به گزارش ایمنا، میناکاری که مهد شکلگیری و پیدایش آن در اصفهان بوده، هنر تزئین فلزات(بعضاً شیشه و سرامیک) با مواد رنگین مات یا شفاف، با کمک گرفتن از آتش است که در ایران این هنر اصیل در اواخر دوره ناصری به خاموشی گرائید.
این هنر شامل فعل و انفعلات پیچیده شیمیایی است و یک هنر آزمایشگاهی محسوب می شود و در حقیقت شیئی است که از ترکیب اکسید فلزات با برخی نمکها در اثر حرارت تزئین یافته است. کلیه مصنوعات فلزی از جنس طلا، نقره، مس، برنج، برنز که به وسیله لعاب سفید و یا رنگی پوشیده شده و با رنگهای مختلف خطوط و نقوشی توسط حرارت بر روی آن ایجاد شده باشد، در زمره محصولات مینا کاری شده قرار دارد. امروزه، این هنر بیشتر بر روی مس انجام میشود ولی میتوان بر روی طلا و نقره نیز آن را به عمل آورد. طلا تنها فلزی است که به هنگام ذوب شدن مینا اکسید نمیشود از این رو امکان اجرای طرحی همراه با جزئیات و با شباهت هر چه تمام تر بر روی مینا را ایجاد می کند. در حالی که میناهای مسی و نقره ای چنین کیفیتی را ندارند.
پیشینه هنر میناکاری
در حال حاضر كار هنرمندان اصفهاني طرفداران و خريداران بسياري دارد و اين رشته هنري از طرف سازمان هاي ذيربط همچون سازمان صنايع دستي مورد حمايت قرار مي گيرند. به گفته برخی کارشناسان و در پی تطبیق دادن میناکاریهای بیزانس با آثار ایرانی، این هنر در ایران شکل گرفته و سپس به دیگر کشورها رفتهاست. البته در اروپا، آثاری باستانی یافت شده که پیشنهای بسیار طولانی دارند. برای نمونه شش انگشتر طلا مربوط به سیزده سده پیش از میلاد در قبرس یافت شده که نمونهای از میناکاری مرصع میباشند.
میناکاری در دوره هخامنشیان
یکی از این نمونههای قدیمی، بازوبندی از طلا به همراه میناکاریهای تزئین شده بر روی آن است که مربوط به دوران هخامنشیان میباشد. در حال حاضر این اثر باستانی در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری میشود.
میناکاری در دوره سلجوقیان
اوج هنری میناکاری در دوره سلجوقیان دیده می شود که تهیه ظروف برنجی و میناکاری مرسومیت داشته است و این آثار به کشورهای همسایه نیز فرستاده میشده است. یکی از نمونه های ارزشمند این دوره «سینی آلب ارسلان» است که میناکاری بر روی نقره است و در موزه صنایع ظریفه بوستون نگهداری می شود. این اثر توسط استادی به نام «حسن الکاشانی» ساخته شده و نامش با خط کوفی بر روی آن حک شده است.
میناکاری در دوره ساسانیان
بشقاب های ساسانی که در ارمنستان کشف شده در موزه هنرهای اسلامی برلین و در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شوند، نمونه هایی از آثار باستانی میناکاری ایرانی می باشند. همچنین، در موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ و موزه¬های انگلستان و فرانسه نیز آثار دیگری از میناکاری ایرانی موجود می باشد.
میناکاری در دوره اسلامی
در مورد سابقه هنر ميناكاري در ايران لئوبرونستين و اروين مرگوليس يادآور شده اند كه سابقه اين هنر در ايران به زمان اشكانيان و ساسانيان مي رسد، ولي استفاده از آن در آغاز اسلام، تا پيش از حكومت ايلخان مسلمان مغول، غازان خان(694 تا 703 هجري) روشن نيست. پادشاه در مدت كوتاهي به علم شيمي دست يافت و بر خلاف پيشينيان كه مبالغ هنگفتي در راه پيدا كردن اكسير صرف مي كردند ترجيح داد كه دانش و مساعي خود را صرف هنر ميناكاري نمايد.
میناکاری در دوره مغول و تیموری
در دوره مغول ها، هنر فلزکاری به دنبال آن میناکاری ایرانی دچار تغییرهایی گشت. سبک نوینی در میناکاری ایران بوجود آمد به طوریکه تصویرها و شکل هایی که مربوط به ظاهر و لباس درباریان ایرانی بود، جایگزین نگارههای عربی شد. هم چنین، در دوره تیموری نیز ترصیع فلز به شرقی ترین صورت خودش رسید.
میناکاری در دوره صفوی
در زمان صفویان نقشهای مینیاتوری همانند مجلسهای بزم در دبار، شکار و اسبسواری بیشتر رواج داشت و میناکاری بر روی نقره انجام میشد. همچنین نقش های اسلیمی و ختایی به طرحها افزوده شد و رنگ قرمز نیز بیشتر از همه دورهها به کار میناکاران آمد. یکی از نمونههای قدیمی آن درعهد صفویه توسط شاردن جهانگرد فرانسه ذکر شده است.
میناکاری در دوره قاجاریه
در دوران قاجار میناکاری به مقدار کم وجود داشته و اشیایی مانند سرقلیان و کوزه قلیان و کوزه و بادگیر قلیان را میناکاری می کردهاند. در دربار پادشاهان قاجار مخصوصاً ناصرالدین شاه که قلیان کشیدن از سرگرمی های او بوده، قلیان های میناکاری شده وجود داشته است. همچنین، در خانههای اشراف و بزرگان آن عصر نیز این قبیل اشیاء میناکاری شده موجود بوده است. اشیاء دیگری مانند کمربند، آفتابه لگن، انفیه دان، گلاب پاش، گوشواره، اشکدان و قوطی سیگار میناکاری شده نیز موجود است.
