مرد میدان از کردستان تا لبنان/ فرماندهی که مرزها برایش معنا نداشت

نماینده اسبق ولی فقیه در سپاه قدس، از خاطرات چندین ساله خود در کنار شهید سرلشکر شهید زاهدی می‌گوید، فرماندهی که میدان نبرد حق علیه باطل برای او به مرزهای ایران خلاصه نمی‌شد و چهل و پنج سال از کردستان تا لبنان در پی شهادت بود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، سیزدهم فروردین ماه ۱۴۰۳، خبر حمله جنگنده‌های ارتش جنایتکار رژیم صهیونیستی به بخش کنسولی سفارت ایران در سوریه در صدر اخبار جهان قرار گرفت. پس از آن با انتشار بیانیه سپاه پاسداران و تأیید شهادت ۷ تن از نیروهای نظامی سپاه قدس در سوریه که نام سرلشکر محمدرضا زاهدی و سرتیپ محمدهادی حاجی رحیمی نیز در میان آنها بود مردم ایران را داغدار کرد، چراکه بار دیگر دو تن از فرماندهان شاخص و در عین حال گمنام محور مقاومت به شهادت رسیده بودند.

در همین راستا و برای شناخت بیشتر ابعاد شخصیتی و فعالیت‌های سردار مجاهد شهید زاهدی در میدان جنگ هشت ساله و همچنین سپاه قدس، با حجت‌الاسلام احمد سالک، از دوستان قدیمی قدیمی سردار زاهدی و نماینده اسبق ولی فقیه در سپاه قدس به گفت‌وگو نشستیم.

مرد میدان از کردستان تا لبنان/ فرماندهی که مرزها برایش معنا نداشت

ایمنا: شما به واسطه حضور در جنگ و مسئولیت خود در سپاه قدس به عنوان نماینده ولی فقیه، سابقه چهار دهه آشنایی با سرلشکر شهید محمدرضا زاهدی را دارید، به اعتقاد شما چطور می‌توان شخصیت‌های بزرگی مانند ایشان را شناخت و مهم‌ترین عامل پرورش چنین انسان‌های شجاعی که همواره به عنوان فرمانده و نیروی مخلص در میدان‌های مختلف برحسب تکلیف حضور داشته‌اند را چه چیزی میدانید؟

حجت الاسلام سالک: ما باید برای شناخت شخصیت‌هایی مانند سردار زاهدی به چهارچوبی تکیه کنیم تا واقعیت این انسان‌ها در سطح ملی و بین‌المللی منعکس شود. این چهارچوب عبارت است از یک تربیت دینی مبتنی بر برنامه‌های الهی که مجری آن پدر و مادر هستند. اگر پدر و مادر متدین باشند و آشنای با احکام، اخلاق، سیاست و مجموعه تربیت دینی اسلام باشند، فرزندانشان در این چهارچوب تربیت می‌شوند و شخصیتی توحیدی پیدا می‌کنند. شخصیت توحیدی یک‌جوان اگر مبتنی بر تربیت دینی شکل بگیرد قدرتی پیدا می‌کند که هیچ نیروی شیطانی و ابرقدرتی در مقابلش تاب مقاومت ندارد و این افراد در میدان یک تنه مبارزه را ادامه می‌دهند. این مبنای ساختاری در تربیت فرزند در زمان پیش از ازدواج، حین ازدواج، ایام شیرخوارگی و بعد از آن شکل می‌گیرد.

به عنوان مثال مادر شهید حبیب خلیفه سلطانی در پاسخ به اینکه چطور شد که فرزندش به شهادت رسید گفت من هرگاه می‌خواستم به پسرم از شیره جانم بنوشانم طاهر، با وضو و رو به قبله بودم و با نام خدا به او شیر می‌دادم و همزمان در گوشش سرود حسین می‌خواندم، چنین مادری فرزندش را از دوران شیرخوارگی با قدرت تربیت می‌کند، زیرا افق بلندی را در مقابل می‌بیند که مطابق این افق او را برای مبارزه تربیت می‌کند و در اثر این تربیت شاهد هستیم حبیب خلیفه سلطانی وقتی که در زمان شاه به رندان قزل حصار می‌افتد، شهید مفتح در فضیلت او می‌گوید ما به قنوت نماز شب حبیب در کنج زندان غبطه می‌خوردیم. این شخصیت ناشی از همان تربیت در چهارچوب نظام اسلامی است.

