هم سنخی و کفویت به معنای تناسب صد در صد نیست

خبرگزاری ایمنا: به اعتقاد کارشناسان علت عمده بیشتر ناهنجاری ها و آشوب زدگی های زندگی عدم تناسب و هماهنگ بین زن و شوهر است. دو انسانی که در کنار هم قرار می گیرند و می خواهند یک عمر با هم زندگی کنند، در همه امور شریک باشند و تصمیمات مشترک بگیرند باید هم سنخ و هم کفو باشند. البته پر واضح است که این هم سنخی و کفویت به معنای تناسب صد در صد نیست.

به گزارش ایمنا، می گویند « نظام زندگی»،«نظام باورهاست»؛ انسان ها براساس باورهای شان عمل می کنند، ما همانیم که باور داریم، زن و شوهر هماهنگ در باورها می توانند بال همدیگر باشند و در کشاکش مسایل زندگی یکپارچه و به سمت مسیر واحدی سیر نمایند. دقت کنیم زن و شوهر «بال» یکدیگرند نه «وبال»، «هم سرّ» یکدیگرند.
«بال»،«وبال» «هم سرّ» و «همسر» و مواردی از این دست که در کفویت خلاصه می شود. کفویت، همان دلایلی که فرد به خاطر آنها ازدواج می کند ولی گاه همان دلایل می تواند ازدواج را با چالش ها و تضادهای قابل توجهی رویاروی کند.
کفویت همانی که ناهماهنگی و ناهمگونی در ملاک های انتخاب همسر، زن و شوهر را به مقصد نهایی نمی رساند.
اما زندگی مشترک یک پدیده مرکب است که اجزای اصلی آن «زن و مرد» می باشند و هر قدر بین این دو عنصر هماهنگی، همفکری، تناسب و سنخیت روحی، اخلاقی و جسمی بیشتری باشد این ترکیب استوارتر، محکم تر و شیرین تر خواهد بود و هر چه این تناسب و هماهنگی کمتر زندگی تلخ تر می شود.
به اعتقاد کارشناسان علت عمده بیشتر ناهنجاری ها و آشوب زدگی های زندگی عدم تناسب و هماهنگ بین زن و شوهر است. دو انسانی که در کنار هم قرار می گیرند و می خواهند یک عمر با هم زندگی کنند، در همه امور شریک باشند و تصمیمات مشترک بگیرند باید هم سنخ و هم کفو باشند. البته پر واضح است که این هم سنخی و هم کفوی به معنای تناسب صد در صد نیست زیرا هر انسانی دارای مغز، روح، اخلاق و محیط خانواده مخصوص به خود است و با دیگری فرق و فاصله دارد. این است که این فاصله بین دو همسر باید کمتر و آنها نسبت به یکدیگر نزدیک تر باشند.
می گویند؛ «با هم خواهیم بود تا مرگ ما را از هم جدا کند»
ازدواج معمولا اصلی ترین زمینه ای است که عملکرد و اثر صمیمیت و روابط اجتماعی رشد یافته در آن متجلی می شود.
برای اکثر بزرگسالان شادمانی در زندگی، بیشتر به ازدواجی موفق و ارتباط زناشویی توام با رضایت وابسته است تا سایر جنبه های زندگی؛ اما جست و جوی این رضایت به خاطر معیارهای شخصی، خانوادگی و حتی اجتماعی فرد مرتبط است و به گونه ای متفاوت وی را وادار به ازدواج و داشتن انتظارات متفاوت از شریک زندگی خود می کند و باز هم به اعتقاد کارشناسان آنچه به عنوان مهمترین عامل تشکیل خانواده شناخته شده است عشق است؛ آن هم به معنای اوج صمیمیت، به عنوان محرکی قدرتمند برای زوج ها که یار و یاور هم باشند، خوشبخت شوند و تشکیل خانواده بدهند.
علاوه بر موارد مذکور ممکن است انگیزه های شناخته شده و گاهی ناهوشیار نیز مثل میل به کمک و یا رفع نقص اقتصادی، اجتماعی،و شخصی موجب ازدواج گردند.
در متون اسلامی نیز مهمترین هدف و فایده ازدواج را تکمیل دین، خودسازی، کسب آرامش و سکون، رضایت، جلوگیری از فساد و تباهی، بقای نسل و ایجاد حسنات جاریه ذکر کرده اند.
ازدواج به مفهوم تشکیل کانون متشکل از دو موجود بیولوژِیک و صاحب اندیشه، سلایق و صفات شخصی است که به طور قطع تفاوت در هریک از این مقوله ها می تواند به بروز مشکلات و عدم رضایت زناشویی منجر شود؛ با این که در قرارداد ازدواج از زبان زن و شوهر گفته می شود که «با هم خواهیم بود تا مرگ ما را از هم جدا کند» اما نرخ بالای طلاق در طی دهه های اخیر خلاف این امر را نشان می دهد؛ چرا که هزاران زن و شوهر به جایی می رسند که نمی توانند تا ابد به جدایی و طلاق با مشکلات ازدواج کنار بیایند .