پروفسور پوپ در کتاب «بررسی هنر ایران» چنین اورده است:
«مینا کاری هنر درخشان آتش و خاک است، با رنگ های پخته و درخشان که سابقه آن به ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد می رسد و ظهور آن بر روی فلز در طول سده ی ششم تا چهارم پیش از میلاد و پس از سال ۵۰۰ پیش از میلاد مشاهده می شود. هنر میناکاری در ایران بیش از نقاط دیگر تجلی داشته و یکی از نمونه های قدیمی آن در عهد صفویه توسط شاردن جهانگرد فرانسه ذکر شده است که قطعه مینایی از کارهای اصفهان بوده، مشتمل بر طرحی از پرندگان و حیوانات بر زمینه گل و بته به رنگ آبی کم رنگ و سبز و زرد و قرمز».
روشهای تولید مینا
مینا به لحاظ روش تولید به گروههای زیر تقسیم میشود:
مینای زمینه برجسته
روشی درمیناکاری است به این صورت که نگارهها وخطوط مورد نظر رابرروی شیء حک کرده و سپس شکاف¬هایی را که به این نحو ایجاد میشود، با لعابهای رنگی پر کرده و درکوره با حرارت کافی قرار میدهند.
مینای حجره ای یا خانهبندی
مینای خانهبندی شیوه ای قدیمی است که به «مینای سیمی» نیز معروف است و از مفتولهای بسیار نازک استفاده می شود. مفتول ها را به شکل دلخواه در می آورند و با چسب روی قطعه کار قرار داده، با یک لعاب شیشه ای روی آن را می پوشانند. سپس آن را در داخل کوره ای با حدود ۱۰۰۰ درجه حرارت قرار می دهند و مفتول ها به قطعه کار جوش می خورند. در مرحله بعد رنگ های مخصوص میناکاری را که به شکل پودر می باشند، بر روی سطح کار پر می کنند. بعد از آنکه سطح کار یکسان و هموار شد، آن را به مدت ۳ دقیقه در داخل کوره ای با حرارتی حدود ۱۰۰۰ درجه قرار می دهند. مفتول های با برنجی بعد از قرا گرفتن در کوره سیاه می شوند و باید با اسیدکاری رنگشان به حالت نخستین بازگردد. مینای خانه بندی در اصفهان و تهران رایج بوده ولی درحال حاضر تنها کارگاه آموزشی مینای خانه بندی در پژوهشکده میراث فرهنگی است که این هنر را آموزش میدهد. «مینای سیاه» یک گونه از «مینای خانهبندی» بهشمار میآید که به «مینای صائبین» نیز معروف است. این شیوه میناکاری، به طور عمده در جنوب کشور و به ویژه در اهواز انجام میشود.
مینای نقاشی
روشی است که امروزه در اصفهان مرسوم است. در اين روش، زمينه ورقه مس را از ميناي سفيد و غليظ مي پوشانند و پس از آن که آن را در کوره پختند، آن را با رنگ¬هاي مينايي نقاشي مي کنند. نقاشي کردن با رنگ هاي مينايي به دو شيوه انجام مي گيرد: روش اول آن است که رنگ ها را که به صورت گرد بسيار نرمي است، با آب و کمي گليسيرين مخلوط مي کنند و آن را روي صفحه شيشه اي يا عقيق به وسيله کاردک¬هاي مخصوص حل مي کنند، آنگاه مانند نقاشي معمولي آب و رنگ، نقش دلخواه را با اين رنگ تصوير مي کنند. روش دوم به اين صورت است که به جاي آميختن رنگ هاي مينايي با آب و گليسيرين، آن را با عصاره جوهر کاج يا جوهر اسطوخودوس مي آميزند و به شيوه نقاشي رنگ و روغن عمل مي کنند.
در هر دو روش، و به خصوص در طريقه اخبر الذکر، لازم است که صفحه مينايي را پيش از قراردادن در کوره مينا به ملايمت روي چراغ الکلي حرارت دهند تا جوهر¬هاي محتوي آن سوخته و زايل شود. مسلم است که اين کار به دقت زيادي نياز دارد؛ زيرا که اگر حرارت بيش از اندازه لازم شود، جوهرهاي محتوي رنگ مينا، يکباره جوش مي کنند و صفحه مينايي حالتي آبله گون پيدا مي کند. پس از طي اين مراحل، معمولاً روي شيء ميناکاري شده را به وسيله ميناي بسيار شفاف و ظريفي لعاب مي دهند و مجدداً آن را در کوره مي پزند. دراین روش به عنوان زیر ساخت بیشتر ازمس استفاده می شود.