مرحوم شهید زاهدی نیز در چهارچوب چنین تربیتی و در یک خانواده علمی رشد یافته بود، پدر ایشان آیت الله زاهدی یک انسان عارف و عالم و مادر ایشان زنی فهمیده بود. آیت الله زاهدی شخصیتی بود که همزمان برای امرار معاش کار می‌کرد، روزها کاسبی می‌کرد، در حوزه درس می‌داد، نماز جماعت می‌خواند و برای مردم حرف می‌زد؛ یعنی یک عارف عامل بود و سردار زاهدی در جوار چنین فردی تربیت شد.

بنابراین باید از شهید زاهدی این درس را بگیریم که به مردم توصیه کنیم بچه‌ها را در دامن اسلام پرورش دهید تا بتوانید فرزندان مجاهد تربیت کنید، اما اگر در یک خانواده زن و شوهر دائم دعوا کنند و حرف هرزه بزنند نباید توقع داشت که فرزندشان مجاهد فی سبیل الله شود.

نکته بعد در مورد شخصیت شهید زاهدی فهم و بصیرت یک نوجوان ۱۶ ساله است که می‌تواند در میدان‌های مختلف حضور پیدا کند. علاوه بر تربیت دینی در خانواده، اگر محیط برای نوجوان به صورتی بود که از گفتمان منطقی علمی و بصیرتی برخوردار شود و در محیطی قرار بگیرد که سیاستش سیاست قرآنی باشد نه سیاست زدگی، و محور حرکت او ولایت، ایمان به خدا و تقوا باشد این نوجوان به گونه‌ای تربیت می‌شود که قدرت تنفس فضای سالم را دارد. این وظیفه حکومت است که محیط آموزشی مناسب را برای نسل جوان فراهم کند، اگر نگاهمان اینگونه باشد شخصیتی مانند شهید زاهدی پرورش می‌یابد که در ۱۶ سالگی در گروه ضربت کردستان علیه کومله و دموکرات مبارزه می‌کند.

مرد میدان از کردستان تا لبنان/ فرماندهی که مرزها برایش معنا نداشت

ایمنا: در مورد حضور شهید زاهدی در سنین نوجوانی در جبهه کردستان و سپس مسئولیت‌های ایشان در زمان جنگ بفرمائید، به نظر شما چه چیز سبب شده بود که ایشان از سنین پایین در این عرصه‌های مهم فعال باشند؟

حجت الاسلام سالک: اوایل انقلاب کشور در شرایط التهاب فوق‌العاده قرار داشت و صدام نیز حمله کرده بود، در چنینی شرایطی جوانی به میدان می‌آید که به خوبی تربیت شده است، آن زمان ما در اصفهان جوانان بسیاری داشتیم، اما عده‌ای می‌خواستند خود را نشان بدهند و به میدان نمی‌آمدند، عده‌ای نیز به امید مسئولیتی حکومتی می‌آمدند و عده‌ای خالصانه برای حضور در میدان می‌آمدند که شهید زاهدی از جمله این افراد بود.

در اولین گروه اعزامی به کردستان در کنار شهید زاهدی، جوانانی مانند حاج حسین خرازی، شهید حسن ارک دستانی و کاظم زاده بودند و حتی برای سر آقای کاظم زاده جایزه دلاری گذاشته بودند، زیرا کومله و دموکرات از وجود این افراد به خود می‌لرزید. علی زاهدی در ۱۶ سالگی این موقعیت را داشت. بعد از پاکسازی کردستان، شهید زاهدی به جنوب رفت که حضور آنها از دارخوین شروع شد و ۹ ماه ایشان در دارخوین تجربه کسب کرد تا بیاموزد چطور باید مدیریت کرد و در میدان جنگ حضور داشت، سپس این شهید بزرگوار در عملیات فرماندهی کل قوا و عملیات ثامن الائمه شرکت کرد تا زمانی که به عملیات رمضان رسید. در عملیات رمضان، محمدرضا زاهدی در ۲۱ سالگی معاون حاج حسین خرازی است، سپس این جوان به عنوان فرمانده لشکر امام حسین (ع) انتخاب می‌شود، آن هم در شرایطی که افرادی با سن بیشتر در کف میدان داریم. پیامبر نیز در لحظات آخر عمر مبارکشان توصیه کردند اسامه بن یزید که جوانی ۲۰ ساله بود به عنوان فرمانده انتخاب شود، اما به بزرگان بر خورد و برخی از همین جا با پیامبر زاویه گرفتند.

