دور هم جمع شویم اما نه با فانتزی‌ها / آجیل‌هایی که جای برنجک مادربزرگ‌ها را گرفت

در این روزها که حال و هوای یلدایی مردم بیش از هرجای دیگر در بازارها، گلفروشی‌ها و شیرینی‌فروشی‌ها نمایان است، به این بهانه ساعاتی را در میان این فروشگاه‌ها گذراندیم و پای صبحت پیر و جوان نشستیم.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، ساعت ۱۷ را نشان می‌دهد و به مقصد بازار پرمشتری این روزها به راه می‌افتیم؛ حضور پیر و جوان در کنار یکدیگر از مشهودترین نکات موجود در بازار گل و گیاه است، اما برخلاف نکته‌ای که برخی مغازه‌داران می‌گویند: «بیشتر پدر و مادرها برای خرید می‌آیند»، شاهدیم که درصد زیادی از خریداران را عروس و دامادهای جوان تشکیل می‌دهند و وقتی به گفت‌وگو با آن‌ها می‌پردازیم، می‌گویند: «اگر خانواده‌هایمان می‌آمدند، با تجملات بیشتری خرید می‌کردند، اما اینکه خودمان به خرید بیاییم ساده‌تر و بهتر انجام می‌شود.»

مغازه آقای محمدی اولین مغازه راهرو است که سمت راست بازار واقع شده و همانطور که مشغول تزئین گل‌های یلدایی است، می‌گوید: «این روزها درگیر تزئینات شب یلدا برای عروس و دامادها هستیم و برای آن‌ها گل‌آرایی و میوه‌آرایی انجام می‌دهیم، البته برخی مردم هم خودشان از اینجا گل تهیه و خودشان تزئین می‌کنند.»

دور هم جمع شویم اما نه با فانتزی‌ها / آجیل‌هایی که جای برنجک مادربزرگ‌ها را گرفت

در میان مسیر خانمی با دسته گلی بزرگ در حال خروج از بازار است و همان‌طور که با عجله می‌رود، درخواست مصاحبه را قبول می‌کند؛ می‌گوید چادر و روسری‌ام درست ایستاده است؟ و وقتی تأیید نهایی را می‌گیرد، توضیحاتش را شروع می‌کند: «شب یلدا نسبت به قبل فانتزی‌تر شده، اما نکته مهم آن است که صحبت سر این چیزها نیست؛ اگر دل‌ها شاد باشد، دیگر نکات مهم نیست یعنی در اصل تعادل و دوری از افراط و تفریط مهم است.»

دور هم جمع شویم اما نه با فانتزی‌ها!

و با این جمله خداحافظی می‌کند: «شب یلدا بهانه‌ای برای دور هم جمع شدن است، اگر این بهانه دلیلی برای آرامش باشد خوب است، اما اگر فانتزی‌ها باعث دوری از هم شود درست نیست.»

دور هم جمع شویم اما نه با فانتزی‌ها / آجیل‌هایی که جای برنجک مادربزرگ‌ها را گرفت

زمانی‬ که‬ مصاحبه‬ تمام‬ می‌شود، قصد‬ ورود‬ به مغازه دوم‬ را‬ داریم‬ که‬ خانواده‌ای دیگر منتظرند تا تزئینشان به پایان برسد؛ ‬ فرصت‬ ر‬ا‬ غنیمت‬ می‬‬‬‬‌شماریم‬ و‬ سر‬ صحبت‬ را‬ با خان‬م‬ کمالی‬ باز می‌کنیم‏: «محبتی که در گذشته میان مردم بود، بهتر بود؛ چشم و هم‌چشمی نبود و خوراکی‌هایی مانند شلغم و گندم در خانه همه بود، اما امروز به‌دلیل چشم و هم‌چشمی، حس و حال گذشته نیست، اما برای این موارد اگر جوانان ساده و با عشق جلو بروند، خوشبخت‌تر هستند.»