مراحل توليد يک محصول مينا
گام اول: زیرساخت مینا
اولین گام، در ساخت یک محصول مینا، تهيه زيرساخت می باشد که معمولاً به دو روش خم کاری و چکش کاری تهيه مي شود. در روش خم کاری، قالب مخصوص بشقاب، گلدان و يا هر شيء ديگر مورد نظر را بين قالب و گيره دستگاه قرار مي دهند. در حين چرخيدن ورقه به وسيله ميله اي که سر آن کاملاً گرد است، با فشار، وزنه را بر روي قالب خم مي کنند. در روش چکش کاری بدون استفاده از قالب و با استفاده از انواع چکش، ميل قلوه، انبر و سندان اشياء را به اشکال مورد نظر تهيه مي کنند و پس از هر بار عمل چکش کاري، قطعه را در آتش قرار مي دهند و مجدداً آن را چکش کاري مي کنند تا کاملاً به شکل مورد نظر درآيد. معمولاً جهت تهيه زيرساخت مينا مي بايست از فلزات خالص و يا آلياژ فلزات با ترکيب درصد دقيق استفاده کرد. در صورت وجود ناخالصي هنگام حرارت دادن تاول هايي در سطح زيرساخت ظاهر مي شود.حداقل ضخامت فلز در تهيه زيرساخت، 8/0 ميليمتر است زيرا سبب ازدياد مقاومت زيرساخت در مقابل انواع فشارهاي کششي و خمشي شده و در نتيجه از ترک خوردن و پوسته شدن لعاب و تغيير شکل در اثر حرارت جلوگيري مي شود. همچنين سطح مورد نظر مي بايست صاف و يکنواخت باشد. فلزات و آلياژهايي که در ساخت مينا بيشتر استفاده مي شود، عبارتند از: مس، طلا، نقره، برنج و برنز.

گام دوم: برداشت آلودگي ها
سطح فلز براي بهتر چسبيد لعاب مينا، بايد کاملاً تميز باشد. در صورتي که حتي اثر انگشت هنرمند بر روي زيرساخت باقي بماند، چربي آن مانع از ارتباط مستقيم لعاب با بدنه شده و در سطح لعاب بريدگي به وجود مي آيد. به اين منظور از روشهاي مختلفي استفاده مي شود. در روش اول، شيء را درون مخزن شيشه اي متناسب با ابعاد آن حاوي نمک طعام و سرکه فرو مي برند و يا بر روي شيء مورد نظر مستقيماً سرکه ريخته و سپس نمک بر روي کليه سطوح آن مي پاشند و توسط برس سيمي لکه ها را پاک مي کنند. روش دوم، استفاده از از جوهر گوگرد(اسيد سولفوريک): در اين روش شيء را درون محلول گرم اسيد سولفوريک رقيق غوطه ور کرده و در صورتي که شيء بيش از حد داراي لکه باشد، آن را درون اسيد سولفوريک غليظ قرار مي دهند و توسط برس سيمي آن را تميز مي کنند. سپس با آب شيء را شستشو مي دهند تا کاملاً از اسيد پاک شود. روش سوم نیز با استفاده از صابون، الياف فلزي، سمباده و آب نمک انجام می شود بدین صورت که در پايان تمام مراحل، شيء پاک شده را با آب تميز مي شويند و توسط خاک اره آن را خشک مي کنند. سپس قبل از لعاب کاري توسط هواي فشرده کمپرسور، آن را از هرگونه گردذ و غبار پاک مي کنند.
گام سوم: آماده سازي لعاب
پودر لعاب به دلیل غيرمحلول بودن و و زن حجمي زياد به تنهايي نمي تواند مورد استفاده قرار گيرد. بنابراين جهت معلق کردن ذرات لعاب در آب و چسبندگي بيشتر آن، از غلظت دهنده¬هاي طبيعي مانند «به دانه» استفاده مي کنند. ابتدا «به دانه» را مي جوشانند تا لعاب آن به دست آيد سپس آن را به نسبت 1 به 10 با پودر لعاب مخلوط مي کنند.
گام چهارم: لعاب کاري
لعاب کاری به دو روش انجام مي گيرد. در روش اسپری، بهوسيله پيستوله در اين روش لعاب به وسيله پيستوله در اتاقک کوچکي که به آن اتاقک اسپري گفته مي شود، بر روي زيرساخت پاشيده مي شود. اين اتاقک مي بايست به سيستم تهويه مناسب مجهز باشد تا اسپري کننده از ذرات معلق لعاب در هوا که سمي و خطرناک است، در امان بماند. در اين روش مقداري از لعاب به هدر مي رود. در روش دستی يا غرقاب، لعاب را بر روي قطعه مي ريزند تا تمام سطح آن را بپوشاند. اين روش به لحاظ جلوگيري از هدر رفتن لعاب و معلق نشدن ذرات آن در هوا، از نظر اقتصادي و از نظر بهداشتي ارجح است. پس از لعاب کاري، اشياء لعاب زده شده را مي بايست در فضايي دور از هر گونه گرد و غبار در کنار کوره و يا در گرمخانه قرار داده و حتماً قبل از قرار دادن شيء در کوره، مجدداً توسط هواي فشرده غبارروبي کرد.
گام پنجم: پخت لعاب
پس از خشک شدن کامل لعاب و برطرف کردن هرگونه گرد و غبار از روي آن، مرحله پخت آغاز مي شود. براي پخت لعاب، حرارت کوره مي بايست در حدود 900 درجه سانتيگراد باشد. فرآيند پخت لعاب بيش از 2 تا 3 دقيقه به طول نمي انجامد و زماني که سرخي مناسب قطعه و لعاب توسط استادکار تشخيص داده و از پخت کامل لعاب اطمينان حاصل شد، شيء را از کوره خارج کرده و در کنار کوره قرار مي دهند تا به تدريج سرد شود. صنعتگران سنتي از دماسنج استفاده نمي کنند؛ فقط به تجربيات و شواهد بسنده مي کنند. در اين زمان رنگ لعاب به رنگ زرد نخودي مايل است و با از دست دادن حرارت به تدريج رنگ آن به سفيدي مي گرايد.
