قیام ۱۵ خرداد، پلی به بهمن ۵۷/ ماجرای حرکت مردم اصفهان به سمت قم چه بود؟

از پیشگامان انقلاب اسلامی در اصفهان است که حوادث قیام ۱۵ خرداد و آنچه را که بعد از آن رخ داده است، نه تنها به خاطر دارد که آن را نیز به برای نسل‌های آینده به رشته تحریر درآورده است. سیدحسن نوربخش از روزهایی می‌گوید که مردمان این شهر به حمایت از نهضت امام خمینی(ره) به پا خاسته بودند.

به گزارش خبرنگار ایمنا، با چشم‌هایش روی نوشته‌ها قدم می‌زند و با نگاه مابین عکس‌ها می‌دود، گوشه چشم‌هایش را تنگ می‌کند و خمی به ابرو می‌اندازد تا متن اعلامیه‌های پخش شده توسط مردم اصفهان را در حوالی قیام ۱۵ خرداد آن هم از روی صفحه کتابی که نگارش آن را خود انجام داده است، بخواند.

صلابت و اصالت در واژه‌هایش به هم می‌آمیزند و می‌گوید: «از آغاز نهضت و در واقع از سال ۱۳۴۰ تقلید من از امام (ره) شروع شد. هویت و حریت در کلمه‌هایش می‌پیچد، وقتی از امام (ره) صحبت می‌کند: «با رحلت آیت‌الله بروجردی در سال ۱۳۴۰، شاه می‌خواست کارهای خلافی انجام دهد که از آیت‌الله وحشت داشت. بعد از فوت آقای بروجردی کار به انقلاب سفید و کاپیتولاسیون رسید. با افزایش وابستگی کشور به خارج، صدای مراجع به خصوص امام خمینی (ره) بیشتر از همه بلند شد تا اینکه در سال ۱۳۴۲ درگیر نهضت ۱۵ خرداد شدیم و سخنرانی‌های امام (ره) و کشتار در قم و تهران آغاز شد».

از ۱۵ خردادی‌هایی است که به قول خودش انگشت‌شمار مانده‌اند و می‌شود پای حرف‌هایش نشست و صفحه زد روزگاری که ساواک هر چه کرد تا مانع فعالیت‌های او و رفقایش شود که نوار سخنرانی‌های امام (ره) را تکثیر نکنند، نشد که نشد. چند باری هم احضار شد و ساواک او را برای بازجویی برد اما هربار دست خالی ماند.

گفت‌وگوی ما با سیدحسن نوربخش ۷۷ ساله و تهیه‌کننده یادواره‌های نهضت اسلامی با چهره انقلاب در اصفهان، عصاره‌ای از شش دهه فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی‌اش او است که سابقه عضویت در نخستین دوره شورای اسلامی شهر اصفهان را نیز در کارنامه دارد و ما را به روزهایی می‌برد که مردمان این شهر به دنبال قیام ۱۵ خرداد و در راستای حمایت از نهضت امام خمینی (ره) به پا خاستند.

ثبت و حفظ اسناد انقلاب به توصیه امام (ره)

بعد از دستگیری امام (ره) و تبعیدشان به ترکیه و عراق، ایشان در پنجم مردادماه سال ۱۳۵۷ طی اعلامیه‌ای فرمودند: «لازم است برای بیداری نسل‌های آینده و جلوگیری از غلط‌نویسی مغرضان، نویسندگان متعهد با دقت به بررسی دقیق این نهضت بپردازند و قیام‌ها و تظاهرات مسلمین ایران را در شهرستان‌های مختلف با تاریخ ثبت و حفظ نماید.» این فرمایش امام (ره) باعث شد که در راستای ثبت اسناد و حفظ آن فعالیتم را آغاز کنم.

نمایشگاه اول را در سال ۱۳۵۸ در مسجد چارسوق شیرازی‌ها به نمایش گذاشتم که متأسفانه به دلیل ترسی که وجود داشت، بیشتر اعلامیه‌ها از بین رفت. در راستای فرمایش امام (ره)، مجموعه چهارجلدی با عنوان «یادواره نهضت انقلاب اسلامی با چهره انقلاب در اصفهان» تهیه کردم. در جلد اول به چهلم‌های انقلاب پرداخته‌ام و نگاهی به ۱۵ خرداد و تبعید امام (ره) نیز داشته‌ام.

وقایع بعد از آن را در کتاب دوم تحت عنوان «هفته‌های انقلاب» جمع‌آوری کرده‌ام. جلد سوم با موضوع «چگونه پیروز شدیم» که روزشمار است و وقایع روزانه در آن ثبت شده است و ماجراهای بعد از پیروزی با عنوان «امانت پیروزی و انتظار حضرت مهدی (عج)» که در جلد چهارم، آن را تحلیل و بررسی کرده‌ام.

در حال حاضر هم برای نوشتن جلد پنجم، نمایشگاهی با دسته‌بندی الفبایی در طبقه پایین کتابخانه المهدی (عج) دایر کرده‌ام و سعی دارم آثار افرادی که نقش مهمی در فرآیند پیروزی انقلاب داشتند را به نمایش درآورم. اسناد تقریباً آماده شده است اما با توجه به تعداد بالای نوارها که نیاز به پیاده‌سازی دارد، امیدوارم با کمک مؤسسات فرهنگی این کار انجام شود و این اثر ماندگار به زودی خلق شود.

