خبرگزاری ایمنا - گروه ورزشی - مسعود افشاری: نتایج ارزیابی عملکرد ادارات کل استانهای وزارت ورزش و جوانان اعلام شد و طی آن از سه استان برتر در سه گروه با حضور مسعود سلطانیفر تقدیر به عمل آمد. بر این اساس و در گروه اول استانهای خوزستان، آذربایجان شرقی و فارس حائز رتبه اول تا سوم شدند. در گروه دوم البرز، همدان و آذربایجان غربی به ترتیب در جایگاه اول تا سوم قرار گرفتند و در گروه سوم نیز استانهای قم، قزوین و ایلام در رتبه اول تا سوم جای گرفتند. این ارزیابی بر اساس شاخصهای اختصاصی و عمومی سال ۹۵ صورت گرفته است و مدیران کل استانهای برتر هدایا و لوح تقدیر خود را از وزیر ورزش و جوانان دریافت کردند.
این خبر در حالی توسط پایگاه خبری وزارت ورزش و جوانان منتشر شد که نامی از استان اصفهان در بین سه استان برتر گروه اول دیده نمیشود و با وجود پیگیریهای خبرنگار ایمنا در رابطه با جایگاه نهایی اصفهان در این گروه جواب قطعی به آن داده نشد تا در خوش بینانهترین حالت اصفهان را استان چهارم این لیست بدانیم.
معاونت جوانان، معاونت فرهنگی و پژوهش، معاونت حقوقی، معاونت توسعه مدیریت، معاونت همگانی، معاونت قهرمانی و معاونت بانوان گزارشهای خودشان را بر اساس شاخصهای اصلی مثل تعداد ورزشکار، تعداد بیمه شده و موارد دیگر به وزارت تحویل میدهند و در ادامه با جمع آوری این دادهها استانهای برتر معرفی میشوند. اما سوال اصلی اینجاست که چرا استان اصفهان که در سالهای ۹۳ و ۹۴ بنا بر اعلام خود اداره کل در صدر استانهای گروه اول قرار گرفته به یکباره اینطور سقوط کرده و در بهترین حالت روی پله چهارم قرار گرفته است؟
از مدال المپیکی تا افتتاح نقشجهان
نگاهی به اتفاقات ورزش استان در سال ۹۵ دو رویداد تاریخی و تکرار نشدنی را در مقابل ما قرار میدهد که اولی مربوط به کسب اولین مدال طلای المپیکی در تاریخ ورزش استان است که توسط سهراب مرادی بدست آمد و دومی افتتاح کامل و بهره برداری از مجموعه ورزشگاه بزرگ اصفهان و استادیوم نقش جهان بود که باعث شد ورزش اصفهان در سال ۹۵ حداقل از این لحاظ بیشتر در چشم رسانهها باشد و به همین خاطر سوال ایجاد میشود که چرا اصفهان نتوانسته به مانند دو سال قبل از عنوان اولی خودش دفاع کند و یا حداقل روی سکوی سهگانه قرار بگیرد.
این آمار و شاخصهها به صورت رسمی از طرف مرجع بالادست اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان منتشر شده و هیچ ارتباطی هم با غرض ورزی رسانهها و دور شکم خبرنگاران ندارد اما شاید یک بازگشت به عقب و مروری بر اتفاقاتی که در عرصه مدیریتی ورزش اصفهان افتاده یک نقشه راه در مقابل ما قرار دهد که چرا مدیریت ورزش استان از جایگاه اولیه خودش به ردههای پایینتر سقوط کرده است.
اگر نخواهیم بدبینانه نگاه کنیم و جابجاییهای صورت گرفته در پست وزارت ورزش را به این موضوع ربط ندهیم باید گفت محمد سلطانحسینی در بهمنماه سال ۹۲ سکان مدیریت ورزش اصفهان را در اختیار گرفت و هر چند که در همان سال اول حضورش به واسطه یک اظهار نظر عجیب در جلسه با مدیران ارشد یکی از ارگانهای فعال در عرصه ساخت و ساز و انتشار فایل صوتیاش حاشیهساز شد ولی در ادامه سعی کرد مدیریت دانشگاهی خودش را در سیستم ادارهکل ورزش و جوانان هم پیاده کند و تلاشهای او و همکارانش باعث شد تا این اداره کل در سالهای ۹۳ و ۹۴ در مقایسه با استانهای هم رده در بالاترین جایگاه قرار بگیرد.
مشکلات مدیران دو شغله
اما ماجرا درست از روزهایی شکل دیگری به خودش گرفت که مدیرکل اداره ورزش و جوانان استان اصفهان که حداقل از لحاظ قانونی و اسمی متولی اول ورزش این استان است تصمیم گرفت در اسفند ماه سال ۹۴ به هیأت مدیره باشگاه سپاهان اضافه شود و بنا بر صحبتهای مطرح شده در آن زمان از تجربه خودش در بحث بازاریابی ورزشی به سپاهان کمک کند. هرچند که این عضویت با انتقادات زیادی هم روبرو شد و خیلیها معتقد بودند نفر اول ورزش استان باید تمام حواس و فکر خودش را بر روی کار اصلی متمرکز کند ولی با این حال یک مقایسه نه چندان ریزبینانه و حتی معمولی به خوبی نشان میدهد که نه ورزش استان در سال ۹۵ توانسته شرایط خوب خودش را حفظ کند (بر اساس آمار رسمی وزارت ورزش و جوانان) و نه باشگاه سپاهان در زمینه ورزش حرفهای و مدیریتی به ثبات لازم دست پیدا کند.
حتی اگر محمد سلطانحسینی بر روی این مسئله تاکید کند که حضورش در هیأت مدیره باشگاه سپاهان تأثیری بر روی عملکردش در اداره کل ورزش و جوانان اصفهان نداشته باز هم نمیتوان این موضوع را کتمان کرد که فشارهای وارد شده از جانب هواداران علاقمند به سپاهان و مشکلاتی که در این مدت برای باشگاه ایجاد شده بدون شک وقت زیادی از اعضای هیأت مدیره گرفته و ممکن است حتی بر روی تفکرات مدیریتی آنها و آرامششان هم تأثیر گذاشته باشد که نتیجه آن را در شاخصههای بررسی عملکرد اداره کل ورزش و جوانان که از جانب وزارت ورزش منتشر شده به خوبی میبینیم. ورزش اصفهان با این سابقه و این همه ظرفیت احتیاج به یک مدیر تمام وقت دارد تا پای کار بایستد و زیر مجموعههای خودش را مدیریت کند و فکرش هم درگیر موضوع دیگری نباشد. به هر حال قدیمیها تمام صحبتهایشان بر پایه منطق استوار بوده و شاید در مثل مناقشه نباشد اما با یک دست نمیتوان دو هندوانه را همزمان برداشت و ای کاش که در تصمیمگیریهای انجام گرفته چه در حوزه ورزش استان و چه در بحث باشگاهداری حرفهای با دقت نظر بیشتری عمل میشد تا امروز دچار این افت جایگاه در هر دو حوزه مدیریتی نشویم.
نظر شما