عالم برزخ از نگاه امام علی ابن ابیطالب(ع)

مسئله مرگ به خودی خود به دلیل ابهام و ناشناختگی اش برای آدمی تا حد زیادی هول انگیز و هراس آور است.

به گزارش ایمنا، آدمی گاه و بی گاه از خود می پرسد که مرگ چگونه و چه زمانی به سراغش خواهد آمد و بعد انسان را به کجا وارد خواهد کرد؟
فارغ از دیدگاه مادی گرایانه ای که حیات آدمی را محدود به زندگی چند روزه در دنیا می داند و مرگ را مُهر ختامی بر حیات، در دیدگاه دینداران مرگ دروازه ورود به عالمی فراتر و متعالی تر از عالم ماده است. جهانی که در آن قید و بندهای مادی همچون جسم و بدن از وجود انسان برداشته شده و پرده از بعضی امور و پدیده ها از مقابل نگاهش می افتد، نسبت به حقیقت وجود خودش و جهان آگاه شده و زندگی تازه ای را در بعد روحانی خود آغاز می کند.
اما آنچه در این نوشتار مورد نظر است، نگاهی به عالم برزخ، یعنی همان عالمی است که در نگاه دیندارانه با مرگ به آن وارد می شویم و قرار است تا زمان ظهور قیامت در آن به سر ببریم.
 
عالم برزخ کجاست؟
از ديدگاه قرآن و روايات، برزخ و قبر يک چيز است که گاهي از آن به عالم قبر و گاهي از آن به عالم برزخ ياد مي شود. برزخ در لغت یعنی چیزی که حایل بین چیزی و چیز دیگر باشد. ازاين رو به جهاني که ميان دنيا و آخرت واقع مي شود برزخ اطلاق مي گردد؛ چنان که در آیاتی از قران، برزخ بيانگر فاصله ميان دو درياست. برزخ در اصطلاح حکمت : به همان عالم مثال اطلاق می شود ، زیرا عالم مثال حد فاصل بین عالم عقل و عالم ماده است.و در اصطلاح شریعت : فاصله میان مرگ تا قیامت کبری را گویند.برزخ قيام و زندگي جديد و جهاني نو است؛خواه گودالي از گودال‎هاي دوزخ باشد، يا باغي از باغ‎هاي بهشت. پس برزخ معبر و دالان ورودي به قيامت و حشر اکبر است و انسان در ادامه ی مسير زندگي دنيا وارد جهان برزخ مي شود، که سراسر آگاهي و حيات است «النّاس نيام فإذا ماتوا انتبهوا»
قرآن کريم در آياتي از جهان برزخ خبر داده است؛ مانند:
«... و من ورائهم برزخ إلي يوم يبعثون: واز پس آنان برزخی است، تا روزی که مبعوث شوند.
النّار يُعرضُون عليها غدوّاً وعشيّا پیامبر اسلام صلوات الله علیه فرمودند: هرگاه يکي از شما از دنيا برود، اگر از اهل بهشت باشد از بهشت، و اگر از اهل آتش باشد از جهنّم هر صبح و شام جايگاهش به او عرضه مي شودو به او گفته مي شود: اين موقف معين، جايگاه توست وقتي در قيامت خداوند تو را مبعوث کرد، به اين جا منتقل مي شوي «امام صادق علیه السلام نیز در تفسير آيه مزبور فرمودەاند: اين رخداد پيش از قيامت است؛ زيرا در قيامت صبح و شام نيست. پس اگر کافران هر صبح و شام معذّب مي شوند معلوم مي شود در برزخ و پيش از قيامت است.»
 
آنچه واضح است این است که با وقوع مرگ، حیات تازه ای برای انسان در عالم برزخ آغاز می شود. حیاتی که قابلیت ها و توانمندی های تازه را برای انسان ایجاد می کند و او را به حقیقت روحانی وجودش نزدیکتر می سازد. هرچند باید اشاره کرد که بعضی از انسان ها در همین دنیای مادی هم توانسته اند از طریق طی طریق صحیح در شریعت و تمسک به عرفان حقیقی، بر جسم خود غلبه کرده و به مراتب عالی تر روح خود دست پیدا کنند. چنین افرادی می توانند مرگ را تا حدی در اختیار خود گرفته و یا روح و جسمشان را به اراده خود در نقاط مختلف زمین به سفر و حرکت درآورند.
