به گزارش گروه پایداری خبرگزاری ایمنا، صالح در 25 بهمن ماه سال 1336 در محله سلمقان بیدگل به دنیا آمد . فقر و تنگدستی عمومی مردم در آن سال ها ، صالح را نیز مانند بسیاری دیگر از درس و مدرسه محروم کرده بود .
صالح از همان کودکی برای کمک به وضعیت معیشتی خانه پدری مجبور به کار قالیبافی شد . امامحرومیت های مادی و سختی معیشت خانواده ها در آن سال ها ، آنها را از تربیت دینی فرزندان غافل نمی کرد . صالح نیز از همان سال ها با مسجد و نماز و قرآن و هیئات مذهبی خو گرفته بود و علیرغم بی سوادی ، روح بلند و منش انسانی داشت . 10 ساله بود که بالاخر موفق شد در کنار قالی بافی ، در کلاس های شبانه هم مشغول تحصیل شود و با هر سختی مدرک ششم ابتدائی را اخذ نماید .
هفده ساله بود که با دختر عمویش وصلت نمود و علیرغم تمامی مشکلات و سختی ها ، به دلیل روحیه و اخلاق خاص خود ، زندگی گرم و همراه با مهر و صفائی را آغاز نمودند .
سال 1355 لیلا اولین فرزندش شش ماهه بود که صالح عازم خدمت سربازی شد . پایان خدمت سربازیش بود که روزهای اوج انقلاب هم رسیده بود . انقلاب که پیروز شد ، صالح هم بخشی از وقت زندگی خود را وقف حضور در صحنه های مختلف انقلاب کرد و با تشکیل بسیج به عضویت آن در آمد .
جنگ تحمیلی که آغاز شد ، غیرت و همت و ایمان صالح اجازه نداد که زن و بچه و زندگی مانع از انجام وظیفه دینی اش شود و از این زمان تا وقت شهادت ، لحظه ای درنگ و غفلت را جایز ندانست . صالح درعملیات های متعددی شرکت نمود . شجاعت و مهربانی دو خصلت بارز صالح بود که باعث شده بود دوستان و همرزمانش شیفته او باشند .
عملیات خیبر در اسفند 62 به پایان رسید ه بود و صالح علیرغم اینکه پدر سه فرزند بود و آنها را از صمیم قلب دوست می داشت و دلتنگی های دو طرفه حضور در جبهه ها را بسیار سخت می کرد بازهم به خود اجازه نداد که صحنه را خالی کند . وظیفه ایمانی و روح جهادی صالح را بعد از عملیات خیبر در جبهه ماندگار کرد .
در آخرین مرخصی که صالح به شهر و نزد خانواده و دوستان آمده بود ، بی قراری صالح بر همه مشخص شده بود . صالح در این آخرین روزهای مرخصی از شهید و شهادت گفت و از همه حلالیت طلبید . او آماده شهادت شده بود و خانواده را نیز آماده این ماجرا کرد . دل و روحش دیگر تاب ماندن در قفس خاکی را نداشت . او از جانب حضرت دوست برای یک میهمانی خونین دعوت شده بود و صالح از جان و دل این دعوت را پذیرفته بود .
در بهار سال 63 گردان حضرت امام محمد باقر علیه السلام از لشکر 14 حضرت امام حسین علیه السلام ، خط پدافندی پاسگاه زید را تحویل گرفت و در همین ماموریت پدافندی و در تاریخ 13 خرداد 1363 مصادف با سوم ماه مبارک رمضان بود که صالح در سن 27 سالگی مزد جهاد و ایمان و لیاقت خود را گرفت .
لیلا و ریحانه و حمیدرضا دردانه های دوست داشتنی صالح موقع شهادت بودند.
این شهید بزرگوار در وصیتنامه خود این چنین می نویسد: در صورت امکان دوست دارم حضرت آیت الله یثربی نماینده امام و امام جمعه محترم کاشان به جنازه ام نماز بگذارد ، چون افتخار داشته ام مدتی در منزل آن حضرت انجام و ظیفه نمایم .
پروردگارا ؛ تو خود می دانی که من فقط به فرمان رهبر عزیزم و به عشق زیارت کربلای حسین مظلوم و به وظیفه ای که داشته ام به جبهه آمده ام، خدایا مرا ببخش و مرگ مرا شهادت در راه خودت قرار بده.
نظر شما