"آغاز قيام مردم اسپانيا عليه ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه"، "زادروز يوهانس برامس آهنگساز و پيانيست آلماني دورهي رمانتيسيسم"، "زادروز پيتر ايليچ چايکوفسکي از آهنگسازان سرشناس روس"، "درگذشت جورج پامر فيلسوف امريكايي"، "شکست قواي آلمان نازي در شمال افریقا" و... از جملهي مهمترين رخدادهاي امروز (هفتم مي) در تقویم تاریخ میلادي است.
● هفتم می سال 1808 میلادی:
قيام مردم اسپانيا عليه ناپلئون بناپارت امپراتور فرانسه در چنين روزي از سال 1808 ميلادي آغاز شد.
دولت اسپانيا از قرون پانزدهم و شانزدهم ميلادي يكي از استعمارگران بزرگ اروپايى بهشمار ميرفت و سرزمينهاي بسياري را در خارج از قارهي اروپا تحت اشغال درآورده بود. اما اينبار مردم اسپانيا، خود طعم تلخ اشغال كشورشان توسط نيروهاي بيگانه را چشيدند و سپاهيان ناپلئون بناپارت، اين كشور را به اشغال خود درآوردند.
از اينرو قيام مردم اسپانيا عليه فرانسويان در 7 مه 1808م آغاز شد. درنهايت، مردم اسپانيا پس از 5 سال مبارزه با اشغالگران فرانسوي آنان را در 25 دسامبر 1813م از ميهن خود بيرون راندند. در همين مدت اسپانيا متحمل شكستهايي در امريكاي جنوبي شد كه موجب آزادي و استقلال تعدادي از مستعمرات اين كشور گرديد.
● هفتم می سال 1833 میلادی:
يوهانس برامس آهنگساز و پيانيست آلماني دورهي رمانتيسيسم در چنين روزي از سال 1833 متولد شد.
يوهانس برامس در سال 1833 در شهر هامبورگ آلمان در خانوادهاي فقير به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي موسيقي را نزد پدرش که نوازندهي کنترباس بود، فرا گرفت. برامس با ويولونيستهاي مشهوري چون رمني و يواخيم آشنا شد و در طول اين آشنايي بود که رمني موسيقي محلي مجارستان را به برامس معرفي کرد و تحت تأثير آن برامس، رقصهاي مجار خود را نوشت.
شومان در سالهاي آخر عمرش در گاهنامهي جديد موسيقي نوشتاري تحت عنوان راههاي نو راجع به برامس نوشت و او را نابغه اعلام کرد که درنتيجه توجه بسياري را به آثار او معطوف ساخت. با مرگ کلارا در سال 1896 ضربهي مهلکي بر برامس وارد آمد و از اين به بعد بود که برامس هرچه بيشتر خود را در آستانهي مرگ احساس ميکرد. تحت تأثير اين احساس بود که برامس باوقارترين ليدهايش بهنام چهار آواز جدي و پرلودهاي کورال را براي ساز ارگ نوشت.
همانگونه که جريان موسيقي رمانتيک نيمهي نخست سدهي نوزدهم در آثار واگنر به حد کمال خود رسيد. همزمان با آن جريان موسيقي رمانتيک ـ کلاسيک مندلسون و در اواخر شومان، در آثار برامس به حد نهايي و کمال مطلوب انجاميد. هر دو نابغهي بزرگ قرن نوزدهم، واگنر و برامس از نظر سبک موسيقيايي دقيقاً در نقطهي مقابل يکديگر قرار داشتند و در موسيقي آنها بهندرت عوامل مشترکي يافت ميشود.
بدون شک برامس يکي از برجستهترين آهنگسازان رمانتيک بهشمار ميآيد و موسيقيپژوهان از سه «ب» در تاريخ، باخ، بتهوون و برامس بهعنوان سه آهنگساز بزرگ نام بردهاند.
يکي از خصوصيات برجستهي موسيقي رمانتيک، گرايش به موسيقي فولکوريک است و برامس نيز يکي از آهنگسازاني است که به موسيقي فولکوريک آلماني علاقهي شديدي داشت و درنتيجه بيشتر نغمههاي سازي و آوازي او رنگ و بوي آهنگهاي محلي را دارند.
● هفتم می سال 1840 میلادی:
پيتر ايليچ چايکوفسکي از آهنگسازان سرشناس روس در چنين روزي از سال 1840 ميلادي زاده شد.
چايكوفسكي (زادهي 7 مه 1840 - درگذشتهي 9 نوامبر 1893) فرزند يك بازرس معدن بود. در دوران تحصيلات دبيرستاني زبان فرانسه را آموخت و با موسيقي اشنا شد. در نوزده سالگي از يك مدرسهي حقوق فارغالتحصيل شد و به خدمت دولت درآمد. ولي دو سال بعد در يك انستيتوي موسيقي تازه تأسيس بهعنوان دانشجو پذيرفته شد اين انستيتو همان بود كه بعدآً بهصورت كنسرواتوار مشهور سنتپترزبورگ درآمد.