روایت امام علی(ع) از لحظه مرگ
مولای متقیان علی(ع) در کتاب شریف نهج البلاغه زیباترین و شگفت انگیزترین تفاسیر را از مسئله مرگ بیان فرموده و به ذکر حقایقی می پردازند که بصورت جزئی و مستند جریان مرگ را وصف می کند.
ایشان درباره لحظه مرگ آدمی چنین می فرمایند:
«ناگاه‌ سكرات‌ مرگ‌ وحسرت‌ از دست‌ دادن‌ آنچه‌ داشتند، بر آنها هجوم‌ آورد دراين‌ حالت‌، اعضاء بدنشان‌ سست‌ گرديد و در برابر آن‌، رنگ‌ خود را باختند.سپس‌ كم‌ كم‌ مرگ‌ در آنها نفوذ كرده‌ و بين‌ آنها و زبانشان‌، جدائي‌ افكند!
اوهمچنان‌ در ميان‌ خانواده‌ خود با چشم‌ نگاه‌ مي‌ كند و با گوشش‌ مي‌ شنود، در حاليكه‌ عقلش‌ سالم‌ است‌ و فكرش‌ باقي‌ است‌! مي‌ انديشد كه‌ عمر را در چه‌ راهي‌ فاني‌ كرده‌ و روزگارش‌ را در چه ‌راهي‌ سپري‌ نموده‌ است‌. به‌ ياد ثروتهائي‌ كه‌ جمع‌ كرده‌ است‌ مي‌ افتد . همان‌ ثروتي‌ كه‌ در جمع‌ آوري‌ آن‌، چشمها را بهم‌ گذارده‌ بود و از حرام ‌و حلال‌ و مشكوك‌ گرفته‌، گناه‌ جمع‌ آوري‌ آنها به‌ گردن‌ اوست‌! حال‌ هنگام‌ جدائي‌ از آن‌ اموال‌ فرارسيده‌، در حاليكه‌ اين‌ ثروت‌ براي‌ وراث‌ مي‌ ماند و از آن‌ استفاده‌ كرده‌ و بهره‌ مي‌ برند! راحتي‌ آن‌ براي‌ ديگران‌ و سنگيني ‌گناهش‌ بر دوش‌ اوست‌ و او در گرو اين‌ اموال‌ است‌! دست‌ خود را از پشيماني‌ به‌ دندان‌ مي‌ گزد و اين‌ به‌ خاطر صحنه‌ هائي‌ است‌ كه ‌در هنگام ‌مرگ‌، برايش‌ مشخص‌ مي‌ گردد. دراين‌ حالت‌، به‌ آنچه‌ در زندگي‌ به‌ آن‌علاقه‌ داشت‌ بي‌ اعتناست‌! و آرزو مي‌ كند اي‌ كاش‌ آن‌ شخصي‌ كه‌ درگذشته‌ بر ثروت‌ او، غبطه‌ مي‌ خوردم‌ و بر او حسد مي‌ بردم‌، اين‌ اموال‌ را جمع‌ كرده‌ بود!
