طعم تاریخ در قدیمی ترین قهوه خانه اصفهان/از آنتونی بوردن تا محمدعلی فردین در قهوه خانه خواجه

میدان نقش‌جهان هزار و یک دیدنی دارد که شاید نامشان حتی به گوشتان هم نخورده باشد.

به گزارش ایمنا، نه اینکه شهرت نداشته باشند، نه... چراکه نامشان در کتاب‌های راهنمای گردشگران خارجی ثبت‌ شده و آنها قدم‌به‌قدم و پرسان‌پرسان خود را به آنها می‌رسانند. کوچه «چاه حاج میرزا» یکی از آنهاست.
وارد میدان نقش جهان می شوم. سمت راستِ سردر بازار قیصریه، راسته بازار قنادها قرار دارد، به این راسته وارد می شوم و در انتها به یک سه راهی منتهی می شود، اینجا تابلوی مدرسه علمیه ملاعبدالله به چشم می خورد؛ سمت راست این سه راهی و بعد هم اولین کوچه سمت چپ به کوچه چاه حاج میرزا می رسم. البته راه دیگری هم هست، از سمت خیابان حافظ نیز مسیر دیگری برای رسیدن به کوچه چاه حاج میرزا وجود دارد، یعنی ابتدای خیابان حافظ، سمت چپ، کوچه بازار لوافها. به نیمه این کوچه که می رسیم بعد باید به سمت راست برویم یعنی کوچه چاه حاج میرزا...
کمی جلوتر، "قهوه خانه حاج میرزا" قرار دارد که از آن با نام "چایخانه آزادگان" نیز یاد می کنند...



عجیب جایی است...در گوشه و کنار ورودی این قهوه خانه تعداد زیادی خُمره و چراغ و ساعت و گنجه های قدیمی قرار گرفته و بر سقفش شاخ های حیوانات خودنمایی می کند. بعد از در ورودی، یک دالان قرار دارد که گذر از آن با تماشای اشیاء مختلفی که گَرد زمان بر آنها نشسته همراه است. با گذر از یک تاریخ و بعد شهر فرنگ قدیمی سفید و قرمزی را می بینم که با دیدنش به دنیای بچه هایی می روم که امروز رنگ سپید بر موهایشان جلوه می کند و خاطراتی را مرور می کند که در دنیای امروز ما کمی گنگ و مبهم اما رنگارنگ است. شهر فرنگی که زمانی نه چندان دور قسمتی از زندگی مردم کوچه و بازار بود و "عمو شهر فرنگ" یکی از آدمهای خوشبخت آن روزگار...



دالان که تمام می شود ماکیانی را می بینم که در حیاط مربع شکل روبرو آفتاب گرفته اند و یکی دو مغازه که مشغولند؛ اینجا چاه حاج میرزاست... همان "خسته خانه" قدیم و البته همانی که روزگاری "سرای طوطی" نام داشت. چاه حاج‌میرزا برای نخستین‌بار در زمان صفویان ساخته ‌شد و نسل به نسل منتقل شد و به امروز رسید. آن روزها، چاه حاج‌میرزا، «خسته‌خانه» نام داشت و مردم برای رفع خستگی به اینجا می‌آمده‌اند و بعد به مرور زمان در این مکان چایخانه و قهوه‌خانه شکل گرفت. اما امروز "سرای طوطی" با نام «سرای‌حاج‌میرزا» در ایران شهرت دارد.



سمت چپ، قهوه خانه حاج‌میرزا قرار دارد، البته این سرا دو در دارد، یکی بلافاصله بعد از اتمام دالان، در سمت چپ واقع است و دیگری کمی جلوتر و در انتهای حیاط مربع شکل روبرو در سمت چپ قرار دارد. در هرحال از هرکدام که وارد شوی گویا ماشین زمان، تو را به گذشته می برد، من اما از درب انتهایی حیاط وارد شدم.



