۱ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۷
نمی‌بینم پس هستم

"راهنمای مردن با گیاهان دارویی" اولین اثر داستانی "عطیه عطارزاده" با نثری خیالی به روایت زندگی دختری نابینا می‌پردازد.

به گزارش ایمنا، به اعتقاد ناشر  "راهنمای مردن با گیاهان دارویی" در قفسه‌ کتاب‌های "ساختارگرا، جریان‌گریز، ضدژانر" قرار می‌گیرد. این دسته‌بندی اما در سطح باقی مانده و با بالا بردن انتظار مخاطب، پس از خوانش، آن را برآورده نمی‌سازد. باید پرسید آیا قطعه‌بندی روایت و استفاده از ارجاعات برون متنی برای جریان‌گریز بودن یک اثر کافی است؟

پرده‌ ۱: در باب حواس چهارگانه

نمی‌بینم پس هستم

"راهنمای مردن با گیاهان دارویی" با تشبیهات و توصیفات بدیع و غریب پرداخته شده است. توصیفاتی که اغلب به خیال نزدیک می‌شود. روایت دختری که در اثر حادثه‌ای بینایی خود را از دست داده و حالا با مادر خود در زیرزمین خانه‌شان به خشک کردن گیاهان دارویی مشغول است. عجیب نیست که نابینایی راوی استفاده از دیگر حواس را در روند روایت پرکاربردتر کرده است به شکلی که شخصیت وجود خود را در بویایی، شنوایی و لامسه جستجو می‌کند؛ و این بر جذابیت اثر می‌افزاید. اگر از افعال مصدر دیدن نیز چشم‌پوشی کنیم.

پرده‌ ۲: در باب تغییر

نفرت عاشقانه

دختر داستان که در خانه‌ای دور از آشنایان با مادر خود تنها زندگی می‌کند، در تمام طول روایت با وجود احتیاج به مادرش برای گذران زندگی با لحنی سرد و بی‌احساس از او حرف می‌زند، گویی او در ناخودآگاهش از انزوایی که مادرش برایش ساخته رنج می‌برد. تجربه‌ جهان بیرون از خانه برای دومین‌بار، به خشم و دگرگونی درونی او تبدیل می‌شود. این دگرگونی در نثر اتفاق نمی‌افتد و مخاطب آن را در جهان‌بینی راوی و شخصیتش احساس نمی‌کند.

پرده‌ ۳: در باب ارجاعات

جذابیت‌های بی‌کاربرد

داستان به‌طور مداوم به ابن‌سینا، تفکرات فلسفی او و کتاب قانون ارجاع دارد، این ارجاعات تا زمانی مطلوب می‌ماند که از محدوده‌ داستان خارج نشود، تا ضمن آن‌که مخاطب بر تسلط نویسنده صحه می‌گذارد به چرایی ورود دیگر ارجاعات برنخورد. هم‌چنین بی‌کاربرد بودن تخیلات راوی و مشخص نبودن مرز آن با واقعیت، شعرگونه شدن‌های بی‌مورد نثر(مثل نام‌گذاری هر بخش با پرده) که جایی در داستان و ذهن شخصیت نمی‌یابند، از قوت اثر کاسته است.

پرده‌ ۴: در باب ضمایر

آزادی‌ از دور

شخصیت اصلی کتاب عطار زاده در انتظار آمدن پدر است، او آزادی و تجربه‌ جهان‌های دیگر را در زندگی با پدر می‌یابد، تا جایی که با خونسردی در خیال خود مرگ مادر را تشریح می‌کند. این بخش از روایت تداعی‌گر عقده‌ الکترا در نظریات فروید است. اگرچه این انتظار به خوبی پرداخته نشده و تا انتها نیز به پختگی نمی‌رسد اما در ایجاد لایه‌مندی و فضا وهم‌گونه و سورئال داستان موفق عمل کرده است.

"راهنمای مردن با گیاهان دارویی" در ۱۱۷ صفحه توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

کد خبر 349005

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.