7 می 1840؛ زادروز چايکوفسکی؛ آهنگساز شهیر روس

خبرگزاری ایمنا: در چنین روزی از سال 1840 ميلادی؛ از آهنگسازان سرشناس قرن نوزدهم چشم به جهان گشود. وی را از جمله آهنگسازان روسی می‏شناسند كه موسيقی‏اش بازتاب وضعيت اجتماعی کشور روسیه است. چايکوفسکی به آثار خود نگرشی عميق و منتقدانه داشته به‌طوری‌که بسياری از آثار اوليه‏ی خود را از بين برد.

"آغاز قيام مردم اسپانيا عليه ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه"، "زادروز يوهانس برامس آهنگساز و پيانيست آلماني دوره‏ي رمانتيسيسم"، "زادروز پيتر ايليچ چايکوفسکي از آهنگسازان سرشناس روس"، "درگذشت جورج پامر فيلسوف امريكايي"، "شکست قواي آلمان نازي در شمال افریقا" و... از جمله‌ي مهم‌ترين رخدادهاي امروز (هفتم مي) در تقویم تاریخ میلادي است.

● هفتم می سال 1808 میلادی:
قيام مردم اسپانيا عليه ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه در چنين روزي از سال 1808 ميلادي آغاز شد.
دولت اسپانيا از قرون پانزدهم و شانزدهم ميلادي يكي از استعمارگران بزرگ اروپايى به‏شمار مي‏رفت و سرزمين‏هاي بسياري را در خارج از قاره‏ي اروپا تحت اشغال درآورده بود. اما اين‏بار مردم اسپانيا، خود طعم تلخ اشغال كشورشان توسط نيروهاي بيگانه را چشيدند و سپاهيان ناپلئون بناپارت، اين كشور را به اشغال خود درآوردند.
از اين‏رو قيام مردم اسپانيا عليه فرانسويان در 7 مه 1808م آغاز شد. درنهايت، مردم اسپانيا پس از 5 سال مبارزه با اشغال‏گران فرانسوي آنان را در 25 دسامبر 1813م از ميهن خود بيرون راندند. در همين مدت اسپانيا متحمل شكست‏هايي در امريكاي جنوبي شد كه موجب آزادي و استقلال تعدادي از مستعمرات اين كشور گرديد.

● هفتم می سال 1833 میلادی:
يوهانس برامس آهنگساز و پيانيست آلماني دوره‏ي رمانتيسيسم در چنين روزي از سال 1833 متولد شد.
يوهانس برامس در سال 1833 در شهر هامبورگ آلمان در خانواده‌اي فقير به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي موسيقي را نزد پدرش که نوازنده‏ي کنترباس بود، فرا گرفت. برامس با ويولونيست‌هاي مشهوري چون رمني و يواخيم آشنا شد و در طول اين آشنايي بود که رمني موسيقي محلي مجارستان را به برامس معرفي کرد و تحت تأثير آن برامس، رقص‌هاي مجار خود را نوشت.
شومان در سال‏هاي آخر عمرش در گاهنامه‏ي جديد موسيقي نوشتاري تحت عنوان راه‌هاي نو راجع به برامس نوشت و او را نابغه اعلام کرد که درنتيجه توجه بسياري را به آثار او معطوف ساخت. با مرگ کلارا در سال 1896 ضربه‏ي مهلکي بر برامس وارد آمد و از اين به بعد بود که برامس هرچه بيشتر خود را در آستانه‏ي مرگ احساس مي‌کرد. تحت تأثير اين احساس بود که برامس باوقارترين ليدهايش به‏نام چهار آواز جدي و پرلودهاي کورال را براي ساز ارگ نوشت.
همان‏گونه که جريان موسيقي رمانتيک نيمه‏ي نخست سده‏ي نوزدهم در آثار واگنر به حد کمال خود رسيد. هم‌زمان با آن جريان موسيقي رمانتيک ـ کلاسيک مندلسون و در اواخر شومان، در آثار برامس به حد نهايي و کمال مطلوب انجاميد. هر دو نابغه‏ي بزرگ قرن نوزدهم، واگنر و برامس از نظر سبک موسيقيايي دقيقاً در نقطه‏ي مقابل يکديگر قرار داشتند و در موسيقي آن‏ها به‏ندرت عوامل مشترکي يافت مي‌شود.
بدون شک برامس يکي از برجسته‌ترين آهنگسازان رمانتيک به‏شمار مي‌آيد و موسيقي‌پژوهان از سه «ب» در تاريخ، باخ، بتهوون و برامس به‏عنوان سه آهنگساز بزرگ نام برده‌اند.
يکي از خصوصيات برجسته‏ي موسيقي رمانتيک، گرايش به موسيقي فولکوريک است و برامس نيز يکي از آهنگسازاني است که به موسيقي فولکوريک آلماني علاقه‏ي شديدي داشت و درنتيجه بيش‏تر نغمه‌هاي سازي و آوازي او رنگ و بوي آهنگ‏هاي محلي را دارند.