شهید زاهدی در عملیات بیت‌المقدس حضور داشت و سپس تیپ قمر بنی‌هاشم تشکیل می‌شود. تواضع این شهید بزرگوار این است که در زمانی که فرمانده لشکر بود از او خواستند تیپ قمر بنی‌هاشم را راه بیندازد و او بدون هیچ اعتراضی پذیرفت، زیرا اثر وضعی تربیت مناسب، در قالب تواضع و فروتنی در چنین جاهایی بروز می‌کند. ما افرادی را می‌شناسیم که حتی حاضر نبودند از پشت میزشان پشت میز دیگری بروند و این یعنی تربیت اصیل اسلامی را ندارند در حالی که برای شخصیت‌هایی مانند شهید زاهدی که شخصیت توحیدی دارد تفاوتی ندارد کجا باشد و هدف او خدمت است.

به همین دلیل جوانان کشور ما باید الگوی خود را محمدرضا زاهدی قرار دهند که در ۲۱ سالگی فرمانده لشکری می‌شود که افراد قدری در آن حضور دارند اما همه در مقابل فرمانده خود گوش به فرمان هستند. این روحیه تواضع از نشانه‌های ایمان و تقوا است اما آنهایی که ایمان ندارند تکبر دارند و ما نمی‌توانیم کشور را با افراد متکبر اداره کنیم.

مرد میدان از کردستان تا لبنان/ فرماندهی که مرزها برایش معنا نداشت

مدتی بعد آقای زاهدی لیاقت خود را چنان ثابت می‌کند که در رأس سپاه و در مسئولیت‌های بالای کشوری قرار می‌گیرد و به عنوان فرمانده نیروی زمینی کل سپاه منصوب می‌شود که در آن زمان فرمانده نیروی زمینی سه مسئولیت داشت.

در زمان جنگ، در عملیاتی حدود ۳۰۰ نفر از بعثی‌ها در محاصره بودند، شهید زاهدی به عنوان فرمانده اعلام کرد تسلیم شوید، اما یک نفر از بعثی‌ها شلیک کرد و تیر به پای او خورد و آسیب دید، من مدتی قبل از شهادتشان در جلسه‌ای که با سردار زاهدی ملاقات کردم این پا هنوز مشکل داشت اما برای او مسئله‌ای نبود، این اتفاق در حالی افتاد که او می‌توانست دستور بدهد همه اسرا را به رگبار ببندند، اما میدان جذب انسانیت در نظام اسلام ضابطه‌ای دارد و اسلام قواعدی برای اسیر دارد که اول باید تذکر داد و بعد دعوت به تسلیم کرد، به همین ترتیب و با همین روحیه در این عملیات موفق شدیم ۳۰۰ اسیر از عراقی‌ها بگیریم.

محمدرضا زاهدی در میدان‌های مختلف با این روحیه، شجاعانه، با شناخت دشمن، جایگاه و سلاح او وارد می‌شد و خودش اول به میدان می‌رفت، امثال شهیدان صیاد شیرازی، خرازی، همت و شهید زاهدی خودشان رأس میدان بودند و سپس می‌گفتند بیایید، در انقلاب نیز روحانیت ابتدا جلو آمد و سپس مردم را دعوت کرد، در زمان انقلاب امام در خانه ننشست دستور بدهد، بلکه ایشان جلو رفتند و مردم را دعوت کردند و وقتی امام از عراق اخراج شدند و در مرز کویت ایشان را راه ندادند امام گفت حتی اگر لازم باشد نهایتاً در قایقی می‌نشینم و فریاد می‌زنم. محمدرضا زاهدی نیز فرماندهی است که تربیت شده امام است و ولایت پذیری اینگونه در او تجلی پیدا می‌کند.

