رودخانه اروند
-
فرهنگروایت تنهایی و رهایی یک فرمانده / دلش میان ماندن و برگشتن معلق ماند
«سر صمد میان سینهاش جنبید و دستانش روی گلها تپید. ستار آرام حلقه دستانش را از صورت او آزاد کرد. انگشتان سرد و بیرمق او را میان انگشتان خود گره زد. همه گوش شد تا حرفی از صمد بشنود که ناگهان قناصهزن عراقی از بالای کانال، هر دو را به یک گلوله به هم دوخت.»
-
ماجرای ۴۴ روز مفقودی یک رزمنده در خاک عراق(۲)؛
فرهنگجدال با گراز؛ آن سوی اروند/ گمان کردند جاسوس بعثیها هستم
ابوالفضل صادقی، رزمنده بسیجی مفقودالاثری که در روز بیستوسوم فروردینماه سال ۶۷ به منطقه اعزام شد و شش روز بعد مفقود شد؛ روزهایی را دید که شنیدنش هم برای ما قابل تصور نیست. لحظات نفسگیری که هنوز دردش و رد دردش روی سینه، سر، پا و دیگر قسمتهای بدنش جا خوش کرده است.
-
فرهنگماجرای ۴۴ روز مفقودی یک رزمنده در خاک عراق / با برگ توت خودم را زنده نگهداشتم
ابوالفضل صادقی به سادگی همان صدایی بود که از پشت تلفن شنیده میشد، مردی از دیار حسنآباد جرقویه علیا که در طول ۴۴ روزی مفقودی، دور از چشم بعثیها بدون غذا، لباس و بدنی پر از زخم در خاک عراق با شکوفه خرما و برگ توت خودش را زنده نگه داشت.
-
فرهنگتمرین ظهور
یک کاربر فضای مجازی به مناسبت ایام سالگرد عملیات والفجر۸، عکسی از رودخانه اروند را به نمایش گذاشت.
-
فرهنگتلاطم آب و آتش در اروند خروشان
داغی که از شهادت غواصها به دل اروند خروشان مانده، خاموششدنی نیست. شهادت غواص، مظلومانهترین نوع شهادت است و شاید رمز اینکه اجر شهیدِ دریا بالاتر از خشکی است، در همین باشد؛ زیرا مجاهد این عرصه نه راه پیش دارد، نه راه پس و نه حتی راه دفاع کردن از خویش.
-
فرهنگماهیهای درون اروند
یک کاربر فضای مجازی به مادر شهیدی اشاره کرد که تا آخرش عمرش ماهی نخورد.