● هفتم می سال 1840 میلادی:
پيتر ايليچ چايکوفسکي از آهنگسازان سرشناس روس در چنين روزي از سال 1840 ميلادي زاده شد.
چايكوفسكي (زاده‏ي 7 مه 1840 - درگذشته‏ي 9 نوامبر 1893) فرزند يك بازرس معدن بود. در دوران تحصيلات دبيرستاني زبان فرانسه را آموخت و با موسيقي اشنا شد. در نوزده سالگي از يك مدرسه‏ي حقوق فارغ‏التحصيل شد و به خدمت دولت درآمد. ولي دو سال بعد در يك انستيتوي موسيقي تازه تأسيس به‏عنوان دانشجو پذيرفته شد اين انستيتو همان بود كه بعدآً به‏صورت كنسرواتوار مشهور سنت‏پترزبورگ درآمد.
چهار سال بعد از آن، انستيتو فارغ‏التحصيل شد. و به‏خاطر تصنيف يك كانتات براساس قصيده در ثناي شادماني، اثر شيللر به دريافت مدال نقره توفيق يافت. قصيده‏ي شيللر همان بود كه بتهوون در موومان چهارم سمفوني نهم خود از آن استفاده كرده بود. سال بعد در كنسرواتوار مسكو كه به مديريت نيكلا روبينشتاين اداره مي‏شد، سمت استادي رشته‏ي هارموني به چايكوفسكي محول شد. نيكلا روبينشتاين برادر آنتون روبينشتاين استاد چايكوفسكي در سنت‏پترزبورگ بود.
چايكوفسكي حدوداً بيست ساله بود كه جداً به كار آهنگسازي روي آورد. از نخستيم آثار وي، يك سمفوني رؤياي زمستاني، چند اورتور و قطعاتي براي مجموعه‏ي سازهاي اركستر موسيقي مجلسي بود. ولي فقط سال 1869 يعني در بيست و نه سالگي بود كه نخستين نشانه‏هاي سبك خاص وي در تصنيف يك پوئم سمفونيك تحت عنوان تقدير مشخص شد.
آثار چايكوفسكي بيش از هر اثر ديگر آهنگسازان روس، در سراسر جهان اجرا مي‏شود. از مشهورترين آثار وي مي‏توان باله‏ي درياچه‏ي قو، اپراي اوژن اونگين و سه سمفوني آخر و كنسرتورهاي ويلن و پيانو را نام برد.
وي را از جمله آهنگسازان روسي مي‏شناسند كه موسيقي‏اش بازتاب وضعيت اجتماعي روسيه است. او به آثار خود نگرشي عميق و منتقدانه داشته و بسياري از آثار اوليه‏ي خود را خود از بين برده است.
چايكوفسكي در آثارش از عناصر ملي قهرماني و مردمي روسيه بهره برده است. در ادبيات و فلسفه مطالعات بسيار داشته، با چند زبان اروپايي آشنا بوده و تأثير موسيقي غرب بر آثارش را پذيرا بوده است. موتسارت را بيش از حد ستايش كرده و سمفوني‏هاي بتهوون الگوي بسياري از آثارش بوده است.

