ماجرای نوشتن نامه به رهبری و آزادی سربازان اسیر ایرانی توسط مولوی عبدالحمید چه بود؟

مولوی عبدالحمید را شاید بتوان تنها عالم سنی مذهبی خواند که به رهبری نظام نامه نوشت و بی پرده از مشکلات گفت.

مجله خبری ایمنا: او که هم آهنگ با تغییرات جوامع، این روزها از توجه بیشتر به حق و حقوق زنان و حتی حضور این قشر در کابینه دولت‌ها می‌گوید، به عنوان فردی که در انتخابات ۹۲ به صورت جدی به نفع یکی از کاندیداها فعال بود، دو جریان سیاسی کشور را برای ادامه حیات به توجه به خواسته‌های مردم و البته ظرفیت‌های کشور توصیه می‌کند.

ماجرای نوشتن نامه به رهبری و آزادی سربازان اسیر ایرانی توسط مولوی عبدالحمید چه بود؟

مولوی عبدالحمید را شاید بتوان تنها  عالم سنی مذهبی خواند که به  رهبری نظام نامه نوشت و بی پرده از  مشکلات گفت. او به همان صراحتی که از مشکلات سنی مذهبان ساکن ایران در این نامه گفت، امروز به آینده امیدوار است؛ چراکه معتقد است رهبری نظام در پاسخ او دستورات صریحی دادند که برای آینده راهگشاست.    

متن کامل مصاحبه با امام جمعه اهل زاهدان به شرح ذیل است:

-اخیرا نامه ای به رهبری نوشتید، نامه‌ای که  نوشتن آن از طرف علمای اهل تسنن، به رهبری نظام مسبوق به سابقه نبوده ‌است؛ چه دغدغه هایی مبنای تصمیم شما برای نوشتن این نامه بود؟

 موضوع آن نامه در رابطه با مشکلاتی بود که جامعه اهل سنت داشتند،   مهم ترین مشکلاتشان تبعیض و نابرابری است، هم در استخدام نهادها، ارگان ها و ادارات مشکل دارند و هم در واگذاری مسئولیت و مناسب مشکل دارند.

 من این مشکلات را برای مقام معظم رهبری نوشتم. نوشتم اقلیت ها بعضی جاها حتی برای نماز مشکل دارند. البته الحمد الله در استان هایی مثل سیستان و بلوچستان، گلستان، هرمزگان و خراسان این مشکلات کمتر است؛ اما در مناطقی که اهل تسنن در اقلیت هستند، مشکلاتی دارند. من در نامه‌ام به رهبری از مشکلات نوشتم.

درخواست شما از ایشان چه بود؟

درخواست کردیم که ایشان فرمان تاریخی صادر کنند تا فرمان ایشان فصل الخطاب شود. بسیاری از مدیران می گویند ما تحت فشار هستیم و نمی گذارند از اهل تسنن استفاده کنیم، می گویند ما دارای مشکل هستیم. من گفتم وقتی رهبر فرمان صادر کنند، دیگر کسی نمی تواند فشار بیاورد و با دستور ایشان جلوی کسانی که با تنگ نظریشان فشار اعمال می کنند گرفته می شود. ما در خواست دادیم تا ایشان فرمانی صادر کنند که به این مسائه رسیدگی کنند. فرمان مقام معظم رهبری الحمدالله صریح و شفاف بود، جای تعلل در آن فرمان وجود ندارد و برای کسی که پیش از این گریز می کرد؟، نیز جای گریز نمی گذارد.

این فرمان را تا چه اندازه در به برطرف شدن مشکلات راهگشا می‌دانید؟

ما اعتقاد داریم که این فرمان تاثیر گذار است. گرچه برخی ممکن است اجرای آن را به تاخیر بیاندازند، اما انصافا فرمان چنان صریح است که باید همه به آن توجه کنند. در خواست ما از وزرا و مدیران ارشد و مدیران منطقه ای این است که به این فرمان تاریخی رهبر معظم انقلاب توجه کنند. هرکس که نخواست به ما کمک کند کافی ست فقط به این دستور رهبر در استفاده از نیروهای اقوام و مذاهب توجه کند.

