به گزارش ایمنا، مرتضی ممیز را پدر هنر گرافیگ ایران می دانند. او که در طی سال ها فعالیت هنری شمار زیادی از لوگوها و نشان های سازمان های مختلف را طراحی کرده، اولین کسی است که گرافیک را به شکل امروزی اش به مردم ایران شناساند.
ورود به دنیای سیاست از راه هنر
او که به دلیل درگیری اعضای خانواده اش در جریانات سیاسی زمان دکتر مصدق در معرض اطلاعات و جریانات سیاسی آن دوران قرار گرفت، برای اولین بار دست به قلم شد و چندین کاریکاتور سیاسی برای روزنامه «شاهد» کشید و این سرآغاز پدر شدنش بود...
او در سال ۱۳۳۵ وارد دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشتهٔ نقاشی شد، در آنجا زیر نظر علیمحمد حیدریان که از شاگردان کمالالملک بود آموزش دید، در دانشگاه بود که با سهراب سپهری، پرویز کلانتری، ژازه طباطبائی، چنگیز شهوق و...آشنا شد، در سال ۱۳۴۴ از دانشگاه فارغالتحصیل شد و برای ادامه تحصیل راهی فرانسه شد و گواهی طراحی غرفه را در مدرسهٔ هنرهای تزئینی فرانسه اخذ کرد، درهمان جا بود که با فیروزه صابری آشنا شد و سالهای بعد با او ازدواج کرد، زندگی مشترک آنها تا سال ۱۳۷۵ که سرطان فیروزه آن را پایان داد ادامه پیدا کرد.
ورود به آتلیهٔ محمد بهرامی در سال ۱۳۳۷ باعث شروع فعّالیت حرفهای مرتضی ممیز شد. در این آتلیه بود که اوّلین سفارش پاکت سیگار، جلد کتاب و اولین نشانهٔ خود را طراحی میکند. در همین آتلیه با پرویز کلانتری، سیروس امامی، آیدین آغداشلو و محمد احصایی همکار میشود و همکاری آنها تا سال ۱۳۴۱ که او آتلیه بهرامی را ترک کرد ادامه داشت. بعد از آن در بخش تبلیغات خارجی کانون آگهی زیبا فعّالیت خود را ادامه میدهد و در همان ساختمان کانون آگهی زیبا با احمد شاملو آشنا شده و دعوت او را برای همکاری در کتاب هفته میپذیرد و آنجا در سِمَتِ تصویرگر و گرافیست مشغول میشود. بعد از آن با نشریاتی چون کتاب ماه، اتاق صنایع و معادن، فرهنگ، اطلاعات سال و مجله کاوش نیز همکاری میکند. سال ۱۳۴۷ پس از بازگشت از فرانسه در دانشکده هنرهای زیبا مشغول به کار شده و در سال ۱۳۴۹ رشتهٔ گرافیک را بنیاد مینهد، در همان سال همراه علی اصغر معصومی و فرشید مثقالی آتلیه ۴۲ را تأسیس کردند.
ممیز در دههٔ ۱۳۵۰ بیشتر وقت خود را صرف گرافیک فرهنگی کرده بود؛ برای تئاتر، فیلم و جشنواره به طراحی پوستر پرداخت و در همان سالها نیز همچنان به نقاشی میپرداخت که نتیجهٔ آن نمایشگاههای «آبی»، «گنج» و «گستره» ۱ و ۲ شد.
سال ۱۳۵۵ مرتضی ممیز و چندی از همکاران او سندیکای گرافیستهای ایران را تأسیس کردند و بعد از آن به برپایی نمایشگاه ۵۰ سال گرافیک ایران پرداخت و همین دوره در نمایشگاه واش آرت شرکت کرد و چاقوهای خود را آویخت و در این سفر مقدّمات عضویت AGI درآمد را فراهم میکند. نقاشیهایی برای کتاب حقیقت و مرد دانا از بهرام بیضایی کشید. در سال ۵۷ نیز همراه با شاگردانش پوسترهایی برای انقلاب طراحی کرد.
