به گزارش گروه جامعه خبرگزاری ایمنا، اخیرا جوانان ازدواج را صرفا وظیفه خود میدانند، با هر کششی ازدواج میکنند و با کوچکترین مشکلی طلاق میگیرند، این حکایت بسیاری از زوجهای جوان است که این روزها، ازدواج را فقط بهانهای برای با هم بودن و به هم رسیدن میبینند و وقتی این با هم بودن، برایشان عادی شد، قید زندگی مشترک را میزنند.
دخترها و پسرهای جوان اغلب کتابهای رمانتیک میخوانند، فیلمهای عاشقانه میبینند و فکر میکنند زندگی خیلی شیرین است اما هنگامی که در شرایط زندگی قرار میگیرند، زندگی با تصورات گذشته آنها بسیار متفاوت و یا حتی در بعضی موارد بسیار تلخ است.
اینکه طرفین بفهمند حق ندارند مالک همسرشان باشند و حق انتخاب را از او بگیرند مهمترین موضوعی است که باعث میشود عاشقانه آرام زندگیهای متاهلی را به جهنمی غیر قابل تحمل تبدیل کند، انسان از ابتدا تا انتهای عمرش نیازمند خوشبختی است، بنابراین انتخاب طرف مقابل بسیار مهم است چون اگر فردی حتی یک شب از عمرش را با خوشبختی نگذراند، باخته است و اینگونه طلاق، خیانت و آسیبهای اجتماعی دیگری را به وجود خواهد آورد.
ضرورت خودآگاهی هیجانی بین زوجین
زهرا لاهیجانیان، روانشناس در گفت وگو با خبرنگار جامعه ایمنا درد و دل کردن همسران برای یکدیگر را ضروری میداند و میگوید: نیاز است خانوادهها هر روز با یکدیگر صحبت کنند و اگر برایشان امکانپذیر نیست حداقل هفتهای دوبار در کنار هم قرار بگیرند و نظرات یکدیگر را بشنوند، منظور از گفت وگو سرزنش، تحقیر، توهین و قضاوت نیست و اگر نتیجه این صحبتها به دعوا ختم شود دیگر درد و دل نیست در واقع زوجین جدید هم سبک اصولی حرف زدن با یکدیگر را بلد نیستند.
وی با انتقاد از نبود برنامه در زندگیهای امروزی اظهار میکند: در سبک زندگی جدید اعضای یک خانواده هر زمان میخواهند از تلفن همراه استفاده میکنند در صورتی که باید قوانین و زمانبندی در خانه وجود داشته باشد که هرکس هر زمان میخواهد از تلفن همراه استفاده نکند و اعضای خانواده روزهای تعطیل در کنار یکدیگر قرار بگیرند.
این آسیبشناس حوزه خانواده با اشاره به لزوم خودآگاهی هیجانی در زندگی خاطرنشان میکند: لازم است زوجین از احساسات و هیجانات خود آگاه باشند و آن را مدیریت کنند مثلا زن میداند همسرش روی فلان قضیه حساس است پس باید حساسیت خود را کم کند، وقتی شوهرش عصبانی است حرفی نزند و در موقعیت مناسب با او صحبت کند.
تلاش برای خود افشاسازی در رابطه
لاهیجانیان ادامه میدهد: زوجین فکر میکنند همینقدر که در مراسم خواستگاری از اعتقادات و باورهای خود حرف میزنند کافی است در صورتی که باید ویژگیهای یکدیگر را عمیق بشناسند در واقع هرچه خودافشاسازی بیشتر باشد سوءتفاهم کمتر رخ میدهد، نیازها، سلیقهها و انتظارات بیان میشود و به قوام رابطه کمک میکند.
وی برطرف کردن دلخوریهای ساده را در رابطه زناشویی ضروری میداند و میگوید: علت اکثر طلاقها تلنبار شدن ناراحتیها و دلخوریهای عادی است که در دل طرفین دعوا مانده و تبدیل به آتش شده است در صورتی که زوجین در مورد دلخوریهای ساده باید صحبت و آن را برطرف کنند.
این روانشناس با اشاره به دنبال کردن فرآیند مشاوره قبل و بعد از ازدواج اظهار میکند: دو نوع فرآیند مشاوره وجود دارد زمانی که در زندگی افراد مشکل ایجاد میشود و زمانی که قبل از ایجاد مشکل باید به مشاور مراجعه کنند تا اتفاق خاصی برایشان نیفتند در واقع افراد باید در زمینه جنسی آموزش ببینند و از نیازهای طرفین مطلع شوند متاسفانه آموزشها در این زمینه به صورت فیلمهای پورن در دسترس همه افراد است.
همسران باید آراستگی ظاهر و تنوع لباس داشته باشند
لاهیجانیان احترام به انتخاب خود را در زندگی شخصی لازم میداند و خاطرنشان میکند: زوجین باید قبول کنند که همسرشان انتخاب خودشان بوده، به آن احترام بگذارند و به جای تغییر ویژگیهای طرف مقابل آن را بپذیرند.
وی در ادامه تصریح میکند: موضوع آرایستگی ظاهر و تنوع لباس همسران فقط به بیرون از محیط خانه ختم میشود در صورتی که اگر در محیط خانه جذابتر باشند تعاملات و با هم بودنشان بیشتر میشود و رابطه صمیمیتری پیدا میکنند.
این روانشناس احترام به خانوادههای طرفین را ضروری میداند و میگوید: وقتی اختلافات کوچک روی هم قرار بگیرد و فقط بین همسران حل شود کم کم رفت و آمدها با خانوادهها کمتر میشود و دلخوری ایجاد میشود در صورتی که نیاز است با گفت وگو خانواده با همسران این مشکلات برطرف شود.
لاهیجانیان ادامه میدهد: همسرانی که بچه دارند کارشان سختتر است و باید زمانهایی را برای با هم بودن بدون فرزندان در خانه و بیرون از خانه اختصاص دهند.
پژوهشها نشان می دهد، با ثباتترین ازدواجها آن است که زن وشوهر بیشترین شباهتها را با هم داشته باشند. بعضی از روانشناسان شباهتهای بین زوجین را در حکم سپرده بانکی مشترک تلقی میکنند که اگر میزان سپرده بانکی دو طرف بیشتر از مقدار نیاز باشد در مقابل بحران اقتصادی و اجتماعی بهتر میتوانند مقاومت و احساس امنیت کنند. در غیر این صورت دچار مشکل می شوند پس نیاز است تشابه بین زوجین بیشتر شود تا کمتر دچار بحران و آسیب بشوند اما نباید از این نکته غافل شد که زن و مرد ذاتا با همدیگر تفاوتهایی دارند که شناخت این تفاوتها میتواند باعث رفتاری شود که کمتر دچار اختلاف شوند. برخی از این تفاوتها ریشه در عوامل فیزیولوژیکی، زیستی، اجتماعی و فرهنگی دارد و ضروری است در ازدواج و زندگی مشترک به آن توجه شود.
نظر شما