● هفتم می سال 1933 میلادی:
جورج پامر فيلسوف امريكايي در چنين روزي از سال 1933 ميلادي درگذشت.
جورج هربرت پامر فيلسوف امريكايى، در نوزدهم مارس 1842م در ايالت ماساچوست امريكا به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود، به مدت چهل سال به تدريس فلسفه در دانشگاه هاروارد پرداخت. مبحث مورد علاقه‏ي عمده‏ي پامر در فلسفه‏ي اخلاق بود. اگرچه وي متفكر مبدع و مبتكري نبود ولي در روشن ساختن مفهوم خوب در علم اخلاق كوشش بسيار كرد.
پامر بر اين عقيده بود كه روح، تنها به اين خرسند نيست كه خوب باشد بلكه خود را ناچار مي‏بيند كه براي چيزي خوب باشد. روح آدمي مي‏خواهد براي فعاليت‏هاي اجتماعي، خوب باشد نه براي نفع شخصي. شخصيت هر فرد در تكاپوي آن است كه مقام خويش را در سازمان اجتماع بشري بازيابد. جسم، جوياي خوراك و آسايش است، ذهن، جوياي موفقيت و قدرت است، اما روح خواستار گرمي دوستي، شيريني و لذت محبوب‏القلوب بودن و به‏هم پيوستگي ناشي از محبت است. به عبارت ديگر، روح انسان تشنه‏ي هدايت الهي است.
پامر كتب متعددي در نشر افكار و عقايد خود منتشر كرد كه ماهيت خوبي و مسئله‏ي آزادي از جمله‏ي كتب معتبر اوست. علاوه بر آن، پامر ترجمه‏ي منثور بسيار خوبي نيز از اوديسه اثر هومر دارد. جورج هربرت پامر سرانجام در هفتم مه 1933م در سن 91 سالگي درگذشت.

● هفتم می سال 1943 میلادی:
قواي آلمان نازي در چنين روزي از سال 1943 ميلادي در شمال افريقا و در جريان جنگ جهاني دوم شکست خورد.
در سال 1942م، آخرين پيروزي‏هاي هيتلر در صحنه‏ي جنگ جهاني دوم رقم خورد. يكي از دلايل كاهش پيروزي‏هاي آلمان، دخالت مستقيم هيتلر در عمليات نظامي بود و ارائه‏ي نظرات غيرعملي او موجبات اختلاف نظر و برخوردهاي شديد بين هيتلر و فرماندهان ارشد ارتش آلمان را فراهم آورد.
هيتلر كه تحمل مخالفت با دستورات خود را نداشت، فرماندهان برجسته‏ي ارتش آلمان را كه نظري برخلاف رأي او داشتند، يكي پس از ديگري از كار بركنار كرد و به‏جاي آن‏ها افسران كم‏تجربه‏اي را كه كوركورانه از او اطاعت مي‏كردند به درجات ژنرالي و مارشالي و مقامات فرماندهي ارتقاء داد. با اين تغييرات، استخوان‏بندي ارتش آلمان به‏هم ريخت و از اواخر سال 1942م، شكست و عقب‏نشيني ارتش آلمان در تمام جبهه‏ها آغاز شد.
يكي از اين جبهه‏هاي مهم، منطقه‏ي شمال افريقا بود كه آلمان‏ها بخشي از اين منطقه را به تصرف خود درآورده بودند. سال 1943م، سال پايان پيروزي‏ها و آغاز عقب‏نشيني و شكست‏هاي آلمان نازي و ايتاليا در همه‏ي جبهه‏ها بود.
در جبهه‏ي شمال افريقا، نيروهاي آلماني و ايتاليايي، پس از تحمل تلفات سنگين، در نيمه‏ي اول ماه مه از طريق بنادر تونس شروع به عقب‏نشيني كردند و در جريان تخليه‏ي اين نيروها نيز تعدادي از كشتي‏ها و تجهيزات جنگي خود را از دست دادند.

