بازارهای دیروز، مجتمع های تجاری امروز
بازار و بازاریان نقش مهمي در طول تاریخ ایران داشته اند و حتی در تاریخ معاصر ایران نیز بازاریان از حامیان اصلی انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی بوده اند. صفحهی زندهرود نصف جهان هفتهی گذشته به شکلگیری بازار و تغییرات آن در طول تاریخ ایران و خصوصاً اصفهان پرداخت و درباره وضعیت امروز بازارها در ارتباط با حیات شهری و کالبدی در دوران معاصر نوشت: « توسعه شهرها در دوران معاصر و دگرگونی در شیوههای تولید و عرضه، مجالی برای انطباق بازارها با شرایط جدید به نحو مطلوب فراهم نکرد و مراکز جدید خرید در نقاط گوناگونی در شهر پراکنده شدند که البته این مراکز جدید، از لحاظ کالبدی برای شهروندان و گردشگران داخلی و خارجی جذاب به شمار نمی آیند. زیرا بسیاری از این مراکز در خیابان های شلوغ قرار گرفته اند و به دلیل تردد انواع وسایل نقلیه موتوری، سر و صدا و فقدان فضای سرپوشیده و ... بالطبع از کیفیت این فضاهای تجاری کاسته میشود.».
حسادت و حماقت، ریشه تهمت ها به فیلمنامه یوسف پیامبر
چهارشنبه هفته پیش اصفهان زیبا به درج مصاحبه اختصاصیای پرداخته که با فرج الله سلحشور، کارگردان سریال زیبای یوسف پیامبر ترتیب داده است. سلحشور که این روزها در انتقاد به سینمای ایران و دور شدن از معیارهای اسلامی و مذاهب سخن می گوید در این مصاحبه ابراز عقيده كرده است كه حسادت و حماقت ریشه تهمتها به فیلمنامهی یوسف پیامبر است. او در رابطه با سینمای ایران معتقد است: « سینما هیچ سنخیت و تجانسی با این مملکت ندارد این سینما را دیگران بنیانگذاری کرده و آن را شکل داده اند و سینماگران ما هم همان خطی را که آنها تعیین کرده اند ادامه می دهند.».
خرافه موجب انزوای اصالتها و ارزشهای دینی است
دوشنبه هفته گذشته و یک روز قبل از آغاز ماه محرم، اصفهان زیبا به سراغ خرافه در دین رفته، خرافه ای که نماد بارز آن را این روزها در قمه زنی، عیان و مشخص مشاهده می کنیم. اصفهان زیبا می نویسد: کسانی که توانایی تحلیل عقلانی مسائل را ندارند به خرافه پناه می برند که احساس خود کم بینی، شکست و حقارت نکنند.
اما عکسی که برای اين تحليل انتخاب شده عکسی است از یک مراسم قمه زنی که چهره ی فردی آغشته به خون را به نمایش می گذارد و باید گفت به هیچ وجه برای یک روزنامه و آن هم در صفحه ی فرهنگ و هنر و گذشته از همه ی این ها تمام رنگی مناسب نیست و چقدر خوب بود که از تصویر دیگری استفاده می شد.
شمس آل احمد به جلال آل احمد پیوست
این هفته یکی از تاسفبرانگیزترین خبرها خبر درگذشت شمس آل احمد، برادر جلال آل احمد بود. خبری که در تمام مطبوعات استان انعکاس یافت؛ اما اصفهان امروز به صورت ویژه ای به فوت این پژوهشگر که در پرونده کاریش روزنامه نگاری نیز دیده می شد و مدتی هم به فرمان امام خمینی( ره) در شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت می کرده است پرداخت. این خبر چنان مهم بود که عکس یک اصفهان امروز سهشنبه به شمس اختصاص داشت و در بخشی از مطلبی که این روزنامه همان روز به مناسبت فوت این بزرگمرد تاریخ معاصر ایران به چاپ رسانیده بود؛ می خوانیم: «شمس در سایه ی تربیت جلال بالید و رشد کرد و جلال بیش از هر کسی بر زندگی و آثار او تاثیر گذاشته است، و حتماً به همین دلیل است که پس از پیروزی انقلاب و پس از آن، همه جا و به هر بهانه در آثارش از جلال گفته و خود در سایه ایستاده است. شمار زیادی از آثار زنده یاد جلال آل احمد، پس از پیروزی انقلاب زیر نظر و به همت و کوشش او چاپ و منتشر شد و از این نظر نیز شمس حق بزرگی بر گردن دوستداران جلال و آثار او دارد. و به همین اعتبار می توان گفت تاکنون هیچکس به اندازه او درباره جلال نگفته و ننوشته است.».