 آینده اقلیت های قومی و مذهبی را با توجه به این فرمان صریح رهبری چه طور ارزیابی می کنید؟

 اینکه در آینده چه اتفاقی می افتد را باید به خود آینده واگذار کنیم، اما در کل به آینده امیدواریم.

پس از انتخابات میزبان آقای رئیسی بودید. بعد از این دیدار تعبیری مطرح شد مبنی بر اینکه مولوی عبدالحمید که در زمان انتخابات سال۹۶  از حسن روحانی و جریان اصلاح طلب حمایت کرده، گردش به سمت اصولگرایان داشته است و ممکن است در انتخابات آتی ظرفیت  اهل سنت به سمت اصولگرایان بچرخد. تا چه اندازه این نظر درست است؟ فکر می کنید مطالبات اهل سنت در کنار همکاری با کدام یک از جریان‌های سیاسی بیشتر و بهتر تحقق پیدا می‌کند؟

من از آقای رئیسی شناخت دیرینه داریم. سلام‌علیک داریم و در زمانی که در تهران معاون قوه قضاییه بودند، اینجا رفت و آمد می کردند. در انتخاباتی که ایشان برای مجلس خبرگان از بیرجند شرکت کردند، من هم به مردمم توصیه کردم به ایشان رای دهند؛ چرا که انسان موجهی است. من همیشه منافع ملی را اول در نظر می گیرم و بعد منافع جامعه اهل سنت که در مشکل هستند را در نظر می گیریم. در انتخابات ریاست جمهوری گذشته احساس کردم  تحقق خواسته مردم و منافع مناطق و اقوام و مذاهب مختلف با جناب آقای روحانی و دولت ایشان بیش‌تر امکان پذیر است.

همین شناخت را هم از آقای روحانی داشتید که باعث نزدیکیتان به ایشان در دوران انتخابات شد؟

من پیش از انتخابات سال ۹۲ هم به آقای روحانی نزدیک بودم.

آیا ملاقات با رئیسی به معنای حمایت اهل تسنن از اصولگرایان است؟

آقای رییسی  بعد از انتخابات تشریف آوردند اینجا  که این آمدن از روی رفاقت‌ها بوده است. ایشان یک شخصیت هستند. هم مسئول آستانه قدس رضوی وهم مقام بالایی در قوه قضاییه هستند، نماینده ولی فقیه هم هستند، حرمتشان برای من لازم است، اما اینکه در چهار سال بعد چه اتفاقی می افتد به شرایط بستگی دارد.

شرایطی که باعث می شود طرف حمایت شونده تغییر کند چیست؟

 اعتقاد من بر آن است که هر دو جناح پر قدرت اصولگرا و اصلاح طلب باید در خودشان تغییر ایجاد کنند. ما معتقد هستیم اصلاح طلبان هم باید در خود تغییر ایجاد کنند، اگر نه خود جناح اصلاح‌طلبی ضربه می خورد. اصولگرایان هم باید تغییراتی در خود ایجاد کنند، اینکه در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس شورای شهر و شوراها رای نیاوردند نشان داد که ملت خواهان تغییر هستند و آن ها باید بر اساس شرایط تغییر کنند.

اصولگرایان باید به نحوی این تغییر را انجام دهند که نظر عموم مردم را جلب کنند. اصلاح طلبان هم با رای مردم پیروز شدند و باید به وعده های خود وفا کنند. کل ملت ایران خواهان تغییر هستند. اقوام و مذاهب هم خواهان تغییر هستند. باید این تغییرها صورت گیرد تا بار دیگر بتوانند در انتخابات آتی پیروز شوند.

 اصلاح‌طلبان باید به خواسته های کل ملت، اقوام، مذاهب و اهل سنت که در انتخابات همراهیشان کردند، توجه کنند. اصلاح‌طلبی جریانی است که الان در بیش‌تر حوزها حضور دارد؛ بنابراین باید تند تند درون خود تغیراتی بر اساس خواسته‌های مردم ایجاد کند. باید چنان اثر بگذارد که دولت به خواسته ‌های مردم ایران، منافع ملی و اقوام و مذاهب توجه بیش‌تری کند. نباید تلاش کنند که برای خودشان پست و مقام نگه دارند بلکه باید برای همه مردم تلاش کنند.

