سایه شوم قتل خاشقچی بر کرسی‌های قدرت در آمریکا و عربستان

هر چند شواهد زیادی قتل روزنامه‌نگار سعودی توسط دولت عربستان، در خاک ترکیه را تأیید می‌کند، اما دولت آمریکا همچنان بر حفظ روابط تجاری و تسلیحاتی با دولت عربستان تأکید می‌کند؛ مسئله‌ای که در پیچیدگی روابط سیاسی آمریکا و عربستان ریشه دارد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، دیکتاتورها همیشه برای کنترل منتقدین به عملکرد خود راه‌های سختی را برمی‌گزینند، تهدید، تبعید و زندان برخی از این گزینه‌های نابخردانه است که در سراسر جهان به انواع مختلف دیده می‌شود، اما ماجرای قتل خاشقچی روزنامه‌نگار منتقد سعودی در نوع خود بی‌نظیر بود؛ وی که برای انجام کار شخصی عازم ترکیه شده بود در کنسولگری عربستان توسط نیروهای اطلاعاتی امنیتی این کشور به‌طور مخوفی کشته و مثله می‌شود، اما عجیب‌تر از رویکرد مقامات عربستان به منتقدان خود، سیاست دولت آمریکا و برخی دیگر از کشورها در قبال این اقدام جنایت‌کارانه است. برای تحلیل شرایط پیچیده حاکم بر روابط بین‌المللی و منطقه‌ای بعد از مرگ جمال خاشقچی، با احمد کاظم‌زاده، تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه به گفت‌وگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

با توجه به ادعاهای حقوق بشری آمریکا برای همه جهانیان، به نظر شما چرا در مورد قتل روزنامه‌نگار سعودی شاهد واکنش دیرهنگام و ضعیف ترامپ در مقابل دولت عربستان بودیم؟

قتل جمال خاشقچی روزنامه‌نگار و منتقد بن سلمان در کنسولگری عربستان در کشور ترکیه از ابعاد و زوایای مختلفی قابل تحلیل است؛ یکی از این ابعاد مربوط به رفتار دوگانه دولت ترامپ در این مورد است که تلاش می‌کند محمد بن سلمان را از این مخمصه و گرفتاری نجات دهد.

علت رفتار ترامپ و دولت آمریکا ناشی از چند مسئله است؛ می‌توان گفت که در این حادثه سرنوشت دیکتاتورها آن‌چنان به هم گره خورده که اگر در عربستان محمد بن سلمان زمین بخورد  در آمریکا ترامپ با مشکل روبرو خواهد شد.

عملکرد این کشورها بر سیاست همدیگر تأثیرگذار است و این سیاست به نوعی تأثیر خود را در قدرت نمایان می‌کند. باید خاطرنشان کرد: قبل از به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا به نوعی ائتلاف بین بازماندگان دوره باراک اوباما احساس می‌شد؛ درواقع همه کسانی که در دوره اوباما خود را بازنده‌های سیاسی می‌دانستند، در این مورد با هم ائتلاف کرده تا بتوانند فضای سیاسی آمریکا را کاملاً تغییر بدهند و این جو و فضای به دست آمده این فرصت را در اختیار این افراد گذاشت.

در آمریکا راست‌گرایان مسیحی وابسته به حزب  جمهوری‌خواه و در عربستان جناح کودتاگر به رهبری محمد بن سلمان، در امارات محمد بن زائد، در انگلستان جناح محافظه‌کار حاکم و در اسرائیل جناح راست‌گرایان به رهبری بنیامین نتانیاهو این نمایش قدرت و سیاست را بر عهده دارند. این پنج حلقه و ضلع قدرت یک مجموعه واقعی را ترتیب داده و به نوعی سرنوشت این  سیاستمداران به لحاظ سیاسی به هم گره خورده است؛ بنابراین درصدد لاپوشانی و همپوشانی برای کمرنگ کردن آثار و تبعات این‌گونه اعمال ضد بشری هستند.

گرچه احساس می‌شود راست‌گرایان حاکم در آمریکا به رهبری ترامپ از زمان قتل جمال خاشقچی با دردسر مواجه شده‌اند، آنها در ابتدا با سکوت اولیه و موضع گرفتن دیرهنگام واکنشی از خود نشان ندادند، اما در همین زمان ترامپ وزیر خارجه دولت خود، مایک پومپئو را به ریاض اعزام کرد تا عربستان را متقاعد کند که به نوعی مسئولیت کشته شدن جمال خاشقچی، روزنامه‌نگار منتقد را بر عهده بگیرد.

  آیا دولت ترامپ سعی کرد از جلب شدن نگاه‌ها به سوی محمد بن سلمان جلوگیری کند؟

با توجه به اطلاعاتی که در همین مورد از سوی دولت ترکیه منتشر شد که به واقعیت هم نزدیک بود، ترامپ حداقل در ابتدای این بحران سعی کرد که مسئولیت این قتل را  بر عهده افرادی که وی از آنها به عنوان "افراد خودسر" یاد کرده بیندازد و به‌گونه‌ای محمد بن سلمان را نجات دهد، اما با واکنش‌ها و اعلام مواضع جدید عربستان و اقناع نشدن افکار عمومی، دولت‌های جهان و سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل همچنان فشارها و واکنش‌ها در این مورد ادامه دارد.

