از بالادست زاينده رود تا بالادست دجله و فرات

دولت تركيه براي مقابله با خشكسالي اقدام به ایجاد 22 سد و 19 نیروگاه آبی بر روي دجله و فرات کرده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران شهر، بيش از 16 سال از زماني كه زاينده رود جريان دائمي خود را در اصفهان از دست داد مي گذرد و وضعيت در حال حاضر به گونه اي است كه زاينده رود اکنون به رودخانه‌ای فصلی تبدیل شده است كه يا ديگر آبی در آن جریان پیدا نمی‌کند و یا جریان آن  به صورت موقتی و تنها برای چند روز بیشتر نیست. كارشناسان دلايل مختلفي همچون پمپاژهای بالادست رودخانه ، زدن بند در مسیر رودخانه، كاهش بارشها، انتقال آب آن به مناطق ديگر و ... را در خشك شدن آن مؤثر مي دانند و راهكارهاي مختلفي همچون انتقال آب از چهار محال و بختیاری به اصفهان( طرح بهشت‌آباد)  و برداشت آب از سرشاخه های کارون بزرگ و انتقال آن از سوی زاگرس به زاینده رود(تونل كوهرنگ) را پيشنهاد كرده اند. راهكارهايي كه هنوز هيچ يك به نتيجه مطلوب نرسيده و نتيجه آن خشك شدن گاه و بيگاه رودخانه زاينده رود است.


با اين وجود كشور و استان ما در مشكل كم آبي و خشكسالي تنها نيست؛ بلكه ساير كشورهاي جهان و البته خاورميانه نيز با اين مشكل اساسي دست و پنجه نرم مي كنند. از اين رو ما تلاش مي كنيم در مجموعه مقالاتي به بررسي تجربه مشترك كشورهاي ديگر براي مقابله با بحران كم آبي و خشكسالي بپردازيم.
 
ملاحظه و بررسی دقیق کارشناسان از تصاویر حاصل از دو ماهواره "مطالعات آب و هوایی ناسا" تایید می‌کند کە بخش‌های وسیعی از منطقه کم باران خاورمیانه طی یک دهه گذشته بە سرعت ذخایر آب شیرین خود را از دست داده‌اند. براساس گزارش ناسا در 30- 40 سال آينده نيز  وضعيت خشكسالي در خاورميانه ادامه خواهد داشت و به احتمال زياد اختلافات كشورهاي اين منطقه بر سر منابع آب تشديد خواهد شد.
تركيه نيز يكي از كشورهاي اين منطقه است كه در سالهاي اخير با افزایش درجه هوا و کاهش بارش برف و باران در زمستان به ویژه در مناطق آناتولی مرکزی و غربی آن دچار مشكلات خشکسالی و افزایش بهای محصولات کشاورزی، غذایی و سوخت شده است. با اين وجود كم آبي مشكل سراسر تركيه نيست و اين كشور به واسطه برخورداری از موقعیت مطلوب جغرافیایی و بهره مندی از رودهای متعدد از میزان ذخایر نسبتا مطلوبی برخوردار می باشد.


دجله و فرات را میتوان به نوعی دو شریان حیاتی برای توسعه و تداوم حیات در ترکیه و البته كشورهاي ديگر منطقه يعني سوریه، عراق و جنوب غرب ایران قلمداد کرد. هر چند اين دو رودخانه بين المللي هستند و مشمول قوانين آبراه هاي بين المللي مي شوند؛ اما  ترکیه 28 درصد از ذخایر آب شیرین داخلی خود را مدیون دجله و فرات است و این کشور در جهت بهره مندی هر چه بیشتر از منابع آبی مذکور اقدام به برنامه هاي متعددی نموده است.