گام ششم: آماده سازي رنگ
رنگهاي مورد استفاده براي نقاشي بر روي زمينه مينا به رنگ هاي نسوز معروف است و عمدتاً از پودر اکسيد فلزات تشکيل شده است. در قديم، استادکاران ميناساز، خود اين رنگ ها را تهيه مي کردند. ولي امروزه از پودرهاي رنگ آماده وارداتي استفاده مي شود.به منظور آماده کردن اين رنگ ها براي نقاشي روي اشياء مينايي، باید ابتدا محلول صمغ عربي در آب را با گليسيرن به نسبت 1 به 2 مخلوط کرده و پس از قرار دادن پودر رنگ مورد نظر بر روي شيشه و چکاندن چند قطره از مخلوط فوق توسط کاردک، رنگ را آماده کرده و مانند رنگ هاي آبرنگ از آن استفاده مي کنند. در واقع مخلوط محلول صمغ عربي و گليسيرين، عمل حلال رنگ را انجام مي دهد. در صورت خشک شدن باقي مانده رنگ، با چکاندن چند قطره از مخلوط صمغ عربي و گليسيرين، مجدداً آن را براي نقاشي آماده مي کنند. پودر رنگ را مي توان با جوهر کاج يا جوهر اسطوخودوس آميخته و آماده نقاشي کرد. در اين صورت بايد به شيوه رنگ و روغن عمل کرد.
گام هفتم: انتقال طرح بر روي لعاب
برای این منظور، ابتدا هنرمند ميناساز، طرح مورد نظر خود که معمولاً برگرفته از نقوش اسليمي و ختايي، گل و مرغ، شکارگاه و صورت سازي است را بر روي کاغذ آورده و سپس کاغذ را «سوزن کاري» يا «سمباده کاري» مي کنند به اين صورت که خطوط طرح را نزديک به هم سوراخ سوراخ مي کنند. سپس با خاکستر يا دوده طرح را بر روي قطعه لعابي پياده مي کنند..
گام هشتم: نقاشي
این مرحله را مي توان با قلم گيري آغاز کرد و ابتدا خطوط اصلي طرح را قلم گيري کرد و سپس قسمتهاي مختلف را رنگ آميزي کرد. هم چنين، مي توان ابتدا طرح را رنگ آميزي کرد و سپس دور آن را قلم گيري کرد. در رنگ هاي مينايي، رنگ سفيد وجود ندارد و اگر استفاده از اين رنگ ضروري باشد، هنرمند با مهارت از سفيدي لعاب زمينه استفاده مي کند و يا پس از نقاشي با قلم نوک تيزي رنگ را از روي زمينه برمي دارد تا رنگ سفيد لعاب ظاهر شود. چنان چه در طرح مورد نظر، رنگ طلايي وجود داشته باشد، در همين مرحله بايد با آب طلا، نقاشي را تکميل کرد. هم چنین، در مرحله نقاشي در صورتي که روغن هايي نظير گليسيرين يا اسطوخودوس و يا روغن هاي مشابه برای آماده سازي رنگ استفاده شود، بايد قبل از قراردادن شيء در کوره، آن را با گذاردن بر روي اجاق برقي و يا شعله ملايم(چراغ الکلي) و يا با نزديک کردن قطعه به کوره، روغن آن را به صورت دود خارج کرد و از بين برد، زيرا در غير اين صورت ممکن است که در سطح مينا منافذي بر اثر جوشش اين روغن¬ها به وجود آيد و سطح مينا آبله گون شود. در هنگام نقاشي بر روي مينا، زياد شدن رنگ موجب شُره و خرابي کار در مرحله حرارت دادن مي شود. اگر رنگ در نقطه اي بيش از حد لازم باشد، مي بايست قبل از پخت، اضافي آن را برداشت.

گام نهم: پخت نقاشي
بعد از آن که نقاشي بر روي لعاب پايان يافت، بايد مجدداً قطعه را در کوره حرارت داد. اين بار حرارت کوره مي بايست بين 600 تا 750 درجه سانتيگراد باشد. در صورتي که جهت رنگ آميزي از طلا استفاده شود، بايد فرآيند پخت در حرارت حداکثر 450 درجه سانتيگراد صورت گيرد، زيرا در دماي بالاتر، طلا از بين خواهد رفت. حرارت دادن مينا مخصوصاً در مرحله پخت نقاشي بايد با دقت صورت پذيرد؛ چنانچه حرارت کوره يا زمان آن بيشتر از حد لزوم باشد، سبب جاري شدن رنگ يا نفوذ آن به داخل لعاب اوليه مينا مي شود. همچنين، اگر دما و زمان کمتر از حد باشد، رنگ به خوبي پخته نمي شود و پس از پخت به خوبي از روي لعاب پاک شده و يا به حالت کدر درمي آيد. بعد از پايان پخت کار نقاشي مينا، روي آن را با لعاب شفاف با ضخامت کم مي پوشانند و مجدداً مي پزند.
گام دهم: تکميل کاري
لعاب، لبه دهانه و پايه اشياء مينايي مانند گلدان، بشقاب و ظروف مختلف را کاملاً نمي پوشاند و ظاهري ناخوشايند به آن مي دهد. براي رفع اين نقص، مي بايست از زه هاي برنجي يا نقره اي استفاده کرد؛ به اين ترتيب که ابتدا مفتول برنج يا نقره را به وسيله دستگاه نورد به صورت نواري با پهناي 2 ميلي متر درآورده، سپس از سوراخ مخروطي شکل عبور داده تا به شکل ناودان درآيد. سپس به وسيله آن، لبه اشياء مينايي را پوشانده و با لحيم نقره جوش داد.