روز چهارشنبه نیز اصفهان امروز به انعکاس مراسم تشییع پیکر شمس پرداخت؛ در این گزارش از زبان محمدرضا اسدزاده در رابطه با احترامی که امام (ره) برای این مرد بزرگوار قائل بود؛ می خوانیم: «شمس ناشناخته ماند؛ آنچنان که مغضوب جریان نسل اول انقلاب بود و امروز هم برای نسل سوم ناشناخته است. عده ای به امام (ره) می گفتند این مرد (شمس) مارکسیست است اما امام (ره) گوینده این جمله را از اتاق بیرون کرد و فرمود: « چرا تهمت می زنید، من او را می شناسم، شما نمی دانید او و برادرش چه زحمتها برای انقلاب کشیده اند».».
نگاهی به چرخه تولید و اکران سینمای ایران
پنجشنبه هفته پیش صفحه سینما و تلویزیون روزنامه اصفهان امروز که در استان و در کنار صفحه "هفت" نصف جهان بهترین صفحات در نوع خود هستند به سراغ چرخه تولید و اکران در سینمای ایران رفته و با مقاله ای تحت عنوان « فیلم هایی که می مانند، فیلم هایی که می سوزند» به وضعیت چرخه تولید و اکرانی در سینمای ایران پرداخته که اگر تا چند وقت پیش لغت مریض برایش مناسب بود این روزها بی شک وضعیتی بحرانی دارد.
در بخشی از این مقاله در باب مشکلاتی که تولید بیش از حد در سینمای ایران ایجاد کرده و به فیلم سوزی منجر شده است می خوانیم: « تولید بیش از ظرفیت اکران در سینمای ایران مشکلات جدیدی را برای تهیه کنندگان و صاحبان فیلم ها و بیش از آن برای سینماداران به وجود آورده است. در حالی که تا دو سال پیش تنها 4 الی 5 فیلم در چرخه اکران قرار می گرفتند، اکنون شاهد اکران عمومی همزمان 10 فیلم هم هستیم. با توجه به ظرفیت نمایشی سالن های سینما، این اتفاق در حالی رخ می دهد که نصیب برخی از فیلم ها تنها یک تک سانس می شود. این همان دلیلی است که برخی سینما گران و کارشناسان معتقدند باعث شده است تا این روزها بر روی پرده ی سینما ها فیلم سوزی رخ دهد.».
صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران در آستانه پیوستن به تاریخ!
یکشنبه ی گذشته روزنامه ی زاینده رود در مطلبی به سراغ به سراغ صنایع دستی کشور، ذیل عنوان « صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران و در آستانه ی تاریخ پیوستن است» رفته و می آورد که در چند سال اخیر بسیاری از رشته های صنایع دستی در انقراض و فراموشی هستند و سپس با اشاره به بخشی از مشکلات صنایع دستی و هنرهای سنتی که نویسنده از آن اطلاع داشته است؛ در پایان می نویسد: « به نظر می رسد که جایگاه سازمان صنایع دستی به عنوان متولی هنرهای دستی در حمایت از هنر و هنرمندان بسیار کم رنگ شده، چرا که بسیاری از رشته های صنایع دستی و سنتی در حال انقراض کامل می باشد و برخی از آنها تنها با یک یا چند استاد کار قدیمی نفس های آخر خود را می کشند، پس چه خوب است مسئولان قبل از پیوستن هنر و هنرمند به تاریخ، فکری بکنند.».