چهار سال بعد از آن، انستيتو فارغالتحصيل شد. و بهخاطر تصنيف يك كانتات براساس قصيده در ثناي شادماني، اثر شيللر به دريافت مدال نقره توفيق يافت. قصيدهي شيللر همان بود كه بتهوون در موومان چهارم سمفوني نهم خود از آن استفاده كرده بود. سال بعد در كنسرواتوار مسكو كه به مديريت نيكلا روبينشتاين اداره ميشد، سمت استادي رشتهي هارموني به چايكوفسكي محول شد. نيكلا روبينشتاين برادر آنتون روبينشتاين استاد چايكوفسكي در سنتپترزبورگ بود.
چايكوفسكي حدوداً بيست ساله بود كه جداً به كار آهنگسازي روي آورد. از نخستيم آثار وي، يك سمفوني رؤياي زمستاني، چند اورتور و قطعاتي براي مجموعهي سازهاي اركستر موسيقي مجلسي بود. ولي فقط سال 1869 يعني در بيست و نه سالگي بود كه نخستين نشانههاي سبك خاص وي در تصنيف يك پوئم سمفونيك تحت عنوان تقدير مشخص شد.
آثار چايكوفسكي بيش از هر اثر ديگر آهنگسازان روس، در سراسر جهان اجرا ميشود. از مشهورترين آثار وي ميتوان بالهي درياچهي قو، اپراي اوژن اونگين و سه سمفوني آخر و كنسرتورهاي ويلن و پيانو را نام برد.
وي را از جمله آهنگسازان روسي ميشناسند كه موسيقياش بازتاب وضعيت اجتماعي روسيه است. او به آثار خود نگرشي عميق و منتقدانه داشته و بسياري از آثار اوليهي خود را خود از بين برده است.
چايكوفسكي در آثارش از عناصر ملي قهرماني و مردمي روسيه بهره برده است. در ادبيات و فلسفه مطالعات بسيار داشته، با چند زبان اروپايي آشنا بوده و تأثير موسيقي غرب بر آثارش را پذيرا بوده است. موتسارت را بيش از حد ستايش كرده و سمفونيهاي بتهوون الگوي بسياري از آثارش بوده است.
● هفتم می سال 1933 میلادی:
جورج پامر فيلسوف امريكايي در چنين روزي از سال 1933 ميلادي درگذشت.
جورج هربرت پامر فيلسوف امريكايى، در نوزدهم مارس 1842م در ايالت ماساچوست امريكا به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود، به مدت چهل سال به تدريس فلسفه در دانشگاه هاروارد پرداخت. مبحث مورد علاقهي عمدهي پامر در فلسفهي اخلاق بود. اگرچه وي متفكر مبدع و مبتكري نبود ولي در روشن ساختن مفهوم خوب در علم اخلاق كوشش بسيار كرد.
پامر بر اين عقيده بود كه روح، تنها به اين خرسند نيست كه خوب باشد بلكه خود را ناچار ميبيند كه براي چيزي خوب باشد. روح آدمي ميخواهد براي فعاليتهاي اجتماعي، خوب باشد نه براي نفع شخصي. شخصيت هر فرد در تكاپوي آن است كه مقام خويش را در سازمان اجتماع بشري بازيابد. جسم، جوياي خوراك و آسايش است، ذهن، جوياي موفقيت و قدرت است، اما روح خواستار گرمي دوستي، شيريني و لذت محبوبالقلوب بودن و بههم پيوستگي ناشي از محبت است. به عبارت ديگر، روح انسان تشنهي هدايت الهي است.
پامر كتب متعددي در نشر افكار و عقايد خود منتشر كرد كه ماهيت خوبي و مسئلهي آزادي از جملهي كتب معتبر اوست. علاوه بر آن، پامر ترجمهي منثور بسيار خوبي نيز از اوديسه اثر هومر دارد. جورج هربرت پامر سرانجام در هفتم مه 1933م در سن 91 سالگي درگذشت.
● هفتم می سال 1943 میلادی:
قواي آلمان نازي در چنين روزي از سال 1943 ميلادي در شمال افريقا و در جريان جنگ جهاني دوم شکست خورد.
در سال 1942م، آخرين پيروزيهاي هيتلر در صحنهي جنگ جهاني دوم رقم خورد. يكي از دلايل كاهش پيروزيهاي آلمان، دخالت مستقيم هيتلر در عمليات نظامي بود و ارائهي نظرات غيرعملي او موجبات اختلاف نظر و برخوردهاي شديد بين هيتلر و فرماندهان ارشد ارتش آلمان را فراهم آورد.
هيتلر كه تحمل مخالفت با دستورات خود را نداشت، فرماندهان برجستهي ارتش آلمان را كه نظري برخلاف رأي او داشتند، يكي پس از ديگري از كار بركنار كرد و بهجاي آنها افسران كمتجربهاي را كه كوركورانه از او اطاعت ميكردند به درجات ژنرالي و مارشالي و مقامات فرماندهي ارتقاء داد. با اين تغييرات، استخوانبندي ارتش آلمان بههم ريخت و از اواخر سال 1942م، شكست و عقبنشيني ارتش آلمان در تمام جبههها آغاز شد.