فن و تجربه هنرمند است که رنگهایی زیبا، جذاب و دلربا را در اثری، ماندگار و پایدار میسازد، پایداری و ماندگاری به عمر چند قرن؛ قدمتی که باظرافت و تواناییهای هنرمند محقق میشود تا پس از گذشت قرنها و نسلها، همچنان یادگار هنرمندان پیشین در قرون و ادوار گذشته جلوهگاهی برای عشق، شور، شعور و ذوق هنرمند سالهای دور شود.12135/168
این هنر شامل فعل و انفعلات پیچیده شیمیایی است و یک هنر آزمایشگاهی محسوب می شود و در حقیقت شیئی است که از ترکیب اکسید فلزات با برخی نمکها در اثر حرارت تزئین یافته است. کلیه مصنوعات فلزی از جنس طلا، نقره، مس، برنج، برنز که به وسیله لعاب سفید و یا رنگی پوشیده شده و با رنگهای مختلف خطوط و نقوشی توسط حرارت بر روی آن ایجاد شده باشد، در زمره محصولات مینا کاری شده قرار دارد. امروزه، این هنر بیشتر بر روی مس انجام میشود ولی میتوان بر روی طلا و نقره نیز آن را به عمل آورد. طلا تنها فلزی است که به هنگام ذوب شدن مینا اکسید نمیشود از این رو امکان اجرای طرحی همراه با جزئیات و با شباهت هر چه تمام تر بر روی مینا را ایجاد می کند. در حالی که میناهای مسی و نقره ای چنین کیفیتی را ندارند.
پیشینه هنر میناکاری
در حال حاضر كار هنرمندان اصفهاني طرفداران و خريداران بسياري دارد و اين رشته هنري از طرف سازمان هاي ذيربط همچون سازمان صنايع دستي مورد حمايت قرار مي گيرند. به گفته برخی کارشناسان و در پی تطبیق دادن میناکاریهای بیزانس با آثار ایرانی، این هنر در ایران شکل گرفته و سپس به دیگر کشورها رفتهاست. البته در اروپا، آثاری باستانی یافت شده که پیشنهای بسیار طولانی دارند. برای نمونه شش انگشتر طلا مربوط به سیزده سده پیش از میلاد در قبرس یافت شده که نمونهای از میناکاری مرصع میباشند.
میناکاری در دوره هخامنشیان
یکی از این نمونههای قدیمی، بازوبندی از طلا به همراه میناکاریهای تزئین شده بر روی آن است که مربوط به دوران هخامنشیان میباشد. در حال حاضر این اثر باستانی در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری میشود.
میناکاری در دوره سلجوقیان
اوج هنری میناکاری در دوره سلجوقیان دیده می شود که تهیه ظروف برنجی و میناکاری مرسومیت داشته است و این آثار به کشورهای همسایه نیز فرستاده میشده است. یکی از نمونه های ارزشمند این دوره «سینی آلب ارسلان» است که میناکاری بر روی نقره است و در موزه صنایع ظریفه بوستون نگهداری می شود. این اثر توسط استادی به نام «حسن الکاشانی» ساخته شده و نامش با خط کوفی بر روی آن حک شده است.
میناکاری در دوره ساسانیان
بشقاب های ساسانی که در ارمنستان کشف شده در موزه هنرهای اسلامی برلین و در موزه متروپولیتن نیویورک نگهداری می شوند، نمونه هایی از آثار باستانی میناکاری ایرانی می باشند. همچنین، در موزه آرمیتاژ سن پترزبورگ و موزه¬های انگلستان و فرانسه نیز آثار دیگری از میناکاری ایرانی موجود می باشد.
میناکاری در دوره اسلامی
در مورد سابقه هنر ميناكاري در ايران لئوبرونستين و اروين مرگوليس يادآور شده اند كه سابقه اين هنر در ايران به زمان اشكانيان و ساسانيان مي رسد، ولي استفاده از آن در آغاز اسلام، تا پيش از حكومت ايلخان مسلمان مغول، غازان خان(694 تا 703 هجري) روشن نيست. پادشاه در مدت كوتاهي به علم شيمي دست يافت و بر خلاف پيشينيان كه مبالغ هنگفتي در راه پيدا كردن اكسير صرف مي كردند ترجيح داد كه دانش و مساعي خود را صرف هنر ميناكاري نمايد.
میناکاری در دوره مغول و تیموری
در دوره مغول ها، هنر فلزکاری به دنبال آن میناکاری ایرانی دچار تغییرهایی گشت. سبک نوینی در میناکاری ایران بوجود آمد به طوریکه تصویرها و شکل هایی که مربوط به ظاهر و لباس درباریان ایرانی بود، جایگزین نگارههای عربی شد. هم چنین، در دوره تیموری نیز ترصیع فلز به شرقی ترین صورت خودش رسید.
میناکاری در دوره صفوی
در زمان صفویان نقشهای مینیاتوری همانند مجلسهای بزم در دبار، شکار و اسبسواری بیشتر رواج داشت و میناکاری بر روی نقره انجام میشد. همچنین نقش های اسلیمی و ختایی به طرحها افزوده شد و رنگ قرمز نیز بیشتر از همه دورهها به کار میناکاران آمد. یکی از نمونههای قدیمی آن درعهد صفویه توسط شاردن جهانگرد فرانسه ذکر شده است.
میناکاری در دوره قاجاریه
در دوران قاجار میناکاری به مقدار کم وجود داشته و اشیایی مانند سرقلیان و کوزه قلیان و کوزه و بادگیر قلیان را میناکاری می کردهاند. در دربار پادشاهان قاجار مخصوصاً ناصرالدین شاه که قلیان کشیدن از سرگرمی های او بوده، قلیان های میناکاری شده وجود داشته است. همچنین، در خانههای اشراف و بزرگان آن عصر نیز این قبیل اشیاء میناکاری شده موجود بوده است. اشیاء دیگری مانند کمربند، آفتابه لگن، انفیه دان، گلاب پاش، گوشواره، اشکدان و قوطی سیگار میناکاری شده نیز موجود است.