جنس بازیگری فیلم های ایرانی
در برخورد با سینمای امروز کشورمان و خصوصاً فیلم های به اصطلاح کمدی و با کنار گذاشتن استثناها، فقط یک کلمه را باید به کار برد؛ "ابتذال"
زاینده رود چهارشنبه به سراغ همین سینمای نخ نما شده رفته و جنس بازیگری بازیگران فیلم های ایرانی را مورد بررسی قرار داده است؛ در بخشی از این مقاله می خوانیم: «خسرو شکیبایی که رفت پیکره بازیگری در سینمای ایران لرزید. از آن زمان به بعد مجبور شدیم بازی های خوب را عالی فرض کنیم و بازی های ضعیف را خوب. اگر نگاهی به اکران سینماها بیندازید در خواهید یافت که بیشتر فیلم ها در گونه طنز روایت شده و از قضا بازیگران مشترک بسیاری نیز در اختیار دارند. از حامد کمیلی گرفته تا رضا عطاران و حتی بهاره رهنما هر کدام دو فیلم را بر پرده ی نقره ای دارند. اما آنچه مسلم است اینکه متاسفانه مفهوم ژانر طنز در سینمای ایران، فقط در خنداندن سطحی مخاطب خلاصه شده و در بیشتر بازیگران این ژانر، سختی فراوانی را از بابت آنالیز نقش هایشان متحمل نمی شوند.». همانطور که ملاحظه می شود نویسنده ی محترم خسرو شکیبایی را به عنوان شاخص قرار داده اما اساساً در متن، مشخص نکرده که خسرو شکیبایی چه ویژگی هایی داشته که به عنوان شاخص انتخاب شده است و این طور می نماید که گویی این بخش از متن از جایی بریده شده و به این نقطه الصاق شده است. این نقد که نام و نشان و منبعی برای آن ذکر نشده و رنگ و بوی نقدهای تند و تیز و شسته رفته ی مجتبی اردشیری را می دهد؛ به سراغ تحلیل و نقد بازیگری تنی چند از بازیگران این روزهای سینما نیز رفته است و در جایی از آن به حامد کمیلی بازیگر اصفهانی این روزهای سینما، به حق تاخته است ( البته با عرض معذرت از تمام طرفداران این بازیگر محترم) نقّاد در رابطه با کمیلی می نویسد:« حامد کمیلی فقط در «تردید» و «پسر آدم، دختر حوا» آن هم به لطف هم نشینی و مشاوره با واروژ کریم مسیحی و رامبد جوان خوب ظاهر شد و تا حدودی در تمامی آثار سینمایی دیگرش بد بازی کرد. میمیک خاص صورت او، به خصوص گردی بیش از اندازه چشم هایش، قدرت هرگونه بازی طنزی را از او می گیرد. ضمن اینکه او فقط به ادای دیالوگ ها در سناریو بسنده می کند و در عمل هیچ خلاقیتی در جهت پرورش نقشش انجام نمی دهد.
بازی کمیلی «در هرچه خدا بخواهد» و به ویژه در «دردسر بزرگ» ادامه بازی های ضعیف او در فیلم های کمدی است.».
سرتیپ محمد حسن خان امینی سدهی
صفحه میراث فرهنگی زاینده رود هفته ی پیش به سراغ دیوانخانه ی مجموعه ی تاریخی سرتیپ محمد حسن خان سدهی رفته و در گزارشی به معرفی این مجموعه پرداخته که بی تعارف باید گفت گزارشی بسیار خشک است و واقعاً برای ما سئوال بود که چرا با این وضعیت تیتر عکس شده است.
تهیه ی گزارش از بناهای تاریخی نباید فقط ذکر خصوصیات و مختصات بنا و شیوه ی معماری و ... باشد؛ چرا که چنین قالبی خشک و تخصصی است و به کار روزنامه ای که برای مخاطب عام انتشار می یابد نمی آید؛ ضمن این که این نوع گزارش شائبه ی کپی نویسی را هم تقویت می کند لذا می طلبد با استفاده از تکنیک های روزنامه نگاری این چنین گزارشی را جذاب تر کرد. اتفاقاً چندی پیش دو هفته نامه ی فرصت که نشریه ی اختصاصي شهر خمینی شهر، درچه و کوشک است نیز گزارشی را در باب همین مجموعه منتشر کرده بود که با وجود این که گزارش زاینده رود و فرصت در مورد یک موضوع بود با این حال گزارش فرصت فوق العاده خواندنی تر، جذاب تر بود و توانایی راضی کردن اکثر اقشار مخاطبان را ه داشت.
