خبرگزاری ایمنا- گروه سیاسی- ریحانه شهبازی: 29 نوامبر سال 1947 بود که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در همراهی با سیاستهای مداخله جویانه انگلیس در غرب آسیا، قطعنامه ناعادلانه تقسیم فلسطین را تصویب و به آن رسمیت داد. بر اساس قطعنامه 181، فلسطین به دو پاره تقسیم شد و مجمع عمومی بخشی از آن را برای تشکیل کشور و دولت یهود و بخش دیگر را برای کشور و دولت فلسطین در نظر گرفت.
هرچند قطعنامه ناعادلانه تقسیم بانادیده گرفتن فلسطینی بودن فلسطین و پیشینه این سرزمین با قدمت، نیمی از فلسطین را به مردم فلسطین ونیمی دیگر را برای صهیونیستها درنظر گرفت، اما در ماه می سال 1948 صهیونیستها حتی اختصاص نیمی از سرزمین فلسطین را نیز به ساکنان اصلی آن تحمل نکردند و با اشغال فلسطین، مانع از تشکیل کشور مستقل فلسطینی تا امروز شده اند.
در این راستا مجمع عمومی در سال ۱۹۷۷ به نوعی اشتباه خود را پذیرفت و طی قطعنامه ای، روز ۲۹ نوامبر را روز همبستگی با مردم فلسطین اعلام کرد. با این حال در سالهای اخیر روند حوادث و مناسبات کشورهای منطقه غرب آسیا به گونه ای رقم خورده است که اتحاد و انسجام کشورهای اسلامی به حداقل رسیده و با اعلام آغاز روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و کوبیدن آنها بر طبل ایران هراسی، موضوع فلسطین به موضوع حاشیه ای جهان اسلام تبدیل شده است. در همین رابطه خبرگزاری ایمنا گفت وگویی با «مجید صفا تاج» مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل خاورمیانه انجام داده تا به تبیین وضعیت موجود و آینده فلسطین بپردازد که آن را در ادامه می خوانید:
ایمنا: با توجه به روز جهانی همبستگی با مردم فلسطین به نظر شما سازمان ملل که خود شکل دهنده بحران فلسطین در منطقه بوده چگونه می تواند این خطای خود را جبران و مشکل فلسطین را حل کند؟
صفا تاج: در ابتدا باید نگاهی گذرا به ماهیت و عوامل موثر در چگونگی تشکیل سازمان ملل متحد داشته باشیم که سازمان ملل متحد هرچند بعد از فروپاشی جامعه ملل توسط دولت های پیروز در جنگ جهانی دوم شکل گرفت؛ اما به گونه های مختلف و متعدد بر اساس اسناد و مدارک موجود، صهیونیست ها و رژیم صهیونیستی در اروپا و در کشور های اروپایی در ایجاد، شکل دهی و سازمان دهی ساختار سازمان ملل متحد نقش قابل توجه و ویژه ای داشته اند.
با توجه به وضعیت حاکم بر ساختار، عملا منشور سازمان ملل که خلاصه و چکیده آن حفظ امنیت و ثبات بین المللی و پاسداری از حقوق ملت ها در کشور ها است و سزرمین های مختلف را تحت الشعاع قرار می دهد، به گونه ای شد که سازمان ملل متحد به یک ابزار سیاسی در خدمت منافع امریکا و اسرائیل تبدیل شد. در طول تاریخ رژیم صهیونیستی و فلسطین بار ها و بار ها شاهد فشار افکارعمومی بر قطعنامه مجمع عمومی بر علیه رژیم صهیونیستی و در حمایت از حقوق مردم فلسطین بوده ایم اما در شورای امنیت سازمان ملل اگر این قطعنامه بخواهد تبدیل به یک بازوی اجرایی و الزام آور برای فلسطین شود، با وِتو آمریکا و برخی از کشور ها همچون انگلیس و یا فرانسه روبرو می شود. بدین ترتیب، تا کنون بیش از 200 مورد قطعنامه در مورد اسرائیل و قضیه فلسطین صادر شده که در عمل بی نتیجه مانده و این امر نشان می دهد که سازمان ملل عملا کارایی خود را در جهت حمایت حقوق ملت فلسطین از دست داده است.