ایمنا: اندکی جلوتر برویم، با پایان جنگ تحمیلی عمدتاً شاهد هستیم فعالیت‌های سردار زاهدی به اتمام نمی‌رسد و ایشان طبق تفکر انقلاب اسلامی مبنی بر صدور انقلاب و دفاع از حقوق مظلومین جهان در کنار شخصیت‌هایی مانند شهید حجازی و شهید سلیمانی حضور پیدا می‌کنند و در لبیک به دعوت ولی خود، به سمت جبهه مقاومت می‌روند. تحلیل شما از حضور فعال شهید در محور مقاومت چیست؟

حجت الاسلام سالک: شهید زاهدی بعد از پایان جنگ و امضای قطعنامه ۵۹۸، چنان لیاقتی پیدا می‌کند که بعد از شکل‌گیری نیروی قدس سپاه که با فرمان امام خامنه‌ای انجام شد، بستر حضور خود را در صحنه‌های بین‌المللی رقم میزند. من ۱۰ سال به عنوان نماینده حضرت آقا در سپاه قدس در کنار این بچه‌ها بودم. به اعتقاد من این بچه‌ها چون لیاقتشان را در جنگ نشان داده بودند در این میدان نیز به خوبی عمل کردند.

فرمانده قدس در آن زمان آقای وحیدی بود و سپس سردار سلیمانی به عنوان فرمانده انتخاب شد، به خاطر دارم در جلسه تودیع آقای وحیدی و معرفی حاج قاسم به عنوان فرمانده سپاه قدس، چهره‌های شاخصی مانند آقای فیروز آبادی و آیت الله موحدی کرمانی حضور داشتند و شاید ۵۰۰ فرمانده مقابل من بودند، ابتدا جناب وحیدی صحبت کرد، بعد حاج قاسم سخنرانی داشت و در انتها من نیز صحبت کردم و ۸ روایت در مورد آزادی بیت‌المقدس به بیان حضرت علی (ع) گفتم، حاج قاسم در زمان سخنرانی کنار من ایستاده بود و وقتی این روایات را خواندم آنها که ردیف جلو بودند همه متأثر شدند، بلند شدند و فریاد می‌زنند آماده هستیم. حرف حضرت این بود که لشکر اسلام در شرق تشکیل می‌شود، سپس به سمت بیت‌المقدس می‌آید و بعد سپاه اسلام پایش را روی کشته‌های یهود می‌گذارد و قدس آزاد می‌شود. بعد از بیان این روایت ناگهان حالی پیدا کردم و رویم را به سمت حاج قاسم برگرداندم و گفتم این جوان قدس را آزاد می‌کند! با این حرف جلسه بهم ریخت و حاج قاسم هم سرش را پایین انداخت. این حرف خیلی صدا کرد چون در روز اول معارفه مطرح شده بود. حاج قاسم بعد از قبول این مسئولیت بچه‌های باکیفیت را در کل سپاه شناسایی و دعوت کرد که یکی از آنها شهید زاهدی بود که از زمان جنگ با یکدیگر آشنا بودند، آقای حجازی نیز جانشین ایشان بود و بسیاری از بچه‌های لشکر امام حسین به سپاه قدس آمدند.

مرد میدان از کردستان تا لبنان/ فرماندهی که مرزها برایش معنا نداشت

ایمنا: در مورد حضور شهید زاهدی در میدان‌های بین‌المللی و فعالیت ایشان در محور مقاومت بفرمائید.

حجت الاسلام سالک: من از زمانی که شهید زاهدی مأموریت لبنان را پیدا کرد خاطرات وسیعی دارم، اما بسیاری را به دلیل محدودیت‌های امنیتی نمی‌توان شرح داد. آقای زاهدی در شرایطی به عرصه میدان بین‌المللی آمد که کوله باری از تجربه در جنگ با صدام داشت، اما حالا در مواجهه با رئیس صدام یعنی آمریکا قرار گرفته است. فرق من جوان سال ۴۸ با جوانان امروز نیز در همین است که ما علیه حکومت شاه می‌جنگیدیم اما جوانان بعد از انقلاب علیه ارباب شاه یعنی آمریکا می‌جنگند، زیرا انقلاب اسلامی جوانان را این طور تربیت کرده و امروز نبرد جوانان جمهوری اسلامی با اساس ابرقدرت‌های بین‌المللی است.