آجیل‌ها، جای آجیل مادربزرگ‌ها را گرفت

آقای کاظمی همان‌طور که دسته گل بزرگی در دست دارد، به سمت مغازه‌اش به راه می‌افتد و زمانی که موضوع مصاحبه را با او در میان می‌گذاریم، استقبال می‌کند و می‌گوید: «مردم این شب‌ها به‌دنبال تزئین میوه و آجیل هستند، اما کارها حالت سنتی خود را از دست داده و هزینه‌ها بیشتر شده است؛ مغزها و برنج‌های بوداده مادربزرگ‌ها جای خود را به آجیل‌های گران مغازه‌ها داده است.»

دور هم جمع شویم اما نه با فانتزی‌ها / آجیل‌هایی که جای برنجک مادربزرگ‌ها را گرفت

وقتی درباره متفاوت‌ترین سفارش او برای شب یلدا می‌پرسیم، پاسخ می‌دهد: «عجیب‌ترین و جالب‌ترین سفارشم این بود که خانمی می‌خواست با آجیل برای او بابانوئل درست کنیم.»

و این‌طور صحبتش را به پایان می‌رساند: «از شب یلداهای گذشته فاصله زیادی گرفتیم؛ در گذشته همه اعضای خانواده با ساده‌ترین پذیرایی‌ها دور کرسی جمع می‌شدند، اما امروزه مردم با تزئینات و پذیرایی‌های مجلل دور هم جمع می‌شوند و زیاد دیدم که این تجملات باعث شده برخی از جوانان از ازدواج دوری کنند.»

تجملات کم‌تر، دلخوشی‌های بیشتر

حین خروج از بازار با پسری جوان و مادرش مواجه می‌شویم؛ علی که به ظاهر دل پری از بعضی رسم و رسوم دارد، می‌گوید: «رسم و رسومات سنتی باید زنده نگاه داشته شود، اما این کار نباید موجب آزار و اذیت شود، بلکه باید باعث نزدیکی افراد شود؛ اگر از چشم و هم‌چشمی‌ها کم شود، برای همه لذت بخش‌تر شود؛ چرا که وقتی جوانان چشم و هم‌چشمی‌ها را می‌بینند، سخت‌تر وارد فرایند ازدواج می‌شوند، در حالی که اگر از این حواشی را کم کنند، دلخوشی‌ها و دورهمی‌ها بیشتر می‌شود.»

دور هم جمع شویم اما نه با فانتزی‌ها / آجیل‌هایی که جای برنجک مادربزرگ‌ها را گرفت

با خرید یک دسته گل نرگس بازار گل و گیاه را به مقصد دیگر گلفروشی‌های سطح شهر ترک می‌کنیم؛ به مقصد بعدی یعنی خیابان دانشگاه می‌رسیم و سفارش‌های یلدایی در گوشه گوشه مغازه خودنمایی می‌کند و فروشنده همان‌طور که انارهای خوش‌رنگ را در کنار گل‌ها جای می‌دهد، می‌گوید: «در این ایام بیشتر کارمان تزئین و میوه‌آرایی برای عروس و دامادها و فروشگاه‌ها است.»

با صرفه‌جویی هم می‌توان دور هم جمع شد

آقای خرسندی درباره متفاوت‌ترین سفارشش می‌گوید «سفارشی داشتیم که قرار بود بزرگ‌ترین درخت انار را درست کنیم.» و این‌طور صحبتش را به پایان می‌رساند: «مردم دنبال آن هستند که در عین انجام کار، صرفه‌جویی کنند، اما در هر حال دوست دارند این نماد در خانه‌هایشان باشد.»

حین خروج از مغازه خانمی با لباس‌های به قول معروف یلدایی (!) در حال انتخاب گل است و خودش پیش از آنکه مقدمات ضبط را فراهم کنیم، تعریف می‌کند: «امشب مهمان دارم و برای همین گل نرگس، رز، آجیل، میوه و کیک خریدم؛ البته که فرزندانم خارج از کشور هستند و خانواده به خانه‌ام می‌آیند و دور هم هستیم؛ معتقدم مراسم باید ساده برگزار شود، هرچه ساده‌تر باشد، بهتر است.»

