده پافشاری کنیم، آن هنر، خالص و آن خالق، هنرمند نیست.

این روزها، در نمایشگاه «شکل‌ها در گریز»، اکبر یادگاری آثارش را به نمایش گذاشته و معتقد است که نام این نمایشگاه از تحرکی که در آثارش وجود دارد برگرفته شده؛ او در گفت‌وگو با ایمنا می‌گوید: در این نقاشی‌ها انگار شکل‌ها دارند از قاب نقاشی و از بوم خارج می‌شوند.

یادگاری به بیان توصیفی از نقاشی‌های خود می‌پردازد و با اشاره به یکی از آثار جدیدتر نمایشگاه، اصرار بر این دارد که "هر کسی باید آن چیزی را که از فهم خود نشات می‌گیرد، از هنر دریافت کند" و درباره دریافت خود از نقش‌ها و رنگ‌های روی بوم، می‌گوید "برای من این نقش‌ها، همان چیزی هستند که من از دنیا می‌بینم، همان‌طور هستند که انسان‌ها و زندگی آنان را می‌بینم."

البته او برای هنر رسالتی قائل نیست و "این که هنرمند بگوید شما کار من را چگونه ببینید، هنر من می‌خواهد این را بیان کند و شما نیز باید همین را از آن بفهمید" نمی‌پسندد و معتقد است که اگر به آثار هنری رسالت بدهیم، "به تماشاگر خود زور گفته‌ایم و از او خواسته‌ایم که به‌سادگی حرف من، به‌عنوان هنرمند و خالق اثر، را بپذیرد."

یادگاری که قریب به ۳۰ سال است در آلمان زندگی می‌کند، همواره بر ایرانی بودن هنر خود تأکید داشته است. نگاهی گذرا به اسامی نمایشنامه‌هایش نیز سرنخ‌های زیادی از چگونگی هنر و تأثیرپذیری او از فرهنگ غنی ایران زمین به ما می‌دهد، تا جایی که در توصیف تأثیرپذیری خود از فرهنگ ایران، با شوخی و خنده می‌گوید "یک وقت از زبان من ننویسید که یادگاری چون خیلی وقت است ایران زندگی نمی‌کند، گفت من ایرانی نیستم و ایران را هم دوست ندارم!"

اگرچه او آثار نمایشی خود را برگرفته و تحت تأثیر شاهنامه، تذکره الاولیا و امثال این آثار ماندگار ایرانی می‌داند، اما با اولین نگاه به نقاشی‌های او می‌توان تأثیرپذیری از مکتب اکسپرسیونیسم را، که کمتر از یک قرن پیش در آلمان شکل گرفت، مشاهده کرد.

"ممکن است تحت تأثیر زندگی در آلمان شیوه نقاشی من این‌گونه شکل گرفته باشد، اما تصمیم من بر این نبوده که دور از فرهنگ ایران کار کنم." در حالی که با توجه به عبارت آخر همین جمله، می‌توان دوباره تأکید او بر جوششی بودن هنر را دریافت کرد، ادامه می‌دهد "من فکر می‌کنم کارهایم به فرهنگ ایران بسیار نزدیک بوده و در آن‌ها می‌توان این فضای ایرانی را مشاهده کرد. مطمئن هستم که در آینده این نزدیکی به فرهنگ ایران دیده می‌شود. منتها نمی‌خواهم به آن تظاهر کنم و فرم‌های ایرانی را در ظاهر آن نمایش دهم، بلکه در بطن و وجود آثار من، ایرانی بودن دیده می‌شود."

اکبر یادگاری، پیش از این که در سال ۱۳۶۵ به کلن آلمان برود، از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشته تئاتر فارغ‌التحصیل شده بود و با رفتن به خارج از کشور نیز، در همین زمینه به فعالیت پرداخت و در سراسر اروپا و حتی کانادا مشغول اجرای تئاتر شد. او که خود معتقد است "هنرمند یک وجهی اصلاً هنرمند نیست"، در زمینه‌های زیادی چون نقاشی، کارگردانی تئاتر، بازیگری، شعر و ادبیات و همچنین نویسندگی رمان فعالیت کرده و اکنون به نمایش آثار نقاشی خود در ایران مشغول است، که یکی از آن‌ها در اصفهان برگزار می‌شود.

به گزارش ایمنا، نمایشگاه نقاشی «شکل‌ها در گریز»، از ۴ تا ۲۴ آبان ماه در «گالری متن» واقع در خیابان آبشار اول، آثاری از اکبر یادگاری را برای علاقمندان به هنر، نمایش خواهد داد.

کد خبر 357217

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.