در این راستا یکی از پروژه­ های بسیار مهم و البته مورد انتقاد که در این کشور اجرا شد "پروژه آناتولي جنوب شرقي" موسوم به  GAP(GüneydoğuAnadolu Projesi) است. ترکیه از سال 1977 در قالب اين پروژه اقدام به سدسازیهای متعددی در مسیر دجله و فرات کرده است. در این طرح بلندپروازانه مدیریتی آب، ترکیه سعی کرده با انحراف جریان آب دجله و فرات اقدام به ایجاد 22 سد و 19 نیروگاه آبی نماید که آب موردنیاز 7/1 میلیون هکتار از اراضی کشاورزی را با حجم ذخیره مخزن 32 میلیارد مترمکعب تامین نماید. بر اساس برنامه های اعلام شده قرار است از تعداد 19 نیروگاه پیش بینی شده 7 نیروگاه بر روی رود فرات و 6 نیروگاه بر رود دجله و مابقی نیز بر روی دیگر شاخه های این دو رودخانه احداث شوند.
این پروژه که در واقع مجموعه اي از پروژه­ها است، جامع ­ترين پروژه توسعه منطقه­ای در کشور ترکیه است که هم در برنامه­های توسعه شهری و هم در در برنامه­­های توسعه روستایی اين كشور جایگاه ویژه­ای دارد و البته یکی از پروژه­های جامع در سطح دنیا به شمار مي آيد.  این پروژه 9 استان در جنوب شرق ترکیه که جزء استان های کمتر توسعه یافته ترکیه هستند را دربرمی­ گیرد. بدین شکل که سرمایه­­ گذاری­ها درمیان این کریدور، برای ارتقای زیرساختار برای جذب کشت و صنعت و دیگر فرصت­های گسترش شغل تمرکز یابد.
این پروژه در زمان حکومت آتاتورک کلید خورده و گفته می شود که آتاتورک در زمان خود در نظر داشته تا با اجرای یک پروژه آبرسانی، ضمن ایجاد همگرایی بیشتر میان آناتولی شرقی با سایر نقاط ترکیه بستر لازم برای توسعه اقتصاد این کشور را فراهم آورد.
بعدها و در دهه 60 میلادی، سلیمان دمیرل، با نگاهی مثبت به این پروژه تلاش نمود تا ایده آتاتورک تقویت و پیگیری شود. این پروژه اگرچه از سال 1980 با عنوان جدید "گاپ" مورد توجه بیشتر مسئولان وقت دولت ترکیه قرار گرفت، اما از آن زمان تا سال 2008 تنها آن دسته از سدها و پروژه هایی که در سال های قبل از 1980 طراحی شده بودند به بهره برداری رسیده که آن طرح ها نیز هنوز به طور کامل به پایان نرسیده اند.

در سال 2008 و در دوران نخست وزیری رجب طیب اردوغان، "برنامه عمل گاپ" مصوب شد و عملیات اجرایی و توسعه ای طرح گاپ به طور جدی در دستور کار "دولت عدالت و توسعه" قرار گرفت. بر اساس برنامه عمل مذکور انتظار می رفت این طرح در سال 2015 به پایان رسانده شود که به دلایل مختلفی نظیر تحولات داخلی ترکیه، کسری بودجه و بالاخره اقدامات خرابکارانه "پ.ک.ک" طی سال های اخیر، پیشرفت مناسبی در اجرای طرح گاپ حاصل نگردید. با عنایت به وقفه هایی که در فرایند اجرای گاپ به عمل آمد، وزارت توسعه ترکیه در سال 2013 برنامه عمل جدیدی را در این خصوص برای سال های 2014 تا 2018 تدوین و منتشر نمود.  بر اساس برنامه عمل گاپ در نظر است تا در دراز مدت و در مسیرهای فرعی و اصلی رودخانه های دجله و فرات در مجموع تعداد 128 سد احداث شود که از این تعداد 22 سد در حوزه های پائین دستی و 106 سد در حوزه های بالادستی ساخته خواهند شد.