شهید زاهدی چندین سال در لبنان و فلسطین حاضر بود و سه بار به لبنان رفت. حضرت آقا بعد از شهادت سردار حجازی شخصاً فرمودند بگویید آقای زاهدی به میدان برود و ایشان این دعوت را لبیک گفت. در لبنان سید حسن نصرالله ایشان را به خوبی می‌شناسند و در سوریه و لبنان محمدرضا زاهدی فرماندهی میدان را به عهده داشت، سپس او به فلسطین رفت و من معتقدم شهید زاهدی میدان دار فلسطین بود، فردی که طراح بسیاری از نقشه‌ها و عملیات‌ها در مقابله با اسرائیل بود، اما به دلیل مسائل امنیتی بسیاری از موارد را نمی‌توان مطرح کرد.

مرد میدان از کردستان تا لبنان/ فرماندهی که مرزها برایش معنا نداشت

ایمنا: چه چیزی رژیم صهیونیستی را به این جمع بندی رساند که تنها راه توقف حضور تأثیرگذار شهید زاهدی به عنوان یکی از فرماندهان محور مقاومت، حذف ایشان است؟

حجت الاسلام سالک: این شخصیت در میدانی حاضر شد که ده‌ها برابر میدان جنگ با صدام بود، میدانی که حالا باید در چند کشور مبارزه کند تا شاخ غول را بشکند و با آمریکا و اسرائیل مبارزه کند. حالا اسرائیل مجهز به جمیع ابزارهای اطلاعاتی با پشتوانه آمریکا، اروپا و شبکه نفوذ، به سراغ حذف سرانی می‌رود که این اشخاص را تربیت می‌کنند، یعنی امثال حاج قاسم.

این روش دشمن پیشینه طولانی دارد و معمولاً طراحی دشمنان از صدر اسلام مبنی بر حذف بوده است. در لیله المبیت ۴۰ تروریست از قبایل مختلف کفار با شمشیرهای آخته خانه پیامبر را محاصره کردند تا پیامبر را بکشند و اسلام برچیده شود، اما امیرالمومنین نقشه را خنثی کردند، سپس دنبال زدن خود امیرالمومنین می‌روند و بعد شهادت امام حسن (ع) و سپس فاجعه عاشورا رقم می‌خورد، این یعنی شیطان یک تجربه تاریخی دارد که اگر سر را بزنی مردم فرار می‌کنند در حالی که غافل است خون این افراد شجره اسلام را آبیاری می‌کند و اصل آن پا برجا می‌ماند. به همین دلیل فرماندهان ما معمولاً هدف مستقیم دشمن هستند و این نشان می‌دهد دشمن از تفکر، ایمان، شجاعت و قاطعیت این افراد چنان به وحشت می‌افتد که به اشتباه فکر می‌کند اگر سر را بزند اسلام نابود می‌شود در حالی که در نظام اسلامی عکس این قضیه است، هرچه سر می‌زنند رشد بیشتر می‌شود.

ایمنا: به نظر شما این مجاهدتی که حضرت آقا در مورد شهید زاهدی در پیامشان اشاره کردند و شما نیز اشاره کردید که ایشان از شهید زاهدی خواستند به لبنان برود، با تکیه بر کدام ویژگی‌های این شهید بوده است؟

حجت الاسلام سالک: شهید زاهدی با کوله باری از تجربه، آموزش، آشنایی با محتوای دین، ولایت پذیری، شجاعت، مدیر و مدبر بودن و دشمن شناسی وارد میدان جهانی شد، او انسان ساده‌ای نیست، سپاه قدس کار مهمی در دنیا انجام داده است زیرا امام فرمود هسته‌های مقاومت در دنیا باید شکل بگیرد، حتی خود من در ۳۰ کشور دنیا حضور داشته‌ام.

حاج محمدرضا زاهدی در بستری حضور پیدا کرد که آمادگی فوق العاده‌ای برای فرماندهی دارد، او تجربه خود را در کنار نماز شب، زیارت عاشورا خواندن و توسل و اشکش به میدان عمل آورد و به کنج خانه محدود نشد.

