کتاب بازمانده

  • نگذارید به خط برود، مبادا شهید شود

    فرهنگنگذارید به خط برود، مبادا شهید شود

    «وقتی به منطقه رسیدیم، گفتند: اردستانی از شلمچه بی‌سیم زده و گفته کابلی و پیری به خط بروند و عبدالرضا در دز بماند و وقتی نیروها آمدند، اتوبوس بگیرد و نیروها را بفرستند به کارون، بعد خودش بیاید. کابلی و پیری به راه افتادند و من ماندم. بعد از اینکه هماهنگی‌ها را انجام دادم به خط رفتم.»