به گزارش گروه جامعه خبرگزاری ایمنا، صدای شکستن شیشه و فریادهای یک مرد به گوش میرسد و کودکی که حیرتزده به پدر و مادرش نگاه میکند و صدای ضربان قلبش شنیده میشود، این آغازی است برای استرسها و ترسها در وجود کودکان.
ریشه مشاجرات والدین میتواند بسیاری از مسائل شامل موضوعات مالی خانواده، تربیت فرزندان، برنامهریزی اوقات فراغت، مسائل زناشویی زوجین، چگونگی انجام کارها در منزل و سبکهای ارتباطی باشد.
مشاجرات والدین تاثیر عمیقی بر ایجاد احساس ناامنی و اضطراب در کودکان میکند به ویژه اضطراب ناشی از آسیب والدین و به دنبال آن زمینه ایجاد ناراحتیهای روانی کودکان، کودکانی که در معرض مشاجرات روزانه والدین هستند آسیب روانی بیشتری از کودکان طلاق متحمل میشوند.
بیاحترامی و حرمتشکنی در خانواده ممنوع
به گفته کارشناسان، پدران و مادران باید اختلافات خود را محترمانه حل کنند و فرزندان خود را وارد این ماجرا نکنند خانواده سالم خانوادهای است که در آن شرایط بروز خشم از سوی پدر و مادر وجود داشته باشد اما این گلهمندی نباید با بیاحترامی و حرمتشکنی همراه باشد.
به هر حال مشاجره در هر خانوادهای وجود دارد و نمیتوان این واقعیت زندگی را منکر شد اما آنچه باید در این میان رعایت شود حرمت زن و شوهر است. آنها میتوانند حتی مقابل فرزندانشان از همه گله کنند اما حق ندارند به یکدیگر لطمه روحی و جسمی وارد کنند چرا که این کار صدمات جبرانناپذیری روی فرزندانشان میگذارد.
در خانوادههای سالم پدر و مادر هنگام دلخوری از یکدیگر در خانه بحث میکنند و حتی ممکن است چند ساعت هم با هم صحبت نکنند اما این قهر بعد از چند ساعت پایان مییابد و به روز و هفته کشیده نمیشود.
مشاجره والدین مجرمساز است
کارشناسان معتقدند والدینی که هفتهها با هم صحبت نمیکنند فرزندانی عصبی و پرخاشگر دارند که پیشرفتشان در درس و زندگی بسیار کند است، این کودکان از هوش کافی برای درس خواندن برخوردارند اما مشکلات خانوادگی سبب میشود تمرکز لازم را برای درس خواندن نداشته باشند.
پدران و مادران وظایفی در مورد فرزندانشان دارند که انجام ندادن هر کدام از آنها سبب آسیب رساندن به فرزندان میشود اما مهمترین وظیفه پدر و مادر در برابر فرزندان این است که سلامت جسم و روح فرزندانشان را تأمین کنند، چرا که این وظیفه تضمینکننده آینده فرزند است.
زمانی که پدر و مادر به مشاجره میپردازند و به صورت فیزیکی با هم درگیر میشوند یا آزار کلامی به یکدیگر میرسانند مسلماً سلامت روانی فرزندشان را به خطر میاندازند، کودکان از پدران و مادرانشان الگو میگیرند و در بزرگسالی آن طوری رفتار میکنند که در کودکی آن را دیده و آموختهاند.
مشاجرههای خشن زن و شوهر فقط روی رفتار فرزندان با همسرانشان تأثیر نمیگذارد بلکه در بعضی مواقع به مجرم شدن آنها هم کمک میکند؛ به گفته کارشناسان خانوادههای پرمشاجره و ناسالم فرزندانی پرخاشگر دارند، فرزندانی که به فکر انتقام از دیگران هستند و همین طرز فکر نیز میتواند از آنها یک مجرم بسازد.
هر صدای بلند، یک تاثیر فاجعهآمیز بر کودک
هر صدای بلندی که در محیط خانه شنیده شود، روی ذهن کودک تاثیر منفی میگذارد و مانعی در مقابل رشد طبیعی او محسوب میشود، بنابراین اختلافات زناشویی با توجه به میزان، شدت و دوامشان هرکدام تاثیرات مختلفی روی فرزندان دارند و شدت آثار سوء و زیانبارشان با یکدیگر متفاوت است.
