به گزارش خبرگزاری ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا، مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «قزوین - رشت بدون ترافیک» نوشت: آزادراه منجیل-رودبار به طول ۸,۲ کیلومتر روز گذشته افتتاح شد. این آزادراه به عنوان سومین وعده دولت در افتتاح مسیرهای آزادراهی کشور پس از افتتاح آزادراه شیراز- اصفهان به عنوان طولانیترین و منطقه دو آزادراه تهران-شمال به عنوان سختترین پروژههای آزادراهی کشور محسوب میشود.
آزادراه منجیل-رودبار بخش پایانی از آزادراه قزوین-رشت است و بهرهبرداری از آخرین بخش این آزادراه، موجب رفع گلوگاه ترافیکی بین پایتخت و استان گیلان است و با افتتاح آن مردم در ایام نوروز میتوانند بهراحتی از این مسیر عبور کنند. پیش از این، تردد به رشت باید از داخل شهر رودبار صورت میگرفت که موجب ترافیک سنگین در این منطقه میشد. آزادراه قزوین-رشت، همچنین بخش مهمی از کریدور ترانزیتی شمال-جنوب است که سالانه میزان قابل توجهی بار ترانزیتی دارد. با تکمیل این آزادراه روند انتقال بار و ترانزیت نیز علاوه بر عبور مسافر تسهیل میشود. محور آزادراهی منجیل-رودبار به دلیل واقع شدن در منطقه کوهستانی، سرتاسر پل و تونل و دیوارسازی است و به دلیل عبور بخشی از محور از مناطق مسکونی و لزوم حفظ بافت منطقه با پیچیدگیهایی همراه بود. همچنین، اعتبار هزینه شده برای ساخت این آزادراه ۲ هزار میلیارد تومان و ارزش روز آن معادل ۵,۵۰۰ میلیارد تومان است. آزادراه قزوین-رشت در مجموع حدود ۱۳۸ کیلومتر است که ۱۲۶,۷ کیلومتر از آن شامل ۳۱,۵ کیلومتر از امامزاده هاشم تا شمال رودبار و ۹۵ کیلومتر از جنوب منجیل تا قزوین تا حوالی سال ۱۳۹۰ احداث شد و حدود ۳,۲ کیلومتر آن اواخر سال ۹۵ به بهرهبرداری رسید. پروژه آزادراه قزوین-رشت از سال ۱۳۹۸ شروع شده و تا شروع دولت سیزدهم ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشت و طی دو سال اخیر با همه تنگناها و محدودیتهای مالی دولت به انجام رسید.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود به بررسی ماجرای درمانگاه قم پرداخت و با تیتر «عقدهگشایی علیه روحانیت، موساد فرمان داد، پادوها به صف شدند» نوشت: واقعه در یک درمانگاه رخ میدهد، در شهر قم المقدسه. تاریخ اتفاق، ظاهراً چهارشنبه، ۱۶ اسفند است. زنی که حجاب ندارد، با تصور فیلم یا عکس گرفتن یک روحانی از وی، راهش را میبندد. با تندی، پرخاش و پیدرپی به آن روحانی میگوید؛ «ببینم گوشیتو»! این زن کار را به جنگ و جدال با روحانی میرساند. الفاظ رکیک بر زبان میراند و ضربهای به صورت او وارد میکند. وقتی روحانی گوشی خود را بیرون میآورد، زن دیگری گوشی را میقاپد. روحانی که برای پس گرفتن گوشی خود اقدام میکند، زن عبای او را میکشد. هنگامی که روحانی برای گرفتن گوشی خود به جلوی درب درمانگاه میرسد، آن زن ضربه دیگری به صورت روحانی میزند و عمامه روحانی بر زمین انداخته میشود.