در سالهای نخست بعد از انقلاب امکان تشکیل سندیکا و انجمن گرافیستهای ایران برای او مقدور نبود ولی با این حال او گردهماییهای گرافیست ها را در آتلیه و کافهها تشکیل داد که در پی آن اولین تعرفهٔ قیمت خدمات گرافیت بعد از انقلاب پدید آمد. اوایل انقلاب بود که در پی اخراج اساتید دانشگاه به دلایل سیاسی او را نیز زیر فشار قرار دادند اما ممیز کوتاه نیامد و زیر بار تهمتهای سیاسی نرفت و همچنان مشغول به تدریس در آن دانشگاه شد.
در سال ۱۳۶۵ با پیشنهاد به علی اصغر محتاج اوّلین بی ینال طرّاحان گرافیک را راهاندازی میکند، او با حمایت و سعی خود اوّلین دوسالانهی گرافیک را برگزار میکند. دورهای که ممیز به مدیریت گروه ارتباط تصویری عکاسی دانشگاه تهران انتخاب شد، از طرّاحان جوان و کاربلد آن دوران همچون بیژن صیفوری، رضا عابدینی، ساعد مشکی، مجید عباسی، فرزاد ادیبی و علیرضا مصطفیزاده دعوت به همکاری کرد و به ریاست شورای سردبیری مجلهٔ نشان انتخاب شد. از دیگر اقدامات او پیشنهاد عضویت قباد شیوا، ابراهیم حقیقی، رضا عابدینی و ساعد مشکی به AGI بود. ممیز در سالهای پایانی عمر خویش با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد و از ۲۳ آبانماه ۱۳۸۴ برای تازهترین دوره شیمیدرمانی، در بیمارستان آبان تهران بستری شده بود که چند روز بعد حالش رو به وخامت نهاد و سرانجام در ۶۹ سالگی روز شنبه پنجم آذر ماه ۱۳۸۴ برابر ۲۶ نوامبر ۲۰۰۵ درگذشت. پیکر مرتضی ممیز، هفتم آذرماه، تشییع و در باغبانکلا واقع در کُردان کرج، به خاک سپرده شد.
مشهورترین آثار
۱۳۳۷: سازمان چای کشور
قدیمیترین طرحی که مرتضی ممیز به عنوان نشانواره برای یک سازمان طراحی کرد، نشانواره «سازمان چای کشور» است. این نشانواره که در ۱۳۳۷ با الهام گرفتن از طرح ساده برگ چای طراحی شده است، یکی از سادهترین، زیباترین، و در عین حال ماندگارترین نشانوارههای طراحیشده به دست مرتضی ممیز است.
۱۳۵۳: انجمن حسابداران خبره ایران
نشانواره انجمن حسابداران خبره ایران یکی از شاهکارهای مرتضی ممیز است. وی دربارهٔ طراحی این نشانواره میگوید: «نشانه «انجمن حسابداران خبره ایران» اولین کاری بود که به شیوه مونوگرام ساختم، زیرا طرح برای موضوع حسابداران کاری مشکل بود و هر نقشی که میساختم ممکن بود مورد تفسیر و خیالپردازیهای گوناگون قرار گیرد. این بود که پس از مدتی طراحی و مطالعه ملاحظه کردم حروف اول کلمات عنوان انجمن از حروفی تشکیل شده [است] که به خوبی میتواند ریتم جالبی را به وجود آورد و این نشانه به وجود آمد.»
۱۳۵۵: موزه رضا عباسی
وی دربارهٔ طراحی این نشانواره میگوید: «برای طراحی نشانه موزهٔ رضا عباسی فرصت مغتنمی برایم پیش آمد، زیرا این نقاش جد بزرگ خانوادهٔ من است؛ این بود که مشتاقانه دست به کار شدم و کنار دست محمد احصایی نشستم و از صبوری او استفاده کردم و دایم پیچ و خمها را به قلم و دست او دادم تا ترکیب نوشته به دست آمد و بعد در آتلیهام مفصل روی ترکیببندیها کار کردم. آیدین آغداشلو هم روی گل اسلیمی اصلاحاتی انجام داد.»
