"تصویب قانون تابعيت توسط سناي روم"، "زادروز لئوناردو داوينچي هنرمند و دانشمند ايتاليايي"، "زادروز گورو نانك پيشواي سيكها"، "زادروز كيم ايل سونگ نخستين رهبر جمهوري دمكراتيك خلق كره"، "درگذشت ژان پل سارتر انديشمند فرانسوي قرن 20 و از اصحاب فلسفهي اگزيستانسياليسم"، "سالروز شهادت خالد احمد شوقي اسلامبولي" و... از جملهي مهمترين رخدادهاي امروز (پانزدهم آوريل) در تقویم تاریخ میلادي است.
● پانزدهم آوريل سال 214 میلادی:
15 آوريل روزي است كه در سال 214 ميلادي سناي روم «تابعيت» را در جريان تصويب قانون تعميم تابعيت رومي به گروه ديگري از ساكنان قلمرو اين كشور تعريف كرد. با اينكه از آن زمان، اين تعريف بارها دوبارهنويسي شده و بسياري از انديشمندان عبارات تازه بر آن اضافه كردهاند، معذلك پايهاي را كه سناي روم ريخته همچنان باقي مانده و رعايت ميشود.
طبق تعريف «تابعيت يا شهروندي»، شهروند كه عضو متساويالحقوق و كامل يك جامعهي ملي است داراي يك رشته حقوق و تكاليف است. شهروند ميتواند از حقوق خود صرفنظر كند، ولي انجام تكاليف، اجباري و نقض آن موجب مجازات است.
به شهروندي كه از بعضي حقوق خود داوطلبانه بگذرد مثلاً حق رأي دادن در انتخابات و حق تظلمخواهي، تبعهي غيرفعال گويند. اما، اگر عواملي درصدد برآيند كه با تهديد و ارعاب و امثال آن، يك تبعه و گروهي از اتباع را از استفاده از حق بازدارند با دولت طرف خواهند بود كه مكلف است وسائل لازم را براي برخورداري اتباع از حقوقشان فراهم آورد و با كساني كه شهروندان را اجباراً از استفاده از حق بازميدارند، برخورد كند.
مهمترين تكليف دولت؛ محافظت از جان و مال و حيثيت اتباع است و حفظ اموال اتباع، منحصر به خانه و اثاثه آنان نيست؛ همهي منافع مالي و حقوق مربوط ايشان را شامل ميشود از جمله ممانعت از گرانفروشي، گران کردن مصنوعي کالا و خدمات، احتکار، توسل به تقلب براي خالي کردن جيب اتباع، تصاحب اموال و منابع عمومي که متعلق به همهي اتباع است و نظاير آن. حفظ جان اتباع نيز تنها جلوگيري از قتل جنايي آنان نيست؛ نبود بيمارستان و دارو، وسيلهي نقليهي معيوب، ساختمان نامقاوم در برابر زلزله، نبود سيلبند و از اين قبيل را هم شامل ميشود.
دولت همچنين مکلف است هرگونه انتقاد مسالمتآميز از جمله به: بوروكراسي بد، وجود اجحاف و تبعيض در جامعه، وضع قوانين خلاف منطق و عقل سليم و قوانيني كه حقوق اساسي انسان را نقض و يا تنها به سود يك طبقهاند بشنود، ترتيب اثر دهد و پاسخگو باشد.
به نظر انديشمندان، رد زورگويي و اعتراض به ظلم (ظلم عمومي) هم حق و هم تكليف يك شهروند است كه نبايد از آن صرفنظر كند. در صدر تكاليف ملي؛ دفاع از حاكميت ملي و تماميت ارضي وطن قرار دارد كه بياعتنايي نسبت به آن و يا سرپيچي، مجازات سنگين بايد داشته باشد و در زمان جنگ، مجازات اعدام.
از ميان انديشمنداني كه نسبت به شهروندي نظر دادهاند فرضيهي «جان راولس» جامعتر و جالبتر است كه آن را در سال 1971 بهصورت كتاب منتشر ساخته است. وي تأمين فرصتهاي مساوي را از حقوق شهروندان حذف و آن را بر تكاليف دولت اضافه كرده و تأكيد بر رعايت دقيق آن دارد. وي نوشته است: دولتي كه اين تكليف خود را رعايت نكند بايد بازخواست شود. وي آموزش اخلاق حسنه و خوبي كردن را به اتباع، از تكاليف دولتها دانسته و به اين ترتيب هدف آموزش و پرورش تنها تدريس خواندن و نوشتن و حساب كردن نبايد باشد و بهزعم او، مدرسه يك كارخانهي آدمسازي ــ پرورش انسان كامل ــ بايد باشد. به نوشتهي «راولس»، قواعد و ضوابط بايد طوري تدوين شوند که رسانهها ضمن خبر و نظررساني، وسيله و ابزار آموزش عمومي باشند و معلومات اتباع را ارتقاء دهند.