امروز هم که روز جهانی همبستگی با مردم فلسطین است، معمولا سازمان ملل متحد رویه ای را در پیش گرفته است که تحت فشار افکار عمومی جهان، برای پر کردن خلاء، اطلاعیه ای را صادر و از طرفین دعوت به خویشتن داری می کند؛ اما عملاَ این قطعنامه ها برای متوقف شدن احداث شهرک های یهود نشین و یا سرکوب مردم مسلمان فلسطین نتیجه ای نداشته است.
در نهایت با توجه به اهداف پشت پرده تشکیل سازمان ملل و همچنین ساختار این سازمان به نظر می رسد به جز تبلیغات و پروپاگاندا در رسانه های خبری و تبلیغی، سازمان در جهت حمایت از مردم فلسطین کار دیگری نمی تواند انجام دهد و همانند سالهای گذشته این سازمان به عنوان یک ابزار و عامل نظام سلطه جهانی فعالیت های خودرا در حوزه های مورد نظر آمریکا ادامه می دهد. در واقع سازمان ملل متحد برای احقاق حقوق همه ملت های جهان ساخته نشده بلکه برای بخشی از مردم که عمدتا مسیحی و یا یهودی هستند، سازمان دهی می شود.
ایمنا: سیاست های عربستان چه تاثیری بر به حاشیه راندن بحران فلسطین در منطقه داشته است؟
صفا تاج: رژیم صهیونیستی همواره از بحران های منطقه ای برای سرکوب مردم فلسطین و احداث شهرک های یهود نشین و انتقال یهودیان دیگر نقاط جهان به سرزمین اشغالی فلسطین سوء استفاده کرده است. در واقع رژیم صهیونیستی ثبات، دوام و قوام خود را در بحران سازی در منطقه می داند و از آب گل آلود ماهی میگیرد؛ مانند جنگ 3 ساله عربستان سعودی علیه یمن که رژیم صهیونیستی از این خلاء استفاده کرده و نیروهای مقاومتی را سرکوب و زندانی می کند. بنابراین می توان گفت یک نوع هماهنگی نانوشته ای میان آل سعود و رژیم صهیونیستی وجود دارد که با بحران سازی آل سعود در منطقه و ایران هراسی، وضعیت منطقه را ملتهب می کند و موضوع فلسطین را هر چه بیشتر در حاشیه قرار می دهد.
ایمنا: بهبود روابط کشور های عربی با اسرائیل چگونه به حل قضیه فلسطین لطمه می زند؟
صفا تاج: بهبود روابط یا به قول آنها عادی سازی روابط مسئله ای نیست که الان مطرح و شکل گرفته شده باشد بلکه قبلا هم به صورت پنهانی وجود داشته است. اکنون با توجه به اقداماتی که آل سعود انجام داده است؛ این عادی سازی روابط میان برخی از رژیم های عربی منطقه به ویژه کشور های حاشیه جنوب خلیج فارس مانند بحرین، امارات، کویت، قطر و عربستان سعودی و برخی از این رژیم ها که از لحاظ مالی وابسته به رژیم آل سعود هستند، در موقعیت کنونی علنی می شود. چنین رویکردی باعث خواهد شد که فلسطینی ها احساس کنند در مبارزه خود با اسرائیل تنها هستند و به تعبیر عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه الرای الیوم و برخی از تحلیلگران عربی که اگر مقاومت مردم فلسطین و حمایت آنها توسط رژیم های عربی به حاشیه برود و فراموش شود، ما باید در آینده نه چندان دور، شاهد شکل گیری حزب الله فلسطین در سرزمین های اشغالی فلسطین باشیم و آنچه که به نظر می رسد اتحاد و انسجام درونی گروه های مقاومت فلسطین در داخل و خارج آن است.