يكي از اين جبهههاي مهم، منطقهي شمال افريقا بود كه آلمانها بخشي از اين منطقه را به تصرف خود درآورده بودند. سال 1943م، سال پايان پيروزيها و آغاز عقبنشيني و شكستهاي آلمان نازي و ايتاليا در همهي جبههها بود.
در جبههي شمال افريقا، نيروهاي آلماني و ايتاليايي، پس از تحمل تلفات سنگين، در نيمهي اول ماه مه از طريق بنادر تونس شروع به عقبنشيني كردند و در جريان تخليهي اين نيروها نيز تعدادي از كشتيها و تجهيزات جنگي خود را از دست دادند.
● هفتم می سال 1945 میلادی:
آلمان در برابر متفقين در چنين روزي از سال 1945 ميلادي بهطور کامل تسليم شد و جنگ جهاني دوم در اروپا پايان يافت.
از سال 1943م، شكستهاي آلمان در جنگ جهاني دوم آغاز شد. بهدنبال اين شكستها، روسها در جبههي شرق، دست به تعرض شديدي زدند و تا خاك آلمان و متصرفات اين كشور در شرق اروپا پيش رفتند. در جبههي غرب نيز حملات متفقين با كمك ارتش امريكا شدت گرفت و بدينترتيب در اواخر سال 1944م، پيشروي ارتش متفق در دو جبهه به طرف آلمان ادامه يافت.
از اوايل سال 1945م متفقين از غرب و روسها از شرق وارد برلين شدند. در اين حال هيتلر خودكشي كرد و بسياري از سران حزب نازي دستگير شدند. بدينترتيب با شكست كامل آلمان، جنگ جهاني دوم به پايان رسيد. اين جنگ در حدود 55 ميليون كشته و خسارات بسيار زيادي در جهان بهجاي گذاشت.
● هفتم می سال 1954 میلادی:
جنگ معروف دينبينفو ميان ويتنام و فرانسه در چنين روزي از سال 1954 ميلادي در هندوچين پايان يافت.
استعمارگران فرانسوي از اوايل قرن نوزدهم ميلادي بر مناطقي از جنوب شرقي آسيا تسلط يافتند و سرزمينهاي لائوس، كامبوج و ويتنام را به تصرف خود درآوردند. فرانسويها تمام اين منطقه را هندوچين فرانسه خواندند و ضمن حفظ شكل ظاهري حكومتهاي پادشاهي در اين كشورها، آنان را به اطاعت خود واداشتند.
اما در فاصلهي دو جنگ جهاني اول و دوم، شورشهاي پراكندهاي عليه استعمارگران فرانسوي از جانب انقلابيون ويتنام آغاز شد كه با واكنش نيروهاي استعماري مواجه گرديد. اين شورشها پس از جنگ جهاني دوم افزايش يافت و نيروهاي انقلابي تحت رهبري هوشيمينه، مبارز استقلالطلب ويتنامي در دوم سپتامبر 1945م استقلال ويتنام را اعلام كردند.
در اين ميان اعلام آمادگي هوشيمينه براي مذاكره با فرانسويان و انتقال مسالمتآميز قدرت به مردم ويتنام، با مخالفت فرانسويان مواجه شد چرا كه فرانسويها مطامع استعماري خود را دنبال ميكردند و حاضر به مصالحه نبودند. از اينرو نخستين دورهي جنگهاي ويتنام از سال 1946م آغاز شد و به مدت 9 سال، تا سال 1954م ادامه يافت.
آخرين نبرد سنگين بين دو طرف در قلعهي مستحكم دينبينفو روي داد كه در طي آن، فرانسويها پس از 55 روز محاصره توسط نيروهاي ويتنام و وارد آمدن تلفات بسيار بر آنان، سرانجام در هفتم مه 1954م تسليم نيروهاي ويتنامي شدند و زمينه براي خروج آنان از اين كشور فراهم شد. با اين حال عليرغم مذاكرات صلح و انعقاد قرارداد در 20 ژوئيهي 1954م، اين جنگها پايان نيافت و با تقسيم ويتنام به دو قسمت شمالي و جنوبي و ورود امريكا به جنگ ويتنام، حوادث بسياري اتفاق افتاد.
● برخی دیگر از مهمترين رخدادهای هفتم می در تقویم تاریخ میلادی:
1888: آغاز تجاوز استعماري انگليس به زيمبابوه.
1943: اشغال تونس توسط متفقين در جريان جنگ جهاني دوم.
1996: مجلس نمايندگان روسيه دوما، انحلال شوروي را غيرقانوني خواند.
امــروز: روز راديو در روسيه و بلغارستان.
خبرگزاری ایمنا: در چنین روزی از سال 1840 ميلادی؛ از آهنگسازان سرشناس قرن نوزدهم چشم به جهان گشود. وی را از جمله آهنگسازان روسی میشناسند كه موسيقیاش بازتاب وضعيت اجتماعی کشور روسیه است. چايکوفسکی به آثار خود نگرشی عميق و منتقدانه داشته بهطوریکه بسياری از آثار اوليهی خود را از بين برد.
کد خبر 28879




نظر شما