● پانزدهم آوريل سال 1452 میلادی:
15 آوريل زادروز «لئوناردو داوينچي» هنرمند و دانشمند ايتاليايي است كه به سال 1452 در «وينچي» وافع در 30 كيلومتري فلورانس به دنيا آمد و در سال 1519 درگذشت. آثار هنري متعددي از او باقي مانده از جمله تصوير «موناليزا». چندي پيش بانويي که داوينچي تصوير او را ترسيم کرده و اين تصوير به موناليزا شهرت يافته شناخته شده است. داوينچي در عين حال يك رياضيدان بود و نخستين كسي است كه طرح هليكوپتر را كشيده است.
● پانزدهم آوريل سال 1469 میلادی:
گورو «نانك Nanak» پيشواي سيكها 15 آوريل سال 1469 در تالوندي در پنجاب غربي (پاكستان امروز) به دنيا آمد و از 32 سالگي به ترويج عقايد خود پرداخت كه پيروان فراوان دارد. نانك بر ضد استثمار بود و آموزش ميداد كه خدا از كسي متنفر نيست و مردم نيز بايد چنين باشند. نانك از كودكي با هندو و مسلمان دوست بود. وي قادر بود كه به زبان پارسي نيز بگويد و بنويسد. نانك كه از زندگاني لوكس و تجملات بيزار بود در سال 1539 درگذشت.
● پانزدهم آوريل سال 1715 میلادی:
9 سال پس از ايجاد نخستين مهاجرنشين انگليسي در آمريکاي شمالي، چهارده طايفهي بومي (اصطلاحاً سرخپوستان) که سرزمين خود و ميراث نياکان را در معرض تعرض و چپاول مهاجران ديدند متحد شدند و 15 آوريل 1715 حمله به آنان را در منطقهاي که بعداً کاروليناي جنوبي نامگذاري شده است، آغاز کردند.
تفنگداران انگليسي به دفاع از مهاجران دست زدند و زد و خوردها که به جنگ «يماسي» معروف شده است دو سال طول کشيد و از طرفين صدها تن کشته شدند. بوميان موفق شده بودند که مهاجران و نظاميان انگليسي را به «چارلزتاون» عقب برانند. در اين آبادي ساحلي [اينک شهري بزرگ]، توپهاي ناوهاي انگليسي با آتش خود از مهاجران حفاظت ميکردند.
از آنجا که جنگ در بنبست قرار گرفته بود و مهاجران دچار کمبود خواروبار شده بودند، مقامات انگليسي به شيوهي قديمي خود کار تفرقه را آغاز کردند و ميان طايفهي چروکي و طايفهي کريگ نفاق افکندند و درنتيجه مردان بومي با گرفتن قول از مهاجران که تنها تجارت کنند نه تصاحب اراضي و قصد حکومت کردن، دست از جنگ کشيدند.
مرور زمان نشان داد؛ پس از چند برابر شدن شمار مهاجران و کشف طلا در ناحيهي چروکينشين، دولت واشنگتن در سال 1830 قانون انتقال سرخپوستان از شرق کوههاي آپالاچي (تلفظ فرانسه؛ آپالاش) به غرب رود «ميسيسيپي» را تصويب و در سال 1838 براي اجراي آن هفت هزار نظامي به کارولينا و جورجيا فرستاد و اين نظاميان دهها هزار بومي از خرد و بزرگ را با پاي پياده و طي کردن 1280 کيلومتر راه به اوکلاهما منتقل کردند که اين راهپيمايي پر از زجر و زحمت در تاريخ به «تريل آو تيرز» معروف شده است. در ميان راه بيش از چهار هزار بومي جان سپردند.
اين انتقال در سال 1839 پايان يافت ولي طولي نکشيد که پاي مهاجران به اوکلاهما نيز باز شد و بيشتر بوميان از اينجا هم پراکنده شدند. پس از انتقال بوميان از شرق به اوکلاهما اراضي آباء اجدادي آنان از طريق قرعهکشي ميان مهاجران اروپايي قسمت شد(!) که در قرن بيستم با فروش آنها ميليونر شدند.
● پانزدهم آوريل سال 1820 میلادی:
دوك دو ريشليو [با کاردينال ريشليو اشتباه نشود] نخستوزير فرانسه دستور داد كه از 15 آوريل در سال 1820 در فرانسه بار ديگر سانسور مطبوعات كه انقلاب اين كشور آن را مطلقاً ممنوع كرده بود، برقرار شود كه با مخالفت احزاب چپ و راست و اعتراض انجمنهاي اديبان و روشنفكران روبهرو شد و متعاقب آن اكثريت پارلماني را از دست داد و مجبور به كنارهگيري شد و ميراث انقلاب محفوظ ماند.