مرگ‌ همچنان‌ بر اعضايش‌ چيره‌ مي‌ شود، تا آنجا كه‌ گوشش‌ همچون‌ زبانش‌ از كار مي‌ افتد. بطوريكه‌ در ميان‌ خانواده‌ اش‌، نمي‌ تواند با زبانش ‌سخن‌ بگويد و با گوشش‌ بشنود، پيوسته‌ به‌ صورت‌ آنان‌ مي‌ نگرد و حركات‌ زبانشان‌ را مي‌ بيند، اما صداي‌ آنان‌ را نمي‌ شنود! سپس‌ چنگال ‌مرگ‌ همه‌ وجودش‌ را فرا مي‌ گيرد! چشم‌ او نيز همچون‌ گوشش‌، از كارمي‌ افتد و روح‌ از بدنش‌ خارج‌ مي‌ گردد وهمچون‌ مرداري‌، بين‌ خانواده‌اش‌ مي‌ افتد. آنچنانكه‌ از نشستن‌ نزدش‌ وحشت‌ مي‌ كنند و ازاو دور مي‌شوند! او نه‌ سوگواران‌ خود را ياري‌ مي‌ كند ونه‌ به‌ آن‌ شخصي‌ كه‌ او را صدا مي‌ زند پاسخ‌ مي‌ گويد! سپس‌ او را به‌ منزلگاهش‌ در درون ‌زمين‌ حمل‌ مي‌ كنند و به‌ دست‌ اعمالش‌ مي‌ سپارند و از ديدارش‌ براي‌ هميشه‌ چشم‌ مي‌ پوشند!»
روایت امام علی(ع) از عالم برزخ
امام علی(ع) درباره عالم پس از مرگ نیز در بیانی مشهور می فرمایند: «فرزند آدم‌ وقتی كه‌ به‌ آخرین‌ روز دنیا و اولین‌ روز آخرت‌ می‌ رسد، مال‌ و فرزندان‌ و اعمالش‌ در نظر اومجسم‌ می‌ شود.
نخست‌ متوجه‌ اموال‌ خود می‌ شود و به‌ او می‌ گوید: بخدا سوگند! من ‌برای‌ جمع‌ آوری‌ و حفظ‌ تو، بسیار حریص‌ بودم‌ و زیاد بخل‌ ورزیدم‌! حال‌ چه‌ كمكی‌ می‌ توانی‌ به‌ من‌ بكنی‌؟ ثروتش‌ به‌ او می‌ گوید: فقط‌ می‌ توانی ‌كفن‌ خود را از من‌ برداری‌.
او متوجه‌ فرزندان‌ خود می‌ شود و به‌ آنها می‌ گوید: بخدا سوگند من‌ شما را خیلی‌ دوست‌ داشتم‌ و همواره‌ از شما حمایت‌ می‌ كردم‌. چه‌ خدمتی‌ می‌ توانید - در این‌ روز بیچارگی ام ‌ به من‌ بكنید؟ می‌ گویند: هیچ‌! غیر از اینكه‌ تو را در قبرت‌ دفن‌ كنیم‌! سپس‌ متوجه‌ عمل‌ - عمل‌ صالح ‌- خود می‌ شود و می‌ گوید: بخدا سوگند! من‌ درباره‌ تو بی‌ رغبت‌ بودم‌ و تو بر من‌ گران‌ بودی‌! تو امروز چه‌ كمكی‌ به‌ من‌ می‌ كنی‌؟ می‌ گوید: من‌ در قبر و قیامت‌، مونس‌ توام‌! تا آنكه‌ من‌ و تو را بر پروردگارت‌ عرضه‌ بدارند!
آنگاه‌ امام‌ فرمود: اگر آدمی‌ در دنیا ولی‌ خدا باشد، عملش‌ بصورت‌ خوشبوترین‌ و زیباترین‌ و خوش‌ لباسترین‌ مرد، نزدش‌ می‌ آید و به‌ او می‌ گوید: تو را به‌ روحی‌ از خدا و ریحانی‌ و بهشت‌ پرنعمتی‌ بشارت می‌ دهم‌ كه‌ چه‌ خوش‌ آمدنی‌ كردی‌. او می‌ پرسد: تو كیستی‌؟ جواب‌ می‌دهد: من‌ عمل‌ صالح‌ توام‌ كه‌ از دنیا به‌ آخرت‌، كوچ‌ كرده‌ ام‌.