اصولگرایان هم باید دید و نظرشان را وسیع‌تر کنند. در نظر بگیرند که شرایط بین‌المللی، داخلی و منطقه ای به کدام سمت و سو می رود و خواسته ها و مطالباتی که از سوی مردم مطرح است چگونه اجرایی می شود. اگر اصولگرایان در خود تغییر ایجاد کرده و به اقوام و مذاهب نیز توجه کنند، امکان حضور در آینده را دارند. نتیجه انتخاب آینده به برنامه اصولگرایان و عملکرد اصلاح‌طلبان بستگی دارد.

همیشه جوانان مخاطب اصلی خطبه‌های شما هستند و تشویقشان می کنید تا در عرصه های مختلف خود را قوی کنند. آیا می شود این تفسیر را کرد که می خواهید با تقویت بنیه علمی اهل تسنن و پر کردن ضعف‌های آنها در این بخش زمینه ورودشان به ارکان حکومتی و دولتی را فراهم کنید؟

با توجه به شرایط جغرافیایی در کشور ایران، اهل سنت بیش‌تر در حاشیه کشور ساکن هستند، البته در همه جا زندگی می کنند، اما بیشتر جمعیتشان در حاشیه است و از مرکز کشور فاصله دارند به همین دلیل عقب افتادگی از لحاظ تخصص و علم در اهل سنت زیاد است. تاکید من این است که این عزیزان در دانشگاه به تحصیل علم بپردازند. ما عقیده داریم تحصیل علم نه برای استخدام و گرفتن مسئولیت‌ها، بلکه برای پیشرفت جامعه است. معتقد هستیم که باید اهل سنت به دنبال علم و دانش بروند. هرچه ما در کشور پیشرفت و ترقی داریم از علم ودانش است و نه جهل. دنیا با علم پیشرفت کرده است. بدون علم نمی شود پیش رفت. وقتی جوانان به علم و دانش روی بیاورند و کسب علم کنند مایه پیشرفت منطقه ما می شوند. اگر به آن ‌ها موقعیتی برسد می توانند به کشور، منطقه و حتی جهان خدمت کنند. روی همین مسئله است که به جوانان تشویق می کنم که به دانشگاه بروند و والدین را توصیه می کنم که به فرزندانشان علم بیاموزند. این جوانان می توانند از طریق علم به کشور کمک کنند. به طور کلی اگر علم وجود دشاته باشد راه برای رسیدن به مناسب و پیش رفت هم وجود دارد.

کسی که می خواهد به منسبی برسد باید سلسله مراتبی را طی کند و تجربه هایی کسب کند. اهل سنت موقعیت های زیادی برای کسب تجربه نداشتند. افرادی هستتند که توانسته اند تجارب خوبی به دست آوردند اما همان ها هم اغلب به کار گرفته نشده‌اند و بعضا سرگردان هستند، اما به هر روی من عقیده دارم این شرایط باقی نمی ماند. ما ایرانی هستیم و ایران برای همه ایرانیان است. ایران نه یک قوم و زبان و نه یک مذهب است، بلکه ایران برای همه است. وطن ما است و ان شءالله مشکلات با تلاش حل می‌شود. ماهم پی‌گیری این مشکلات در جهت حل آن را رها نمی‌کنیم. با خشونت، افراط گرایی و تند روی مخالف هستیم، فکر می‌کنیم از طریق قانون، عرف و راه های صحیح گفتمان و گفت‌وگو به نتیجه می رسیم. با استدلال و منطق پیگیر مسائل خواهیم بود. مسئولیت ها باید بر اساس شایستگی و شایسته سالاری  تقسیم شوند، امیدواریم در آینده به این موضوع برسیم. ما با همین مطابات پیش می رویم. وقتی مردم می دانند که خواسته ها و حرفشان مطرح می شود به افراط گرایی و تندروی پناه نمی برند. امیدوار می شوند.