برای عکاسی باید صبور بود
این هفته استاد نصرالله کسراییان، استاد برجسته هنر عکاسی کشور میهمان کانون عکاسان اصفهان در مجموعه ی استاد فرشچیان بود و نسل فردا نیز مصاحبه ای را با این استاد ترتیب داده بود. سخنان استاد در این مصاحبه شاید برای نسل جوان مشغول در رشته ی عکاسی بسیار مفید و گره گشا باشد. در باب بخشی از مشکلات استاد کسراییان در راه عکاسی، در این مصاحبه می خوانیم : «زمانی می خواستم از ترکمن ها عکاسی کنم و یک سوژه خاص داشتم. 19 بار رفتم تا بالاخره فهمیدند که به دنبال سو استفاده نیستم و به دنبال عکاسی و کار تحقیقاتی هستم تا بالاخره عکاسی گرفتم. در یک روستا مقاومت هایی می شد اما بعد از چهار سال توانستم عکاسی کنم. روحانی ده می گفت این آقا آمده عکاسی کند، اگر 50 سال پیش کسی از ما عکسی گرفته بود همه می فهمیدند ما که بوده ایم و از کجا هستیم. پس برای عکاسی باید صبور بود. رعایت نکردن حقوق دیگران و شتاب زدگی آفت عکاسی است و این نمی شود که کار من به هر قیمتی که هست باید راه بیافتد.».
کسراییان همچنین در مورد نظرش در رابطه با دوربین های دیجیتال می گوید: « اگر من با دیجیتال عکاسی نمی کنم دلیل بر خوب نبودن آن نیست، دیجیتال به عکس های خبری کمک شایانی کرده است و من همانطور که گفتم، به علت بالا رفتن سنم نمی توانم خودم را با منوهای آن درگیر کنم.».
نخود نبین چه ریزه شاید پر از نماده!
صفحه ی هفت روزنامه ی نصف جهان که نقدهایش بر فیلم ها جالب است و من خودم یکی از طرفدارانش هستم؛ دوشنبه به سراغ فیلمی رفته که امسال در جشنواره بین المللی فیلم کودک و نوجوان همدان! خیلی سر و صدا کرد فیلمی که فرشته ی طائرپور تهیه کننده آن است و بی شک یکی از فیلم های قابل دفاع این روزهای سینمای ایران در دورانی است که سینما ی کودک ما در رکود به سر می برد ولی در مجموع اگر بخواهیم این نقد را خلاصه کنیم؛ بی شک بند آخر این می شود که برای شناختی اجمالی از سینمای کودک نیز بسیار مفید است.
دیش استانی فقط مال فوتبال دیدنه!
صفحه ی هفت دوشنبه ی همین هفته ی نصف جهان مطابق بیشتر صفحه های نصف جهان که سعی می کنند با گزارشات و مصاحبات مردمی، مردم را نیز در کار خود شریک کنند به سراغ این مسئله رفته که مردم چقدر شبکه ی اصفهان را می بینند که شاید بهتر از همه جواب ها این سخن یک جوان ورزشکار اصفهانی باشد که به نصف جهان گفته: «دیش استانی فقط مال فوتبال دیدنه!»
موسیقی مذهبی هم حفظ و هم اصلاح اساسی
سه شنبه ی هفته ی گذشته نسل فردا به سراغ موسیقی مذهبی رفته و به تشریح این موسیقی پرداخته است.
در این مقاله در باب محتاطانه عمل کردن مذهب در باب موسیقی و چگونگی ورود آن به عزاداری می خوانیم: «دلیل اینکه مذهب در مورد موسیقی محتاطانه عمل می کند شاید آثار بی ارزشی بوده که در برهه ای از زمان سبب این تردیدها شده در هر حال چون علاقه مندان به موسیقی فهمیدند با این هنر بهتر می توانند مردم را تحت تاثیر قرار دهند کم کم آن را در عزاداری وارد کردند.».
دیدار ماهانه نسل فردا با اساتید بزرگ موسیقی کشور
نسل فردا دیداری با اساتید بزرگ موسیقی کشور را از این ماه آغاز کرده تا در باب مسائل مختلف موسیقی سخن بگویند و در اولین جلسه اساتید بزرگ موسقی استان دکتر بابومیان، مسعود عظیمی و استاد شاهزیدی و ... را دور هم جمع کرده، که خواندنش بی شک خالی از لطف نیست و قطعاً ثمراتش روشن خواهد بود و هم اکنون به راحتی نمی توان در موردش سخن گفت انشاالله زمانی که مرحله تاسیس را گذراند و به تثبیت رسید؛ نگاهی مفصل به آن خواهیم داشت.