طبق آخرین آمار سازمان ثبت احوال کشور در نه ماهه اول سال 1389 نشان می دهد نسبت ازدواج به طلاق در کل کشور برابر 7.2 بوده است به عبارت دیگر در برابر 7.2 ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده است.
بر اساس این آمار تعداد 728 هزار و 965 ازدواج در کشور به وقوع پیویسته و در برابر آن آمار طلاق در این مدت 100 هزار و 837 مورد گزارش شده است که سهم استان اصفهان از این آمار در ازدواج 42 هزار و 128 مورد و در طلاق پنج هزار و 883 مورد گزارش گردیده است. در واقع نسبت ازدواج به طلاق در این استان برابر این نسبت در کشور بوده است.
نسبت ازدواج به طلاق استان تهران در این مدت 3.6 بوده که در این استان 99 هزار و 702 مورد ازدواج و 27 هزار و 475 مورد طلاق، در دفاتر رسمی ثبت شده است.
از اول نمی بایست با هم ازدواج می کردند!
اما از مولفه های فرهنگی، آداب و رسوم، ارزش ها نیز نباید غافل بود . همان طور که گفته شد تمامی این مولفه ها در زمان ازدواج افراد در قالب کفویت تعریف می شود.
نکته قابل تو.جه این که هر کوششی برای توضیح طلاق و ناسازگاری زناشویی بایستی ماهیت ازدواج را به عنوان یک سازمان در درون زمینه اجتماعی – فرهنگی مد نظر قرار دهد. وایت در این باره می گوید:« ما نه تنها بایستی به این سوال پاسخ دهیم که چرا احتمال شکست و طلاق در بعضی از ازدواج ها وجود دارد بلکه نیاز به بررسی تغییرات سازمان های اجتماعی داریم که تجارب فرد را ساختار می بخشند.»
تفاهم و توافق فکری و فرهنگی میان دو همسر در زندگی نقش اساسی دارد. برای ایجاد یک زندگی پویا و پر بار افراد باید بتوانند یکدیگر را درک نموده و مکنونات و محتویات درونی خود را به هم تفهیم کنند و در بسیاری از مسایل تصمیم مشترک و یکسان گرفته و بر مبنای آن عمل نمایند.
ازدواج کسانی که سنخیت اجتماعی و روحی ندارند برای هر دو زیان آور است و نمی توان هیچکدام را مقصر دانست، زیرا هر کدام دارای روحیه و تربیت و اهداف مخصوص بوده و خوشبختی، سعادت و وظیفه را همان می دانسته که عمل می کرده است و نمی توانسته موقعیت دیگری را درک کند.
اما آنچه مسلم است این است که هر دوی آنها یک تقصیر یا اشتباه داشته اند و آن اینکه؛ از اول نمی بایست با هم ازدواج می کردند ، چنان که آمده است «همانا زن گردنبند است، پس بنگر چه طوقی بر گردن می افکنی.»
اما بیان این نکته ضروری به نظر می رسد که ممکن است دختر و پسری؛ در زمان خواستگاری و ازدواج، همتا و مناسب هم باشند و ناهماهنگی قابل توجهی میان شان به چشم نخورد؛ اما در آینده و پس از گذشت چند سال از ازدواج، تغییر و تحولاتی در زندگی شان پیش بیاید و در نتیجه ناهماهنگی پیدا شود و مشکل آفرین گردد؛ در این موارد چه باید کرد و چگونه می توان از ناهماهنگی های آینده جلوگیری کرد؟ در جواب به این سوال باید گفت؛ تغییر و تحولاتی که در افراد و زندگی ها پیش می آید دو گونه است: مورد اول تغییر و تحولات غیرقابل پیش بینی و دیگری تغییر و تحولات قابل پیش بینی است.
بعضی مواقع دگرگونی هایی در زندگی افراد پیش می آید که انسان هر چه هم دور اندیش و آینده نگر باشد باز قادر به پیش بینی آنها نیست، این گونه پیشامدها هر کدام عکس العمل و برخورد و تصمیم خاص خود را دارد و راه حل هایی مناسب را می طلبد.
اما در مورد دوم؛ انسان با تفکر، مطالعه و مشورت با افراد آگاه و با توجه و تامل در استعدادها و اهداف خود می تواند بسیاری از مسایل و رویدادها را پیش بینی کند. در واقع از بررسی وضعیت خانواده و رفتار و اخلاق افراد می توان تا حد زیادی آینده شان را پیش بینی کرد.
واضح است مرد وزن مسلمان با داشتن ایمان، تقوا، عفت، پاکدامنی، حسن خلق، سلامت و... هم کفو یکدیگرند؛ گرچه یکی عرب و دیگری عجم، یکی شهری و دیگری روستایی باشد.
آنچه مسلم است این است که پیچیده شدن انسان ها، جوامع، بالارفتن سطح زندگی و توقعات و مشکلات پیش آمده برای خانواده ها و زوجین و تجربه های پژوهشگران در دادگاه های خانواده و دفاتر مشاوره همگی حکایت از اهمیت و دقت در امر ازدواج دارد.

کد خبر 27215

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.