خیام شاعری شناخته شده برای ادبیات جهان

رباعی یا چهارگانی معروف ترین قالب شعر فارسی در ادبیات جهان است و معروف ترین شاعر خیام نیشابوری است که رباعی هایش به بیش از چهل زبان زنده دنیا ترجمه شده است.

به گزارش باشگاه خبرنگاران شهر، رباعی (به معنی چهارتایی یا چهارگانی) یکی از قالبهای شعر فارسی است که در فارسی به آن ترانه نیز می‌گویند. این قالب، یک قالب شعر ایرانی است، که در زبانهای دیگری (از جمله عربی و ترکی و اردو) نیز مورد استفاده قرار گرفته است. وزن آن هم وزنِ عبارت لا حَولَ و لا قُوَّةَ اِلاّ بِالله است. اما عروض دانان ایرانی و خارجی، برای رباعی دو یا یک وزن اصلی قائل‌اند. عروض‌دانان قدیم، وزن رباعی را در دو شجره اخرب و اخرم قرار داده‌اند که از آن ۲۴ وزن منشعب می‌شود. دکتر شمیسا، برای رباعی یک وزن برشمرده و معتقد است از آن یازده وزن فرعی به دست می‌آید.
 
در مورد منشأ رباعی، در کتاب های تاریخی دو روایت متفاوت درج شده است. روایت اول،رودکی را واضع این نوع شعر (به صورت امروزی) می‌داند و گوید که وزن آن را از ترانه‌ای که کودکان به هنگام بازی می‌خواندند اقتباس کرده است.طبق روایت دوم، یعقوب لیث قهرمان اصلی ماجراست.رباعی متشکل از دو بیت(چهار مصراع) است. رعایت قافیه در مصراعهای نخست، دوم و چهارم الزامی و در مصراع سوم اختیاری است. شعرای اولیه، به گفتن رباعیات چهار قافیه‌ای گرایش داشتند، اما به تدریج و از اوایل قرن ششم هجری، شکل سه مصراعی قافیه در رباعی رایج شد.
 
معروف‌ترین رباعی‌سرا در تاریخ ادب فارسی حکیم عمر خیام نیشابوری است که مجموعه اشعار وی به رباعیات خیام مشهور می‌باشند وبه بیش از چهل زبان دنیا ترجمه شده است، به دلیل کوتاهی و جهان بینی متفاوت رباعی های خیام این اشعار برای ادبیات جهان وشرق شناسان شناخته شده وآشنا است. رباعیات عطار، مولوی، اوحدالدین کرمانی وباباافضل کاشی نیز شهرت دارند. در دوران معاصر، نیما یوشیج به سرودن رباعی اشتیاق تمام از خود نشان داد و بیش از ۱۸۰۰ رباعی از او بجای مانده است. بعد از نیما، سایر شاعران نوپرداز همچون سیاوش کسرایی و منصور اوجی به این قالب توجه ویژه داشتند. در دوران معاصر، شاعرانی همچون سید حسن حسینی و قیصر امین‌پوردر این قالب سروده‌اند.
 
علمای علم عروض قدیم برای قالب رباعی و وزن خاص آن (مفعولُ مفاعیلُ مفاعیلن فع) ۲۴ نوع وزن تشخیص داده‌اند. در عروض خانلری کلیه وزن‌های رباعی، در بحری که «بحر ترانه» نام گرفته طبقه‌بندی شده‌اند. بحر ترانه از پنج پایه که مجموعاً معادل ده هجای بلند است تشکیل می‌شود. بدین ترتیب:
 
--/--/U-U/--/--
 
هرچند این پایه‌ها تغییراتی می‌پذیرند، اما کمیت آنها همیشه مساوی دو هجای بلند است. از این پنج پایه، دوپایه اولی و چهارمی، همواره شامل دو هجای بلند هستند و ثابت می‌باشند. اما پایه‌های دوم و پنجم، ممکن است دو از "هجای کوتاه + یک هجای بلند UU- " یا از "دو هجای بلند --" تشکیل شوند و در پایه سومی نیز سه صورت ممکن است پیش بیاید:
 
۱- دو هجای بلند (--)
 
۲- یک هجای کوتاه + یک هجای بلند + یک هجای کوتاه (U-U)
 
۳- یک هجای بلند + دو هجای کوتاه (-UU)
 
با در نظر گرفتن این تغییرات، می‌توان ۱۲ صورت استعمال وزن رباعی را تشخیص داد. اما دوازده شکل دیگر نیز با افزودن یک حرف صامت به آخر هریک از این انواع به دست می‌آید. افراد دیگری همچون مسعود فرزاد طرح‌های دیگری برای وزن رباعی پیشنهاد داده‌اند.
 