۱۳۶۴:سازمان ملی استاندارد ایران
شاید بتوان گفت معروفترین نشانواره طراحیشده به دست مرتضی ممیز نشانوارهای است که برای سازمان ملی استاندارد ایران طراحی کرد. این نشانواره سالها است که بر روی کالاهای گوناگون در ایران دیده میشود. ممیز این نشانواره را در ۱۳۶۴ و با استفاده از حروف نخست واژگان انگلیسی نام «مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران» (Institute of Standard and Industrial Research of Iran) طراحی کرد. وی دربارهٔ طراحی این نشانواره گفته است: «در طراحی نشانهٔ استاندارد توانستم از قلمی استفاده کنم که به خوبی حروف اختصاری ISIRI را به کلمهٔ ایران تبدیل کند. دوست داشتم کادر فلش مانندی اطراف نوشته را ببندد. کادری که دو زاویهٔ آن کاملاً تیز و دو زاویهٔ دیگر منحنی و نرم باشد، تا در نهایت خلاصگی فلش حداکثر و حداقل را که هدف داوری مؤسسه در محصولات است نشان دهد. اما این حد سادگی برای سفارشدهنده کافی نبود؛ با اضافه کردن خطوط بیشتر حالت فلش را نمایانتر کردم.»
۱۳۶۶: شرکت سهامی ایرانی تولید اتومبیل (سایپا)
نشانواره شرکت سهامی ایرانی تولید اتومبیل (سایپا) نیز یکی از آشناترین نشانوارهها برای ایرانیان است. نشانوارهای که سالها است آن را در خیابانهای شهر و بر روی اتومبیلهای گوناگون ساخت این شرکت میبینیم. ممیز این نشانواره را در ۱۳۶۶ و پس از رونق گرفتن کارخانهٔ سایپا برای این شرکت طراحی کرد. این نشانواره امروز به یکی از معروفترین برندهای محصولات ایرانی تبدیل شده است. ممیز طراحی این نشانواره را اینگونه توصیف کرد: «به کارخانهٔ سایپا چند طرح خوب دیگر را هم پیشنهاد دادم، اما آنها این طرح را که براساس نقوش آجری بناهای مراغه ساخته بودم و شباهتی به نشانهٔ اتومبیلسازی مرسدس بنز داشت انتخاب کردند»
۱۳۶۸: شهرداری تهران
ممیز دربارهٔ طراحی این نشانواره میگوید: «هدف اصلیام در طراحی نشانهٔ شهرداری تهران، نشاندادن شهری با دروازههای قدیمیاش بود. ضمن کار، از ترکیب دروازهها به نقش گلی رسیدم. تعداد دروازههای قدیم تهران ۱۲ تا بود. فکر کردم برای حفظ سادگی نقش، تعداد گلبرگها را به کمترین عدد مناسب برسانم.»
۱۳۷۴: سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران
نشانواره آشنایی که روی ماشینهای آتشنشانی در تهران میبینیم نیز از آثار ماندگار مرتضی ممیز است که آن را در ۱۳۷۴ برای سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران طراحی کرد. در این نشانواره طرحی از یک شعله مهارشده دیده میشود. او دربارهٔ نشانواره این سازمان گفت: «برای آن که شعله را طراحی کنم تلاش زیادی کردم. اول خواستم شعلهٔ سرکشی را طراحی کنم؛ بعد فکر کردم شعله حالت شعاری پیدا میکند و بالاخره فکر کردم اگر شعله فرمی قوی و چشمگیر داشته باشد هم نیت اولیهٔ مرا مطرح میکند و هم جنبهٔ اخطار و توجه را به خوبی القاء میکند. چارچوب سیاه رنگ روحیهٔ تسلط و کنترل آتش را تداعی میکند.»
مرتضی ممیز در طول سال های حیات و فعالیت هنری در کنار مدیریت بسیاری از مجلات هنری و طراحی تعداد زیادی لوگو و پوستر فیلم، دهها جلد کتاب نوشته ایت و یکی از صحب نظران حوزه گرافیک است که کتاب هایش سال هاست منبع رجوع هنرجویان و آموزگاران گرافیک است.
از زندگی پر فراز و نشیب و البته پر بار ممیز فیلم مستندی به کارگردانی مصطفی رزاق کریمی نیز ساخته شده است. کریمی این فیلم را با همراهی فرهاد ورهرام و شهروز نظری ساخته است و برای اولین بار در مراسم بزرگداشت مرتضی ممیز و در سال ۸۶ و مراسم «شب بخارا» در خانه هنرمندان رونمایی کرده است./
نظر شما