اینجا جای حاج میرزا خالیست...و سه سال است که پسرانش مشغول نگهداری و رتق و فتق امور سرای طوطی هستند و نسلشان به خواجگان زمان صفویه بازمی‌گردد و به همین جهت نام خانوادگی آنها "خواجه" است.



تماشایی‌ها در قهوه خانه حاج میرزا بسیارند...سقف‌ مملو از عکس و نقاشی ها و آویزهای مختلف است و دیوارها مملو از وسایلی که روی آن جا خوش کرده‌اند.



در ابتدا تصور کردم همه‌‌چیز را در چند دقیقه می توانم ببینم، اما کمی که گذشت متوجه شدم که تعداد زیادی وسیله از چشمانم دور مانده بوده و به دلیل بیشمار بودن اشیاء، بعضی زیر دیگری پنهان شده‌ بودند و تازه اینجا بود که با کشف آنها، قصه تماشا از نو شروع شد...



حاج محمدعلی خواجه که او را با عنوان حاج میرزا نیز می شناختند عتیقه دوست و عتیقه‌شناسی بود که آنقدر به عتیقه و وسایل قدیمی علاقه داشته که از راه‌های مختلف در سفر و حضر، آثار مختلفی را جمع کرده است و تا سه سال قبل مدیریت این قهوه خانه را به عهده داشت و بعد از او به پسرانش "غلامحسین و "حسن آقا" و "امیر" رسید که البته چرخانندگان فعلی قهوه خوانه، غلامرضا و حسن آقا هستند.



به گفته "حسن آقا" فرزند دوم محمدعلی خواجه و نسل ششم این خاندان که از کودکی در همین فضا بزرگ شده و به قول خودش با تک تک وسایل سرای‌ طوطی از صبح تا شب زندگی کرده است، این سرا در ابتدا و در زمان حیات "میرزا حسین خواجه" پدر محمدعلی خواجه، کارگاه مسگری و ساخت دیگ و کفاشی بوده و حتی قبل تر از آن به عنوان کاروانسرا برای استراحت مسافران استفاده می شد و البته بازاری بود برای خرید و فروش حیواناتی مانند الاغ و اسب؛ اما حاج محمدعلی خواجه آن را به قهوه خانه تغییر کاربری داد و اشیاء بسیاری را برای تزئین آن خریداری کرد و تعداد زیادی از این عتیقه جات نیز به او اهدا شد.



حسن آقا می گوید، خرید هر عتیقه قصه خاص خودش را دارد و این مجموعه با خون دل جمع شده است، درست مثل چند تاج درویشی که از سقف آویزان شده و یکی از آنها تاج درویشی "هالو قنبر" است که به چشم می آید و چقدر سختی کشیدند این دو بزرگمرد تا تاج‌های درویشی را با صرف وقت فراوان که حتی گاهی به یک سال هم می‌کشید، با سوزن ذره ذره دوختند و فروش این تاج‌ها راهی برای امرار معاش آنها بود. عکس" هالو قنبر" نیز پشت چند وسیله دیگر پنهان است اما با دقت بیشتر به آن پی خواهی برد. حاج حسن آقا می گوید که پدرش برای خرید بعضی از این تاج‌ها گاهی بیش از 50بار رفت و آمد داشته است.



شیرهایی که در چند طبقه کنار هم قرار گرفته‌اند از دیگر اشیائی است که در این سرا به چشم می خورَد، این شیرها، از تزیینات علم‌های امام‌حسین(ع) است و حسن خواجه، حتی می‌داند که این شیرها در هر مرحله از ساخت، زیر دست چه کسانی رفته‌اند! این شیرها کار "حجت زرین‌چنگ" در تهران است که طلاکوبی‌اش را شخصی به نام "شرافت" در اصفهان انجام داده است.