:رباعي داراي يك وزن اصلي و12 وزن فرعي است . وزن اصلي رباعي «مفعولُ مفاعيلُ مفاعيلُ فَعَل» مي باشد.
رباعی شعري است چهارمصرعي . (منتخب اللغات ). در اصطلاح عروض آن چهار مصرع بود که مصرع چهارم با اول و دوم هم قافيه باشد ولي مصرع سوم را قافيه لازم نباشد. (از ناظم الاطباء). در اصطلاح شعراي عجم، چهار مصراع که مصراع چهارم با اول و ثاني هم قافيه باشد اما در مصراع سوم اين التزام نيست که همان قافيه باشد، و اين رباعي در بحر هَزَج اخرب و اخرم مثمن آيد، وزنش خاص اين است : «لا حول و لا قوة الاباللّه » و اگر بر اين وزن نباشد آنرا رباعي نگويند. (از غياث اللغات ) (از فرهنگ سروري ) (از شرح نصاب ) (از آنندراج ).
رباعي نزد شعرا عبارت است از دوبيتي که متفق باشند در قافيه و وزني که مختص بدانست و مصراع سوم آن را قافيه شرط نيست ، و رباعي را خصي و دو بيتي و چهارمصراعي و ترانه نيز نامند...
 و صاحب جامع الصنايع گفته : قافيه در مصراع سوم شرط نيست ولکن صنعت و اصل وضع او بر آن است که در بيت مقصد را بي لطيفه و بي نکته و بي مثل  نياورند و به‌حکم استقراء از متقدمان و متأخران معلوم گشته که هر چهار مصراع بر وزن هزج اخرب يا هزج اخرم باشد و بر اوزان ديگر نه . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). رباعي که آنرا ترانه و دوبيتي نيز گويند بر وزن هزج مثمن اخرب يا اخرم سروده می‌شود و به‌ظاهر مبدع و مخترع آن رودکي است که روزي در رهگذري کودکي را مشغول بازي مي بيند، جوزي مي‌غلطد و کودک از مشاهده غلطيدن جوز از روي ذکاء طبع و قريحه ميگويد: «غلطان غلطان همي رود تا بن گو»، رودکي را سخت خوش مي آيد و از گفتار کودک وزن لطيفي از زحافات هزج مثمن ابداع مي‌کند و اساس آنرا بر دو بيت مي نهد که بيت اول مصرّع  و بيت دوم آن مقفي  ميباشد، و چون سراينده ترانه ، خوشرو و زيبا بوده دوبيتي را نيز ترانه نام مي‌نهند، و بدين ترتيب فتنه بزرگي به‌جهان سر مي‌دهد و همانا که طالع ابداع رباعي برج ميزان بوده که خاص و عام چنين مفتون اين وزنند و آنانکه بين لحن موسيقار و نهيق حمار فرقي نمي‌توانند نهادن ، براي دوبيتي جان مي‌دهند الحق که هيچ يک از الحان ابداع شده پس از خليل بن احمد، چون رباعي به دل نزديکتر و به‌ طبع آويزنده تر نيست .
 
 در ادبيات پارسي رسم بر اين است که آنچه به‌تازي سروده شده باشد «قول »  و آنچه به‌پارسي سروده شده باشد«غزل » خوانده مي‌شود و اصل اصطلاح شعر مجرد آن‌را «دوبيتي»  و ملحونات آنرا «ترانه» نام گذاشته‌اند و مستعربه از آنجا که بحر هزج در شعر فارسي همواره مربع الاجزا مي آيد و سروده مي‌شود چهار مصراع دوبيت پارسي را هشت مصراع تازي حساب کرده و آنرا رباعي (چهاربيتي ) خوانده اند.
انتهای پیام/
32/25/24
کد خبر 233280

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.