آدمی‌ در آن روز غسال‌ خود را می‌ شناسد و با كسانی كه‌ جنازه‌اش‌ را برمی‌ دارند، سخن‌ می‌ گوید و سوگندشان‌ می‌ دهد كه‌ عجله ‌كنند! همینكه‌ داخل‌ قبر شد، دو فرشته‌ نزدش‌ می‌ آیند كه‌ همان‌ دو فتان ‌قبرند! موی‌ بدنشان‌ آنقدر بلند است‌ كه‌ برروی‌ زمین‌ كشیده‌ می‌ شود وبا نیشهای‌ خود، زمین‌ را می‌ شكافند! صدایی‌ چون‌ رعد و قاصف‌ دارند. چشمانی‌ چون‌ برق‌ خاطف‌ وبرقی‌ كه‌ چشم‌ را می‌ زند! آنها از او می‌پرسند: خدایت‌ كیست‌؟ پیرو كدام‌ پیامبری‌؟ چه‌ دینی‌ داری‌؟
او جواب‌ می‌ دهد: خدایم‌، اللّه‌، پیامبرم‌، محمّد و دینم‌ اسلام‌ است‌. آنها می‌ گویند: چون‌ در سخن‌ حق‌، پایدار مانده‌ ای‌، خدایت‌ بر آنچه ‌دوست‌ می‌ داری‌ و خشنودی‌، ثابت‌ بدارد. در این‌ موقع‌، قبر او را تا آنجا كه‌ چشمش‌ كار می‌ كند، گشاده‌ می‌ كنند و دری‌ از بهشت‌ بر رویش‌ می‌گشایند و به‌ وی‌ می‌ گویند: با دیده ‌روشن‌ و با خرسندی‌ خاطر بخواب، آنطور كه‌ جوان‌ نورس‌ و آسوده‌ خاطر می‌ خوابد.
ولی‌ اگر دشمن‌ پروردگارش ‌باشد، فرشته‌ اش‌ بصورت‌ زشت‌ ترین‌ صورت‌ و لباس‌ و بدترین‌ چیز، نزدش‌ می‌ آید و به‌ وی‌ می‌ گوید: بشارت‌ باد تو را به‌ ضیافتی‌ از حمیم‌ دوزخ‌! و جایگاهی‌ از آتش‌. او نیز غسّال‌ خود را می‌ شناسد و تشییع‌ كنندگان‌ را قسم‌ می‌دهد كه‌: مرا بطرف‌ قبر مبرید، و چون‌ او را داخل‌ قبرش‌ كنند، دو فرشته‌ سؤال‌ كننده ‌نزد او می‌ آیند و كفن‌ او را از بدنش ‌كنار زده‌، می‌ پرسند: خدا و پیامبرت ‌كیست‌؟ چه‌ دینی‌ داری‌؟
او می‌ گوید: نمی‌ دانم‌! می‌ گویند: هرگز ندانی‌ و هدایت‌ نشوی‌. سپس ‌او را با گرز، آنچنان‌ می‌ زنند كه‌ تمام‌ جنبنده‌ هائی كه‌ خدا آفریده‌، به‌ غیر ازانس‌ و جن‌، از آن‌ ضربت‌ تكان‌ می‌ خورند. آنگاه‌ دری‌ از جهنم‌ برویش‌ باز نموده‌، به‌ او می‌ گویند: با بدترین‌ حال‌، بخواب‌! آنگاه‌ قبرش‌، آنقدر تنگ‌ می‌ شود كه‌ بر اندامش‌ می‌ چسبد، آنطور كه‌ نوك‌ نیزه‌ به‌ غلافش‌ می‌چسبد، بطوریكه‌ مغز سرش‌ از بین‌ ناخن‌ و گوشتش‌، بیرون‌ می‌ آید! خداوند مار و عقرب‌ زمین‌ و حشرات‌ را بر او مسلط‌ می‌ كند تا نیشش‌ بزنند و او بدین‌ حال‌ خواهد بود تا خداوند او را از قبرش‌ محشور كند.»/
12135/135/10
کانال اطلاع رسانی: https://telegram.me/imnanews
 
کد خبر 265522

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.