مادری که صلابت زینبی را به رخ کشید

«دیروز قوم باغیرت لر با حضور پرشکوه خود در مراسم تشییع شهید محمد قنبری بار دیگر ثابت کرد که تمام اقوام ایرانی در مکتب عاشورا پرورش پیدا کرده‌اند؛ مکتبی که شعارش این است که ما را از مرگ نترسانید، مگر نمی‌دانید فرزندان قبیله شهادتیم؟ ما به خون می‌پیچیم اما عقب نمی‌رویم.»

به گزارش خبرنگار ایمنا، دیروز تجمع مردمان ایذه در بدرقه شهید شهرشان و صلابت زینبی زنی که آمده بود تا در مراسم تشییع فرزندش نقش تمدن‌ساز خود برای دفاع از حیا و عفاف زن شیعه را ایفا کند بار دیگر مهر تأییدی شد بر کلام حضرت پدر و سکان‌دار انقلابی که مردانش حسینی‌وار شهید می‌شوند و زنانی که زینبی‌وار پیام عزت و ایستادگی را فریاد می‌زنند، آنجا که فرمودند: «در جمهوری اسلامی، عاملِ مردم عامل بسیار مهمی است و دشمنان نخواهند توانست ملت را در مقابل نظام اسلامی قرار دهند.»

دیروز مادری از جنس مادران کربلا، از جنس ام‌وهب‌ها به تنهایی یک رسانه اثرگذار شده بود تا نشان دهد دشمنان این دیار هنوز زنان ایران اسلامی و مادران این مرزوبوم را نشناخته است، مادرانی که سال‌ها است با خون فرزندشان چهره نفاق و ظلم را عریان کرده‌اند. حالا شما بیایید هشتک‌های عجیب و غریب بزنید، آتش‌بیار معرکه شوید، دور گودنشین شوید و خیال خامتان را تزریق کنید به فکر آدم‌هایی که عقلشان را داده‌اند دست شما و خام خیال باطل شما شده‌اند. قرار بگذارید، آشوب کنید، آتش بزنید، تیزی بکشید، گردن‌کلفتی کنید، نعره بکشید و به گمان باطلتان راه را از بی‌راه جدا کنید، اما اشتباهتان همین‌جا است. هرچه خواستید و به ناحق انجام دادید، مردم آگاه‌تر شدند. هرچه خراب کردید، آبادتر شد.

تولد چند روز پیش هم بهانه بود. طفلک کیان که اسمش شده است بازیچه دست شماهایی که حتی توانایی برگزاری یک تولد ساده برای عزیز از دست رفته را هم ندارید و قرار است برای ما مملکت‌داری کنید. شماها که دودوتای خودتان با خودتان هم چهارتا نمی‌شود. حرف‌های همدیگر را هم که قبول ندارید و تکذیب پشت تکذیب تخصص شما است. ای دل غافل باز هم شما آمدید وسط که مثلاً کاری کنید، بوی گندش بیشتر بلند شد. اصلاً کِی و چرا اینقدر بی‌حیا شدید که هر کاری می‌کنید شرمتان هم نمی‌شود.

دم مردم با غیرت لر گرم چه پسرِ خوب شهرستانشان، این چهره دوست داشتنی دیارشان را با غیرت تمام بدرقه کردند. چه قاب این شهادت ماندگار شد پس ذهنمان و چه مادرانه‌هایی کنج دلمان.

می‌خواستید جای جلاد و شهید را عوض کنید اما چه شد، مردمان یک شهر را به صف کردید تا فرزندشان را با شکوه هرچه‌تمام تر روانه خانه ابدی کنند، فرزندی که به جرم تلاش برای تأمین امنیت آنها به شهادت رسیده بود.