برای مثال اگر اختلاف بین زن و شوهر پایدار است و وجود این اختلافات منجر به طلاق عاطفی بین همسران شده، در چنین محیطی میزان آسیبپذیری کودک فوقالعاده بالاست چون در یک تعارض وحشتناک قرار میگیرد و فکر میکند از میان پدر و مادر باید به کدام یک از آنها اتکا کند و با اتکا به یکی دیگری را از دست خواهد داد و در مقابل این موضوع، بهای از دست دادن او چه خواهد بود، این شرایط برای کودک بسیار فاجعهآمیز خواهد بود.
اما اگر اختلاف در سطح ناپایدار اتفاق میافتد باید فراوانی آن را بررسی کرد، یعنی اختلافات بین زن و شوهر بهطور معمول در هر هفته، هرماه یا در هر روز چند بار اتفاق میافتد.
در تمام این موارد هیچ شرایط اختلاف برانگیزی وجود ندارد که موجب اختلال در رشد کودکان نشود، یعنی در تمام حالات و تعداد دفعاتی که زن و شوهر با هم به بحث میپردازند، رشد طبیعی کودک دچار اختلال میشود چون با اختلاف زن و شوهر شرایط نامناسبی در فضای عاطفی خانه حکمفرما میشود که روی کودکان تاثیر سوئی بر جای میگذارد.
ماندن در کنار هم یا جدایی؛ کدام!؟
ملینا شیرانی دانشجوی دکترای روانشناسی بالینی در مورد زمینههای ناسازگاری زوجین و تاثیر آن بر کودکان به خبرنگار ایمنا گفت: با نگاهی به اتاقهای انتظار روانشناسان خانواده، زوجهای زیادی را میبینیم که در شرف طلاق هستند و برای نجات زندگی مشترک و فرزندانشان آخرین شانس خود را امتحان میکنند امروزه زوج درمانی و خانواده درمانی از گرایشهای مطرح در علم روانشناسی هستند که تاکنون از فروپاشی بسیاری از نظامهای خانواده پیشگیری کرده و به ترمیم روابط زوجین و اعضای خانواده کمک رساندهاند.
وی افزود: اما آنچه در ارتباط با درمانهای مختلف باید مورد توجه قرار بگیرد این است که هیچ درمانی موفقیت خود را تضمین نمیکند، در بسیاری از موارد انتخاب اشتباه افراد در ازدواج و یا مشکلات شخصیتی در یک یا هر دو زوجین با درمان موفقیتآمیز تداخل مییابد.
این کارشناس بیان کرد: در چنین شرایطی زوجین گزینههای دیگری برای انتخاب دارند یا در کنار هم بمانند و یا از یکدیگر جدا شوند، بدیهی است در ارتباط با زوجین بدون فرزند، پیامدهای هر تصمیم تنها به زندگی دو نفره زن و شوهر مربوط میشود اما در شرایطی که خانواده دارای فرزند باشد هرگونه تصمیمگیری والدین میتواند آثار بلندمدتی بر زندگی فردی و اجتماعی فرزندان داشته باشد.
آسیب طلاق پایان میپذیرد اما آسیب مشاجره هرگز!
وی در ادامه در مورد آسیبهای روانی مشاجرات والدین بر فرزندان تصریح کرد: بسیاری از متخصصان در مواجهه با زوجی که به سازش نمیرسند و دارای فرزند نیز هستند، طلاق را توصیه میکنند و این نه به خاطر تشویق طلاق و رواج دادن آن توسط متخصصین، بلکه در واقع انتخاب گزینه بد در هنگام مواجهه با انتخاب بین بد و بدتر است.
شیرانی ادامه داد: در اینجا باید بگویم که آسیبهای روانی مشاجرات والدین بر فرزندان بیشتر از طلاق والدین است، اگر چه طلاق فرزندان را با فقدان یک یا هر دو والدین مواجه میکند و مشکلات هیجانی و گاهی شناختی را برای آنان موجب میشود اما از آنجا که تنش مداوم در محیط خانه قطع میشود و استرس و اضطرابهای مداوم اما ناگهانی و غیرمنتظره که حاصل مشاجرات والدین است از بین میروند، میتوان امیدوار بود که پس از مدتی فرزندان با مساله طلاق والدین انطباق یافته و بتوانند تغییر ساختار ایجاد شده در خانواده را بپذیرند اما در مقابل، والدینی که به زندگی مشترکشان ادامه میدهند و مشاجرات فراوان آنها ادامه مییابد آسیب جدیتری را به فرزندان خود وارد کرده و باعث ایجاد اختلالات و مشکلات رفتاری و عاطفی در آنان میشوند.