دو زنگ بزرگ در نزدیکی دخل وجود دارد که شاید در نگاه اول زنگ کلیسا به‌نظر برسد ولی اینها زنگ کشتی هستند. دیدن تبرزین‌ها و نقوش حک‌شده بر آن‌ها نیز جذاب است. تبرزین وسایل دراویش بوده است که خصوصاً در سفر از آن استفاده می‌کردند. شمشیر، کلاه آهنی، سنگ های گرانقیمت، تابلوهای نقاشی یادگاری از مینیاتوریست های قدیمی اصفهان، زره های آهنی و البته تعداد بسیاری کشکول از سقف آویزان شده است و تبر و تبرزین نیز بر در و دیوار این سرا جلوه نمایی می کند.



تعداد بسیار زیادی چراغ های نفتی و فانوس در این قهوه خانه چشم نوازی می کند که به گفته حسن خواجه، پدرش در ابتدا چراغهای مختلفی را که در گذشته برای آذین بندی استفاده میشد به این سرا آورد و هرروز بر تعدادشان افزوده شد...
خلاصه اینکه برای دیدن زیبایی ها و رازهای قهوه خانه خواجه که عنوان قدیمی ترین قهوه خانه عهد صفویه در اصفهان را یدک می کشد باید روزها وقت گذاشت تا تاریخ چند صد ساله اش را مرور کرد.



اما سقف این قهوه خانه نیز از دوران گذشته حکایت دارد، این سقف چاه حاج میرزا از نوع ضربی است که از طرف راست چیده می‌شود و به طرف ضلع مقابل می‌آید. همین چینش ضربدری، موجب شده تا طاق به نام ضربی مشهور شود.



حاج حسن آقا می گوید که چندی قبل "آنتونی بوردن" سرآشپز، نویسنده، ‌مجری و گردشگر معروف‌ آمریکایی به ایران آمد و سری هم به سرای طوطی زد. او که برنامه‌ای تلویزیونی به نام «آنتونی بوردن: میهمان ناخوانده» داشت، برای ساخت برنامه‌هایش به نقاط مختلف دنیا سفر می‌کند تا غذاهای بومی آنان را بررسی کند. او آبگوشت ایرانی را در همین سرا خورد و درباره محتویات و نحوه پخت آن سؤالاتی نیز ‌پرسید. افراد حاضر در سرای طوطی همه نکات پخت آبگوشت را برایش توضیح می‌دهند و به گواه شاهدان "بوردن" از طعم دیزی بسیار خوشش آمده بود.



سرای حاج میرزا یا همان سرای طوطی در تاریخ 20 اسفندماه 1385 با شماره 18103 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. قهوه خانه خواجه و یادگارهای حاج محمدعلی در این سرا همچنین برجاست، جای حاجی در قهوه خانه و میان اینهمه خاطره خالی است؛ اما یادش در این سرا و البته در منزلش در همسایگی مسجد قصرمنشی در خیابان نشاط زنده است، خانه ای که حاج خانم به یاد او دعا می خوانَد و در حسینیه شان که در طبقه پایین خانه برپاست صبح های جمعه دعای ندبه و شامِ آن نیز هیئت مداحی برگزار می شود.
راستی، اگر ظهر به سرای طوطی رفتید، آبگوشت آنجا را امتحان کنید. آبگوشت‌های سرای حاج‌میرزا را یکجا می‌پزند و بعد در کاسه‌های چینی می‌ریزند و به مشتریان می‌دهند. چای را فراموش نکنید و البته ترکیب عجیب دوغ و گوشفیل که ترکیب آن طعم شور در لیوان بسیار بزرگ دوغ با شیرینی گوشفیل‌ها، بر عجایب سرای حاج‌میرزا می‌افزاید. حرف‌های زیادی درباره چاه حاج‌میرزا ماند، شاید اگر حاجی زنده بود و پشت دخل نشسته بود، خیلی از رازهای سرایش را برایم بازگو می‌کرد.

گزارش از شیرین مستغاثی
12168/135/25
کانال اطلاع رسانی: https://telegram.me/imnanew
کد خبر 277611

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 5
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • IR ۱۲:۱۸ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۳
    1 0
    عالی! آفرین!
  • GB ۱۶:۳۸ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۳
    چه گزترش دلچسبی.کیف کردم