یکی از دوستان این روحانی در شرح ماجرای درمانگاه قرآن و عترت قم خاطرنشان کرده است: «اون طلبه، رفیق ۸ سالگی بنده تا الان هست که رفت و آمد خانوادگی هم داریم؛ … فقط یک نکته بگم این فیلم کامل نیست. لطفاً وقتی مسئلهای رو نمیدونیم قضاوت نکنیم. ایشون ۲-۳ مرتبه تذکر لسانی میده و اون زن بیحجاب شروع به سلیطهبازی میکنه و بعد از ۲ دقیقه گوشیشرو نه به قصد عکس بلکه برای اینکه طرف یکم خودشرو درست کنه به بهانه عکس بالا میاره…»
ارسال فیلم این حمله فیزیکی و جنگ و جدل با آن روحانی به شبکه صهیونیستی اینترنشنال و انتشار آن در این رسانه تروریستی در روز شنبه، امتداد داخلی آمریکا و رژیم صهیونیستی را برای عقدهگشایی علیه روحانیت به خط کرد. معارضان انقلاب اسلامی و سرمایههای اسرائیل در ایران در انبوه رسانههای مجازی خود و نیز روزنامههایشان با اطاعت از رژیم صهیونیستی، حمله زن مذکور به آن روحانی را با شدت بیشتری ادامه دادند. حمایت از بیحجابی و حمله به فریضه دینی امر به معروف و نهی از منکر نیز در دستور کار معارضان قرار گرفت. خط خبری که موساد فرمانش را داد و سپس پادوهای داخلی اسرائیل به صف شدند. حجاب از احکام دین و واجبات مسلم اسلام است و رعایت آن طبق قانون الزامی است اما مدعیان اصلاحات سابقه طولانی در اهانت به مقدسات و تشکیک در مبانی اسلام دارند.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «افطار در غزه با ظرف خالی» نوشت: بیش از پنج ماه است که روزشماری ایجاد شده و هر روز که میگذرد، رقم رو به افزایش شهدای غیرنظامیان فلسطینی را به رخ جهانیان میکشد؛ غیرنظامیانی که در میان آنها، زنان و کودکان سهم بسزایی دارند. وزارت بهداشت غزه دیروز با اعلام اینکه شمار شهدای این باریکه به ۳۱ هزار و ۱۱۲ نفر و تعداد زخمیها به ۷۲ هزار و ۷۶۰ نفر رسیده است، اعلام کرد که ۷۲ درصد از این آمار به زنان و کودکان اختصاص دارد. در این بین، موضوع گرسنگی به ویژه با آغاز ماه مبارک رمضان بیش از پیش خودنمایی میکند. طبق آنچه مقامات دستاندرکار در منطقه اعلام کردهاند و تصاویر و ویدئوهای منتشر شده از وضعیت این روزهای مردم غزه هم آن را تأیید میکند، در این منطقه نمیتوان بهراحتی آب آشامیدنی و غذا پیدا کرد و مردم با مرگ دست به گریبان هستند. اطلاعات موجود حاکی از این است که شمار شهدای ناشی از سوءتغذیه، گرسنگی و تشنگی شدید در نوار غزه به ۲۵ نفر رسیده و وخامت اوضاع به ویژه در مناطق شمالی به میزان بیسابقهای افزایش یافته است. بنابر اعلام وزارت بهداشت نوار غزه ۲ هزار پرسنل بهداشتی در شمال نوار غزه ماه رمضان را بدون سحری و افطار آغاز میکنند.
روزنامه وطن امروز در صفحه نخست امروز خود به بررسی اهدای جایزه اسکار به فیلم اوپنهایمر پرداخت و با تیتر «اسکار اتمی» نوشت: جی. رابرت اوپنهایمر، نام «پدر بمب اتم» است که «کریستوفر نولان» با اقتباس از زندگی او فیلمی را با نام «Oppenheimer» نویسندگی و کارگردانی کرد. این فیلم سال ۲۰۲۳ اکران شد و در اسکار ۲۰۲۴ در حالی که در ۱۳ رشته نامزد شده بود، توانست ۷ جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، فیلمبرداری، تدوین و موسیقی فیلم را از آن خود کند. هرچند نولان به داستانگویی پیچیده معروف است و به ریاضیات و متافیزیک علاقه دارد اما این علاقه هیچگاه مانع نشد او فراموش کند که کارگردان است و در نهایت «میخواهد فیلم بسازد» لذا باید روایت کند.
شاید نخستین سوالی که باید به آن پاسخ داد این باشد: چرا «اوپنهایمر» ساخته شد؟ شاید باید گفت نولان همه آنچه را میخواسته در ابتدای فیلم آورده و در ادامه فیلم تلاش کرده است آن را شرح و بسط بدهد. اوپنهایمر که از سخنرانی «نیلز بور» جا مانده، پتاسیم سیانید را به سیب روی میز استادش تزریق میکند اما کابوسهای شبانه او را دوباره مقابل میز استاد میکشد تا از فاجعهای که در انتظار استادش است، جلوگیری کند و موفق میشود و همانجاست که مسیر جدید علمورزی هم پیش روی او باز میشود! این موضوع در لایه اول بر این مسئله متمرکز است که شخص اوپنهایمر به دنبال سوءاستفاده از دانستههای علمی و انتقامگیری نیست، بلکه فردی است در خدمت جامعه خود و امنیت ملی آمریکا. این مسئله در ادامه به تصویر کلان از آمریکا تبدیل میشود و به دنبال القای این موضوع است که اساساً آمریکا محلی برای کشف علم است نه استفاده از آن ضد بشریت، حالا اگر لازم باشد از علم بمب هم ساخته میشود؛ ادعایی که صرفاً در فیلمهای هالیوود قابل رهگیری است. صفحات تاریخ پر است از جنایتهای آمریکا علیه مردم جهان که به واسطه برخی پیشرفتهای علمی به وجود آمده است، اساساً آمریکا قائل به قدرت است و بازدارندگی را نیز در همین مساله میبیند. در این فیلم نیز به خوبی نشان داده میشود علم در خدمت تولید قدرت آمریکاست.
