به گزارش خبرنگار ایمنا، در مطالعات کیهانشناسی همواره نظریههای مختلفی مطرح میشود، اما نکتهای که در تمام نظریهها ثابت و یکسان است وجود ماده و انرژی تاریک است. درواقع این دو مقوله ناشناخته در تمام فرآیندهای کیهان نقش داشتهاند و از این جهت در بررسی ساختار و شکل کل جهان نیز از اهمیت ویژهای برخوردار هستند.
امروزه پژوهشگران معتقدند که ساختار کیهان مانند ریسمان است و تمام ابرخوشههای کهکشانی نیز مانند ریسمانهایی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که فضای خالی بین آنها را ماده و انرژی تاریک تشکیل میدهد. برای درک بیشتر ساختار و شکل کیهان همچنین بررسی نظریههای مختلفی که پیرامون این مسئله مطرح شده از جمله نظریه ریسمان با محسن منتظری، ستارهشناس و مخترع فناوریهای حوزه نجوم گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
ساختار کیهان چگونه است؟
ساختار کیهان از ابتدای فرآیند تشکیل جهان همگن بوده است و چگالی تمام نقاط کیهان نیز با یکدیگر برابر است. برای درک فرآیند تشکیل کیهان میتوان آن را به بادکنک تشبیه کرد، درواقع اگر نقاطی را به عنوان اجرام کیهان که میتوانند همگن یا ناهمگن باشند روی بادکنک رسم کنیم در زمان باد شدن بادکنک این نقاط از یکدیگر دور میشود.
در صورتی که بادکنک با شتاب زیاد متورم شود نقاط روی آن نیز به سرعت از یکدیگر فاصله میگیرند و به مرور زمان این فاصله دیگر قابل اندازهگیری نیست و ابعاد نقاط نیز تغییر خواهد کرد تا در ادامه تبدیل به کهکشانها و خوشههای کهکشانی میشود.
آیا جهان همچنان در حال انبساط است؟
بله، درواقع کیهان مانند بادکنک، همواره در حال انبساط است و به همین دلیل اصطلاح جهان تورمی برای آن استفاده میشود. از زمانی که بیگبنگ در ۱۳.۸ میلیارد سال پیش رخداد تا به امروز جهان با شتاب بسیار زیادی در حال انبساط است که این فرآیند در شاخص زمان با شتاب افزایش پیدا میکند. به بیان دیگر انبساط کیهان در جهان چهار بُعدی که شامل طول، عرض، ارتفاع و زمان است، رخ میدهد.
زمان در بین ابعاد جهان چه اهمیتی دارد؟
زمان عملاً بُعدی است که به کیهان هویت میدهد؛ درواقع بدون زمان کیهان هویتی ندارد و اصلاً جهانی شکل نخواهد گرفت. در حال حاضر زمان به نحوی جهان پیرامون ما را مدیریت میکند و با توجه به وجود ابعاد دیگر ممکن است که جهان ما تحت کنترل ابعاد بالاتر نیز در قالب زمان قرار بگیرد؛ البته این شاخص زمان برای ابعاد مختلف کیهان متغیر است و تأثیرگذاری هر بُعد نیز با یکدیگر متفاوت است.
انبساط جهان چه تأثیری بر چگالی آن اعمال میکند؟
تأثیر انبساط جهان بر چگالی جهان نکته بسیار حائز اهمیتی است. زمانی که انبساط جهان را مشاهده میکنیم، قاعدتاً باید چگالی جهان به مرور زمان کاهش یابد، زیرا نقطه اولیهای که جهان از آن شکل گرفته جرم ثابتی داشته است و با انبساط کیهان حجم افزایش یافته و با توجه به ثابت بودن جرم قطعاً چگالی تغییر خواهد کرد. با وجود این مسئله در کمال ناباوری مشاهده میکنیم که چگالی جهان در تمام نقاط کیهان ثابت است و انبساط جهان هیچ تأثیری بر چگالی آن نداشته است.
چرا انبساط جهان تأثیری بر چگالی کیهان نداشته است؟
زمانی که به فرآیند انبساط جهان نگاه میکنیم، متوجه میشویم که هرچه حجم کیهان افزایش مییابد میزان مواد موجود در آن نیز بیشتر شده و عملاً افزایش حجم جبران میشود که این مسئله باعث شد بشر به سمت مادهای مرموز و غیر قابل شناسایی هدایت شود.
این ماده که تحت عنوان ماده تاریک شناخته میشود توسط انرژی تاریک شکل گرفته و توسط آن مدیریت میشود. عامل انبساط کیهان نیز همین ماده و انرژی تاریک است و با گذشت زمان بشر متوجه شد تنها چهار درصد از کل جهان را ماده مرئی تشکیل میدهد؛ درواقع خوشهها و ابرخوشههای کهکشانی، کهکشانها و منظومههای ستارهای تنها چهار درصد کیهان را تشکیل میدهند و دیگر نقاط جهان از ماده و انرژی تاریک تشکیل شده است.
چه نظریههای دیگری پیرامون ساختار کیهان وجود دارد؟
یکی دیگر از نظریههای مربوط به ساختار کیهان، جهان ماتریسی و نظریه ریسمان است. طبق این نظریه که اخیراً توسط دانشمندی ایرانی تکمیلتر شده است و با توجه به مشاهدات تلسکوپ فضایی هابل، پژوهشگران معتقدند، ساختار جهان مانند ریسمان است.
درواقع طبق نظریه جهان ماتریسی ابر خوشههای کهکشانی پشتسر یکدیگر در قالب ریسمانهای شکل گرفتهاند و دقیقاً ساختاری را مانند شاخههای گیاهان آونددار و یا رگهای بدن که به مویرگ تقسیمبندی میشود، تشکیل دادهاند.
دیدگاه نظریه ریسمان نسبت به ماده و انرژی تاریک چیست؟
طبق این نظریه تمام چهار درصد ماده مرئی که جهان را تشکیل داده است در خطهای ریسمانی توزیع شده و فضای بین این ریسمانها مانند اقیانوسی است که ماده و انرژی تاریک در آن جریان دارد؛ این محیط ریسمانها را مدیریت میکند و انبساط و سایر تغییراتی که در کل جهان مشاهده میشود حاصل ماده و انرژی تاریک است.
مسئله دیگری که بشر را به سمت ماده و انرژی تاریک هدایت کرده، این است که بیگبنگ به تنهایی قدرت ایجاد انبساطی شتابدار به گونهای که تاکنون ادامه داشتهباشد را نداشته و باید در همان چند میلیون سال ابتدایی این انبساط متوقف میشد.
نظر شما