به گزارش ایمنا، فرخ قبادی در روزنامه دنیای اقتصاد در گزارشی با اشاره به اشتباهات ارزی با مقدمه نوشت: ما عادت کردهایم تصمیماتی شتابزده و نسنجیده بگیریم و سپس، هنگامی که نتایج مخرب آن تصمیمات نمایان شد، به فکر چاره برآییم.در غالب موارد، چارهجوییها نیز عجولانه و نسنجیده صورت میگیرد و خسارت بیشتری بهدنبال میآورد. دست آخر، این شهروندان هستند که تاوان همه خسارتها را بر دوش میکشند.
سیاست جدید ارزی دولت نمونهای از این شیوه تصمیمگیری است. درست است که در شرایطی که دلار هر روز جهش تازهای را تجربه میکرد و اقتصاد کشور را به التهابی خطرناک کشانده بود، دولت چارهای نداشت جز آنکه «کاری بکند». اما کاری که دولت انجام داد، گرچه برای چند روزی التهابات را آرام کرد، اما آشکارا نسنجیده و غیرقابلدوام بود.
وفاداری به تورم تک رقمی
هادی حق شناس هم در یادداشتی در روزنامه آرمان نوشت: خرداد سال ٩٢ در بین مردم انتظاراتی مبنی بر اینکه دیگر شاهد افزایش سطح عمومی قیمتها نخواهیم بود و سیاستهایی اتخاذ میشود که تورم را کنترل میکند، ایجاد شد.
آنچه در افکار عمومی مطرح است و کارشناسان اقتصادی نیز در گذشته به آن پرداختند حقیقتی آشکار است و برای اثبات این موضوع باید گریزی به وضعیت تورم در سال ۸۰ تا ۹۶ زد و عنوان کرد که نرخ تورم بیش از افزایش نرخ دستمزدها در این سالها بوده است. این موضوع را باید اینگونه تعریف کرد که درصورتیکه مجموع تورم انباشته شده بیش از نرخ دستمزد انباشته شده باشد قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند.
در ارتباط بین شاخص تورم و درآمد دهکهای پایین جامعه باید گفت که نرخ تورم برای دهکهای کم درآمد جامعه دو یا سه برابر درآمد است. ۷۰ یا۸۰درصد درآمد این اقشار صرف هزینههای ضروری زندگی از جمله مسکن، خوراک، پوشاک و نیازهای اولیه زندگی میشود. از طرفی تورم برای دهکهای پردرآمد جامعه و رفع نیازهای اولیه آنها بیتاثیر خواهد بود.
مورد عجیب ارز دولتی موبایل
روزنامه شرق هم با اشاره به ارائه ارز دولتی به وارد کنندگان موبایل این روند را موجب بروز رانت میداند. در بخشی از گزارشی در این باره آمده است: عدهای معتقدند اصولا قیمتگذاری دولتی برای ارز، به هر شکل منشأ فساد و تولید رانت است و چنین تصمیمی از سوی دولت خطا بوده است.
فارغ از این بحث، آیا اصولا این شرکتها در روندی سالم و ضابطهمند موفق به دریافت سهمیه ارزی شدهاند؟ فعلا پاسخ دقیقی به این پرسش نمیتوان داد. ما برای نزدیکشدن به پاسخ این سؤال، به عنوان نمونه وضعیت یکی از این شرکتها را براساس آگهیهای رسمی منتشرشده در روزنامه رسمی، بررسی اجمالی میکنیم.
این بررسی نشان میدهد شرکتی که بیشترین سهمیه را دریافت کرده، چه وضعیتی داشته و دریافت چنین سهمیهای تا چه اندازه میتوانسته مطابق با ضوابط باشد یا برخورداری از این سهمیه ارزی ناشی از روابطی خاص و اصطلاحا رانتی و ناسالم بوده است. روند تشکیل و تغییرات در شرکت بررسیشده، تردید فراوانی در مورد میزان صحت و درستی تخصیص ارز به وجود میآورد.
بلوف نفتی
نرگس رسولی هم در گزارشی در روزنامه اعتماد نوشت: تنها یک هفته از توافق اعضای اوپک گذشته و عربستان به یکباره اعلام کرده است تولید نفت خود را ٢میلیون بشکه افزایش و به ١٢میلیون بشکه در روز میرساند.
اقدامی که با توجه به عزم این کشور برای تصاحب بازار ایران، آن هم همزمان با تهدیدات امریکا برای کاهش خرید نفت از ایران نشاندهنده برنامهریزی دو متحد آسیایی- امریکا برای سهم داران نفت دارد، روالی که پیش از این هم در روزهای تحریم از سوی این تولیدکننده نفت انجام شد.
البته بحث افزایش تولید نفت عربستان به ١٢ میلیون بشکه مسبوق به سابقه است اما در هیچ برهه زمان این رقم از سوی این کشور ثبت نشده و این تولید درحد آرزو یا شاید بلوف نفتی این کشور عربی باقی مانده است؛ موضوعی که به نظر میرسد هماکنون نیز در حال تکرار است و بازار تنها به صورت روانی با افزایش تولید و عرضه مواجه میشود.
نظر شما