دور هم جمع شویم اما نه با فانتزی‌ها / آجیل‌هایی که جای برنجک مادربزرگ‌ها را گرفت

این بار به مقصد خیابان پروین به راه می‌افتیم و مغازه‌داران این منطقه هم می‌گویند که بیشتر سفارش‌های این مدتشان گل‌آرایی و میوه‌آرایی برای عروس و دامادها است و یکی از آن‌ها درباره متفاوت‌ترین سفارش یلدایی می‌گوید: «سال گذشته بود که با گل اسب و درشکه‌ای درست کردند.» و این‌طور ادامه می‌دهد که «مردم دوست دارند با قیمت‌های مناسب کیفیت خوبی دریافت کنند و بر همین اساس تلاش کردیم قیمت‌های قبلی را ثابت نگه داریم.»

سفارش‌های فراوانی داخل مغازه است و وقتی از مغازه‌دار می‌پرسم برنامه خودتان برای شب یلدا چیست، پاسخ می‌دهد: «شب یلدا را همیشه در مغازه هستیم و هفته بعد به مراسم می‌رویم.»

گل‌ها بیشتر از میوه‌ها باشد!

کمی جلوتر و پشت ویترین مغازه‌ای، میوه‌های فراوانی چیده شده و چندین نفر مشغول تزئین آن‌ها هستند؛ وارد مغازه می‌شویم و شخصی که مشخص است صاحب مغازه است، صحبت را آغاز می‌کند: «سال‌های قبل مردم میوه و گل کمتری می‌آوردند تا طلا و جواهرات بیشتری داشته باشند، اما خوشبختانه طلا حذف شده است، از سویی، خانمی میوه کمی آورده بود و می‌گفت گل بیشتری داشته باشد چون میوه‌های زیادی خراب می‌شود و به نظرم این کار بهتر و مورد قبول است.»

دور هم جمع شویم اما نه با فانتزی‌ها / آجیل‌هایی که جای برنجک مادربزرگ‌ها را گرفت

او می‌گوید: «مردم خودشان بیشتر کارهای تزئینات را انجام می‌دهند که به نظرم کار خوبی است.» و صحبتش را این‌طور به پایان می‌رساند که «بیشتر خانواده‌ها دور هم جمع می‌شوند یعنی سنت گذشته همچنان پابرجا است.»

بعداً قضای یلدا را به‌جا می‌آوریم

آخرین مغازه را انتخاب می‌کنیم و این بار فروشنده از حال و هوایی متفاوت صحبت می‌کند: «مردم هنوز برای خوشحال کردن خود و دیگران گل می‌خرند و سنت شب یلدا را هم با همین هدف پابرجا نگاه داشته‌اند.»

وقتی درباره سفارش‌های متفاوت یلدایی او می‌پرسیم این‌طور پاسخ می‌دهد: «سال‌های گذشته نخلی با ارتفاع بیش از ۲ متر را با چند قطعه طلا تزئین کردم اما بهترین تزئینی که سال جاری داشتم، یک شاخه گل با یک سکه زیر یک گرم بود و تفاوت از کجا تا کجا؟!»

و صحبتش را این‌طور به پایان می‌رساند: «بعضی شغل‌ها زنگ تفریح دیگران ساعت کار آن‌هاست و ما بعداً قضای شب یلدا را به‌جا می‌آوریم!»

دور هم جمع شویم اما نه با فانتزی‌ها / آجیل‌هایی که جای برنجک مادربزرگ‌ها را گرفت

ساعت از ۹ شب گذشته و حال و هوای یلدایی مردم، بیشتر از هر چیز در ترافیک خیابان‌ها مشخص است؛ درون ماشین‌ها که دقیق‌تر نگاه می‌کنیم، دسته گل‌های بزرگ و کوچک روی صندلی عقب جا خوش کرده است و به قول فروشنده مردم به بهانه یلدا، به‌دنبال خوشحال نگاه داشتن خود و اطرافیانشان هستند.

کد خبر 713597

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.