دیروز قوم باغیرت لر با حضور پرشکوه خود در تشییع شهید محمد قنبری بار دیگر ثابت کرد که تمام اقوام ایرانی در مکتب عاشورا پرورش پیدا کرده‌اند، مکتبی که شعارش این است که ما را از مرگ نترسانید، مگر نمی‌دانید فرزندان قبیله شهادتیم؟ ما به خون می‌پیچیم اما عقب نمی‌رویم. عزت مردان ما، تابوت‌هایی است که بوی عطر خون بدهد! حتی اگر تمام جمهوری اسلامی ایران هم پر از حرمله‌ها شود، اما گلوی علی‌اصغرها (ع) در گهواره‌ها پیدا است و خون، رازی است که به بهای کشته شدن ما فاش می‌شود.

راستی از دیروز برایم این سوال پیش آمده است که واقعاً از دیدن قامت این شیرزن بختیاری هم شرم نمی‌کنید؟ لابد صدایش را نشنیدید و الهی شکر، الهی شکرهایش را هم نمی‌شنوید؟

صدای قربان صدقه رفتن برای پسرش را چطور؟ خم نشسته لای ابروهایش را چه؟ لابد آن‌ها را هم نمی‌بینید. مخلص کلام اینکه مادر که شما باشی، پسرت هم باید سرگرد محمد قنبری باشد. مادر که شما باشی و کربلا را برای ما زنده کنی، پسرت هم باید شود شهید محمد قنبری.

سلام بر غیرت لرها/ مادری که صلابت زینبی را به رخ کشید

آخ من به قربان لهجه قشنگت، بلندتر بگو تا همه دنیا بشنود و ببیند که تو چطور صلابت و مقاومت را به رخ همه کشیدی. عزاداری با عزت راه انداختی و با عزت تمام هم پسرت را راهی خانه آخرت کردی. مادر جان راستش از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان، تا قبل از دیدن روی ماهتان، نگران همسر محمد بودم، نگران پنج فرزندش به خصوص آن دردانه دو ساله‌اش، اما از امروز خیال من و همه ما راحت است. محمد رفت اما شما بی‌شک پنج محمد دیگر پرورش خواهی داد. قربان همه قشنگی‌های مادرانه‌تان.

می‌خواستید یک نفر را از پا در بیاورید ای دل غافل این جماعت که بیشتر بلند شد. اصلاً در روستای چلسرخ شهرستان صیدون باغ ملک و در ایذه کسی در خانه مانده بود؟ گمان نمی‌کنم به نظرم همه آمده بودند برای بدرقه تندیس غیرت روستا. انگار یک شهر آغوشش را باز کرده بود تا جگرگوشه‌اش را راهی کند تا کمی آن طرف‌تر پناه خدا، پناهگاه همیشگی‌اش باشد آن هم در آسمان‌ها.

دم مردم با غیرت لر گرم چه پسرِ خوب شهرستانشان، این چهره دوست‌داشتنی دیارشان را با غیرت تمام بدرقه کردند. چه قاب این شهادت ماندگار شد پس ذهنمان و چه مادرانه‌هایی کنج دلمان. الهی شکر، الهی شکر… الهی شکر، الهی شکر.

چه کیفی دارد خواندن توییت‌های مخاطبان در فضای مجازی و واکنش آن‌ها بعد از تشییع باشکوه شهید محمد قنبری و غیرت دیدنی اهالی روستای زادگاه محمد و مادری که تا کربلا ما را با خود برد.

یک کاربر نوشت: «شنیده بودیم در زمان جنگ، مادرانی با صلابت زینبی به شهادت پسرشون افتخار می‌کردند و با عزت عزاداری می‌کردن! امروز مادر شهید قنبری این صلابت را به ما نشون داد…»

سلام بر غیرت لرها/ مادری که صلابت زینبی را به رخ کشید

کاربر دیگری نیز نوشت: «صلابت و صبوری مادر شهید همچون صلابت حضرت زینب در کربلاست. بله زن زندگی آزادی واقعی اینه»

سلام بر غیرت لرها/ مادری که صلابت زینبی را به رخ کشید

کاربر دیگری نیز مخلص کلام را نوشت: «یه فریم از افتخار مادر به فرزندش»

سلام بر غیرت لرها/ مادری که صلابت زینبی را به رخ کشید

کد خبر 667020

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.