مرد میدان از کردستان تا لبنان/ فرماندهی که مرزها برایش معنا نداشت

ایمنا: اگر بخواهید به یکی از شاخص‌ترین ویژگی‌های ایشان که هم در زمان دفاع مقدس و هم در سال‌های بعد از آن در ایشان پررنگ بود اشاره کنید، کدام ویژگی است؟

حجت الاسلام سالک: یکی از نشانه‌های ایشان و بزرگترین صفتشان این بود که با این سابقه در محورهای جبهه، همیشه پرهیز داشت از اینکه خودش را نشان بدهد، سینه او مملو از پرونده‌های مختلف بود ولی لب باز نکرد تا مطرح نشود.

ایمنا: ما در محور مقاومت شاهد شهادت سردار سلیمانی، درگذشت مشکوک سردار حجازی، شهادت سید رضی موسوی و حالا شهادت سردار زاهدی بوده‌ایم، حتی قبل تر ترور فرماندهانی مانند عماد مغنیه را داشتیم و می‌بینیم علیرغم این ترورها تفکر مقاومت همچنان زنده و پابرجاست و روز به روز بیشتر می‌شود، اما به نظر شما واکنش ما چه باید باشد؟

حجت الاسلام سالک: این واکنش را ما در جریان شهادت حاج قاسم دیدیم، آن زمان مطالبه مردم انتقام بود و سپاه ظرف یک هفته بعد این عمل را انجام داد و پایگاه عین الاسد و اربیل را زد. در شرایط فعلی مقام معظم رهبری گفتند اسرائیل دو شکست خورده، یکی شکست اطلاعاتی در طوفان الاقصی و یکی شکست در جنگ ۶ ماه اخیر که تا نابودی کامل آنها ادامه دارد، زیرا خودشان در دام خودشان افتاده‌اند. آقا همچنین فرمودند اسرائیل سیلی محکمی خواهد خورد. در پیام تسلیت ایشان برای سید رضی گفتند برخورد سختی خواهد شد که پشیمان می‌شوند. استکبار جهانی به دنبال این است که پای ایران را به جریان اسرائیل بکشاند، در چنین شرایطی تدبیر ما باید به گونه‌ای باشد که پای ما به جنگ باز نشود اما اسرائیل برود، این کار تدبیر بزرگی می‌خواهد. اینکه حضرت آقا فرمودند سیلی خواهند خورد به این معناست که ما می‌توانیم بدون رویایی مستقیم اقدامات مختلفی انجام دهیم که در نهایت منجر به نابودی اسرائیل شود و تیرهای غیبی در دنیا هست که می‌تواند به دشمن ضربه بزند.

ایمنا: اشاره کردید که دشمن قصد دارد ما را به زمین بازی خود بکشاند و همچنین اتفاقات فلسطین اشغالی را از مرزهای غزه به سمت دیگری ببرد تا ذهن‌ها را منحرف کند و ما نباید در این زمین بازی کنیم، اما به واسطه تدبیر حضرت آقا می‌توانیم این اقدام را جبران کنیم و وعده صادق ایشان قطعاً محقق می‌شود، از طرفی در جامعه بعد از ترور سردار سلیمانی و ماجرای عین الاسد انتظاری در مورد انتقام سخت ایجاد شده که تا امروز ادامه پیدا کرده است، به این انتظار مردم چطور باید پاسخ داد؟

حجت الاسلام سالک: من از شهید زاهدی همین سوال را پرسیدم چرا انتقام شهید رضی را نمی‌گیرید در حالی که توان این کار را دارید؟ ایشان در پاسخ چند نکته مهم را مطرح کرد. نکته اول موقعیت جناب بشار اسد در مقابله با اسرائیل است که سبب شده او به دلایلی ملاحظاتی بیشتری بکند، او می‌گوید من منابع درآمدی دارم که اگر دست به کاری علیه اسرائیل بزنم این منابع از بین می‌رود و در تأمین منابع ارتش و مردم به مشکل جدی برمی‌خوریم، این حرف یک تدبیر منطقی است زیرا بشار اسد برای اینکه گرفتار بیگانه نشود ملاحظه می‌کند، نکته دیگر این است که ما تابع امر ولایت هستیم و جلوتر از ایشان نیستیم و برای هر فرمانی که در هرکجای دنیا بدهند آماده‌ایم، این پیروی از امر ایشان برای استحکام جمهوری اسلامی و تقویت نیروهای ما در کشور قابل اهمیت است، علاوه بر این در نظام جمهوری اسلامی تشکیلاتی به نام شورای عالی امنیت ملی هست که در اینگونه مسائل اظهار نظر می‌کند، آقای رئیسی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی اعلام کرد که ما برخورد می‌کنیم اما کم و کیف آن را نمی‌توان گفت، زیرا دست ما نباید برای استکبار جهانی رو شود.