روزنامه شرق در صفحه نخست امروز خود با تیتر «خشکسالی مدیریت آبی» نوشت: درست در آستانه سال نو سیل آمد و داروندار بسیاری از مردم سیستان و بلوچستان را با خود برد. مردمی که میگویند هنوز مقروض وامهایی هستند که برای خسارت سیلاب سال ۱۴۰۰ گرفتهاند. سیلاب مداوم و خسارات سنگین به زیرساختهای اقتصادی استان و تشدید فقر در این منطقه در شرایطی است که از آن سو با وجود سیلابهای گاه و بیگاه، سیستان و بلوچستان هر سال با بحران آب خبرساز میشود؛ اتفاقاتی که به تعبیر کارشناسان به سوءمدیریت منابع آب در این استان تعبیر میشود.
بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، استان سیستان و بلوچستان از نظر فقر مسکن رتبه اول کشور را دارد و البته باید تأکید کرد که در این شاخص فاصله سیستان و بلوچستان با سایر استانها بسیار زیاد است. علی بیتاللهی، رئیس بخش زلزلهشناسی، مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه و شهرسازی به «شرق» گفته است که بهجز این، باید اشاره کرد سیستان و بلوچستان از نظر کیفیت استحکام ساختمانهای مسکونی نسبت به سایر استانهای ایران در نازلترین وضعیت است و این مسئله درباره مسکن روستایی این منطقه شدیدتر است؛ آنهم در شرایطی که سیستان و بلوچستان از نظر شمار خانوار روستایی پنجمین استان کشور است. کیفیت نازل خانههای مسکونی در سیستان و بلوچستان و شمار بالای خانههای بدون اسکلت در حالی است که این استان به صورت مداوم در معرض سیلهای ویرانگر است و همین مسئله فقر مسکن در این منطقه را تشدید کرده و اهالی سیستان و بلوچستان را گرفتار چرخه بسته فقر مسکن و بلایای طبیعی کرده است. از آن سو، سیستان و بلوچستان هر سال با سیلابهای دورهای بخش مهمی از زیرساختهای اقتصادی خود را از دست میدهد. بنا بر اعلام استانداری این منطقه، سیل اخیر در مجموع نزدیک به سه هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان به راهها، پلها، کشاورزی و خانههای مسکونی خسارت وارد کرده است؛ خسارتی که سالهاست سیلاب بهطور مداوم به زیرساختهای این استان وارد میکند.
روزنامه دنیای اقتصاد در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دوئل ارزی با سفر داخلی» به تبعات «یارانه به مسافرت خارجی» برای بازار گردشگری ایران پرداخت و نوشت: سیاستهای مستقیم و غیرمستقیم مؤثر بر نبض سفر، در عمده کشورها با اولویت «حمایت از رونق مسافرتهای داخلی» تنظیم و اجرایی میشود؛ اما در حال حاضر یک تصمیم ارزی در هفتههای اخیر باعث شده جذابیت «سفر خارجی» بر «گردشگری داخلی» مسلط شود. ماجرا از این قرار است که اختلاف قیمت نرخ ارز مسافرتی و دلار بازار آزاد از یکسو و افزایش سهمیه این نوع ارز از ابتدای اسفند از سوی دیگر، باعث شده هزینه سفر به برخی مقاصد همسایه برای توریستها تقریباً به شکل کامل پوشش داده شود. این یارانه ارزی به سفر خارجی صرفنظر از اینکه با ملاحظات مربوط به مصرف بهینه منابع محدود ارز ناسازگار است، از بعد بازار گردشگری نیز عاملی برای رکود بیشتر سفرهای داخلی و از مزیت افتادن سرمایهگذاری در بازار گردشگری کشورمان محسوب میشود. این در حالی است که «سهم سفر در سبد هزینه خانوارها» طی دو سال گذشته به نصف سالهای نیمه اول دهه ۹۰ سقوط کرده و این بازار، بیش از قبل به سیاستهای محرک سفر (داخلی) نیازمند است.
نظر شما