شاهد ریشه کن شدن داعش از  منطقه هستیم؛   چه قدر نگاهی که در  پرهیز از خشونت داشتید را در عدم پیوستن جوانان اهل سنت به این گروه تروریستی موثر می‌دانید، در حالی که آنها به این بخش هواره به عنوان نقطه‌ای برای ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی نظر داشتند؟

من از اول گفتم که ما تند رفتار نمی‌کنیم. بعضی ها انتظار داشتند که ما هم تند رفتار کنیم. اما الان الحمدالله ثابت شده که درست بوده که همیشه ما اطرافیان را از تند روی و خشنوت برهیز می‌دادیم  و بر گفت‌وگو و مذاکره تاکید می کردیم. ما همیشه تاکید می کردیم مطالبات باید از راه صحیح و درستش پیش رود. الان داعش نتوانست در مناطق بلوچستان ایران  نفوذ کند و این موضوع به خاطر بیداری اهل سنت بوده است.

چند وقتی است که آنها مرا تهدید می‌کنند، با این تهدیدشان احساس می کنند من مانع نفوذ آن‌ها هستم. من هم وظیفه دینی و شرعی خودم می‌دانم که از افراط گرایی تا جایی که دست‌مان می‌رسد جلوگیری کنم. جهان اسلام از افراط گرایی متضرر شده است. اسلام و مسلمانان ضرر کردند. همه از تندروی آسیب دیده‌اند. ان‌شاءلله در آینده هم خود کسانی که نظرات تند دارند متوجه می شوند راه ما راه درستی بود. امیدوارم که با خود بگویند کاش ما هم را میانه را می رفتیم.

الان هم ممکن است برای بسیاری از آن‌ها ثابت شده باشد که در اشتباه هستند. روی این موضوع چند بار من را تهدید کردند؛ اما توکل من بر خدا است. بیشتر این تهدیدات برون مرزی هستند. بعضی جاهای دیگر هم بوده است و این مسئله در رسانه ها هم منتشر شده است.

من همیشه تاکید دارم که باید بر منافع ملی پافشاری کنیم، چیزی که برای من مسلم است این است که نباید اجازه دهیم در ایران اختلافات قومی و نظری ایجاد شود؛ چرا که امنیت به هم می خورد. این موضوع آرزوی همه قدرت‌ها است. ببینید الان به چه بهانه‌ای در سوریه و یمن ورود کردند؟ می خواستند در ایران هم مداخله خارجی کنند. هر کشوری که به کشور دیگری نفوذ می کند زمینه ورود مخالفین را فراهم می کند. ما معتقیدم کشور ما باید امن باشد و در سایه امنیت مطالبات خودمان را دنبال می کنیم.

اتفاقات  یمن و سوریه را چطور تحلیل می‌کنید؟

عقیده ما این است که برای هیچ‌کشوری راه‌ گفت‌وگو برای بر طرف کردن مشکلات بسته نیست. برای خودمان، کشورهای اسلامی و غیر اسلامی مناسب نمی بینیم که کسی در امور آن دخالت کند. ملت‌ها باید کنار یکدیگر بنشینند. خود ملت ها؛ اگر مردم یمن کنار هم می‌نشستند الان به این مصیبت گرفتار نبودند. مردم عراق باید کنار هم بنشینند  و اجازه ندهند شخص دیگر در کشورشان دخالت کند. خودشان باید حکومت‌های محلی تشکیل دهند؛ نباید گول قدرت‌های دنیا را بخورند. اگر مردم عراق، سوریه و یمن کنار هم می نشستند، باهم تفاهم می‌کردندو حقوق و اقلیت‌هایشان را رعایت می کردند الان شرایطشان طور دیگری بود. دچار گرفتاری نمی شدند.

در حال حاضر هم تصور می‌کنم حسابی پشیمان هستند. مرتکب اشتباه شدند و همه چیز خود را از دست دادند. بهتر این است که همه مردم با هم باشیم. زمانی که علیه هم باشیم به همه چیز ضربه وارد می‌شود. باهم بودن ما دشمنان را نابود می کند.

 به عنوان مثال  سیستان و بلوچستان از مناطق فقیر محسوب می‌شود، اما نه اینکه هیچ چیز نداشته باشد. خدایی در این مناطق گنج وجود دارد، اگر از این گنج‌ها بهره برداری شود تمام ایران آباد می‌شود. مرز آبی، خشکی، کشاورزی، دامدارای و منابع دیگری داریم، اما هرجایی که تبعیض باشد فقر ایجاد می شود، تبعیض بی سوادی و فقر بوجود می آورد؛   اگر تبعیض ها برداشته شود، اصلا دیگر لازم نیست دولت کمک محلی به این منطقه داشته باشد؛ همه چیز درست می شود. مهم ترین کاری که دولت می تواند انجام دهد این است که تبعیض ها را بردارد. باید باهم باشیم. محبت ها بیش تر شود بر آن اساس امنیت و وحدتمان هم بیش‌تر می شود.