مرد میدان از کردستان تا لبنان/ فرماندهی که مرزها برایش معنا نداشت

ایمنا: به نظر شما علت اشتباه در میان برخی تحلیلگران درباره نوع پاسخ به این جنایت رژیم صهیونیستی چیست؟ می‌توان این تحلیل‌های غلط را ناشی از درک نکردن موقعیت ایران در منطقه دانست؟

به اعتقاد من شرایط امروز پیچیده‌تر از گذشته است و ما باید این پیچیدگی را بفهمیم و راه برون رفت از آن را با هدف تسلط بر دشمن بیابیم. یکی از کارهایی که رهبری انجام می‌دهند بیان واقعیتی امید آفرین مبنی بر این است که اسرائیل خودش این کار را کرد و دارد در لجن فرو می‌رود و در نهایت نابودی او قطعی است، این صحبت به کسانی که امروز در تونل‌های فلسطین می‌جنگند امید می‌دهد. نکته دیگر این است که ببینیم آیا ترور امثال سردار زاهدی و دیگر فرماندهان ارزش نظامی دارد؟ این اقدامات درواقع یک عملیات کور است، زیرا اسرائیل از تک تک نیروهای ما وحشت دارد.

اسرائیل امروز به دنبال فرافکنی است، زیرا در چند جبهه باید بجنگد. روزهای گذشته بزرگترین تجمعات علیه نتانیاهو در فلسطین اشغالی برگزار شد و حتی در قدس خاخام‌های یهودی پرچم اسرائیل را آتش زدند! خود صهیونیست‌ها امروز از دست نتانیاهو به جان آمدند و نتانیاهو می‌خواهد صدای آنها را خفه کند، اما اینها ادامه می‌دهند چون اسرایشان را می‌خواهند. توجه داشته باشید که اسرای اسرائیل افراد گردن کلفت در ارتش اسرائیل هستند که در عملیات طوفان الاقصی، مجاهدان فلسطینی ۴۰ کیلومتر جلو آمدند و این افرادی را که شناسایی کرده بودند بردند!

دومیم نکته این است که صهیونیست‌ها شکست اطلاعاتی خوردند و آقا گفتند این شکست جبران پذیر نیست، اسرائیل امروز در عرصه بین‌المللی شکست خورده، نفرت جهانی علیه او شکل گرفته و امروز در جهان ذلیل شده است، همچنین هیچکدام از اهدافشان در این جنگ محقق نشده و کمترین کشته را از حماس و جهاد گرفته‌اند، اما به جای آن کودک کشی می‌کنند که نشان دهنده بیچارگی و فرو رفتن آنها در باتلاق است، اگر امروز سانسور اسرائیل برداشته شود می‌بینید تعداد زیادی از سربازانشان مشکل روانی پیدا کرده‌اند و بسیار بیش از آنچه در آمارها اعلام کرده‌اند کشته داده‌اند. مقاومت فلسطین از ۱۵۰۰ تانک مرکاوا ۹۰۰ تا را زده که در هر تانک ۷ نفر هستند، حتی اگر ۵۰۰ تانک مرکاوا را زده باشند حساب کنید با وجود ۷ نفر در هر تانک تاکنون چند اسرائیلی به درک واصل شده‌اند. علاوه بر این پایگاه‌های اسرائیل نیز مورد حمله قرار می‌گیرد و اسرائیل در محاصره‌ای است که راه پس و پیش ندارد. همچنین اینکه رهبر میگویند به آنها سیلی محکمی می‌زنیم خواب را از چشم دشمن را گرفته است زیرا دائم در اضطراب هستند که کی و کجا این انتقام گرفته می‌شود و این خود بزرگترین عملیات روانی علیه رژیم صهیونیستی است.

بنابراین به این نتیجه می‌رسیم حرکتی که امروز انقلاب اسلامی و هسته‌های مقاومت در جهان ایجاد کرده است، بستر جا به جایی قدرت در جهان با محوریت قوی اسلام است.

کد خبر 741807

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.