ريشليو دو بار نخستوزير فرانسه شده بود كه دور اول نخستوزيري او در سال 1818 پايان يافته بود. او به مانند بسياري از اشراف فرانسوي در جريان انقلاب از فرانسه فرار كرده بود. ريشليو پس از فرار از وطن به روسيه پناهنده شده بود و از سوي تزار روسيه به او يك مقام دولتي هم داده شده بود.
● پانزدهم آوريل سال 1912 میلادی:
«كيم ايل سونگ» نخستين رهبر جمهوري دمكراتيك خلق كره (کره شمالي) 15 آوريل 1912 به دنيا آمد، 82 سال عمر کرد و 47 سال رهبري آن سرزمين را بر عهده داشت.
اعلاميهي معروف چوچه Chuche از او است ـ كه از سال 1955 رعايت ميشود ـ طبق اين اعلاميه، كرهايها بايد از هويت ملي خود دفاع كنند، غرور ملي خود را از دست ندهند و تنها به خود متكي باشند.
با اينكه چين و روسيه به كره شمالي كمك بسيار كردهاند، كيم در اعلاميهي چوچه به مردم كره توصيه كرده است كه متوجه باشند كاري نكنند كه اين دو دولت دوست براي تغيير سياستهاي ملي كره (شمالي) اعمال نفوذ كنند. او تأكيد بر مبارزهي بيامان با امپرياليسم، زورگويي و استثمار كرده است. كيم ايل سونگ که هشتم ژوئيه 1994 درگذشت هرگز از فکر تأمين وحدت شبه جزيرهي کره که فاتحان جنگ جهاني دوم آن را دو قسمت کردهاند، خارج نشد.
كيم ايل سونگ كه يك كشاورززاده بود در جواني با خانوادهاش به منچوري چين رفته بود. بعداً در آنجا يك دستهي پارتيزان مسلح براي جنگ چريكي با ژاپنيها تشكيل داده بود كه بر اثر فشار نيروهاي ژاپني در سال 1941 مجبور به عقبنشيني به شوروي شده و در آنجا به ارتش سرخ پيوسته و سرگرد شده بود.
وي در سال 1945 با ارتش سرخ وارد كره شد و اندک زماني پس از تقسيم موقت شبه جزيرهي كره به تصميم آمريكا، نخستوزير بخش شمالي شد و در سال 1950 موفق شد استالين را موافق نقشهي حملهي نظامي به قسمت جنوبي كره كند كه اين حمله 25 ژوئن 1950 آغاز شد كه نتيجهاش مداخلهي سازمان ملل و ادامهي تقسيم كره به دو كشور بوده است.
برنامه تسليحات اتمي و موشكي كره از كيم ايل سونگ (پدر) است كه معتقد بود اگر يك كشور بخواهد زنده و پايدار بماند بايد بتواند به تنهايي از خود دفاع كند و اگر از لحاظ دفاعي نيرومند باشد ديگران درصدد حملهي نظامي به آن برنخواهند آمد زيرا كه گمان خواهند كرد برايشان گران تمام شود.
● پانزدهم آوريل سال 1967 میلادی:
به تصميم دولت فرانسه (شارل دوگل)، «ناتو» 15 آوريل سال 1967 همهي دفاتر و قرارگاههاي نظامي در فرانسه را تعطيل و مقر خود را به بروكسل انتقال داد. دولت فرانسه همزمان با به آب انداختن نخستين زيردريايي اتمياش، خود را از فعاليتهاي نظامي ناتو (سازمان پيمان دفاعي آتلانتيك شمالي) كنار كشيد و اعلام داشت كه ميخواهد در امور نظامي استقلال كامل داشته باشد.
● پانزدهم آوريل سال 1980 میلادی:
ژان پل سارتر انديشمند فرانسوي قرن 20 و از اصحاب فلسفهي اگزيستانسياليسم 15 آوريل 1980 درگذشت. وي 75 سال عمر كرده بود. سارتر دربارهي «بودن و زيستن» و اينكه آدم محكوم است كه آزاد باشد و همچنين بيتفاوتيها در قبال انسانيت بحث كرده و نظر داده است. سارتر از فلاسفهي چپگراست و در موارد متعدد، عقايد او با نظرات ماركس تفاوت زياد ندارد.
● پانزدهم آوريل سال 1982 میلادی:
15 آوريل 1982 ميلادي مصادف با سالروز شهادت خالد احمد شوقي اسلامبولي است.
خالد بن احمد شوقي اسلامبولي يك افسر مصري و عضو گروه جهاد اسلامي مصر بود كه بههمراه تني چند از همرزمان مسلمانش در روز 6 اكتبر 1981 انور سادات رئيس آمريكايي رژيم مصر را روانهي جهنم كرد.