 شما در بیانیه ای از جدایی طلبی اقلیم کردستان حمایت کردید، اما این موضوع با نظر حاکمیت در ایران متفاوت بود، تحلیل‌تان  در این باره چه بوده و چیست؟

صدام به کردهای عراق خیلی ظلم کرد. از حق و حقوقشان کم کرد، کشته دادند، بمباران شیمییایی شدند. معروف بود صدام ۲۰۰ هزار نفر از کردها را کشته‌است. این مردم خیلی رنج دیده‌هستند. من معتقدم که باید به این افراد بیش‌تر رسیدگی شود. دولت به آن ها بیش‌تر توجه کرده و مشکلاتان را با مذاکره حل کنند. به جنگ اعتقادی ندارم. کردستان رنج زیاد تحمل کرده و جای رنج دیگری ندارد. من به مسئولان اقلیم کردستان و هم دولت مرکزی عراق  توصیه می کنم که با هم بنشینند و مسائل‌شان را با مذاکره حل کنند که این کار بهترین راه است. اگر به حق و حقوق آن ها توجه شود، انگیزه جدایی پیدا نمی شود.

 من در مساله افلیم کردستان از گفتمان و مذاکره حمایت می‌کنم. حمایت می‌کنم که مسائلشان را با رضایت طرفین و گفتمان حل کنند.

 توصیه ای که به جوانان سنی مذهب داشتید. این توصیه در مورد خانوم ها چه طور است؟ گفته می شود که خانوم های اهل تسنن خیلی آزادی ندارد در بحث ادامه تحصیل محدودیت هایی دارند.

اعتقاد ما این است که به حق و حقوق  بانوان بیش‌تر توجه شود. اینجا در شوراهایی شهر و روستا که ما برایشان دعای خیر کردیم خانوم هایی فعال هستند. در سطح استان حتی شوراهایی وجود دارد که کلا بانوان برنده انتخاباتش شده‌اند. در مشاغل مختلف خانوم‌ها فعالیت می کنند. ما اینجا(در مسجد مکی) دو خوابگاه رایگان دایر کردیم برای دخترانی که از مناطق دور و روستایی به شهر می آیند تا تحصیل کنند. برایشان سرویس رفت و برگشت گذاشته‌ایم.

اعتقاد ما بر آن است که علم باید آموخته شود. با رعایت پوشش و شئونات اسلامی زنان باید حتما در کسب علم مشارکت کنند. توصیه ما به آقای روحانی این بود که حتما در کابینه از وزرای زن و اهل سنت استفاده کنند. زنانی داریم  که  توانمند هستند و می توانند کاری که مردان توانمند انجام می دهند را انجام دهند، بنابراین تاکید داریم که حق و حقوق زنان حتما مورد توجه قرار گیرد.  هستند خانوم هایی که در حال فعالیت هستند و توانایی های خود را نشان داده اند. باید با شرایط و زمان پیش برویم تا جایی که اسلام به ما اجازه داده است. اگر در کابینه وزیر زن و اهل سنت حضور داشته باشد، نگاه دنیا به ما عوض می شود. نباید عقب بمانیم. الان امارات چندین زن را وارد کابینه کرده است، یکی از آن ها بلوچ مهاجر است. چرا این زن در کابینه دولت ما نباشد؟ چرا وقتی یک زن می تواند معاون وزیر و رئیس باشد خود وزیر نباشد؟ از یک جایی باید این موضوع آغاز شود.

قبل از انقلاب این مسائل نبود، اما الان زنان کاندیدا دارند، تحصیل می‌کنند و به فعالیت می پردازند. معتقدیم که تا جایی که منع اسلامی در دین اسلام نداریم باید از توانایی زنان استفاده کنیم. بدین صورت تحت تاثیر فرهنگ غربی هم قرار نمی گیریم، هرچه که اسلام اجازه داده همان اندازه ما پیش می رویم. اسلام دین وسیعی است و برای  هر شرایطی توصیه‌ای دارد.

