گروه جامعه خبرگزاری ایمنا - پریسا عابدی: آفتاب تیرماه همچنان با قدرت میتابد، صف طولانی اتوبوسها در ورودی میدان امام ایستادهاند، در چند اتوبوس هم به دختران و زنان محجبه با گل مریم استقبال میکنند، دختران با پوشش چادر گروهگروه در خیابان راه میروند، دیدن صحنه حضور قدرتمند بانوان با حجاب چادر در خیابانهای شهر انگار برای زنان محجبه خوشایند است که هرکس با هیجان درباره دلیل این حضور در این مراسم صحبت میکند، یکی میگوید «این وضع را یکی باید درست کند، کسی که کاری نمیکند لااقل ما هر چه از دستمان بر میآید انجام دهیم.» دیگری از نگرانیاش برای دختر نوجوانش میگوید که معلوم نیست با این اوضاع میتواند اعتقاداتی که یک عمر با آنها بزرگ شده را به او آموزش بدهد یا نه
حضور پررنگ زنان محجبه در پیادهروهای شهر، نوع نگاه و حتی متلکهای خانمهایی که پوشش متفاوت با آنها دارند، دوگانه واضح «باحجاب و بدحجاب» را در خیابانهای شهر ایجاد کرده و این سوال را که کدام مشکلی با دوقطبی کردن جامعه حل شده که این دومین آن باشد!؟
جمعیت داخل میدان، مقابل جایگاه تجمع کردهاند، پس از سر دادن شعارهایی سخنران مراسم در جایگاه حاضر میشود: «در تربیت غربی هدف این است که فرمان اراده انسان به دست شهوت و غضب قرار گیرد اما اسلام معتقد است که غضب و شهوت انسان باید توسط عقل و دین او تعدیل شده و در مسیر صحیح قرار گیرد.» این عبارات ناخواسته «آتنا اصلانی» و «ستایش» را به یاد میآورند، فرشتههای کوچکی که به فرمان شهوت بیماردلان قربانی شدند و همین روزها مردم پارسآباد یکی از آنها را تا قبری بدرقه کردند که از قامت او بزرگتر بود... فرشتههایی که در این مراسم هم نامی از آنها به میان نمیآید، حق آنها مطالبه نمیشود و همچنان مظلوم باقی میمانند...
سخنران مشغول سخنرانی است و گروه گروه زنان با پلاکاردهایی از مراکز مختلف وارد میدان میشوند، گروه دیگری دختران جوان و نوجوان محجبه مشغول سلفی گرفتن با روشها و ژستهایی خاص و عجیب هستند، عکسهایی که به گفته خودشان صرفا جهت اینستاگرام تهیه میشوند.
سخنران مراسم از زمانی میگوید که «استعمار نو و کهنه فرصت نفوذ به جوامع اسلامی را پیدا کردند و در راستای گرفتن حیا و عفاف از این جوامع قدم برداشتند در حالی که مردم انقلابی ما در جوار حرم امام رضا(ع) برای حجاب شهید تقدیم کردند» و این سوال را به یاد میآورد که چه تفاوتی میان زنان و دختران سال ۱۳۱۴ هجری شمسی است با زنان و دختران سال ۱۳۹۶ که آن روز جان خود را بر سر حفظ حجابش گذاشت و امروز برای حجاب دختران و زنان به گشت و پلیس متوسل شدهایم و همچنان سردرگریبان در جا میزنیم!؟
سخنران در نهایت میگوید: «باید با زنان فاسدی که به عنوان مانکن خود را در معرض دید قرار میدهند و فضای جامعه را تخریب میکنند مقابله کرد و این مسئله یکی از شکواییههای حضور امروز ما در راهپیمایی حجاب و عفاف است.» کمی آنطرفتر دختری با مانتو کوتاه و موهای رنگ کرده به تماشا ایستاده سری به تأسف تکان میدهد و دور میشود و من به برداشت او از این حرف فکر میکنم.
آیا تو چنان که مینمایی هستی؟
اگرچه این تجمع میتواند «یکی» از راههای معرفی حجاب و عفاف و شاید صیانت از خانواده باشد اما مصیبت آنجاست که این یک راه، تنها راهی است که هر ساله به آن میپردازیم، امروز تجمع میکنیم اما نمیدانیم فردا برای بیحجابیها و بدحجابیها یقه چه کسی را بگیریم و از که سوال کنیم؟ از که بپرسیم که میلیاردها تومان بودجهای که برای ترویج عفاف و حجاب و حفظ حریم خانواده بود چه شد؟ کدام حجاب را ترویج کرد و کدام خانواده را صیانت؟
روز حجاب و عفاف به پایان رسید و تجمعات برگزار شد مردم وظیفه خود را انجام دادند اما این سوال هنوز باقیست که مسئولان کدام وظیفه را انجام دادهاند که حال راهپیمایی عفاف و حجاب را به عنوان آخرین راه باقیمانده برگزار میکنند؟
این سوال را هم مثل همیشه رهبری پاسخ میدهند، آنجا که میگویند: «خانمهایی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمیبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم/ آیا تو چنان که مینمایی هستی؟» با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید. البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت. (بیانات در دیدار علما و روحانیون خراسان شمالی ۱۳۹۱/۰۷/۱۹)
نظر شما