خالد اسلامبولي در سال 1955 ميلادي در مصر متولد شد؛ و در مدرسهي فرانسوي نوتردام قاهره تحصيل كرده سپس به ارتش مصر پيوست. او در سن 20 سالگي با درجهي ستواني در واحد توپخانهي ارتش مصر مشغول خدمت شد. وي مدتي نيز با جنبش اسلامي الجهاد كه مخفيانه فعاليت ميكرد، همكاري داشت.
خالد اسلامبولي پس از برنامهريزي دقيق در روز 6 اكتبر 1981 هنگامي كه واحدهاي ارتش و نظاميان كشور مصر در سالگرد جنگ رمضان در برابر انور سادات رژه ميرفتند، در ساعت 12:40 بههمراه چند همرزمش به جايگاه مخصوص حمله كرد. در اين حمله علاوه بر انور سادات فرعون مصر، 5 نفر ديگر از مقامات رژيم او نيز كشته شده و 28 نفر از جمله 14 افسر آمريكايي نيز زخمي شدند.
خالد اسلامبولي بههمراه سه تن از همرزمانش دستگير و روانهي زندان شدند. او و ساير متهمان در قفسهاي فولادي در دادگاه شركت ميكردند. وي طي جلسات محاكمهي خود انگيزهاش را از قتل انور سادات، بستن پيمان سازشكارانهي كمپديويد اعلام كرد كه خيانتي بزرگ به آرمان رهايي فلسطين بود.
روز پانزدهم آوريل سال 1982، ستوان يکم خالد اسلامبولي، متهم رديف اول و استوار يکم حسين عباس محمد، متهم رديف سوم از سلولهايشان خارج شده و به خارج از زندان نظامي منتقل شدند. مأموران اين دو تن را تحت شديدترين تدابير امنيتي بهوسيلهي زرهپوش تا «کوه سرخ» ـ که براي تيرباران آنها تعيين شده بود ـ بردند و در مقابل مسلسلها، دوازده نفر تيرانداز مزدور قرار گرفتند.
يکي از افسران مزدور حکم را چنين قرائت کرد: «شما بهخاطر ترور رئيسجمهور محکوم به اعدام شدهايد. آخرين خواستهي شما چيست؟» خالد تقاضاي فرصت براي دو رکعت نماز کرد تا به استقبال شهادت برود. زماني که مأموران قصد بستن چشمهاي آنان را داشتند، فريادشان بلند شد: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله» و فرمان آتش صادر شد.
عبدالحميد عبدالسلام، عطاطايل و عبدالسلام فرج نيز ساعتي بعد در حياط زندان به دار آويخته شدند. بدينترتيب مرداني به شهادت رسيدند که با ايمان به خداي متعال و در راه اعتلاي کلمهي توحيد و برپائي دولت اسلامي، فرعون مصر را به سزاي اعمالش رسانيدند و مردانه در راه هدف مقدس خويش جان باختند.
● برخی دیگر از مهمترين رخدادهای پانزدهم آوريل در تقویم تاریخ میلادی:
69: «اتو» مدعي امپراتوري روم در جنگ «بدرياكوم» در شمال ايتاليا از نيروهاي دولتي شكست خورد و روز بعد خودكشي كرد.
1205: يك سال پس از غارت قسطنطنيه (استانبول امروز) توسط صليبيون، بلغارها هم در منطقهي آدريانوپل نيروهاي بيزانتيوم (روم شرقي به پايتختي قسطنطنيه) را شكست دادند.
1205: پاپ وقت اجازه نداد يهوديان در كردوبا (قرطبه) اسپانيا كنيسه بسازند.
1541: حكمران وقت مراكش پرتغاليها را از «اقادير» بيرون راند.
1766: در اين روز در سال 1766 «فردريك بوتروك Friedrich Bouterwek» فيلسوف آلماني به دنيا آمد که آثار متعدد از او باقي است از جمله خاطرات ده جلدياش. بوتروك در آغاز از پيروان فلسفهي «كانت» بود كه بعداً راه ديگري در پيش گرفت.
1861: آبراهام لينكلن رئيسجمهوري وقت آمريكا براي جنگ با ايالات جنوبي كه از اتحاديه جدا و براي خود كنفدراسيون آمريكا را بهوجود آورده بودند، 75 هزار نيروي داوطلب تدارك ديد.
خبرگزاری ایمنا: در چنین روزی از سال 1982 ميلادی؛ خالد احمد شوقی اسلامبولی بههمراه تنی چند از همرزمان مسلمانش به شهادت رسید. 15 آوریل، سالروز شهادت مردانی است که با ايمان به خدای متعال و در راه اعتلای کلمهی توحيد و برپائی دولت اسلامی، فرعون مصر را به سزای اعمالش رسانيدند و مردانه در راه هدف مقدس خويش جان باختند.
کد خبر 27708




نظر شما