آدم‌هایی که شبیه آدم نیستند!

مجموعه داستان کوتاه به نام " کانادا جای تو نیست " اثری از فرشته توانگر که برنده تندیس بهترین مجموعه داستان سال 1391 از جایزه هفت اقلیم شد، بهار گذشته از سوی نشر چشمه به چاپ دوم رسید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، در این جا به طور مختصر به معرفی این کتاب می پردازیم.
کتاب شامل 9 داستان کوتاه است که وجوه مشترک آنها، طریق ساده و شیوای بیان نویسنده است، زیرا موجب می شود خواننده اصل هم گامی و همدلی را با شخصیت اصلی ( راوی) داستان ها تجربه کند.
موضوعات داستان، به نحوی گویای مشکلات و نابسامانی هایی است که در ایران امروز، از دغدغه های کاری تا طریقه ارتباط و تجربه تنهایی در شهری بزرگ مثل تهران و گاهی همراه با رویارویی بسی پیچیده با بحران مهاجرت  را می توان به خوبی مشاهده نمود.
 زیباترین  حضور نویسنده در داستان هایش در آنجا نمایان می شود که بیشتر از زبان زنان جامعه و به ویژه زندگی در طبقه متوسط و یا حتی پایین تر از آن ابراز می شود، و اینگونه درک مطالبات زنان در این طبقه و قرابت رنج های مشترک برای خواننده نیرومند تر می گردد.
 نویسنده  با بیانی ماهرانه، ژرفنای دلتنگی ها، وابستگی ها و تنهایی جاماندن در شلوغی های پرسرو صدا را درگنجایش پایانی نشان می دهد، که حاکی از تصمیم گیری و بردباری زنانه ای است که هرروزه به چشم می بینیم.
در برخی از داستان ها حضور نسل پیش تر در سایه ارتباطی مبهم و دلسوزانه با نسل جدید، به گونه ای بیان شده است که خواننده در هجوم تمامی مصائب شخصیت های داستان، دلگرمی و یا حتی تشویش وجود مادران و پدران را می تواند دریابد. علاوه بر آن دیدگاه غالب مادی گرایی در دنیای امروز همراه با روحیه فردگرایی و فرورفتن در غارهایی سکوت  با خیال پردازی های عامیانه در قالب روشنفکری متمایز یافته در شهرهای بزرگتر گواه این است که نویسنده در شخصیت هایش با فاصله ای هرچند کوتاه از این شرایط درهم و برهم تجدد، جای خالی انسانیت و معنویت را همچنان خالی احساس می کند و بر آن است تا راه گریز را خود مخاطب نیز دریابد.
خواندن این مجموعه داستان کوتاه را پیشنهاد می دهیم، چرا که صمیمت، در آستانه نگاه نویسنده بهترین  گویش در گسستن از زنجیرهای تنهایی دنیای امروز است!
« آپارتمان ما یکی از بی شمارترین آپارتمان های تهران است. آپارتمان هایی که در شب، حتی از پشت پرده ی ضخیم اتاقم هم می توانم وجودشان را حس کنم. روشنایی های محو پشت پرده، در واقع چراغ های آپارتمان اتاق روبرو هستند. با چشم بسته هم می توانم در ذهن مجسمشان کنم. زمستان و تابستان، آپارتمان ها شب ها یک جورند. بی شباهت به قوطی کبریت نیستند، آدم هایی هم که توی آنها زندگی می کنند، شبیه آدم نیستند.»

/منا مرادی/
کد خبر 220776

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.