اولین جشنواره ی ملی فیلم قرآن و عترت "تسنیم"
جشنواره ی تسنیم تمام شد؛ اما بی شک کم ترین میزان نقدها و تحلیل ها در مطبوعات استان بر آن نوشته شد؛ جشنواره ای که می طلبید مطبوعات با نقد و تحلیل اساسی آن، محاسن و معایبش را به درستی تبیین کنند.
اين امر اما مغفول ماند و شاید تنها نقدی که به معنای واقعی نقد بود را روزنامه ی نسل فردا دوشنبه ی هفته ی گذشته نوشت، نسل فردا در نگاه به جشنواره ای که به قول این روزنامه کارگاه های جنبی اش از سالن های نمایش فیلم ها شلوغ تر بوده می نویسد: «در این جشنواره با موضوعات قرآنی هم ما بیشتر شاهد فیلم های شعار زده و فاقد جذابیت و سرگرمی برای مخاطب بودیم. داستانهایی که نمونه های زیادش را حتی قبلاً در قالب فیلم و سریال دیده ایم و تنها تفاوتشان با نمونه های دیگر، قرائت آیه ای از قرآن شریف در پایان فیلم بود.».
تاریخ خوشنویسی ایرانی
چهارشنبه ی گذشته نسل فردا به چاپ مقاله ای در باب تاریخ خوشنویسی ایران اقدام کرد که بی شک مقاله ای بسیار مفید و عالی است که تمام تاریخ خوشنویسی ایران را به طور اجمالی و با ذکر نکات مهم در خود جای داده است.
جالب هفته: پرورش دهنده ی گاو، 71 ساله شد
چهارشنبه هفته گذشته برابر بود با سالروز تولد داریوش مهرجویی کارگردان برجسته ی کشورمان که به عقیده ی بسیاری بهترین اثر و شاخص ترین اثر سینمای قبل از انقلاب فیلم فوق العاده زیبا و معناگرای گاو اوست؛ به همین منظور اصفهان امروز در روز تولد این کارگردان شهیر و گران مایه ی کشورمان به سراغ وی رفته و در باب مهرجویی می نویسد: « این کارگردان متولد 1318 است. او فارغ التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه کالیفرنیا و فعالیت در سینما را با کارگردانی فیلم «الماس 33» آغاز کرد. خواندن رشته فلسفه باعث شد تا سینمایش رنگ و بوی فلسفی به خود بگیرد. نگاه متفاوت و خاص او به اتفاقات زندگی باعث شد تا سینمای او مخاطب عام و خاص را با هم به سینما بکشاند و فیلمی مثل اجاره نشین ها در زمان نمایش خود با استقبال رو به رو شود. او یکی از پایه گذاران موج نو سینما در ایران بود که با فیلمی همچون گاو در زمان خود شیوه ای نو از اقتباس و فیلم سازی را در ایران بوجود آورد. «گاو» که اقتباس او از داستان کوتاهی از غلامحسین ساعدی بود، عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران را در رای گیری منتقدان در سال 1351 بدست آورد.».
محرم، در آینه ی فرهنگ و هنر: مراسم سنتی عزاداری ماه محرم در کاشان
مطالب جالب در رابطه با ماه محرم در طی این هفته در روزنامه های استان زیاد بود. اما هیچ کدام به پای گزارشی که نسل فردا در آن به بررسی مراسم سنتی عزاداری ماه محرم در کاشان و مراسم چاووش عزا در کاشان پرداخته نمی رسد که این روزنامه دوشنبه هفته ی پیش و یک روز قبل از محرم به چاپ رسانده است.
خواندنی هفته: حمام شیخ بهایی؛ نای نفس کشیدن ندارد
اگر بگوییم میراث فرهنگی کشورمان در معرض خطر جدی قرار دارد سخنی ناصواب نگفته ایم. هر روز یا خبری از تخریب و نابودی اثری به گوشمان می رسد یا خودمان بنایی را مشاهده می کنیم که تخریب شده است در این میان چقدر خوب است که رسانه ها قبل از این که این آثار تخریب شوند به سراغ آن ها بروند و توجه مسئولان را به آنان جلب کنند؛ لذا یکشنبه ی گذشته اصفهان زیبا به سراغ حمام شیخ بهایی رفت و در گزارشی جامع به این شاهکار معماری و مهندسی گذشته پرداخت که امروز به زباله دانی تبدیل شده است و به ویژگی هایی از این حمام اشاره کرده که خواندنش خالی از لطف نیست.