علاوه بر احداث سدها و نیروگاه های متعدد، دولت ترکیه طرح های متنوع دیگری را نیز در زمینه تأمین آب آشامیدنی، جمع آوری و مهار آب های سطحی، زیر سطحی و همچنین پرورش ماهی و آبزیان در قالب پروژه گاپ طراحی نموده است که در حال اجرا می باشد. همچنين  دولت ترکیه در صدد است تا با توجه به خشکسالی های اخیر، نهایت تلاش خود را برای تکمیل پروژه های آبرسانی گاپ در کوتاه ترین زمان ممکن به عمل آورد. پیش بینی می شود تا در صورت تکمیل این طرح، بیش از دو میلیون هکتار از زمین های کشاورزی واقع در مناطق جنوب شرقی ترکیه از این طریق آبیاری و بالغ بر 200 هزار فرصت شغلی جدید نیز ایجاد گردد.


علی رغم تبلیغات گسترده دولت ترکیه مبنی بر اینکه هدف از اجرای این پروژه، تلاش برای بهبود وضعیت رفاهی و معیشتی مردم استان های محروم می باشد، اما اين طرح با انتقادات داخلي و منطقه اي گسترده اي مواجه شده است. از يكسو کردهای ساکن در این مناطق که 90 درصد جمعیت استان های تحت پوشش GAP را تشکیل می دهند بر این باورند که اجرای این پروژه توسط دولت، تلاش دیگر آنکارا برای تحقق سیاست های قوم گرایانه ترکی و محدودسازی کردها در ترکیه است و به نظر نمی رسد که منافع اجتماعی و اقتصادی وعده داده شده در جهت رفاه بیشتر کردهای این مناطق محقق گردند. برای مثال گفته می شود اجرايي شدن پروژه گاپ باعث تخریب یکی از مهمترین شهرهای تاریخی کردها به نام "حسن کیف" مي شود که مهد فرهنگ کردی است و با زیر آب رفتن این شهر دولت در تلاش است تا برای اسکان ساکنان این شهر منطقه دیگری را آماده سازی نماید.
از دیگر مسائل حاشیه ای مربوط به گاپ، حق آب کشورهای سوریه و عراق است که به واسطه این پروژه کاهش یافته است. کارشناسان اعتقاد دارند که با احداث سدهای جدید در راستای این پروژه، امنیت غذایی و آبی در مناطق پایین دستی در معرض خطر قرار خواهند گرفت. سوریه و عراق مدعی هستند که ترک ها در این خصوص با آن ها هیچ گونه رایزنی نکرده اند. اگرچه در گذشته این مسئله از سوی دول مذکور مورد اعتراض قرار گرفت، لیکن به نظر می رسد به دلیل بحران های داخلی این کشورها، پیگیری این مسئله فعلاً به فراموشی سپرده شده است.

 به غیر از اعتراض های سوریه و عراق که می گویند که ترکیه با ایجاد این همه سد ، آب را به ابزار قدرت تبدیل کرده است، طرفداران محیط زیست نيز از به به خطر افتادن محیط زیست در این ناحیه به شدت ابراز نگراني كرده اند. در اثر اجراي پروژه گاپ، منطقه آبریز عظیم دجله و فرات در فرودست دچار کم آبی شدید و آلودگی شده است و این کم آبی سبب خشک شدن تالاب‌های عظیم و تاریخی عراق و سوریه و بروز پدیده ويرانگر ریزگردها در ابعادی غیر قابل باور شده است، به گونه اي كه بسياري از كشورهاي خاورميانه از جمله ايران نيز از اين قضيه متأثر شده اند.
 در نهايت شايد بتوان گفت تركيه به نوعي مدل خاورميانه اي مبارزه با خشكسالي و كم آبي است. مدلي كه در آن از يكسو چاره اي براي برخي مشكلات همچون كشاورزي، صنعت و بيكاري انديشيده مي شود اما از سويي ديگر مشكلاتي فزون تر همچون افزايش تنشهاي قومي، اختلاف با همسايگان و اوج گيري مسائل زيست محيطي، سر بر مي آورد. مدلي كه اجراي آن به همه ياداوري مي كند كه اينجا خاورميانه است.                                                                                                                                   
انتهاي پيام/
32/47/27
 
کد خبر 233428

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.