پروفسور پوپ در کتاب «بررسی هنر ایران» چنین اورده است:
«مینا کاری هنر درخشان آتش و خاک است، با رنگ های پخته و درخشان که سابقه آن به ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد می رسد و ظهور آن بر روی فلز در طول سده ی ششم تا چهارم پیش از میلاد و پس از سال ۵۰۰ پیش از میلاد مشاهده می شود. هنر میناکاری در ایران بیش از نقاط دیگر تجلی داشته و یکی از نمونه های قدیمی آن در عهد صفویه توسط شاردن جهانگرد فرانسه ذکر شده است که قطعه مینایی از کارهای اصفهان بوده، مشتمل بر طرحی از پرندگان و حیوانات بر زمینه گل و بته به رنگ آبی کم رنگ و سبز و زرد و قرمز».
روشهای تولید مینا
مینا به لحاظ روش تولید به گروههای زیر تقسیم میشود:
مینای زمینه برجسته
روشی درمیناکاری است به این صورت که نگارهها وخطوط مورد نظر رابرروی شیء حک کرده و سپس شکاف¬هایی را که به این نحو ایجاد میشود، با لعابهای رنگی پر کرده و درکوره با حرارت کافی قرار میدهند.
مینای حجره ای یا خانهبندی
مینای خانهبندی شیوه ای قدیمی است که به «مینای سیمی» نیز معروف است و از مفتولهای بسیار نازک استفاده می شود. مفتول ها را به شکل دلخواه در می آورند و با چسب روی قطعه کار قرار داده، با یک لعاب شیشه ای روی آن را می پوشانند. سپس آن را در داخل کوره ای با حدود ۱۰۰۰ درجه حرارت قرار می دهند و مفتول ها به قطعه کار جوش می خورند. در مرحله بعد رنگ های مخصوص میناکاری را که به شکل پودر می باشند، بر روی سطح کار پر می کنند. بعد از آنکه سطح کار یکسان و هموار شد، آن را به مدت ۳ دقیقه در داخل کوره ای با حرارتی حدود ۱۰۰۰ درجه قرار می دهند. مفتول های با برنجی بعد از قرا گرفتن در کوره سیاه می شوند و باید با اسیدکاری رنگشان به حالت نخستین بازگردد. مینای خانه بندی در اصفهان و تهران رایج بوده ولی درحال حاضر تنها کارگاه آموزشی مینای خانه بندی در پژوهشکده میراث فرهنگی است که این هنر را آموزش میدهد. «مینای سیاه» یک گونه از «مینای خانهبندی» بهشمار میآید که به «مینای صائبین» نیز معروف است. این شیوه میناکاری، به طور عمده در جنوب کشور و به ویژه در اهواز انجام میشود.
مینای نقاشی
روشی است که امروزه در اصفهان مرسوم است. در اين روش، زمينه ورقه مس را از ميناي سفيد و غليظ مي پوشانند و پس از آن که آن را در کوره پختند، آن را با رنگ¬هاي مينايي نقاشي مي کنند. نقاشي کردن با رنگ هاي مينايي به دو شيوه انجام مي گيرد: روش اول آن است که رنگ ها را که به صورت گرد بسيار نرمي است، با آب و کمي گليسيرين مخلوط مي کنند و آن را روي صفحه شيشه اي يا عقيق به وسيله کاردک¬هاي مخصوص حل مي کنند، آنگاه مانند نقاشي معمولي آب و رنگ، نقش دلخواه را با اين رنگ تصوير مي کنند. روش دوم به اين صورت است که به جاي آميختن رنگ هاي مينايي با آب و گليسيرين، آن را با عصاره جوهر کاج يا جوهر اسطوخودوس مي آميزند و به شيوه نقاشي رنگ و روغن عمل مي کنند.
در هر دو روش، و به خصوص در طريقه اخبر الذکر، لازم است که صفحه مينايي را پيش از قراردادن در کوره مينا به ملايمت روي چراغ الکلي حرارت دهند تا جوهر¬هاي محتوي آن سوخته و زايل شود. مسلم است که اين کار به دقت زيادي نياز دارد؛ زيرا که اگر حرارت بيش از اندازه لازم شود، جوهرهاي محتوي رنگ مينا، يکباره جوش مي کنند و صفحه مينايي حالتي آبله گون پيدا مي کند. پس از طي اين مراحل، معمولاً روي شيء ميناکاري شده را به وسيله ميناي بسيار شفاف و ظريفي لعاب مي دهند و مجدداً آن را در کوره مي پزند. دراین روش به عنوان زیر ساخت بیشتر ازمس استفاده می شود.
مراحل توليد يک محصول مينا
گام اول: زیرساخت مینا
اولین گام، در ساخت یک محصول مینا، تهيه زيرساخت می باشد که معمولاً به دو روش خم کاری و چکش کاری تهيه مي شود. در روش خم کاری، قالب مخصوص بشقاب، گلدان و يا هر شيء ديگر مورد نظر را بين قالب و گيره دستگاه قرار مي دهند. در حين چرخيدن ورقه به وسيله ميله اي که سر آن کاملاً گرد است، با فشار، وزنه را بر روي قالب خم مي کنند. در روش چکش کاری بدون استفاده از قالب و با استفاده از انواع چکش، ميل قلوه، انبر و سندان اشياء را به اشکال مورد نظر تهيه مي کنند و پس از هر بار عمل چکش کاري، قطعه را در آتش قرار مي دهند و مجدداً آن را چکش کاري مي کنند تا کاملاً به شکل مورد نظر درآيد. معمولاً جهت تهيه زيرساخت مينا مي بايست از فلزات خالص و يا آلياژ فلزات با ترکيب درصد دقيق استفاده کرد. در صورت وجود ناخالصي هنگام حرارت دادن تاول هايي در سطح زيرساخت ظاهر مي شود.حداقل ضخامت فلز در تهيه زيرساخت، 8/0 ميليمتر است زيرا سبب ازدياد مقاومت زيرساخت در مقابل انواع فشارهاي کششي و خمشي شده و در نتيجه از ترک خوردن و پوسته شدن لعاب و تغيير شکل در اثر حرارت جلوگيري مي شود. همچنين سطح مورد نظر مي بايست صاف و يکنواخت باشد. فلزات و آلياژهايي که در ساخت مينا بيشتر استفاده مي شود، عبارتند از: مس، طلا، نقره، برنج و برنز.