قیام ۱۵ خرداد، پلی به بهمن ۵۷/ ماجرای حرکت مردم اصفهان به سمت قم چه بود؟

قیام ۱۵ خرداد و پخش اعلامیه توسط مردم اصفهان به رهبری آیت‌الله خادمی

عمده جریان ۱۵ خرداد در قم بود. بعد از بازداشت امام (ره) و قیام مردم ورامین، آیت‌الله خادمی در اصفهان به همراه عده‌ای از آقایان که نقش مؤثری داشتند، پخش اعلامیه را شروع کردند. آقایان تابش، مرحوم انصاری و برهانی به تهران رفتند که مبادا شاه به امام (ره) آسیبی برساند، البته آقایان از شهرهای دیگر هم آمده بودند اما ایشان را به ترکیه تبعید کردند. بعد از آن امام (ره) فرمودند: «در ۱۵ خرداد جنایتی انجام شده است که آثارش نباید محو شود. ۱۵ خرداد باید سرلوحه قضایا و مبدا تفکر باشد.»

اتفاق دیگری که در آن زمان رخ داد این بود که مردم نظر آیت‌الله محمدباقر زندکرمانی که یکی از علمای بزرگ اصفهان بودند را در مورد امام (ره) جویا شدند و در جواب شنیدند که امام (ره)، مجتهد مسلم است و از شاگردان آیت‌الله حائری (ره) که از مؤسسان حوزه علمیه قم هستند و این صحبتشان را امضا هم کردند.

با آزادی امام (ره) دیدارهایی با ایشان صورت گرفت که این دیدارها باعث وحدت بین علما و مردم شد و اتحاد جالبی اتفاق افتاد. وقتی خبر آزادی امام (ره) رسید مردم اصفهان یک تعدادی پرچم به دست به سمت حرم معصومه (س) حرکت کردند که در بین آن‌ها شخصیت‌هایی چون آقای گلبیدی و آقای شیخ محمدتقی رهبر حضور داشتند که به عنوان یک سند از اصفهان همیشه در تاریخ انقلاب باقی خواهد ماند.

اجتماع در میدان امام برای وحدت بیشتر به دستور امام

وقتی امام (ره) فرمودند که همه با هم باشیم تعدادی از مردم اصفهان و آن‌هایی که طرفدار ایشان بودند در میدان امام اجتماع کردند و به سمت منزل آیت‌الله نجفی رفتند تا در مسجد امام نماز بخوانند. از آن وقت که امام (ره) را گرفتند و برای تبعید بردند، آقایان ممنوع کردند که حتی اسم ایشان هم روی منبر گفته نشود اما بعضی از آقایان اسم امام (ره) را به صورت رمز می‌آوردند مثل آقای مظاهری یا بعضی از آقایان با بیان اشعاری در وصف ایشان، در سخنرانی‌ها اشاره‌ای غیرمستقیم به جایگاه حضرت امام (ره) داشتند.

کانون انتشاراتی که پایگاهی برای تکثیر سخنرانی‌های امام (ره) شد

آن روزها با اینکه سن زیادی نداشتم بعد از این اتفاقات، کانونی در چهارسوق شیرازی‌ها در اول خیابان طالقانی به نام کانون انتشارات و صفحات مذهبی نوربخش راه‌اندازی کردم. کنار برنامه‌هایی که داشتم نوارهای مذهبی و نوارهای امام (ره) هم را به صورت مخفی به افرادی که می‌شناختم، می‌دادم. آن زمان ساواک هنوز درست نشده بود و سازمان امنیت کار نظارتی انجام می‌داد.

روی ما حساس شدند. یکی از آشنایان ما به من خبر داد که روی تو حساسیت زیاد است و مراقبت کن. بعد از این جریان، محل انتشارات را تغییر دادم و از چهارسوق به چهارباغ آمدم و کانون نوین را مقابل پلار راه‌اندازی کردم. اسلاید و تصاویر مصور آیات قرآن را پخش می‌کردم. شرایط که سخت‌تر شد به خیابان چهارسوق و پاساژ کوثر فعلی برگشتیم.

قیام ۱۵ خرداد، پلی به بهمن ۵۷/ ماجرای حرکت مردم اصفهان به سمت قم چه بود؟

چند نوبت توسط ساواک دستگیر شدم. به من می‌گفتند شما نوار سیاسی دارید من هم می‌گفتم مگر شما نمی‌بینید که در تابلوی محل کار من زده است کانون انتشارات و صفحات مذهبی نوربخش. این مأموران شما مشکل دارند و سواد درستی ندارد ما نوار قرآن و سخنرانی‌های مذهبی و دعا پخش می‌کنیم. مأمور می‌خواست کمی تند شود که من گفتم در را می‌بندم، دید اگر من هم ببندم سروصدا بیشتر می‌شود و دردسرش هم برای آن‌ها بیشتر می‌شود. آن روزها هم فعالیت‌های مذهبی انجام می‌دادم و هم مخفیانه فعالیت‌های سیاسی داشتیم.

نوارهای سخنرانی که ماندگار شد

در اوج انقلاب تکثیر نوارها بسیار زیاد شده بود. اوایل فعالیتمان نوارهای حلقه‌ای بود و بعد به کاست تبدیل شد که کوچک بود. بعد از پیروزی انقلاب نوارها را زیر آبگرمکن پنهان کرده بودم که خیلی‌هایش پوسید. از صدا و سیما آمدند و آن‌ها را سرهم کردند.

کاپیتولاسیون و سخنرانی ۱۵ خرداد که گاهی در حال حاضر از تلویزیون پخش می‌شود از همان نوارهای قدیمی است. البته در اصفهان غیر از ما افرادی بودند مثل مرحوم شکوهنده که معلم قرآن بود و در مدرسه هم درس می‌داد. اسناد بسیاری داشت اما بعد از پیروزی انقلاب بیشتر مستندات آقای شکوهنده که آن‌ها را مخفی کرده و روی آن کاهگل کشیده بود، متأسفانه از بین رفت.

کد خبر 665288

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.