 آیا برای همکاری با اقوام و قومیت‌ها برنامه‌ای دارید؟

از آنجایی که اختلاف و جنگ را اصلا قبول نداریم، به همکاری‌ها، گفت‌وگو بین مذاهب و اقوام و ادیان اعتقاد داریم. مذاهب و فرق اسلامی که مشترکاتشان خیلی زیاد است، اما ما حتی می گوییم بین ادیان دیگر هم مشترکات وجود دارد. همه ما از یک پدر و مادر هستیم. این نظریه داروین مردود است که انسان از تکامل موجودی مثل میمون بوجود آمده است. اما قرآن گفته است که آدم و حوا به زمین آمده اند. همه ما برادر و خواهر هستیم، نباید ظلم کنیم و به حق دیگران تعرض داشته باشیم، اگر این‌ چنین باشد هر ملک و هر دینی باشند باهم برادری داریم.

جهادی که در اسلام مطرح می شود جهاد در مقابل متجاوزانی است که حاضر نیستند تن به عدالت و گفتمان بدهند. امروز با تهدید ها و رسانه هایی که منطق ندارند و زورگویی می کردند و می خواستند چراغ اسلام را خاموش کنند و تعرض می کردند با آن  ها بحث جدی دارم، جهادی که در اسلام آمده است علیه  همه نیست. جهاد در مقابل غیر مسلمان نیست. حضرت رسول با یهودیان در ارتباط بودند با مردم مکه که مشرک بودند، صلح کردند که این  صلح ارجحیت دارد به جنگ. ما با شریعت و غیر مسلمانان مشکل نداریم.

ما امت واحده هستیم. عقیده داریم می توانیم مشکلات را با صحبت حل کنیم. این ملت های بی فرهنگ و بی سواد هستند که بر سر مسائل مذهبی جدل می کنند و این مسایل  را به سیاست می کشانند و شرایط را به هم می ریزند. مسائل مذهبی تقوا و هدایت است این حق همه است که بتوانند آن طور که دین و مذهبش می گوید خدا را عبادت کنند. یکی با دست باز و یکی با دست بسته خدارا عبادت می کند. اسلام دینی است که برنامه دارد. ما معتقدیم که اسلام سیاسی نیست، اما سیاست اسلامی است. این دو واژه با دونظریه است. همان طور که اسلام حج دارد، نماز دارد و ... سیاست هم دارد. اگر ما دین را سیاسی نکنیم به نفع ما است. باید سیاست را اسلامی کنیم. اگر دین را سیاسی کنیم یعنی محور همه چیز سیاست است، اما اگر محور سیاست را دین بگذاریم شرایط بهتر می شود. باید در این شرایط ملاک شایستگی و توانمندی باشد.

بعضا مشاهده می‌شود که رسانه‌های بیگانگان و دشمنان،   زبان اهل تسنن می‌شوند در بیان محدویت‌هایشان، آیا محدودیتی جدی در برگزاری مراسم‌های دینی خود دارد؟

مخالفان موضوعات کوچک را بزرگ می کنند و در این حالت انصاف از بین می رود. همان قدر که کم است را بگویند، اضافه نگویند. به حمدالله آزادی موجود است و اهل تسنن نمازشان را می خوانند. نسبت به گذشته مشکلات کاسته شده است، اما بعضی از این افراد تنگ نظر و بی سواد و کوتاه بین در برخی نهادها و ارگان ها هستند و هنوز اعمال سلیقه می کنند. حل این مشکل همراهی دولت را می طلبد؛ چرا که در قانون اساسی مشکلی نداریم و آزادی  اقلیت‌های دینی و مذهبی به رسمیت شناخته شده است. به ما مراجعه می شود و می دانیم که چه مشکلاتی هست. مشکلات اداری و روزمره هست اما ما عقیده داریم مشکلات حل می شود. آنطوری که دنیا و مخالفان تبلیغ می کنند بدان صورت نیست. طبیعتا آن ها چیزهای کوچک را بزرگ می کنند. به همین خاطر توصیه ما این است که هیچ وقت مدرک به دست دشمنان و مخالفان  ندهیم، بلکه بهانه را از دست آن ها بگیریم. می شود با نظارتی دقیق‌تر این مشکلات را هم حل کرد.