گام دوم: برداشت آلودگي ها
سطح فلز براي بهتر چسبيد لعاب مينا، بايد کاملاً تميز باشد. در صورتي که حتي اثر انگشت هنرمند بر روي زيرساخت باقي بماند، چربي آن مانع از ارتباط مستقيم لعاب با بدنه شده و در سطح لعاب بريدگي به وجود مي آيد. به اين منظور از روشهاي مختلفي استفاده مي شود. در روش اول، شيء را درون مخزن شيشه اي متناسب با ابعاد آن حاوي نمک طعام و سرکه فرو مي برند و يا بر روي شيء مورد نظر مستقيماً سرکه ريخته و سپس نمک بر روي کليه سطوح آن مي پاشند و توسط برس سيمي لکه ها را پاک مي کنند. روش دوم، استفاده از از جوهر گوگرد(اسيد سولفوريک): در اين روش شيء را درون محلول گرم اسيد سولفوريک رقيق غوطه ور کرده و در صورتي که شيء بيش از حد داراي لکه باشد، آن را درون اسيد سولفوريک غليظ قرار مي دهند و توسط برس سيمي آن را تميز مي کنند. سپس با آب شيء را شستشو مي دهند تا کاملاً از اسيد پاک شود. روش سوم نیز با استفاده از صابون، الياف فلزي، سمباده و آب نمک انجام می شود بدین صورت که در پايان تمام مراحل، شيء پاک شده را با آب تميز مي شويند و توسط خاک اره آن را خشک مي کنند. سپس قبل از لعاب کاري توسط هواي فشرده کمپرسور، آن را از هرگونه گردذ و غبار پاک مي کنند.
گام سوم: آماده سازي لعاب
پودر لعاب به دلیل غيرمحلول بودن و و زن حجمي زياد به تنهايي نمي تواند مورد استفاده قرار گيرد. بنابراين جهت معلق کردن ذرات لعاب در آب و چسبندگي بيشتر آن، از غلظت دهنده¬هاي طبيعي مانند «به دانه» استفاده مي کنند. ابتدا «به دانه» را مي جوشانند تا لعاب آن به دست آيد سپس آن را به نسبت 1 به 10 با پودر لعاب مخلوط مي کنند.
گام چهارم: لعاب کاري
لعاب کاری به دو روش انجام مي گيرد. در روش اسپری، بهوسيله پيستوله در اين روش لعاب به وسيله پيستوله در اتاقک کوچکي که به آن اتاقک اسپري گفته مي شود، بر روي زيرساخت پاشيده مي شود. اين اتاقک مي بايست به سيستم تهويه مناسب مجهز باشد تا اسپري کننده از ذرات معلق لعاب در هوا که سمي و خطرناک است، در امان بماند. در اين روش مقداري از لعاب به هدر مي رود. در روش دستی يا غرقاب، لعاب را بر روي قطعه مي ريزند تا تمام سطح آن را بپوشاند. اين روش به لحاظ جلوگيري از هدر رفتن لعاب و معلق نشدن ذرات آن در هوا، از نظر اقتصادي و از نظر بهداشتي ارجح است. پس از لعاب کاري، اشياء لعاب زده شده را مي بايست در فضايي دور از هر گونه گرد و غبار در کنار کوره و يا در گرمخانه قرار داده و حتماً قبل از قرار دادن شيء در کوره، مجدداً توسط هواي فشرده غبارروبي کرد.
گام پنجم: پخت لعاب
پس از خشک شدن کامل لعاب و برطرف کردن هرگونه گرد و غبار از روي آن، مرحله پخت آغاز مي شود. براي پخت لعاب، حرارت کوره مي بايست در حدود 900 درجه سانتيگراد باشد. فرآيند پخت لعاب بيش از 2 تا 3 دقيقه به طول نمي انجامد و زماني که سرخي مناسب قطعه و لعاب توسط استادکار تشخيص داده و از پخت کامل لعاب اطمينان حاصل شد، شيء را از کوره خارج کرده و در کنار کوره قرار مي دهند تا به تدريج سرد شود. صنعتگران سنتي از دماسنج استفاده نمي کنند؛ فقط به تجربيات و شواهد بسنده مي کنند. در اين زمان رنگ لعاب به رنگ زرد نخودي مايل است و با از دست دادن حرارت به تدريج رنگ آن به سفيدي مي گرايد.