آیا قتل خاشقچی بر سیاست دولت ترامپ تأثیرگذار خواهد بود؟

با توجه به اینکه انتخابات کنگره آمریکا نزدیک است، ترامپ و جمهوری‌خواهان حاکم بر کاخ سفید نگران این مورد هستند که قتل روزنامه‌نگار سعودی و شاغل در رسانه‌های آمریکایی بر انتخابات کنگره این کشور که در همین ماه برگزار خواهد شد، تأثیرگذاری مستقیم داشته و آن را به مخاطره بیندازد؛ به نظر می‌رسد این تأثیرگذاری از هم اکنون قابل لمس و توجه بوده و بعید به نظر می‌رسد تا چند هفته منتهی به انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا، دولت ترامپ بتواند خودش را از این فضا و مخمصه نجات دهد چون این ماجرای خوفناک، یقه کودتاگران در حکومت ریاض به رهبری بن سلمان و راست‌گرایان مسیحی حاکم در کاخ سفید به رهبری ترامپ را گرفته و آنها را به دردسر جدیدی انداخته که ممکن است با چالش‌هایی مواجه شوند.

آیا وضعیت قتل جمال خاشقچی روزنامه‌نگار منتقد و مثله کردن بدن وی از طرف هیئت حاکمه عربستان برای مردم جهان پیامی دارد؟

عربستان با این اقدام شنیع، کنوانسیون وین(در مورد صیانت از اماکن دیپلماتیک)  را نقض و از مفاد آن تجاوز کرده و با قتل در این مکان نه‌ تنها این معاهده را زیر پا گذاشته است، بلکه با استفاده از مکان دیپلماتیک در پوشش حفاظت دیپلماتیک اقدام به قتل فجیع و وحشتناک کرده و با این کار با بدترین شکل با آزادی بیان مخالفت کرده است.

هر چند که جمال خاشقچی در گذشته عضو نیروهای اطلاعاتی امنیتی عربستان بود، اما در چند دهه اخیر با تبعید خودخواسته به آمریکا فقط  روزنامه‌نگاری مشهور بود که جهانیان او را به عنوان یک روزنامه‌نگار منتقد می‌شناختند و اینکه دولتی با چنین وضعیت فجیعی با منتقد خود روبرو شود و دست به چنین جنایت هولناکی بزند کم‌سابقه است. به لحاظ حقوقی نیز رابطه‌ای بین این نوع جرم و جنایت وجود نداشته؛ چرا که در بین انواع قتل‌ها وی با بدترین نوع قتل کشته و مثله شده  که در طول تاریخ بشریت چنین قتل فجیعی بی‌سابقه و کم‌سابقه است.

آیا سایه این قتل می‌تواند پادشاهی محمد بن سلمان را با خطر مواجه کند؟

در اینکه موقعیت محمد بن سلمان برای رسیدن به تخت پادشاهی به خطر افتاده تردیدی نیست، اما با توجه به اینکه سرنوشت محمد بن سلمان با سرنوشت راست‌گرایان در آمریکا  و راست‌گرایان حاکم بر اسرائیل و حتی با سرنوشت محمد بن زاید در امارات و تا حدودی سرنوشت محافظه‌کاران انگلیس گره خورده است، همگی اینها تلاش خود را به کار گرفته‌اند که با قربانی کردن چند مأمور اطلاعاتی و امنیتی عربستان، محمد بن سلمان را از این مهلکه نجات دهند. بنابراین در اینکه این قتل منجر به برکناری یا کناره‌گیری وی از ولیعهدی و قدرت می‌شود یا خیر هنوز تردید وجود دارد.

آیا قتل این روزنامه‌نگار توانسته بر  اقتصاد و بازار فروش نفت عربستان تأثیرگذار باشد؟

وقتی که خبر قتل خاشقچی مطرح شد، تأثیرگذاری این قتل بر بازارهای جهانی نفت کاملاً آشکار و گویا بود؛ مخصوصاً در آن زمان که محمد بن سلمان تهدید به تلافی کرد که هر کشوری با عربستان برخورد کند خیلی بدتر با آن کشور برخورد می‌شود، تأثیرگذاری قتل روزنامه‌نگار سعودی بر بازارهای جهانی نفت کاملاً محسوس و ملموس بود و حتی تا حدودی قیمت نفت را بالا برد. اکنون هم تأثیر تنش بین عربستان و کشورهای جهان بعد از موضع جدید عربستان و انداختن مسئولیت این آدم کشی آشکار بر گردن نیروهای اطلاعاتی و امنیتی و تلاش برای تبرئه محمد بن سلمان، همچنان بر قیمت نفت مشهود است.

تأثیر ماجرای این قتل بر نشست "داووس صحرا"  که این هفته به منظور جذب سرمایه‌گذاری خارجی توسط عربستان برگزار شد نیز مشهود بود و این نشست از سوی کشورهای جهان تحریم و یا با استقبال خیلی ضعیف روبرو شد؛

آینده قدرت سیاسی در عربستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

در عربستان انتقال قدرت با رضایت و مشروعیت همراه نیست؛ برخی نیروهای داخلی عربستان که با ولیعهدی محمد بن سلمان مشکل دارند، جایگزین‌های دیگری را مطرح کرده‌اند، به عنوان نمونه احمد بن عبدالعزیز، عموی محمد بن سلمان که مورد حمایت دولت انگلیس است و محمد بن نایف که مورد حمایت بخشی از جناح قدرت در آمریکا است. چنانکه ماجرای قتل خاشقچی به برکناری محمد بن سلمان منتهی شود اختلافات داخلی در عربستان به بالاترین حد خواهد رسید و این هم یکی دیگر از عواملی است که می‌تواند بر بازارهای جهانی تأثیرگذار بوده و بهای جهانی نفت را بالا ببرد. بنابراین باید به آینده چشم داشت که آیا دولت عربستان خواهد توانست از این مرحله گذر کند یا خیر.

گفت‌وگو از: آناهید بیدکانی بختیاروند-خبرنگار سرویس سیاسی ایمنا

کد خبر 356953

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.