ایمنا: به نظر شما اتحاد اخیر فتح و حماس می تواند به معنای شکل گیری یک کشور واحد و قدرتمند فلسطینی در آینده ای نزدیک باشد؟
صفا تاج: نمی توان عنوان اتحاد را به کار برد و به عبارتی یک نوع وحدت رویه و یک نوع تقسیم کاری بین فتح و حماس هست که این دو جنبش در خصوص نوار غزه انجام داده اند. ولی این به معنای یک ائتلاف جامع و شامل نیست زیرا سابقه سه دهه جنبش فتح به ویژه بعد از ورود به مذاکرات صلح با رژیم صهیونیستی به گونه ای بود که بر خط مشی سیاسی این جنبش تاثیر گذاشته است. به خصوص بعد از فوت یاسر عرفات که محمود عباس جانشین او شد، سیاستگذاری ها و خط مشی سیاسی جنبش فتح هم تحت تاثیر افکار محمود عباس ، رئیس سازمان آزادی بخشی فلسطین قرار گرفت.
جنبش فتح از سال 2005 بارها با جنبش حماس تصمیم گرفتند که در نوار غزه یک تقسیم کاری و وحدت رویه داشته باشند؛ اما به دلیل زیاده خواهی های محمود عباس که آمریکایی ها از او می خواستند که حماس از منشور خود مبنی بر تشکیل دولت فلسطین در کل سرزمین فلسطین و به رسمیت شناساندن فلسطین چشم پوشی کنند، این مذاکرات به یک سرانجام مورد توجه برای مردم مسلمان فلسطین منجر نشد؛ زیرا رژیم صهیونیستی از طریق عوامل خود سعی در شکست مذاکرات داشته که اگر هم توافقی انجام گرفت به صورت شکننده باشد و با یک حرکت اسرائیلی ها کل توافق بر باد برود.
بنابراین با توجه به تجربه ای که وجود دارد و محمود عباس از آمریکایی ها و اسرائیلی ها تاثیر پذیر است و بر جنبش فتح تاثیر می گذارد و آمریکایی ها خواستار خلع سلاح مقاومت در غزه هستند، این توافق چندان دستاورد مطلوب و ایده عالی برای فلسطینی ها ندارد.
ایمنا: در شرایط کنونی، رویکرد جمهوری اسلامی ایران به مسائل منطقه باید چگونه باشدکه بتواند به حل بحران فلسطین کمک کند؟
صفا تاج: در درجه نخست باید گفت در آموزه های دینی و قرآنی و در روایات اسلامی، مسجد الاقصی و سرزمین فلسطین یک سرزمین مقدسی است و در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم به حمایت از نهضت های آزادی بخش جهان و ملت مسلمان و مردمی که خواستار استقلال هستند تاکید شده و همچنین در قانون اساسی به حفظ منافع ملی کشور و جلوگیری از توسعه طلبی دشمنان بسیار تاکید شده است.
نکته دوم اینکه سرزمین فلسطین به گونه ای تصرف و غصب شده که هیچ پیشینه تاریخی در این زمینه نداشته اند و قوم یهود در آنجا تشکیل دولت داده اند و ملتی را آواره کرده که طبق قانون اساسی، جمهوری اسلامی باید از این مردم مظلوم حمایت کند.
نکته سوم، سیاست های توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی است که علاوه بر اینکه فلسطین را غصب کرده چشم طمع به منابع و ذخایر نفتی و گازی منطقه دارد و بارها اعلام شده که طرح های متعددی برای اشغال این منابع و تجزیه کشور های منطقه داشته اند. در نتیجه برای حفظ امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و مقابله با تهدید ها بهترین روش حمایت از مقاومت در خارج از سرزمین های داخلی است.
نظر شما