آسیبهای جسمی و روانی والدین ناسازگار بر فرزند
این روانشناس با تاکید بر اینکه مشکلات هیجانی و رفتاری کودک و نوجوان بر روابط والدین تاثیرات مخربی بر جای میگذارد و چه بسا به سوژهای برای مجادله و تنش بیشتر تبدیل میشود، گفت: به این ترتیب یک چرخه معیوب از تاثیرات دو جانبه والدین و فرزندان بر یکدیگر شکل میگیرد که این آسیبها بسته به سن فرزندان متفاوت است، معمولا مشکلاتی مانند اضطراب و دلشوره مداوم، احساس ترس و عدم امنیت، کابوسهای شبانه، وسواس، افت تحصیلی و اختلالات رفتاری مانند ناخن جویدن یا شب ادراری از جمله مواردی هستند که در کودکان و فرزندان خردسالتر خانوادههای پرمشاجره و پر تنش مشاهده میشوند.
وی افزود: در نوجوانان و جوانان نیز شاهد مشکلاتی همچون اضطراب، عدم برخورداری از انگیزه، مشکلات ارتباطی، مشکل با قانون و مراجع قدرت و بزهکاری و رفتارهای ضداجتماعی هستیم.
شیرانی با تاکید بر اینکه مشاجرات زیاد والدین و محیط پر تنش خانه میتواند خشم از والدین را در فرزندان ایجاد کند، تصریح کرد: به عقیده روانکاوان، شکلگیری خشم و نفرت از والدین به ویژه در سالهای ابتدایی زندگی منشا بسیاری از مشکلات هیجانی و رفتاری در بزرگسالی است.
وی عنوان کرد: همچنین مشاجرات و دعواهای پیدرپی والدین نگرش کودکان را نسبت به جنس مخالف تغییر داده و سبب یادگیری الگوهای نادرست ارتباطی با جنس مخالف، ناتوانی در مدیریت خشم و حتی در بسیاری از موارد موجب اختلالاتی مانند ناتوانی جنسی و یا سردمزاجی جنسی میشوند که به ترتیب در آقایان و خانمها مشاهده میشود و مکتبهای روان پویایی یکی از علتهای آن را خشم و نفرت از جنس مخالف میدانند که در سالهای کودکی شکل گرفته است و شخص تا قبل از درمان موفقیتآمیز از چنین خشمی آگاهی ندارد.
این روانشناس بالینی ادامه داد: به همین علت روانکاوان از لفظ ناهشیار برای آن استفاده میکنند، بنا بر توضیحات ارائه شده واضح است که مشاجرات والدین و اغتشاش در محیط خانه چگونه میتواند بر زندگی زناشویی فرزندان این خانوادهها در آینده تاثیر داشته باشد.
آموزش و مشاوره خانواده حلقهای مفقوده در زندگی مشترک
وی با مهم دانستن نقش آموزش به خانوادههای پرمشاجره گفت: موضوع آموزش بسیار حائز اهمیت است، در صورتی که والدین تصمیم بگیرند با وجود تمامی اختلافات حل نشده به زندگی مشترکشان ادامه دهند، آموزش بستر مناسبی را برای فرهنگسازی بیشتر و رفتار صحیحتر فراهم میآورد.
شیرانی ادامه داد: آموزش به چنین زوجهایی کمک میکند که شرایط موجود را بپذیرند و از منابع مقابلهای درونی خود در جهت استقامت بیشتر و حل مشکلات بهرهبرداری کنند.
وی اضافه کرد: همچنین یادگیری مدیریت خشم و نحوه ابراز عواطف و هیجانات و نیز یادگیری اصول مذاکره با همسر میتواند تا حد زیادی مشاجره و تنش را کنترل کند.
بیتردید برای برخورداری از جامعهای سالمتر باید پیشگیری را بر درمان مقدم بدانیم، در این زمینه نقش سازنده مشاورههای قبل از ازدواج بیش از پیش آشکار میشود.
مشاورههای قبل از ازدواج ریسک انتخابهای ناهمخوان و نادرست را کاهش داده و از این طریق به برخورداری از خانوادههای خشنود و نسلی سالمتر کمک میکند.
همچنین از آنجا که بسیاری از افراد مشکلات عاطفی و رفتاری خود را به حریم ازدواج میآورند که خود میتواند تهدید جدی برای یک رابطه سالم و ازدواج موفق باشد توصیه میشود که افراد قبل از وارد شدن به یک رابطه جدی دورههای مشاوره و درمان فردی را طی کنند.
نظر شما