Up to date هفته: زاینده رود
هفته ی پیش در صفحه ی میراث فرهنگی زاینده رود خبری از شکایت میراث فرهنگی از عوامل تخریب امامزاده یحیی زواره منتشر شد که 3 هفته ی پیش توسط میراث فرهنگی ارسال شده بود و رسانه ها آن را منعکس کرده بودند!
عجیب هفته: اصفهان زیبا، نسل فردا
این جریان تکرار خبرها در روزنامه های اصفهان یواش یواش دارد خطرناک می شود و جدیداً جنبه ی اپیدمی هم پیدا کرده است. اگر چهار هفته ی گذشته فقط اصفهان زیبا با همین اشکال در این بخش جای می گرفت این هفته نسل فردا هم اضافه شده و با چاپ خبر ترجمه ی فلسفه ی ادبیات پیتر لامارک در روز یکشنبه در صفحه ی اندیشه و روز قبلش در صفحه ی آخر خود در کنار اصفهان زیبا که خبر ساخته شدن فیلمی به نام " در مکتب ملقب به اصفهان" را روز پنجشنبه ی گذشته یکبار در صفحه ی آخر و یک بار در صفحه ی فرهنگ و هنر خود چاپ کرده بود در این بخش جای می گیرد.
مفید و مختصر
نسل فردا: "خون بها" پس از سه سال به روی آنتن رفت.
نصف جهان: حذف تصاویر مربوط به چهره حضرت ابوالفضل (ع) در سریال مختارنامه.
اصفهان زیبا: سیاسیون جنبه ی شوخی داشته باشند.
اصفهان زیبا: دیوان عدالت اداری 35 اثر را از فهرست آثار تاریخی خارج کرده است.
اصفهان زیبا: «دیگری» بهترین فیلم کودک آسیا پاسفیک شد.
اصفهان زیبا: «شبکه اجتماعی» بهترین فیلم سال 2010 معرفی شد.
اصفهان زیبا: بصیرت مهم ترین سلاح رویارویی با جنگ نرم است.
اصفهان زیبا: هدف اصلی ناتوی فرهنگی، نابودی هویت ملی است.
اصفهان امروز: جشن تولد «جمشید مشایخی» در کاخ گلستان برگزار شد.
اصفهان امروز: پسر فرامرز قریبیان هم کارگردان می شود.
اصفهان امروز: شهاب حسینی مقابل دوربین «خانه پدری» رفت.
نصف جهان: چهار هزار نفر در نوبت دریافت مجوز نشریه قرار دارند.
زاینده رود: رضا کیانیان: از بازیگری خسته نشده ام.
زاینده رود: نامزدهای جایزه نویسندگان و منتقدان مطبوعات معرفی شدند.
اصفهان امروز: فیلم تازه حاتمی کیا درباره یک بنگاه ازدواج است.
اصفهان زیبا: 2 عکاس اصفهانی در جشنواره بین المللی عکس قطر شرکت می کنند.
اصفهان زیبا: اصفهان؛ نماینده کنسرسیوم صادرات صنایع دستی.
اصفهان زیبا: داستان های عاشقانه ادبیات فارسی به نثر گرد هم آمدند.
اصفهان زیبا: ادیبان تاجیکی و ایرانی در حوزه ی هنری دیدار می کنند.
اصفهان زیبا: برخی از جشنواره های سینمایی هدفمند نیستند.
اصفهان زیبا: مجموعه آثار «رسول صدر عاملی» منتشر می شود.
اصفهان زیبا: مزینانی فیلمبردار "استانبول – اصفهان" شد.
اصفهان زیبا: تکنوازی های «پرویز مشکاتیان» منتشر می شود.
اصفهان زیبا: پلیس وظیفه ای برای حفاظت از میراث فرهنگی تخصصی ندارد.
اصفهان زیبا: پالایش فرهنگ عزاداری را با جدیت دنبال می کنیم.
اصفهان زیبا: مستند « در مکتبی ملقب به اصفهان» ساخته می شود.
اصفهان زیبا: محراب و شبستان گنبد خانه مسجد دوره صفویه کاشان مرمت شد.