 در یکی از گروگان گیری‌ های انجام شده در منطقه کمک شما که منجر به آزادی سربازان گروگان‌گرفته شده گردید، همانطور که می‌دانید اخیرا سربازی ایرانی گروگان گرفته شده  که هنوز آزاد نشده؛   گفته بودید در مورد اخیر از شما خواسته نشده کمک کنید، آیا باید حتما از شما کمک خواسته شود  یا نجات جان یک انسان می‌طلبد فراتر از این درخواست‌ها عمل کنید 

همان زمان که آن موضوع را پیگیری کردیم و الحمدالله مشکل حل شد خیلی حساسیت‌ها برانگیخته شد. می گفتند چرا به من گفتند پیگیر این موضوع شده ام، والا وظیفه من است که هر مشکلی که برای این کشور ایجاد می شود و یا حتی اگر برای مردم سایر کشورها اگه کاری از دستم بر می‌آید انجام دهم. به همین دلیل است که می گویم هرگاه که خواسته بشود من وارد موضوع می شوم.

مثلا در مورد مشکل آب سیستان  یک بار تلاش کردیم، مشکل حل شد، اما   باز هم عده ای سر و صدا کردند. من اصراری ندارم کاری انجام می دهم سرو صدا شود. آن موضوع گروگان گیری خود به خود خبری شد والا از این گروگان گیری ‌ها ده ها نوع دیگر داشتیم. گروگان‌ها آلمانی بودند که مسئولین محلی به من گفتند، پیگیری کردم و از کانال ما آزاد شدند، ولی جایی درز نکرد خبرش و ما هم به کسی نگفتیم.

یک بار صدرالعظم آلمان از آقای خاتمی(رییس جمهور وقت) سر آن گروگان گیری تشکر کرد و آقای خاتمی هم از وزیرش آقای یونسی(وزیر اطلاعات وقت) تشکر کرد، اما از این طرف نام و نشانی هم نبود. کسانی که پشت ما حرف زدند در این باره تنگ نظر و تند رو هستند و من هم هراسی ندارم از این حرف ها.

آیا همچنان آمادگی دارید که در موارد اینچنینی کمک کنید؟

بله هرجا مشکلاتی باشد که از دست من بر بیاید حتما انجام می‌دهم، از انجام هیچ کاری برای هموطنان عزیزم دریغ نمی‌کنم. آن اوایل عده ای از هموطنان ما در سوریه گرفتار شده بودند، به من گفتند در قبال کمک چه می خواهید گفتم من هیچ خواسته ای مقابل کاری که برای هموطنانم انجام می‌دهم، ندارم. حتی اگر پول داشته باشم هزینه می‌کنم. در مسائل انسانی خواسته ای ندارم. خواسته های قانونی خود را هم در جای خود پیگیری می کنیم.

چرا مولوی عبدالحمید تنها به تهران سفر می‌کند؟

منع و نوشته ای نیست و کسی به من نگفته که شما سفر نکنید، اما یک بار من به مشهد سفر کردم و خیلی بر عده ای سخت شد من را به تهران فرستادند و دوباره با اصرار مسئولین بازگشتم به مشهد و از آن به بعد در این مورد احتیاط می کنم. احساس من این است که با سفرم هم من به زحمت می افتم و هم میزبانم.

چرا مولوی عبدالحمید با همه تاکیدش بر ایرانی بودن و فرهنگ غنی ایران از معماری عثمانی در ساخت بزرگترین مسجد اهل تسنن ایران در زاهدان استفاده می‌کند؟

مسجد مکی  مقداری بزرگ ساخته شده است، به این خاطر که جا برای نماز در فصل های گرم و سرد نداشتیم. مجبور شدیم مسجد را گسترش دهیم. فرهنگ اسلامی هم منحصر به ایران نیست، بنابر این از ترکیب‌ سبکای ایرانی و اسلامی استفاده کردیم که هم فرهنگ وطنمان را رعایت کنیم و هم خوبی جاهای دیگر را استفاده کنیم. این کار ملت های با فرهنگ است که خوبی های خود را می فرستند و خوبی های دیگر را هم می گیرند.

منبع: جماران

کد خبر 327316

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.