گام ششم: آماده سازي رنگ
رنگهاي مورد استفاده براي نقاشي بر روي زمينه مينا به رنگ هاي نسوز معروف است و عمدتاً از پودر اکسيد فلزات تشکيل شده است. در قديم، استادکاران ميناساز، خود اين رنگ ها را تهيه مي کردند. ولي امروزه از پودرهاي رنگ آماده وارداتي استفاده مي شود.به منظور آماده کردن اين رنگ ها براي نقاشي روي اشياء مينايي، باید ابتدا محلول صمغ عربي در آب را با گليسيرن به نسبت 1 به 2 مخلوط کرده و پس از قرار دادن پودر رنگ مورد نظر بر روي شيشه و چکاندن چند قطره از مخلوط فوق توسط کاردک، رنگ را آماده کرده و مانند رنگ هاي آبرنگ از آن استفاده مي کنند. در واقع مخلوط محلول صمغ عربي و گليسيرين، عمل حلال رنگ را انجام مي دهد. در صورت خشک شدن باقي مانده رنگ، با چکاندن چند قطره از مخلوط صمغ عربي و گليسيرين، مجدداً آن را براي نقاشي آماده مي کنند. پودر رنگ را مي توان با جوهر کاج يا جوهر اسطوخودوس آميخته و آماده نقاشي کرد. در اين صورت بايد به شيوه رنگ و روغن عمل کرد.
گام هفتم: انتقال طرح بر روي لعاب
برای این منظور، ابتدا هنرمند ميناساز، طرح مورد نظر خود که معمولاً برگرفته از نقوش اسليمي و ختايي، گل و مرغ، شکارگاه و صورت سازي است را بر روي کاغذ آورده و سپس کاغذ را «سوزن کاري» يا «سمباده کاري» مي کنند به اين صورت که خطوط طرح را نزديک به هم سوراخ سوراخ مي کنند. سپس با خاکستر يا دوده طرح را بر روي قطعه لعابي پياده مي کنند..
گام هشتم: نقاشي
این مرحله را مي توان با قلم گيري آغاز کرد و ابتدا خطوط اصلي طرح را قلم گيري کرد و سپس قسمتهاي مختلف را رنگ آميزي کرد. هم چنين، مي توان ابتدا طرح را رنگ آميزي کرد و سپس دور آن را قلم گيري کرد. در رنگ هاي مينايي، رنگ سفيد وجود ندارد و اگر استفاده از اين رنگ ضروري باشد، هنرمند با مهارت از سفيدي لعاب زمينه استفاده مي کند و يا پس از نقاشي با قلم نوک تيزي رنگ را از روي زمينه برمي دارد تا رنگ سفيد لعاب ظاهر شود. چنان چه در طرح مورد نظر، رنگ طلايي وجود داشته باشد، در همين مرحله بايد با آب طلا، نقاشي را تکميل کرد. هم چنین، در مرحله نقاشي در صورتي که روغن هايي نظير گليسيرين يا اسطوخودوس و يا روغن هاي مشابه برای آماده سازي رنگ استفاده شود، بايد قبل از قراردادن شيء در کوره، آن را با گذاردن بر روي اجاق برقي و يا شعله ملايم(چراغ الکلي) و يا با نزديک کردن قطعه به کوره، روغن آن را به صورت دود خارج کرد و از بين برد، زيرا در غير اين صورت ممکن است که در سطح مينا منافذي بر اثر جوشش اين روغن¬ها به وجود آيد و سطح مينا آبله گون شود. در هنگام نقاشي بر روي مينا، زياد شدن رنگ موجب شُره و خرابي کار در مرحله حرارت دادن مي شود. اگر رنگ در نقطه اي بيش از حد لازم باشد، مي بايست قبل از پخت، اضافي آن را برداشت.

گام نهم: پخت نقاشي
بعد از آن که نقاشي بر روي لعاب پايان يافت، بايد مجدداً قطعه را در کوره حرارت داد. اين بار حرارت کوره مي بايست بين 600 تا 750 درجه سانتيگراد باشد. در صورتي که جهت رنگ آميزي از طلا استفاده شود، بايد فرآيند پخت در حرارت حداکثر 450 درجه سانتيگراد صورت گيرد، زيرا در دماي بالاتر، طلا از بين خواهد رفت. حرارت دادن مينا مخصوصاً در مرحله پخت نقاشي بايد با دقت صورت پذيرد؛ چنانچه حرارت کوره يا زمان آن بيشتر از حد لزوم باشد، سبب جاري شدن رنگ يا نفوذ آن به داخل لعاب اوليه مينا مي شود. همچنين، اگر دما و زمان کمتر از حد باشد، رنگ به خوبي پخته نمي شود و پس از پخت به خوبي از روي لعاب پاک شده و يا به حالت کدر درمي آيد. بعد از پايان پخت کار نقاشي مينا، روي آن را با لعاب شفاف با ضخامت کم مي پوشانند و مجدداً مي پزند.
گام دهم: تکميل کاري
لعاب، لبه دهانه و پايه اشياء مينايي مانند گلدان، بشقاب و ظروف مختلف را کاملاً نمي پوشاند و ظاهري ناخوشايند به آن مي دهد. براي رفع اين نقص، مي بايست از زه هاي برنجي يا نقره اي استفاده کرد؛ به اين ترتيب که ابتدا مفتول برنج يا نقره را به وسيله دستگاه نورد به صورت نواري با پهناي 2 ميلي متر درآورده، سپس از سوراخ مخروطي شکل عبور داده تا به شکل ناودان درآيد. سپس به وسيله آن، لبه اشياء مينايي را پوشانده و با لحيم نقره جوش داد.
فن و تجربه هنرمند است که رنگهایی زیبا، جذاب و دلربا را در اثری، ماندگار و پایدار میسازد، پایداری و ماندگاری به عمر چند قرن؛ قدمتی که باظرافت و تواناییهای هنرمند محقق میشود تا پس از گذشت قرنها و نسلها، همچنان یادگار هنرمندان پیشین در قرون و ادوار گذشته جلوهگاهی برای عشق، شور، شعور و ذوق هنرمند سالهای دور شود.12135/168




نظر شما