اصفهان زیبا: شبکه تلویزیونی اسلامی مالزی راه اندازی شد.
اصفهان زیبا: معاون وزیر ارشاد بر حمایت از داستان نویسی تاکید کرد.
نسل فردا: کشف بیش از 270 اثر پیکاسو
نسل فردا: بیژن الهی شاعر و مترجم چشم از جهان فرو بست.
نسل فردا: نسخه شنیداری قرآن در صدر فروش آمریکا.
نسل فردا: «فلسفه ادبیات» پیتر لامارک ترجمه شد.
نسل فردا: جوایز انجمن ملی منتقدین آمریکا برای «شبکه اجتماعی».
نصف جهان: نسل آفتاب مقام دوم جشنواره مسجد را کسب کرد.
نسل فردا: شش جایزه اسکار برای پولانسکی.
نسل فردا: همایش بزرگداشت حافظ در برلین.
زاینده رود: انتشار رمان مشترک سه نویسنده زن
زاینده رود: محافظ پنهان مقابل دوربین می رود.
زاینده رود: اولین جایزه بین المللی برای « جدایی نادر از سیمین »
زاینده رود: انتشار مجموعه داستانی از شیوا ارسطویی
زاینده رود: رونمایی از یک قصیده « آنتونی بورخس » پس از 55 سال.
زاینده رود: افزایش جایزه های جشنواره شعر فجر.
زاینده رود: فروش ملک سلیمان به بیش از دو میلیارد و 700 میلیون تومان رسید.
زاینده رود: انتخاب جایزه ها مهم است، نه فکر ما.
زاینده رود: نسل امروز فضایی برای خاطره بازی ندارد.
نصف جهان: دستگیری سارقان مجسمه شیر سنگی در چادگان.
نصف جهان: مراسم چاووش خوانی در کاشان برگزار می شود.
اصفهان امروز: حمید لولایی به سیسیلی ها آمد.
اصفهان امروز: مشکلات یک مرد محترم در اصفهان تمام شد.
اصفهان امروز: جانی دپ کماندوی تنها شد.
اصفهان امروز: تن تن واقعی در گذشت.
اصفهان امروز: تصحیح شاهنامه براساس نسخه موزه فلورانس به جلد هفتم رسید.
اصفهان امروز: قدیمی ترین کتاب چاپی دنیا بازسازی می شود.
اصفهان امروز: ادامه خانواده سیمپسون ها» ساخته می شود.
اصفهان امروز: « استانبول – اصفهان» اکبر خامین اسفند کلید می خورد.
اصفهان امروز: خیابان های آرام در ارمنستان به پایان رسید.
اصفهان امروز: تهران دهه 30 در یک رمان تصویر می شود.
اصفهان امروز: تصویربرداری «کلاه پهلوی» در پاریس ادامه دارد.
اصفهان امروز: رولینگ داستان هری پاتر را ادامه نمی دهد.
اصفهان امروز: برگزیدگان مسابقه طراحی پوستر و اما اصفهان اعلام شدند.
در پایان:
بررسی صفحات و عناوین فرهنگی، هنری ما یک ماهه شد و یک ماه است که با بخشی که نیازش در بین مطبوعات اصفهان دیده می شد حضور داریم و به نظر می رسد که مرحله ی تاسیس را پشت سر گذاشته ایم و باید وارد فاز جدیدی به نام تثبیت شویم؛ اما در این نیازمند همکاری تمام مخاطبان و همکارانمان هستیم؛ لذا طالب نظرات تمامی مخاطبان و همکاران محترم هستیم تا بتوانیم گامی در جهت بهتر شدن برداریم؛ از همین جا لازم است از تمامی مخاطبان و همکاران محترم که در این مدت کوتاه یک ماه و چند روزه ما را از لطفشان محروم نساخته اند تشکر کنیم و امید داریم که این چنین بخش هایی فتح بابی باشد برای رشد و تعالی بیش از پیش فرهنگ در استانی باشد که مرکزش عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران اسلامی را یدک می کشد.
انشاالله
شانتیا علوی
خبرگزاری ایمنا: خدا را صد هزار مرتبه شکر این هفته تعطیلی در کار نبود و روزنامه ها با انتشار منظمشان به ما این فرصت را دادند که از خیلی ها بگوییم؛ از شمس آل احمد گرفته تا حامد کمیلی.
کد خبر 21469




نظر شما