● هفتم می سال 1945 میلادی:
آلمان در برابر متفقين در چنين روزي از سال 1945 ميلادي به‏طور کامل تسليم شد و جنگ جهاني دوم در اروپا پايان يافت.
از سال 1943م، شكست‏هاي آلمان در جنگ جهاني دوم آغاز شد. به‏دنبال اين شكست‏ها، روس‏ها در جبهه‏ي شرق، دست به تعرض شديدي زدند و تا خاك آلمان و متصرفات اين كشور در شرق اروپا پيش رفتند. در جبهه‏ي غرب نيز حملات متفقين با كمك ارتش امريكا شدت گرفت و بدين‏ترتيب در اواخر سال 1944م، پيش‏روي ارتش متفق در دو جبهه به طرف آلمان ادامه يافت.
از اوايل سال 1945م متفقين از غرب و روس‏ها از شرق وارد برلين شدند. در اين حال هيتلر خودكشي كرد و بسياري از سران حزب نازي دستگير شدند. بدين‏ترتيب با شكست كامل آلمان، جنگ جهاني دوم به پايان رسيد. اين جنگ در حدود 55 ميليون كشته و خسارات بسيار زيادي در جهان به‏جاي گذاشت.

● هفتم می سال 1954 میلادی:
جنگ معروف دين‏بين‏فو ميان ويتنام و فرانسه در چنين روزي از سال 1954 ميلادي در هندوچين پايان يافت.
استعمارگران فرانسوي از اوايل قرن نوزدهم ميلادي بر مناطقي از جنوب شرقي آسيا تسلط يافتند و سرزمين‏هاي لائوس، كامبوج و ويتنام را به تصرف خود درآوردند. فرانسوي‏ها تمام اين منطقه را هندوچين فرانسه خواندند و ضمن حفظ شكل ظاهري حكومت‏هاي پادشاهي در اين كشورها، آنان را به اطاعت خود واداشتند.
اما در فاصله‏ي دو جنگ جهاني اول و دوم، شورش‏هاي پراكنده‏اي عليه استعمارگران فرانسوي از جانب انقلابيون ويتنام آغاز شد كه با واكنش نيروهاي استعماري مواجه گرديد. اين شورش‏ها پس از جنگ جهاني دوم افزايش يافت و نيروهاي انقلابي تحت رهبري هوشي‏مينه، مبارز استقلال‏طلب ويتنامي در دوم سپتامبر 1945م استقلال ويتنام را اعلام كردند.
در اين ميان اعلام آمادگي هوشي‏مينه براي مذاكره با فرانسويان و انتقال مسالمت‏آميز قدرت به مردم ويتنام، با مخالفت فرانسويان مواجه شد چرا كه فرانسوي‏ها مطامع استعماري خود را دنبال مي‏كردند و حاضر به مصالحه نبودند. از اين‏رو نخستين دوره‏ي جنگ‏هاي ويتنام از سال 1946م آغاز شد و به مدت 9 سال، تا سال 1954م ادامه يافت.
آخرين نبرد سنگين بين دو طرف در قلعه‏ي مستحكم دين‏بين‏فو روي داد كه در طي آن، فرانسوي‏ها پس از 55 روز محاصره توسط نيروهاي ويتنام و وارد آمدن تلفات بسيار بر آنان، سرانجام در هفتم مه 1954م تسليم نيروهاي ويتنامي شدند و زمينه براي خروج آنان از اين كشور فراهم شد. با اين حال علي‏رغم مذاكرات صلح و انعقاد قرارداد در 20 ژوئيه‏ي 1954م، اين جنگ‏ها پايان نيافت و با تقسيم ويتنام به دو قسمت شمالي و جنوبي و ورود امريكا به جنگ ويتنام، حوادث بسياري اتفاق افتاد.

● برخی دیگر از مهم‌ترين رخدادهای هفتم می در تقویم تاریخ میلادی:
1888: آغاز تجاوز استعماري انگليس به زيمبابوه.
1943: اشغال تونس توسط متفقين در جريان جنگ جهاني دوم.
1996: مجلس نمايندگان روسيه دوما، انحلال شوروي را غيرقانوني خواند.
امــروز: روز راديو در روسيه و بلغارستان.

کد خبر 28879

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.